تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 21 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1864633673




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شعر/ فتنه خاموش شد امّا 9دي باقيست


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: شعر/ فتنه خاموش شد امّا 9دي باقيست
حجت الاسلام و المسلمين جواد محمدزماني شاعر در استقبال از روز نهم دي روز «بصيرت» شعري سروده است.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حجت الاسلام و المسلمين جواد محمدزماني به مناسبت استقبال از روز نهم دي روز بصيرت شعري سروده است. اين شعر كه در قالب مثنوي مي باشد به شرح زير است:

بال پرواز گشاييد كه پرها باقي است
بعد از اين باز سفر، باز سفرها باقي است

پشت بت‌ها نشود راست پس از ابراهيم
بت شكن رفت ولي باز تبرها باقي است

گفت فرزانه‌اي، امروز شما عاشوراست
جبهه باقي است، شمشير و سپرها باقي است

جنگ پايان پدرهاي سفر كرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقي است

گرچه پيروزي از آن من و تو خواهد بود
شرط‌ها باقي است، اما و اگرها باقي است

" شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي"
" در ره منزل ليلي كه خطرها" باقي است1

نيست خالي دل ارباب يقين از غصه
فتنه‌ها مي‌رود و خون جگرها باقي است

سخن از فتنه شد و چرت غزل شد پاره
واژه‌ها دربه در و قافيه‌ها آواره

قصه تلخ است چه تلخ است! بگويم يا نه؟
صبرتان مي‌رود از دست! بگويم يا نه؟

شايد از قصه ما خُلق شما تنگ شود!
يا كه اين گفته خود آغازگر جنگ شود

**

قصه آن بود كه دشمن دهنش آب افتاد
كشتي وحدت ما سخت به گرداب افتاد

آتش فتنه چنان شد كه خدا مي‌داند
آنقدر دل نگران شد كه خدا مي‌داند

قصه آن بود كه يك طائفه كه فتنه ازوست
دوست را دشمن خود خواند، وَدشمن را دوست

آري آن طائفه خود را ز خدا منفك كرد
روي بر سامري آورد به موسي شك كرد

سامري گفت بياييد به شهرت برسيم
با پرستيدن گوساله به قدرت برسيم

سامري گفت كه در شور حكومت شعف است
بايد اين بار به قدرت برسيم اين هدف است

آري آن صدرنشينان بني‌صدر شده
خويش را قدر ندانسته و بي‌قدر شده

گرچه ياران علي بودند سازش كردند
با معاويه نشستند و خوش وبش كردند

نكته‌ها بر لبمان رفت و خريدار نبود
گوش آن طائفه انگار بدهكار نبود

آري آن طائفه مي‌گفت: نصيحت كافي است
خسته‌ايم از سخن مفت! نصيحت كافي است

كم به تطبيق بخوانيد ز تاريخ اينجا
خيمه را نيست نياز اين همه بر ميخ اينجا

**

نيست در حافظه دهر، زهير و طلحه
كم بسازيد در اين شهر، زهير و طلحه

كم بگوييد ز صفين و جمل، اين آن نيست
" اين همان قصه اسلام ابوسفيان" نيست2

داشت آن طائفه هر چند صدايي ديگر
آب مي‌خورد ولي فتنه ز جايي ديگر

قصه آن بود كه يك طايفه درويش شدند
جانماز آب‌كشان عافيت انديش شدند

گاه از اين سوي سخن گاه از آن سو گفتند
هر چه گفتند در آنروز دو پهلو گفتند

خواستند امر نمايد به حميّت مولا
تن دهد باز به امر حكميت مولا

همچو امروز پر از فتنه شود فرداها
افتد اين كار به تدبير ابوموسي‌ها

پيش پاي شرر عاطفه كُش خوابيدند
پشت ديوار كج حادثه خوش خوابيدند

دوستان! حادثه نزديك شده خوش باشيد
جاده لغزنده و تاريك شده خوش باشيد

خوش بخوابيد در اين ابر، هوا دم كرده است
سامري لشكري از حيله فراهم كرده است

سر اين طايفه انگار كه در آخور بود
گوششان ظاهراً از حرف و نصيحت پُر بود

**

الغرض روي سگ فاجعه بالا آمد
خصمِ پنهان شده اين مرتبه پيدا آمد

شادمان بود و بسي معركه‌داري مي‌كرد
دشمن اين حادثه را روز شماري مي‌كرد

چشم مادر پي اين حادثه چون كارون بود
بد به دل راه نداديم ولي دل خون بود

آه از آن فرقه با اجنبي خود نشناس
گونه گون ظاهراً اما سر و ته يك كرباس

مهر بر لب زده بودند و تماشا كردند
از پس حادثه‌ها چهره هويدا كردند

اين جماعت چه شباهت به خميني دارند؟!
چقدر در دل خود شور حسيني دارند؟!

مگر اين نغمه ز ناي شهدا جاري نيست؟
مگر اين زمزمه در خون خدا جاري نيست؟

كه سكوت من و تو وقت خطر جايز نيست
كوفه كوفه است ولي ترك سفر جايز نيست

همه گفتند بمان مرتبه پيمايي كن
در همين مكه اقامت كن و آقايي كن

دست كم سمت حوالي وطن هجرت كن
اي عقيق از همه بگذر به يمن هجرت كن

همه گفتند بمان او سخني ديگر داشت
آن سفر كرده هواي وطني ديگر داشت

**

كوچ كرد از وطنش بال و پري پيدا شد
رفت در جاده شتابان سفري پيدا شد

شب تاريخ پر از قهقهه غفلت بود
ناگهان عطر دعاي سحري پيدا شد

بانگ زد عقل كه" اقبالِ" شقايق با اوست
" نعره زد عشق كه خونين جگري پيدا شد " 3

گفت هنگام قيام است سر و جان بازيد
سر مدزديد اگر فتنه گري پيدا شد

واي اگر اهل بصيرت اُحد از ياد برند
چون غنيمت زدگان ترك خود از ياد برند

واي اگر مزرعه‌ها سوخته با رعد شود
ملك ري آفت عُمر عمَر سعد شود

گفت اي پاكدلان ختم به خير است اين راه
راه بيداري صد حر و زهير است اين راه

گفت اي پاكدلان سنت مألوف چه شد
اي جوانان عرب امر به معروف چه شد

اين چنين بود اگر يك شبه رسوا شد خصم
با دو صد دبدبه و كبكبه رسوا شد خصم

اين چنين است كه ما بيرق و پرچم داريم
هر چه داريم من و تو ز محرم داريم

هر چه داريم از آن مرد شهادت پيشه است
كه نماد شرف و عاطفه و انديشه است

**

آنكه آموخت به موسي جگران نيل شدن
بر سر ابرهه‌ها جيش ابابيل شدن

بين محراب دعا چون زكريا بودن
در دل طشت زر حادثه يحيا بودن

اين چنين بود كه ايران همه عاشورا شد
با سر انگشت دعا مشتِ خيانت وا شد

و حسين بن علي باز به امداد آمد
و چنين بود خداي تو به مرصاد آمد

عبرت آموز ز تاريخ كه خائن كم نيست
اين هم از عبرت ايوان مدائن كم نيست

و خدا هست و هر آن چيز كه از وي باقي است
فتنه خاموش شد اما نهم دي باقي است
_________________
1. در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن/شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي. حافظ
2. اين همان قصه اسلام ابوسفياناست.محمد كاظم كاظمي
3. اقبال لاهوري

سه شنبه 3 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن