محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827057512
پيغام حجاريان؛ راديكاليزه كردن ميانهروي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پيغام حجاريان؛ راديكاليزه كردن ميانهروي
سعيد حجاريان كه خود به ميدان آمده تا شعارهاي تند را مديريت كند و اصلاحطلبان را به صبوري در مقابل دولت فرابخواند، اين بار در زمين اصولگرايان بازي كرده است.
به گزارش سرويس فضاي مجازي خبرگزاري فارس، هفته نامه مثلث در گزارشي نوشت: سعيد حجاريان براي اصلاحطلبان غنيمت است، چه زماني كه از مقام سياستمدار رسمي در قامت مشاور رئيسجمهور خاتمي رفتهرفته جدا شد و خود را به جامعه مدني پيوند داد و در قامت مديرمسئول كينههاي قديمياش از طيف راست وزارت اطلاعات را با قلم اكبر گنجي علني كرد و چه زماني كه راه شوراي شهر در پيش گرفت تا از دريچه نهادهاي مدني راه گفتوگو با حاكميت باز كند و مقدمات «فشار از پايين» براي «چانهزني از بالا» را مهيا نمايد و چه زماني كه در خانه نشست و بعد از ترور نافرجام، هر از گاهي به اصلاحطلبان نااميد از سياستورزي نهيب ميزد و استراتژي «اصلاحات مرد، زندهباد اصلاحات» را تدارك ميديد.
و چه زماني كه همراه با مصطفي تاجزاده از سازمان مجاهدين به سوي مشاركت روانه شد تا بر چپ مذهبي لباس مدرن بپوشاند و آرمان قدسي چپهاي اسلامي را در دولت عرفي ترجمه كند و تبار سياسياش را با زمانه جديد وفق دهد. او در اين راه البته مسيري متفاوت از هممباحثهاياش «عبدالكريم سروش» در «كيان» داشت كه اگر «سروش» از معرفت ديني و تجربه ديني و اسلام معنوي در مقابل اسلامفقاهتي سخن ميگفت و فقه را پوسته دين ميدانست و اخلاق را گوهر و باطن آن و از اين راه اسلام سكولار و فردي را به صدر مينشاند اما «جهانگير صالحپور» از ظرفيتهاي فقه براي عصريكردن دين مينوشت و اجتهاد را زمينهساز عرفيشدن دين ميدانست كه اين خود ترجمهاي ديگر از اسلام سكولار بود. و شايد همين تاكيد حجاريان بر ظرفيتهاي فقه براي عرفيكردن دين بود كه او را در پارادايم اسلام سياسي قرار داد و از او يك اصلاحطلب ذيل پروژه «گذار به دموكراسي» ساخت، برعكس سروش كه از دالان مثنوي به سياستگريزي و سياستستيزي رسيد.
و چه آن زمان كه آموختههايش از حسين بشيريه را با آنچه از فقه سياسي ميدانست تركيب كرد و براي چپمذهبي نسخهاي اصلاحطلبانه پيچيد. ماموريت او انگار اين بود كه جامعهشناسي سياسي را به سياست عيني پيوند بزند و از خواستههاي اصلاحطلبانه در جامعه، تصميمهاي مطلوب در سطح قدرت استخراج نمايد. از همين رو او سعي كرد به صورت همزمان پايي در جامعه مدني داشته باشد و پايي هم در سياست. حتي اگر لازم بود در اين ميان تفسير خود از ماكس وبر را هم ضميمه تئوريهايش ميكرد تا از يك جامعهشناس تفهمي كه در نقد عينگرايي و اثباتگرايي سخن ميگفت و بر بوروكراسي به مثابه قفس آهنين ميتاخت و از روند افسونزدايي و بيمعناشدن جهان گلايه ميكرد، جامعهشناسي اصلاحطلب و مدرنيست بسازد تا جاده دومخرداد را فراختر كند و اين از جفاهاي حجاريان به وبر است كه از انديشمندي فهمگرا و فرهنگمحور، وجهي ضدسنت و انقلابي باز نماياند تا ستوني براي حزب سياسياش استوار كند.
از «فتح سنگر به سنگر» براي روحيهدادن به اصلاحطلبان بگويد و از «فشار از پايين» براي تقويت جنبش دانشجويي و روشنفكري اصلاحطلبانه و در اين راه ابايي از تندگويي هم نداشته باشد. مثل آنجا كه در همايش جبهه مشاركت براي انتخابات مجلس ششم بگويد؛ در آستانه نوروز همه مردم خانهتكاني ميكنند، مجلس هم نياز به خانهتكاني دارد. سعيد حجاريان چه آن زمان كه خطابههاي تند و آتشين ميگفت و مينوشت و براي صبح امروز چون توپخانه اصلاحطلبان، «آتش» تدارك ميكرد و سردمدار «جنگ رواني» دوم خرداديها بود و چه زماني كه پس از ترور روي ويلچر نشست و در فيلم تبليغاتي دكتر معين، نماد زخميشدن اصلاحات تلقي شد، هميشه راهي ميان جامعهشناسي و سياست را طي كرد؛ دقيقا آنچه اصلاحطلبان نياز داشتند و به طور عاميانه «تئوريسين اصلاحات» ميخواندنش. همين موازنه ميان قدرت اجتماعي و قدرت سياسي پروژه اصلي او بود كه گاهي البته اين موازنه برهم ميخورد و كار ميان اين دو بخش نابسامان ميگشت تا جايي كه اختلاف در سطح سياستورزي، بدنه اجتماعي اصلاحات را بيتفاوت كرد و بخشي را به جرگه تحريميها فرستاد و برخي ديگر را به سوي اصولگرايان روانه ساخت.
سعيد حجاريان اكنون پس از هشت سال احمدينژاد به ميدان آمده است، با تغييراتي بزرگ كه اگر زماني تمهيدات عبور از خاتمي را مهيا ميكرد، از 87، هواخواه نامزدي ناطقنوري در گفتگو با هممحلياش عباس عبدي شد و بعدها اختلاف ميان جبهه پايداري و جبهه متحد اصولگرايان در انتخابات مجلس نهم را اميدواركننده براي اصلاحطلبان توصيف كرد. و كمي بعدتر طرفدار نامزدي هاشميرفسنجاني در سال 92 شد. انگار در انديشه او دست بالا برعكس دوران اصلاحات با سياست بود، به جاي بدنه اجتماعي و جامعهمدني كه گردش به راست خود را حتي بعد از قدرتگرفتن دولت روحاني ادامه ميدهد و همچنان پروژه موازنه ميان قدرت اجتماعي و قدرت عيني را براي اصلاحطلبان تنظيم ميكند.
و سعيد حجاريان در عين حال ميتواند غنيمتي هم براي اصولگرايان باشد چرا كه او همچنان زبان اصلاحات است و حرفهاي جديد او ميتواند به آرايش طيفهاي مختلف اصولگرا در فضاي سياست كمك كند. گروهي از اصولگرايان كه در عرصه قدرت رسمي حضور دارند ميتوانند به واسطه گفتههايش مبني بر انحلال مجلس به نفع دولت، او را نقد كنند. گروهي ديگر از اصولگرايان متمايل به طيف راست دولت روحاني ميتوانند بر جدايي گفتماني يا حتي عملي اصلاحطلبان از دولت روحاني سخن بگويند و گروهي ديگر ميتوانند با تمركز و دقت بيشتر استراتژي آينده اصلاحطلبان را در گفتههاي او رديابي كنند و برهمين اساس اقدامات جديد خود را سامان دهند.
آنچه در گفتوگوي جديد حجاريان بيش از هر چيز اهميت دارد، تاكيد او بر ادامه ائتلاف ميان اصلاحطلبان و ميانهروها در انتخابات مجلس دهم است. پس از انتخابات رياست جمهوري اين سوال مشترك اصولگرايان و ميانهروها بود كه اصلاحطلبان چه برنامهاي براي ادامه راه با دولت دارند؟
آنچه حجاريان پيشروي اصلاحطلبان قرار داده شايد هم هشدار به محمدرضا عارف باشد كه بادهاي سياست قويتر از استقامت اصلاحطلبان خواهد وزيد و هنوز زمان جدايي چپ مدرن از راست مدرن فرا نرسيده و هم علامتي است به دولت روحاني كه نگران بدنه اجتماعي اصلاحات نباشد و كار ديپلماسي و اقتصاد را با آرامش خيال پيش ببرد و پيغامي به اصولگرايان كه پيوند ميان اصلاحات – اعتدال نه موقتي كه تا اطلاع ثانوني برقرار است.
و پيغامي بزرگتر براي اصولگرايان كه سرمايهگذاري اصلاحات نه بر اصلاحطلبان كه بر راستهاي هجرتكرده صورت ميپذيرد.
يا به عبارتي خانهاي كه اصلاحطلبان ميسازند بر خندقي است كه ميان راستگرايان ايجاد شده؛ اينجاست كه بدنه اجتماعي به صبر فراخوانده ميشود و مامور به ترميم جامعه مدني؛ چه دانشگاه باشد چه رسانه و چه ايجاد تشكلهاي اجتماعي و غيرسياسي. و كار سياست به ميانهروها سپرده ميشود كه تباري راست دارند و نگاهي به چپ. پس طبيعي است كه در اين استراتژي، ناطقنوري بر عارف ارجح باشد و هاشميرفسنجاني بر خاتمي. در تقسيمكار جديد، جامعه به اصلاحطلبان سپرده ميشود و سياست به ميانهروها. اين شايد بزرگترين تجربه سعيد حجاريان از سالهاي اصلاحات باشد كه «فتح سنگر به سنگر» يك خواب و رويا بود؛ پس بايد از آسمان به زمين آمد و به جاي داستانپردازي به واقعيت تن داد. چراكه نه جامعه پذيراي دكتر معين است و نه ساختار حاكميت مهياي ورود تندروهاي حزب مشاركت به عرصه قدرت. پس اصلاحطلبان در ميانه مجلس ششم و هفتم، كه يكي در انحصارشان بود و ديگري در غيبتشان، به مجلس پنجم تن ميدهند كه هم مجيد انصاري داشته باشد و هم محمدجواد لاريجاني كه هم ائتلاف چپها با كارگزاران قدرت آبستراكسيون داشته باشد و راستگرايانش هم از فراكسيون قدرتمند مخالف حساب ببرند. البته حجاريان درباره اينكه «مجلس پنجم سازي» مجلس دهم، «خاتميسازي» هم در پي دارد يا نه توضيحي نداده اما واضح است كه اصلاحطلبان امتياز موضعگيري رياستجمهوري دوازدهم را در جيب خواهند داشت تا در زمان لازم هم بتوانند معامله با ميانهروها را تدارك كنند و هم امكان حركت در مسيري متفاوت را داشته باشند.
نيمه دوم سال 92 اما تفاوتهاي فراواني با عصر اصلاحات دارد. اگر در آن زمان تلاقي سياست و جامعهشناسي، جامعه ايران را به پيش ميبرد، اكنون اما سياستخارجي و اقتصاد به مثابه نتايج عيني آن دو مولفه ديگر قابل اندازهگيري هستند. اگر تاكنون سياست روبنا و جامعهشناسي زيربنا بود و اين هر دو ديسيپلين با هم در ارتباط متقابل اما اكنون سياستخارجي و اقتصاد هم در پيشبردن جامعه ايران نقشي اساسي و مهم يافتهاند. پس طبيعي است كه اصلاحطلبان به فراخور اهميتيافتن اين دو موضوع، خود را شريك دولت بدانند و كارگزاران ديپلماسي و اقتصاد را كارگزاران پروژه اصلاحطلبي.
اين مربعي است كه اصلاحطلبان صد روز پس از روي كار آمدن حسن روحاني تشكيل دادهاند؛ سياست خارجي، اقتصاد، سياست داخلي و جامعهشناسي (قدرت اجتماعي).
تقسيم كار در اين مربع اينگونه شكل گرفته است:
1 – حوزه سياست خارجي در اختيار ميانهروهاست و چهره سرشناس اين حوزه به شدت مورد حمايت نخبگان جريان اصلاحات قرار ميگيرد.
2 – حوزه اقتصاد توسط ميانهروها و اصلاحطلبان مديريت ميشود.
3 – حوزه سياست از اختيار اصلاحطلبان خارج است و عموما در اختيار نيروهاي نزديك به جريان اصولگراي نزديك به روحاني قرار دارد.
4 – حوزه قدرت اجتماعي توسط اصلاحطلبان سازماندهي ميگردد و در اين ميان ميانهروها هزينههاي سياسي مديريت اين حوزه در سطح قدرت عيني را ميپردازند.
برهمين اساس است كه ورود محمدجواد ظريف به حوزههاي سياست داخلي مورد توجه اصلاحطلبان قرار ميگيرد و نقدهاي اصولگرايان به توافقنامه ژنو، او را در فضاي عملياتي اصلاحطلبان قرار ميدهد، درحالي كه تبار سياسي ظريف متفاوت از اصلاحطلبان است و بيشتر از تعهد به آرمان اصلاحطلبانه به عملگرايي در ديپلماسي متعهد است اما درعين حال گرچه مسئوليت اجرايي ديپلماسي با اصلاحطلبان نيست اما نتايج عملي آن به حسابشان ريخته ميشود و در تعامل با بدنه ميتوانند به اعتبار خود بيفزايند و خلاء قدرت در حوزه سياست داخلي را اينگونه جبران كنند، هرچند رفتارهاي جديد ظريف در برقراري ارتباط با عامه مردم در كنار نخبگان خود حديثي است از ستارهسازي در دولت ميانهروها و البته جداشدن اين ستاره از قاعده گروههاي سياسي.
در عين حال بدنه اجتماعيشان را منتقد اما صبور در مقابل دولت روحاني سازماندهي ميكنند و به سراغ ماموريت مهمشان كه تبديلكردن ديپلماسي به نتايج اقتصادي است، ميروند تا در مقابل طبقه متوسط و طبقه پايين و ديگر افرادي كه از سبد راي اصولگرايان جذب كردهاند دست بالا را داشته باشند. اداره فضاي رواني دولت فعلا براي اصلاحطلبان ايدهآل است چراكه نه حسن روحاني وضع حاضر را فرصت مناسبي براي جداشدن از ائتلاف رياستجمهوري يازدهم ميداند و نه اصلاحطلبان راهي غير از اين ائتلاف براي سياستورزي درون نظام دارند.
اما سوال: آيا پيوند ميانهروها و اصلاحطلبان ابدي است؟ آيا اصولگرايان از بازي خارج شدهاند؟ آيا ضربه انتخابات يازدهم آنچنان قدرتمند بوده كه اصولگرايان به اين زودي از شوكاش خارج نميشوند؟
پاسخ اما به صراحت منفي است. نه ائتلاف ميانهروها و اصلاحطلبان هميشگي است، نه اصولگرايان از مدار سياستورزي خارج شدهاند و نه حسن روحاني شبيه به محمد خاتمي است كه اگر بود وزير كشورش نه رحمانيفضلي كه عبدالله نوري بود و معاون سياسياش نه ميرولد كه تاجزاده بود و حتي وزارت علوماش نه فرجيدانا كه مصطفي معين بود.
اين استادي سعيد حجاريان در جنگ رواني است كه با توپ دولت ميانهرو براي اصلاحطلبان فرصت گل ميسازد و از بيسازماني آنان در سطح بدنه فرصت بازسازي و از تمايل روحاني براي تعامل با حاكميت در سياست داخلي به نفع سياست خارجي و اقتصاد، سياست صبر و مدارا شبيه داستان رفع حصر آيتالله منتظري توليد ميكند. او همچنان خانه سياست اصلاحطلبان را در زمين اختلاف اصولگرايان ميسازد و به عادت راديكالهاي چپ كه ميراث ماندگاري براي اصلاحطلبان گشته، زبان به طعن نمايندگان اصولگرا باز ميكند و از نعمات اختيار انحلال مجلس توسط دولت ميگويد غافل از آنكه او خود گفتههاي دولت دهم را طوري ديگر بازگو ميكند كه مجلس در صدر و راس امور نيست و بايد فقط به راي مردم به رئيسجمهور تمكين كرد، فارغ از اينكه رئيس دولتي كه از همپيمانياش با اصلاحطلبان ميگويد خود را فرزند مجلس خوانده و از مجلس است و با مجلس.
سعيد حجاريان كه خود به ميدان آمده تا شعارهاي تند بدنه را مديريت كند و آنان را به صبوري در مقابل دولت فرابخواند اما اينجا را در زمين اصولگرايان بازي كرده و اين از همان غنيمتهايي است كه گفته شد براي اصولگرايان.
ائتلاف ميانهروها با اصلاحطلبان اما از سر ميل و رغبت هيچيك از دو طرف نيست. فارغ از تبار متفاوت روحاني و ناطقنوري با چپها، ضعف اصلاحطلبان در قدرت عيني ممكن است بدنه را سر خورده و از آنان جدا كند و قدرت چانهزني را از آنها بگيرد و البته هرگونه موفقيت دولت در سياستخارجي و اقتصاد، ميانهروها را از اتحاد با اصلاحطلبان بينياز و آنان را بيشتر به طيف خاكستري مردم نزديك كند. قابل تصور است كه دولت روحاني پس از عبور از دستاندازهاي سياست خارجي و اقتصاد، از فضاي رواني اصلاحطلبان خارج شود و گفتمان اعتدال را رسما از زيرسايه گفتمان اصلاحات خارج كند. اختلاف فرزند پيروزي است همانگونه كه اتحاد فرزند شكست است. پس پيروزيهاي احتمالي، بقاي ائتلاف ميان ميانهروها و اصلاحطلبان را سختتر ميكند، همانگونه كه در اوايل دهه 80 با اصولگرايان چنين كرد و از بدنه اصولگرايي جريان چپ و راست متولد شد و هر يك به راه خود رفتند. اكنون زمانه عوض شده و امكان گفتوگو ميان طيفهاي مختلف اصولگرا فراهم كه اين البته از نتايج پيروزنشدن در انتخابات يازدهم است. پس نبايد فراموش كرد كه دولت روحاني دولتي اصلاحطلب نيست و ميتوان به استقلالاش در ميانمدت از اصلاحطلبان هم فكر كرد؛ چيزي كه من فكر ميكنم نزديكان آقاي روحاني بيش از همه ميپسندند چرا كه ذاتا نه حسين فريدون، نه محمد نهاونديان، نه حسامالدين آشنا و نه محمد شريعتمداري اصلاحطلباند و نه دل خوشي از اصلاحطلبان دارند.
پس منطقي است كه اصولگرايان در نقد دولت جانب احتياط را نگه دارند كه سرعت بيش از حد شايد اصلاحطلبان را خوشنود كند و فضاي دوقطبي مورد نظرشان را بسازد. درحالي كه فضاي سهقطبي خواسته امروز اصولگرايان بايد باشد. چه كسي ميداند كه فردا چه خواهد شد
شايد اگر مجلس بعدي شبيه مجلس پنجم باشد، اصلاحطلبان راه جديدي را براي رسيدن به قدرت باز كنند. شايد سر آنان را سودايي ديگر باشد. و البته در اين ميان با سياستمدار باهوشي مانند حسن روحاني مواجهاند كه به خوبي بازي اصلاحطلبان را ميخواند و شايد حتي قدمهايي هم از آنان جلوتر باشد.
گوي سياست ايران همچنان درحال چرخش است، گرچه اصلاحطلبي ادعاي ميدانداري دارد اما واضح است كه دو رقيب جدي در سطح سياست عيني و قدرت رسمي بازيگردان هستند؛ ميانهروها در دولت و اصولگرايان در مجلس.
اگر اصلاحطلبان در تلاشاند كه ظريف را به سود خود مصادره كنند؛ كارگزاران اقتصادي را مورد حمايت خود قرار دهند، چراغ جامعه مدني را با فرستادن محمدرضا خاتمي و علي شكوريراد به دانشگاه روشن نگاه دارند اما اصولگرايان هم در اين مربع كم قدرت ندارند. در عرصه قدرت رسمي، پارلمان در اختيار آنان است، بر شهرداري تهران مسلط هستند، شوراهاي اكثر شهرها را در اختيار دارند. پس چرا نبايد انتظار داشت كه در سياستورزي دستي واحد باشند و علي لاريجاني و حدادعادل دو رقابت گذشتهشان را فراموش كنند و به مديريت اصولگرايان مجلس بپردازند؟ چرا نبايد سعيد جليلي و محمدباقر قاليباف كه بدنه اجتماعي خوبي دارند يا عليرضا زاكاني و محسن رضايي و احمد توكلي به سمت حزبسازي بروند؟ چرا محمدرضا باهنر نبايد تشكيلات راستسنتي را به مثابه حزبي مدرن بازسازي كند؟
اكنون زمان حزبسازي اصولگرايان است كه اگر ضعف دولتها در ايران نداشتن نيرو و برنامه است، حزب ميتواند اين دو ضعف را برطرف كند. حالا كه اصلاحطلبان دچار محدوديت در بازسازي احزابشان هستند، نوبت اصولگرايان است كه بدنه اجتماعيشان را توسط حزب به قدرت سياسي گره بزنند.
چرا اصولگرايان بايد خود را از بازي سياست خارجي حذف كنند؟ چه كسي است كه نداند عرصه سياست خارجي عرصه تصميمگيري حاكميتي است پس بايد فراتر از اشخاص و دولتها به آن نگريست و اجازه نداد كاميابي احتمالي سياستخارجي به حساب اصلاح طلبان ريخته شود. همانگونه كه همكاري اقتصادي مجلس با دولت ميتواند اصلاحطلبان را در بسيج جامعه عليه اصولگرايان ناكام سازد. اگر آقاي حجاريان به روي مخالفت پارلمان با دولت و اصولگرايان با سياست خارجي حساب باز كرده، چرا نتوان اين معادله را خراب كرد و روي ديگري از سياستورزي را نشان داد. اصولگرايان در مقابل دولتهاي احمدينژاد بهترين نقدها و بهترين حمايتها را داشتند، چه دولت نهم و چه دولت دهم. حالا كه حسن روحاني بر سركار آمده آيا نميتوان مرزي ميان تخريب و نقد درست كرد كه هم دولت قدر آن را بداند و هم جامعه از آن دلسوزي و مراقبت از دولت استنباط كند. اصولگرايان ميتوانند اين پيغام را به جامعه بدهند كه مجلس اصولگرا هم حامي دولت است و هم مراقب و منتقدش اما اهل تخريب نيست.
اكنون اصولگرايان در شرايط ويژهاي قرار دارند. صداي رقيب بلندتر از هميشه به گوش ميرسد. آنان فرمان به مصالحه و صبر ميدهند و دولت را از خود ميدانند. در مقابل اصولگرايان هم بايد صبر پيشه كنند و نشاندهند كه با صداقت در كنار دولت روحاني هستند. نشاندهند كه طرفدار رشد اقتصادي مثبتاند، مخالف فساد بوروكراتيكاند، موافق حل مساله هستهاياند، اما در عين حال دانشگاه آشوبزده را نميخواهند، كه دانشگاه پرتنش جامعه پراضطراب توليد ميكند. دانشگاه سياستزده، ضدتوسعه است و در نهايت كار سياستورزي را براي روحاني سخت و سختتر ميكند. بيشتر از شعار در عمل است كه هم جامعه و هم دولت را به گزاره حمايت منتقدانه اصولگرايان از دولت مطمئن ميكند.
اصولگرايان اهل انتقام نيستند، بايد نشان دهند كه به دولت روحاني مانند برخي از اصلاحطلبان به مثابه ابزار نمينگرند. نشاندادن اين حسن نيت، سختترين ضربه به اصلاحطلبان است. سهقطبي كردن فضا، ضربه بعدي است. چراكه زيست آنان در فضاي دوقطبي است و سهقطبي شدن به - معناي تفكيك ميانهروها از اصلاحطلبان - امكان ائتلافهاي جديد را بيشتر خواهد كرد.
دولت روحاني فرصتي تازه براي اصولگرايان است. گوي سياست هنوز به زمين نرسيده. كسي از فردا خبر ندارد. شايد در انتخابات سال 96 خبري از ائتلاف اصلاحطلبان با ميانهروها نباشد. اصولگرايان نبايد فراموش كنند كه در سياست هرچيزي ممكن است، پس بايد در انتقاد كمي محافظهكارانهتر عمل كرد. محافظهكاري شرط عقل است. ما اصولگرايان نبايد اين را فراموش كنيم؛ اين را ميشود از حمايت تاكتيكي سعيد حجاريان از دولت روحاني فهميد. شايد بد نباشد سابقه خصومت روزنامه او – صبح امروز – را با آيتالله هاشميرفسنجاني در ذهن مرور كنيم.
بازگشت به صفحه نخست گروه فضاي مجازي
انتهاي پيام/
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
صفحات پیشنهادی
خارج كردن توده 30 كيلويي از شكم زن 67 ساله
خارج كردن توده 30 كيلويي از شكم زن 67 ساله در يك عمل جراحي نادر در بيمارستان امام رضاي تبريز تودهاي به وزن 28 تا 30 كيلوگرم از شكم بانوي 67ساله خارج شد به گزارش واحد مركزي خبر پزشك جراح و معالج اين بيمار گفت بيمار از 3 سال پيش از درد شكم به پزشك مراجعه ميكرد و به خاطر ترس اكشورهاي غربي به مخالفان سوريه اعلام كردند اسد ممكن است باقي بماند
كشورهاي غربي به مخالفان سوريه اعلام كردند اسد ممكن است باقي بماند خبرگـزاري رويترز در گـزارشي از امان به قلم خالد يعقوب اويس نوشت به گفته مخالفان دولت سوريه كشورهاي غربي اعلام كردهاند گفتگوهاي صلح ماه آينده ممكن است به بركناري بشار اسد رئيس جمهور اين كشور از قدرت منتهي نشوداستاندار خراسان جنوبي:فراهم كردن نيازهاي حمل و نقل بيرجند مورد توجه ويژه دولت است
استاندار خراسان جنوبي فراهم كردن نيازهاي حمل و نقل بيرجند مورد توجه ويژه دولت است استاندار خراسان جنوبي با بيان اينكه با توجه به اهميت زياد نقش رانندگان در جامعه بايد توجه بيشتري به نيازها و حداقلهاي مورد نياز اين قشر شود گفت فراهم كردن نيازهاي حمل و نقل بيرجند مورد توجه ويژهانسان هاي شگفت انگيز با استعداد هاي باورنكردني+ تصاوير
انسان هاي شگفت انگيز با استعداد هاي باورنكردني تصاوير شايد برايتان جالب باشد بدانيد انسان هايي در اطرافتان وجود دارند كه به ظاهر عادي به نظر مي رسند اما داراي استعداد هاي ويژه اي هستند كه ان ها را از ديگران متفاوت كرده است به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران پسريآيتالله ريشهري:تاكيد رهبر معظم انقلاب بر همگاني كردن بهرهگيري از حديث در سطوح مختلف جامعه است
آيتالله ريشهري تاكيد رهبر معظم انقلاب بر همگاني كردن بهرهگيري از حديث در سطوح مختلف جامعه است توليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيم الحسني ع با اشاره به اهميت بهرهگيري از حديث گفت تاكيد رهبر معظم انقلاب بر همگاني كردن بهرهگيري از حديث در سطوح مختلف جامعه است به گزارش خبرگزارينخست وزيران فرانسه و الجزاير بر تحكيم روابط دو كشور تاكيد كردند
نخست وزيران فرانسه و الجزاير بر تحكيم روابط دو كشور تاكيد كردند تهران واحد مركزي خبر سياسي 1392 09 27 نخست وزيران فرانسه و الجزاير در ديدار روز سه شنبه خود از تجديد روابط دو كشور از يك سال گذشته تاكنون استقبال كردند به گزارش خبرگزاري فرانسه از وهران الجزاير ژان-مارك ارو وفرماندهان پولي / چند رييس كل بانك مركزي در 53 سال گذشته ريال را امضا كردند؟
فرماندهان پولي چند رييس كل بانك مركزي در 53 سال گذشته ريال را امضا كردند تاريخچه بانك مركزي چهارشنبه 27 آذر 1392منتقدان شيكاگو هم «12 سال بردگي» را انتخاب كردند
منتقدان شيكاگو هم 12 سال بردگي را انتخاب كردند به گزارش خبرگزاري خبرآنلاين انجمن منتقدان فيلم شيكاگو كه يكي از مهمترين گروههاي منتقدان سينما در آمريكاي شمالي است دوشنبه برندگان اين دوره جوايز خود را معرفي كرد 12 سال بردگي ساخته استيو مكويين با دريافت پنج جايزه بهترين فيلايران و روسيه توافقنامه هماهنگي فركانسي امضا كردند
ايران و روسيه توافقنامه هماهنگي فركانسي امضا كردند به گزارش خبرآنلاين و به نقل از روابط عمومي سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديوئي مهندس عليرضا درويشي گفت اين توافقنامه به منظور سهولت استفاده از ايستگاههاي راديوئي در باندهاي VHF و UHF ثبت آنها در اتحاديه بينالمللي مخابراماجراي تور پهن كردن يك سرويس بيگانه براي علي مطهري چيست؟
ماجراي تور پهن كردن يك سرويس بيگانه براي علي مطهري چيست اظهارات علي مطهري درباره نقش وي درتغيير يك معاون و مدير كل وزارت اطلاعات خلاف واقع و نوعي فرار به جلو است به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران اخيرا مطهري ادعا كرد كه با پيگيري وي در ماجراي شنود دفتر وي يك معاون وزير اهمه مسائل جامعه به ناجا مربوط است/ برخي سعي در محدود كردن ناجا دارند
همه مسائل جامعه به ناجا مربوط است برخي سعي در محدود كردن ناجا دارند آيت الله العظمي مكارم شيرازي در ديدار با فرمانده ناجا گفت مسائل جامعه همه به شما ارتباط دارد چه در بعد امنيتي و چه اخلاقي گرچه برخي سعي ميكنند شما را محدود كنند ولي شما پيش ميرويد و به جلو حركت ميكنيد به گمديركل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي:وقف راهي براي ريشهكن كردن فقر است
مديركل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي وقف راهي براي ريشهكن كردن فقر است مديركل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي از وقف به عنوان يك پديده مهم اقتصادي ياد كرد و گفت اين آموزه ديني با رفع نيازهاي مردم و ايجاد محلي براي ارتزاق آنها در ريشه كردن فقر در اجتماع و كمك به جامعه اسلامينظر صادق زيباكلام درباره ماهواره تماشاكردن مردم/ خوشبختانه يا متاسفانه مدتهاست تلويزيون نميبينم
نظر صادق زيباكلام درباره ماهواره تماشاكردن مردم خوشبختانه يا متاسفانه مدتهاست تلويزيون نميبينم درباره فيلمها و سريالهاي تاريخي تلويزيون اظهار كرد خوشبختانه يا متاسفانه مدتهاست تلويزيون نميبينم بهويژه سريالهاي تلويزيوني كه جنبه تاريخي دارند و دليل آن نيز روايت سياستزده-
گوناگون
پربازدیدترینها