واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: همزماني با وقايع انقلاب، لزوماً رمان انقلاب نميسازد
گروه ادب: يك نويسنده انقلابي گفت: ممكن است رماني به مقطع زماني انقلاب مربوط شود، اما با ارزشهاي انقلاب منافات داشته باشد يا حتي خواننده را دچار بيحسي نسبت به انقلاب كند؛ بر اين اساس هر رماني كه درباره انقلاب نوشته شود، به معني رمان انقلاب نيست.
![](http://static.iqna.ir/1/news/201312/-8588139519641336533.jpg)
حسينعلي جعفري، نويسنده آئيني كشورمان در گفتوگو با خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا)، به تبيين ويژگيهاي رمان انقلاب پرداخت و با بيان اينكه زمان از جمله مؤلفههاي مؤثر در تشخيص رمان انقلاب از ساير آنها است، اظهار كرد: مسئله اول زمان است كه آن مقطع را در بر ميگيرد.
وي ادامه داد: نكته مهمتر از زمان، دربرگيري ارزشهاي انقلاب است كه بايد در آن وجود داشته باشد. توجه به ارزشهاي انقلاب و تلاش براي نهادينه كردن و ترويج آنها، از مسئله زمان به عنوان مؤلفهاي براي تشخيص رمان انقلاب، مهمتر و با ارزشتر است.
صاحب رمان «افرا» اظهار كرد: البته صرفِ همزماني نميتواند باعث شود تا رماني در زمره آثار انقلابي قرار گيرد. ممكن است رماني به مقطع زماني انقلاب مربوط شود، اما با ارزشهاي انقلاب منافات داشته باشد يا حتي خواننده را دچار بيحسي نسبت به انقلاب كند. بر اين اساس بايد به بررسي اين موضوع پرداخت كه اگر رماني ويژگي زمان را نداشته باشد، باز هم ميتواند رمان انقلاب باشد يا خير.
جعفري با بيان اينكه همه رمانهايي كه ارزشهاي انقلاب را تبيين ميكنند به نوعي رمان انقلاب محسوب ميشوند، عنوان كرد: زماني كه ميگوييم رمان انقلاب، موضوع به يك رخداد بزرگ در محدوده زماني خاصي باز ميگردد. مخاطبان و خوانندهها نيز انتظار قرار گرفتن در يك بازه زماني خاص را از اثر دارند.
اين نويسنده انقلابي همچنين يادآور شد: ممكن است كه رماني به بازه زماني مربوط به چند دهه پيشتر از انقلاب باز گردد، ولي به بررسي ريشههاي انقلاب بپردازد كه اين هم در محدوده رمان انقلاب قرار ميگيرد. البته در اين باره به سادگي نميتوان گفت كه اين هست و غير از اين نيست.
نويسنده رمان انقلاب در بخش ديگري از سخنان خود درباره رمان «افرا» گفت: كتاب «افرا» نخستين جلد از پنجگانهاي است كه با موضوع انقلاب اسلامي از سوي انتشارات سوره مهر به چاپ رسيده. موضوع اين رمان به سالهاي 57 و دوران انقلاب اسلامي برميگردد و داستان اشاره به شخصي به نام رستمعلي دارد كه با يكي از اهالي روستا به نام ذكريا درصدد بر ميآيد كه يك سرهنگ شاهنشاهي در مازندران را بكشد.
جعفري درباره شخصيت ديگر داستانش به نام ساسان گفت: ساسان كه فرزند سرهنگ شاهنشاهي است و در شهر زندگي ميكند، براي پيدا كردن قاتل پدرش به روستا ميرود و در نهايت ساسان به كمك اهالي روستا متوجه ميشود كه پدرش چه جناياتي كرده است.
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]