واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: محصولي از سياستمداران سابق پروين وارث طرحهاي رويانيان
سعيد زاهديان
اين نظريه كه «در سياست انتخاب ميان بد و بدتر است، پس كسي برنده است كه بدتر را انتخاب نكند» از سياستمدار معروف بيل كلينتون رييس جمهور سابق ايالات متحده است. حال هياتمديره پرسپوليس متشكل از اكبري رييس سابق حوزه جوانان وزارت ورزش و جوانان، نامي وزير سابق ارتباطات و جمشيدي رييس سابق هياتمديره پيكان و علي پروين كه اين روزها سياستمدارانه در زمين هياتمديره بازي ميكند، ميان بد و بدتر حكم به گزينه دوم دادهاند. اگرچه در پروژه عبور از رويانيان به پيروزي ميرسند اما در انتخاب خود بازندهاند.
آنچه در هياتمديره پرسپوليس ميبينيم، حيرتانگيز و غيرقابل باور است؛ شگفتزدگي ما از بركناري رويانيان نيست، بلكه شگفتآور انتخاب علي پرويني است كه حالا بايد پروژههايي نظير صندوق سرمايهگذاري پرسپوليس در بورس با درآمدي حدود 10 ميليارد - به ادعاي رويانيان - به علاوه شركت بيمه، تلويزيون پرسپوليس، هواپيمايي پرسپوليس و انبوهي از طرحها كه افتتاح شد يا وعده كردهاند را مديريت كند. شگفتآور نيست؟
پرسش درباره پرسپوليس بسيار است. از بحثهاي بيسرانجام درباره همان طرحهايي كه ذكر شد تا تشكيل دانشگاه پرسپوليس كه همه و همه در نظام باشگاهداري حرفهاي محلي از اعراب ندارند، چرا كه اگر اينها را حرفهايگري بدانيم، پيش از اين بايستي بارسلونا صاحب بزرگترين شركت هواپيمايي ميشد يا رئال مادريد با دانشگاهش دنيا را فرا ميگرفت، چنانكه ميبينيم منچستريونايتد، بايرن مونيخ، چلسي، ميلان و ... هيچكدام صاحب صندوق سرمايهگذاري نيستند.
باشگاهداري حرفهاي در پرسپوليس نتيجه يك ترجمه غلط است. قرار است اين باشگاه درآمدزا باشد اما قرار نيست هر كالايي را بفروشد و عوايد آن را خرج تيمداري كند و اسمش سودآوري باشد. در باشگاهداري حرفهاي محل درآمدها مشخص و روشن است، خريد و فروش بازيكنان، اسپانسرها و تبليغات و حق پخش تلويزيوني اما در پرسپوليس هرگز اتفاق نيفتاده كه اين تيم بازيكني را بپروراند و بعد به تيم ديگري بفروشد و درآمد حاصل از آن را خرج تيمداري كند. در پرسپوليس شيپور را از سر گشاد آن ميزنند. يعني ستاره ميخرند، بازي نميدهند و بيآنكه منفعتي از بابت اين نقل و انتقال داشته باشند، او را به تيم ديگري ميسپارند، مثل محمد قاضي، كريم انصاريفرد، غلامرضا رضايي و ... !
از اصل موضوع فاصله گرفتيم؛ بحث بر سر تغييرات در مديريت باشگاه پرسپوليس، رفتن رويانيان و آمدن پروين بود. باشگاه پرسپوليس گرفتار در اداره روزمرهاش و غوطهور در بدهيهاي فراوان تصميم به بركناري رويانيان گرفته و علي پروين را گزينه مديرعاملي عنوان ميكند اما اين همه كوشش براي چيست، پروين قرار است كدام طرح بزرگ را به سرانجام برساند، با كدام دانش، بر پايه چه ميزان درك و شناخت از فوتبال حرفهاي؟
بهراستي علي پروين با چه ادلهاي ميخواهد مديريت باشگاه پرسپوليس را در فضاي حرفهاي برعهده بگيرد؟ استدلال اعضاي هياتمديره در كنار گذاشتن رويانيان چيست؟ پروين بر اساس كدام آگاهي و شناخت از ساز و كار حرفهايگري، راههاي درآمدزايي و اقتصاد فوتبال، داوطلب جانشيني رويانياني شده است كه با سبقه فعاليتهاي اقتصادي در ستاد حمل و نقل و سوخت اما نتوانست پرسپوليس را به خودكفايي برساند و متوسل به رابطههايي بود كه در نهان به دولت ختم ميشد.
علي پروين همان مرد سابق است؛ هنوز قانع نشدهايم كه 25 ميليون هزينه نان خامهاي باشگاه پرسپوليس در اوايل دهه 80 چه توجيهي داشت و آيا قرار است دوباره پرسپوليس به همان سبك و سياق سنتي اداره شود؟
بازگشت پرسپوليس به سوي پروين محصول مديران سياسي از كار بيكار شدهاي است كه انگار اين روزها دغدغه ديگري ندارند چرا كه اگر آنها غصه فوتبال و پرسپوليس را ميخوردند، ماهها قبل بهانه و دليل براي كنار گذاشتن رويانيان كم نبود و اينكه حالا پس از آنكه در كنار سمتهاي آنها واژه «پيشين» مثل معاون پيشين، وزير پيشين، رييس هياتمديره پيشين توي ذوق ميزند، چرا به فكر تغييرات افتادهاند، معماي اصلي اين ماجراست در حالي كه گمان ميرفت با تغييرات سياسي به موازات بركناري رويانيان، هياتمديره پرسپوليس هم دستخوش تغييرات اساسي خواهد شد. آيا ماجراي بركناري رويانيان پيشدرآمد و مقدمهاي براي آغاز تغييرات در ورزش است؟ اصلا بعيد نيست!
پنجشنبه 28 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]