واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: آدم هيچوقت نبايد گذشتهاش را فراموش كند؛ كفشگري: خجالت ميكشم بگويم بازيكن پرسپوليس هستم
در مورد قائمشهر اگر بخواهم حق مطلب را ادا كنم بايد بگويم از در و ديوار اين شهر فوتباليست ميريزد، اگر وضعيت مالي باشگاههاي مازندران كمي خوب بود ميشد آنجا يك تيم ملي جداگانه درست كرد. آدم هيچوقت نبايد گذشتهاش را فراموش كند؛ كفشگري: خجالت ميكشم بگويم بازيكن پرسپوليس هستم
مهرداد كفشگري اين روزها با اعتماد علي دايي، به يكي از اركان خط مياني بدل شده است.
به گزارش ايلنا، كفشگري اولين گل خود را براي پرسپوليس را برابر مس كرمان به ثمر رساند، اما قبل از آن، آنچه جلب توجه كرد، پشتيباني او از تيمي بود كه فوتبال را از آن شروع كرد. گفتوگويي اين بازيكن را با سايت رسمي باشگاه بخوانيد:
ماجراي كمكت به پرسپوليس قائمشهر چه بود؟
فوتبال را از پرسپوليس قائمشهر شروع كردم. فوتبالم را مديون اين تيم و رامشگر هستم كه ديدهام از زندگي و خانوادهاش براي فوتبال زده است. پرسپوليس قائمشهر اميد خيلي از استعدادهاي فوتبال آنجا است. نميدانم چطور است با وجود اين همه بيمهري و مشكل اقتصادي نسبت به باشگاههاي مازندران، در اين استان استعداد فوتبال غوغا ميكند. شايد باور نكنيد ولي در مورد قائمشهر اگر بخواهم حق مطلب را ادا كنم بايد بگويم از در و ديوار اين شهر فوتباليست ميريزد، اگر وضعيت مالي باشگاههاي مازندران كمي خوب بود ميشد آنجا يك تيم ملي جداگانه درست كرد.
كمتر فوتباليستي پيدا ميشود اينطور به گذشته وفادار بماند و احساس مسئوليت كند.
من كه كاري نكردم، دو - سه ميليون تومان تأثير خاصي روي زندگي ما نميگذارد ولي چنين تيمهايي را زير و رو ميكند. من ميگويم آدم هيچوقت نبايد گذشتهاش را فراموش كند. من به شهرم وفادار هستم. رفتم ديدم بچهها در سوز و سرما گرمكن ندارند پيش سردار رفتم و وي هم كمك كرد. پرسپوليس قائمشهر بازيكنان زيادي تحويل داده است. اولادي، نوروزي، عباسزاده، بائو، گراييلي، رامشگر و خيليهاي ديگر كه حضور ذهن دارم. در آنجا استعدادهاي عجيبي وجود دارد. بهترين جا براي سرمايهگذاري در فوتبال است.
به پرسپوليس بر گرديم، فكر ميكني بعد از پيروزي كرمان شاهد يك دوره جديد باشيم؟
ما يك روز رويايي داشتيم. هميشه اينطور نميشود ولي ميخواهيم دفعاتش را بيشتر كنيم. برنامه داشتيم گل خود من روي برنامه بود. دايي خواسته بود آنجا باشم. طلسم بازيهاي خارج از تهران هم شكست. ركود ليگ برتر را جابهجا كرديم ولي بعد از همه اينها هنوز هيچ اتفاقي نيفتاده است. حتي هواداران هم كه خوشحال شدند تا در همين بازي با سايپا است. راه دراز تا قهرماني داريم. الآن رسيدن به قهرماني از نان شب واجب تر است. با قهرماني همه چيز خواهيم داشت. بدون آن هيچ نداريم هواداران همين را ميخواهند. براي ما خوشحالي آن بازي همان شب تمام شد.
چرا قبل از اين بازي اينگونه عمل نميكرديد؟
در اكثر بازيهاي بيرون از خانه سرتر از حريفان بوديم. در بازي با صبا يا همين بازي با تراكتور كه داشتيم. ولي توپها توي گل نميرفت. البته حالا فهميدهايم خارج از تهران چطور بازي كنيم. ديگر با استرس و هيجان كاذب توي زمين نميرويم و سعي ميكنيم تمركز داشته باشيم. اين خيلي مهم است. چون ما هفت بازي بيرون از خانه داريم كه تعيينكننده خواهد بود. با شرايط فعلي شايد از اين پس بازيهاي خانگي مشكلساز شود. حريفان بستهتر بازي ميكنند، بالا رفتن توقعات هم فشار را زياد ميكند؟ اين دو اتفاق روي خواهد داد. ما آماده شدهايم كه با اين شرايط مواجه بشويم. حريفان براي گرفتن تساوي به آزادي خواهند آمد و فكر ميكنم ما حتي در شهرستانها شانس بهتري خواهيم داشت، چون نميتوانند مثل آزادي عمل كنند، البته ما تا اينجا بازيهاي خانگي را بردهايم و فقط فولاد اهواز را از دست ما در رفت. به هر حال ما بايد براي مواجهه با هر شرايطي آمادهباشيم. پرسپوليس در اين چند سال جام نگرفته است و حالا هواداران دلگرم شدهاند استقبال آنها در فرودگاه وقتي از كرمان آمديم ما را غافلگير كرد، با ما طوري برخورد شد كه گويي استقلال را برديم و پيش از پيش براي ما معلوم شد كه چقدر كار حساسي پيش رو داريم.
در كل آدم احساساتي هستي؟
بيش از آنچه كه فكرش را بكنيد. يكي از نقطه ضعفهاي من است. به خدا ظاهرسازي نميكنم. اخلاق من اينطور است. من هنوز نميتوانم خودم را بازيكن پرسپوليس بدانم. يعني وقتي بازيكناني را ميبينم كه ده سال و بيشتر اينجا بودند و چه افتخاراتي رفم زدند، خجالت ميكشم بگويم من هم بازيكن پرسپوليس هستم. چون مقابل آنها حرفي براي گفتن ندارم. هنوز هيچ كاري نكردم. حالا اگر به قهرماني برسم و بتوانيم بگوييم آن را به هواداران هديه كرديم شايد دهانم باز شود.
اول فصل كمتر كسي به تو اميدوار بود، ولي بعضي هم ميگفتند با تو به يك جايي ميرسيم.
اين را مديون بچههاي قديمي هستيم. شما محمد نوري را بينيد. او همان محمد نوري سه چهار سال گذشته است كه بسياري اوقات يك تنه تيم را جلو برد. يك تنه تيم را تا فينال جام حذفي رساند. نوري، غلامرضا و بچههاي ديگر در اين سالها خيلي تحت فشار بودند و اين مساله روي آنها تأثير گذاشت وگرنه ظرفيت فني خودشان را در روزهاي سخت نشان دادند. وقتي ما آمديم برخوردشان خيلي خوب و گرم بود. نوري و سيد جلال با اين سابقه يك صميميت خاصي داشتند. من جاهاي ديگر هم بازي كردم. چه بلاهايي كه سر خود من نياوردند ولي به پرسپوليس كه آمدم، انگار چند سال اينجا بودم. سيد جلال با اين همه بازي ملي و نوري با آن سابقه خيلي صميمي و راحت برخورد كردند و از همان جا يك رفاقت خوبي شكل گرفت.
البته كه مهم است اين رفاقت حفظ شود و در ادامه ليگ عوض نشود؟
فكر نميكنم مشكلي داشته باشيم. با اين برخورد بچههاي قديمي اين روند ادامه پيدا ميكند. در تيمهايي مثل پرسپوليس، اين رفاقت و همدلي براي هم و به خاطر هم بازي كردند بيش از 50 درصد كاراست. با قهرماني حتي كسي كه يك بازي نكرده باشد، سود ميكند. قيمت و خواهان دارد. بدون قهرماني، تمام بازيها را هم كه باشي، كلاهت پس معركه است. الآن آقاي دايي حس خودش را به خوبي به تيم منتقل كرده است. اينكه بعد از زدن 5 گل متوقف نميشويم، ناشي از همين مساله است.
اگر الآن فيكس نبودي، اين حرفها را ميزدي؟
من اول فصل هم گفتم كه حاضرم يك فصل روي نيمكت بنشينم ولي پرسپوليس قهرمان بشود. مسخره است كه يك نفر مهمتر از احساس 30 ميليون باشد.
از اين تعارفات زياد است و حرف تا عمل فرق ميكند، بازي كه نكني، استرس ميآيد؟
استرس هست ولي بايد با آن كنار بيايي كه آن هم به افكارت بستگي دارد. راستش را بخواهيد اين استرس اوايل فصل به سراغم آمد، طوري كه عباس زاده بهمن ميگفت تا آخر فصل راه زياد است. من ميگفتم كه بايد هر چه زودتر به تركيب تيم راه پيدا كنم. فرصت بيشتري براي نشان دادن خودم دارم. همين عباس زاده را اينطوري نبينيد، دنياي استعداد است. خدا رو شكر زود بازي كردم. البته وقتي براي بر دوم اخراج شدم، خيليها گفتند دايي ديگر به تو بازي نميدهد، ولي من به آنها گفتم خواهيد ديد.
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]