واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
چه بودیم و چه هستیم!؟
بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، از کتاب «در محضر قرآن» اثر ارزشمند استاد الهی قمشهای پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. آیه ۱- ۲ سوره انسان
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئاً مَذْکُوراً * إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً
آیا بر انسان دوره اى از روزگار گذشت که چیزى قابل ذکرى نبود؟ * همانا ما انسان را از نطفه اى آمیخته (از نطفه مرد و زن) آفریدیم تا او را بیازماییم، پس او را شنوا و بینا گردانیدیم.
نکتهها
«دَهر» به معناى زمان و دوران و «اَمشاج» جمع «مَشیج» به معناى مخلوط است.
امام باقر علیه السلام در روایتى فرمودند: «کان شیئاً لم یکن مذکوراً» (تفسیر برهان) انسان، چیزى بود ولى قابل ذکر نبود و بعداً قابلیّت پیدا کرد.
امام صادق علیه السلام میفرماید: انسان در تقدیر الهى بود، ولى چیز موجودى نبود. «لم یکن شیئاً مذکوراً» (تفسیر کنزالدقائق)
امام باقرعلیه السلام فرمودند: مراد از «نطفة امشاج»، اختلاط نطفه مرد با زن است. (تفسیر نورالثقلین)
براى بیدار کردن وجدان خفته، گاهى مسائل قطعى در قالب سؤال مطرح مىشود. چنانکه مادر از فرزند خود مىپرسد: آیا من به تو شیر ندادم؟ در این آیه هم کلمه «هل» به معناى «قد» مىباشد. «هل اتى على الإنسان...» یعنى به تحقیق، بر هر انسانى دورانى گذشته که چیز قابل ذکر نبوده است.
ناچیز بودن انسان گاهى طبیعى است، «لم یکن شیئاً مذکوراً» ولى گاهى به خاطر عملکرد نامناسب، انسان خودش را به مرز ناچیز بودن مىرساند. چنانکه قرآن میفرماید: «یا أهل الکتاب لستم على شىءٍ حتّى تقیموا التوراة والانجیل و...» اى اهل کتاب! اگر کتاب آسمانى را برپا ندارید، هیچ هستید. (مائده ۶۸)
قرآن، ۱۲ مرتبه از آفرینش انسان از نطفه یاد کرده است، تا هم قدرت خداوند معلوم شود که از نطفه اى انسان مىسازد و هم انسان دچار غرور و تکبّر نگردد.
پیامها
۱- انسان، باید درباره منشأ وجود خود فکر کند. «لم یکن شیئاً مذکوراً»
۲- انسان موجودى نوآفریده و حادث است. «لم یکن شیئاً مذکورا»
۳- انسان در مسیر وجودى خود، روند تکاملى داشته و مراحلى را طى نموده است: ابتدا وجود نداشت، «لم یک شیئاً» (۱۹۵) بعد از بوجود آمدن هم، چیز قابل ذکرى نبود «لم یکن شیئاً مذکوراً»
۴- یاد ضعفها، غرور انسان را برطرف و او را تسلیم خداوند مىکند. «لم یکن شیئاً مذکورا»
۵ - آفرینش انسان از نطفه اى ناچیز، جلوه اى از عظمت الهى است. «إنّا خلقنا الإنسان من نطفة...»
۶- خداوند، با صورتگرى روى آب، قدرت نمایى میکند. «من نطفة امشاج»
۷- آفرینش انسان، حکیمانه و هدفدار است. «خلقنا الانسان... نبتلیه»
۸ - انسان، موجودى مسئول و مکلّف است. (آزمایش کردن نشانه تکلیف است.) «نبتلیه»
۹- همه انسانها در طول تاریخ مورد آزمایش الهى واقع مىشوند. «نبتلیه»
۱۰- بیان دو ویژگى شنوایى و بینایى براى نمونه است وگرنه تمام اعضاى بدن مورد امتحان واقع میشوند. «سمیعاً بصیراً»
1392/9/23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]