واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: اين روزها شاكي قبل از متشاكي محكوم ميشود! دستهاي پشت پرده را نشنيديد؟
پيام يونسيپور
علي دايي از فرصت نامتعارف استفاده كرده و دفاعيه شفاهياش را به خبرنگاران تحويل داده. فرصت نامتعارف بوده چون اساس نشست براي ارائه ديگاههاي يك مربي در مورد بازي با مس كرمان بوده، نه اعلام احكام انضباطي! اين روال هميشگي دايي است. هجوم در رسانهها و گاهي هم برنتابيدن هر اعتراضي در همان رسانهها! علي دايي لابلاي حرفهايش كه خط به خط قابل تامل و گاهي هم قابل نقد است به حرفهاي محسن تركي اشاره كرده است: «زماني كه محسن تركي مصاحبهاي تند و تيز عليه كميته داوران انجام ميدهد چرا تا الان كسي اين موضوع را پيگيري نكرده است؟ موقعي كه علناً در مصاحبه خود و در يك برنامه تلويزيوني ميگويد كه اگر حرفم را بزنم خيليها بايد با خاك يكسان شوند چرا كسي دنبال حرفهاي تركي نرفت؟»
علي دايي كه امروز كلام تركي را از دهان او ميربايد و بعد با همان كلام به فدراسيون و كميته داوران و كميته انضباطي و استيناف حمله ميكند به ما بگويد كه اگر روزي همان محسن تركي به ادبيات دايي، به مربيگري دايي، به رفتار و نوع برخورد دايي اعتراضي وارد ميكرد باز هم او تا اين حد به كلام تركي متوسل ميشد؟
علي دايي روحيات خاص خودش را دارد. در اوج جدال با رويانيان حاضر به مصالحه با او ميشود و پاي ميز مذاكره ميآيد و در عين حال رابطه حسنهاش با حبيب كاشاني را ناگهان مخدوش ميكند. علي دايي تا جايي لب به شكايت باز نميكندكه منافع مجموعهاش و يا منافع شخصياش را در مخاطره نميبيند. او در زمان لازم هم در نقش متهم مينشيند، هم وكيل مدافع خودش ميشود، هم پشت ميز قاضي ميرود و چكش به ميز ميكوبد تا جلسه را ساكت كند، هم منشي قاضي ميشود و نت برداري ميكند، هم دادستان ميشود و گاهي حكم را اجرا ميكند. همين خلق خاص دايي، گاه محق بودنش را هم زير سايهاي سياه و سنگين محو ميكند. دايي شايد در اين دعوا محق باشد اما تكررحرفهايش، دفاعيات او را غيرقابل پذيرش كرده است!
اعلام حكم دايي، آن هم پيش از رسيدگي به وضعيت محسن قهرماني يكي از شگفتيهاي اين كميته انضباطي و شوراي استينافش بود. فدراسيون در حالي به پرونده شاكي رسيدگي كرده كه هنوز حكمي روي پرونده متشاكي قرار نداده است. محسن قهرماني چه محكوم و چه مبرا از هر انگ و ننگي كه بر او رانده شده، هنوز پروندهاي به ظاهر مفتوحه در فدراسيون فوتبال دارد و البته علي دايي بهعنوان يكي از شاكيان اين دعوا، به جرم ادعاي حيثيت و اعتراض، محكوم شده است.
فدراسيون فوتبال چگونه تكليف دعوايي كه يك سوي آن قهرماني بود و سويي ديگر باشگاه پرسپوليس را با اعلام حكمي عليه علي دايي روشن كرد؟ آيا نميتوان محكوميت دايي را به نوعي تبرئه كردن محسن قهرماني از هرگونه اتهامي دانست؟
علي دايي فرياد ميزند و فريادهايش گاه و بيگاه لابلاي تمام فريادهاي بيهوده و بيموقعي كه پيشتر به هر بهانه و در هر دعواي بيحاصلي زده شده گم ميشود. فدراسيون هم گويي در بهترين زمان ممكن از آب گل آلود شاه ماهي ميگيرد. دايي را محكوم ميكند تا شايد برايش در سنوات بعد درس عبرتي باشد. حرف از غش كردن، تباني، واريز پول و انتقال وجه لااقل براي علي دايي ممنوع!
دقيقا فقط براي علي دايي ممنوع! چند سال است با واژه تركيبي «دستهاي پشت پرده» آشنا هستيد؟ چند سال است در پايان هر بازي مربيان شكست خورده از ناداوريها حرف ميزنند؟ چند سال است كه گوشهاي اهالي فوتبال لبريز شده از جملاتي ناهنجار در مورد زد و بندهاي بازيكنان و دلالها و داوران؟ آيا تا امروز گوشي براي شنيدن در فدراسيون فوتبال وجود نداشت؟ آن «دستهاي پشت پرده» چگونه طي ده سال اخير شنيده نشد؟ گوشي براي شنيدن در فدراسيون نيست يا صرفه در شنيدن فريادهاي دايي و نشنيدن «دستهاي پشت پرده» است؟
تناقض و ضديت در رفتار فدراسيون فوتبال در قبال رفتارها و گفتارهاي مربيان تفاوتهايي از عرش آسمان تا فرش زمين دارد. تضادها گاه به جايي ميرسد كه علي دايي بايد محكوم به خفقان شود و همتايانش در ساير تيمها آزادي عملي در حد دموكراسي مطلق در شفاهيات را براي خود دارا باشند. آيا علي دايي تنها مردي بود كه از داوريهاي مورد دار حرف زد؟
علي دايي از يك داوري مورددار حرف زد و چون آنقدر به لحاظ اعتبار سنگين وزن هست كه بقيه را هم پشت خود بكشاند، ناگهان فضايي هجومي عليه او ساخته شد اما همين علي دايي كه خود را در كلامش «آزاده» معرفي ميكند و مصر است تا به همه بفهماند كه زير بيرق هيچ سياستمدار و مديري سينه نزده، چرا هرگز از آلودگيهاي هم صنفهايش حرفي نزده؟ چرا از مربياني كه بازيكن ميخرند تا زندگي خود را تامين كنند جملهاي نياورده؟ چرا بر سر مربياني كه با بازيكن حريف ساخت و پاخت ميكنند تا بازيكن وا بدهد و فصل بعد پيراهن باشگاهشان را بر تن كند فرياد نميزند؟ آيا اين سكوت خاص دايي هم معنيدار نيست؟ آيا دايي هم دچار صرفه در گفتن يا نگفتن شده است؟
حكم به حد مكفي بحث برانگيز است اما فدراسيون با حكم قهرماني چه كرد؟ از اين به بعد بايد مراقب بود. شكايتي به دادگاهها نبريد. شاكي قبل از متشاكي محكوم ميشود!
شنبه 23 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]