واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: شخصيت شناسي افراد حملهكننده به مسي
اگر ميشد، آماري گرفت كه چه كساني در فيسبوك اين كار را انجام دادهاند، مطمئن باشيد به اين نتايج ميرسيديد كه آدمهاي معمولي اصلا به اين گونه چيزها دسترسي ندارند و آدمهاي فرهيخته نيز اين موضوعات را دنبال نميكنند؛ بنابراين، ميماند كساني كه بيكارند و فرهنگ فناوري هم ندارندو يا توجيه نيستند.
قرعهكشي جام جهاني براي كشورمان، حاشيهها و مشكلاتي بپديد آورد كه هيچ كس پيشبيني چنين اتفاقاتي را هم نميكرد؛ حركتهايي كه برخي از ايرانيها در حمله به ليونل مسي و مجري برنامه قرعهكشي انجام دادند و باعث تخريب چهره ايران و ايرانيها در كل جهان شد.
البته هنوز خبري از عوارض حملات به صفحه هواداران ليونل مسي و مجري خانم نيست؛ اما شايد به جاي اينكه به عوارض اين مشكل بپردازيم، بايد كمي ريشهايتر برخورد كنيم و ببينيم علت چنين رفتاري با اين عقبه فرهنگي ايراني و اسلامي چيست؟ چرا چنين رويدادهايي اتفاق ميافتد؟ شايد بتوان با شناسايي اين معضلات از رخ دادن چنين حوادثي در آينده جلوگيري كنيم.
براي پاسخ به اين پرسش و نيز پرسشهايي از اين دست با پروفسور «حسين باهر» جامعهشناس، استاد دانشگاه، كارشناس رسانه، بنيانگذار مكتب رفتارشناسي در ايران، مشاوره خانواده كه دكتراي توسعه اقتصادي و نيز فوق دكتراي فلسفه مديريت منابع از كانادا دارد به گفتوگو پرداخته است.
پروفسور باهر در پاسخ به اينكه اين گونه رفتارها در روانشناسي چگونه ارزيابي ميشود، گفت: از نگاه روانشناسي اين كارها، نوعي هيجان منفي و فرافكني است كه نامؤدبانه روي داده است. گاه ميتوانيم فرافكني را مؤدبانه يا نامؤدبانه از خود نشان بدهيم. ما در اينجا افرادي را داريم كه فرافكني منفي انجام دادهاند.
وي اضافه كرد: كساني چون پورياي ولي يا تختي از مدال خود هم ميگذرند تا آبروي مملكت را نگه دارند و مروت، مردانگي، جوانمردي را ـ كه به آن فتوت ميگويند ـ نهادينه كنند؛ اما متأسفانه عدهاي كه اين كارها را ميكنند، با تخليه هيجاناتشان مملكت را تخريب ميكنند. شايد بدترين واكنشي كه ميتوانستيم نشان دهيم، همين كار زشتي بود كه انجام شد.
باهر در ادامه پيرامون علت اين گونه رفتارها گفت: هنوز ما با فرهنگ تكنولوژي آشنايي نداريم؛ يعني تيغ تيز را به دست زنگي مست دادهايم. تكنولوژيها نيز براي خود فرهنگ دارند كه ما بايد از آنها پيروي كنيم. درست است كه در فيسبوك آزادي عمل هست، ولي بايد بدانيم كه اين كارها، آبرو كل مملكت را ميبرد.
آيا واقعا ما راضي هستيم، كاري كنيم كه كل مملكت آبرويش برود؟ از اين دست موضوعات بسيار ميتوان برشمرد. در هر صورت، اين كار به هيچ وجه درست نبود. كساني كه توهين كردند، چيزي به دست نياوردند، ولي همزمان همه ايرانيان گرفتار اين رفتار ناپسند شدند.
همچنين اين كارشناس مسائل اجتماعي اضافه كرد، خود مسي هيچ دخالتي در اين موضوع نداشته است. فرض كنيد چند سال پيش، از مسي پرسيدند كه نظرت درباره فوتبال ايران چيست؟ او گفت: فوتبال ايران را نميشناسم. اين توهين نيست. ما هم خيلي چيزها را نميشناسيم. ما خود خدا را نميشناسيم، چه برسد به فوتبال؛ بنابراين، گفتن چنين سخني، نبايد به توهين ميرسيد.
هنگامي چهل سال پيش در كانادا درس ميخواندم، آقايي از مغازهاي، يك روسري براي هديه به مادرش دزديد. بعد دوربينها اين فرد را شناسايي كردند و در تمام رسانهها خبر آمد كه يك ايراني روسري دزديده است. در آن موقع، ايرانيهاي ساكن كانادا به اين فرد اعتراض كردند كه چرا به خاطر يك روسري، آبروي همه ايران را بردي؟ او در پاسخ ميگفت، چون آنها نفت ما را ميدزدند، بگذاريد ما هم يك روسري از آنها بدزديم.
اين استدلالها احمقانه است. شما اگر ميتوانيد برويد جلوي دزديدن نفت را بگيرد، وگرنه با اين كارهاي زشت، نميتوان رفتار ناپسند خود را توجيه كنيم.
باهر در ادامه بيان داشت، ما چنين كارهايي در اخلاق ـ چه در اسلام و چه غير اسلام ـ نداريم. چنين كاري پسنديده نيست، كه يك عمل موهني را انجام بدهيم و هزينه كار ما را كل ملت و تاريخ ايران بپردازد. از سوي ديگر، ما بهانه دست اجنبي دادهايم. وقتي به رسانههاي بينالمللي نگاه ميكنيم، خجالت ميكشيم. آنها نميگويند برخي يا عده معدودي اين كار را انجام دادهاند. آنها ميگويند ايرانيها در فيسبوك نسبت به مسي توهين كردهاند. اين كار نابخردانهاي بوده است. ما اميدواريم اين افراد متنبه و آگاه شوند. من اگر جاي اين افراد بودم، پوزش ميخواستم.
همچنين باهر در پاسخ به پرسشي پيرامون ارتباطات ايرانيها با خارج و جهان گفت: ما فرهنگ جهاني نداريم، ولي ميخواهيم از تمدن جهاني برخوردار باشيم. تمدن دنباله فرهنگ است. ما الان فرهنگ جهاني نداريم. حتي ما زبان گفتوگو با دنيا را نميدانيم. وقتي كسي با زبان جهاني آشنا نباشد، دچار يكسري خطاها ميشود. جوانان معمولا آدمهاي بيكاري هستند و دنبال سرگرمي ميگردند و اين قبيل كارها را براي خود يك سرگرمي ميدانند.
باهر پيرامون فيلترينگ در ايران گفت: با فيلترينگ، بيشتر ايرانيها نميتوانند از اين شبكهها استفاده كنند. در واقع تنها عدهاي با سن و طرز فكرهاي خاص و از قشر خاص جامعه در اين شبكهها هستند؛ اما اين به آن معنا نيست، كساني كه از فيلترشكن استفاده و كار غير قانوني ميكنند، ميتوانند هر كار غير قانوني انجام دهند.
وي ادامه داد: هنگامي كه كلي صحبت ميشود، اين است كه بايد فرهنگسازي شود؛ اما اين فرهنگ چگونه ساخته ميشود؟ ما نبايد با جهان موجود داد و ستد كنيم و يا اگر داد و ستد ميكنيم، بايد تمام مضامين فرهنگ فناوري را مطرح كنيم.
اگر ميشد آماري گرفت كه چه كساني در فيسبوك اين كار را انجام دادهاند، مطمئن باشيد به اين نتايج ميرسيديد كه آدمهاي معمولي اصلا به اين گونه چيزها دسترسي ندارند و آدمهاي فرهيخته اين موضوعات را دنبال نميكنند؛ بنابراين، ميماند كساني كه بيكارند و فرهنگ فناوري هم ندارند و يا توجيه نيستند.
باهر گفت: ايجاد قوانين براي اين امور ضروري است. اين خوب است كه ما براي استفاده از هر وسيلهاي، قوانين و مقررات مربوط به آن را داشته باشيم؛ اما مثلا مگر ما ۲۵۰۰ سال پيش منشور شهروندي كوروش را نداشتيم؟ پس چرا ما دوباره منشور شهروندي ارائه ميكنيم؟ اين موضوع نشان ميدهد، متأسفانه ما در زمينه اخلاق پيشرفتي نداشتهايم.
وي در پايان بيان داشت: هزار سال پيش فردوسي گفت، ميازار موري كه دانهكش است. امروزه ما چه شدهايم؟! مورچه كه هيچ، اگر شير هم به دستمان برسد، از پاي درش ميآوريم. متأسفانه امروزه ما از ورزش براي عقدهگشايي و مشاجره استفاده ميكنيم.
متن كامل مصاحبه را اينجا بخوانيد.
جمعه 22 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]