تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820265661
تجاوز به دختر تهرانی در سالن بازیگری
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
تجاوز به دختر تهرانی در سالن بازیگری
دختری که سالهای پیش مورد سوء استفاده قرار گرفته بود، ماجرا تلخ زندگیش را برای اینکه سرمشقی باشد برای سایر جوانان شرح داد. به گزارش نامه نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران ، دختری که سالهای پیش مورد سوء استفاده قرار گرفته بود، ماجرا تلخ زندگیش را برای اینکه سرمشقی باشد برای سایر جوانان شرح داد. گوشهای از اتاق کز کرده بود و گاهی عین خلها مادرزاد، بیخودی میخندید و دوباره چهرهاش در هم فرو میرفت و گریه میکرد.فکرش هم نمیکرد یک کتک جانانه از پدرش بخورد و آنقدر جیغ بکشید که صدایش بگیرد.۲۴ ساعتی لب به غذا نمیزد و غذایش شده بود آب و غصه…..تقصیرش خودش بود. حالا چه ایرادی داشت که مریم برود دنبال عشقش، چه ایرادی داشت که مریم یک بازیگر شود، ولی همیشه پدر نه گفتن بیدلیلش که هیچ وقت هم علتش را نگفت تکرار میشد.مریم تو رویاهایش، خود را هنر پیشهای میدید که او را میشناسند و خیلی ها از او خواهش میکنند که به آنها امضاء بدهد و با آن ها عکس بیندازد.بعد آن قدر رویاهایش را ادامه میداد که از زندگی در خانهای اعیانی با اتومبیل آخرین مدل و بهترین وسایل زندگی سر در می آورد . بعد به خودش میآمد، حالتی مجهول بین بغض و گریه و لبخند و نیشخند روی چهرهاش نمایان میشد و یکباره میزد زیر گریه.یک روز صبح، تصمیم خودش را گرفت. از مدتها پیش می خواست راهی را که انتخاب کرده است برود و به هدفش برسد. به دلش میگفت: پدر هرچقدر هم مخالفت کند باید راهم را ادامه دهم .دوستان و دختر خالههایش هم به اوگفته بودند که استعداد زیادی برای هنرپیشه شدن دارد.حتی چند بار هم سر لوکشن و سکانس های فیلم رفته بود.آنقدر پاپیچ بود و پیگیر که بالاخره دستیار کارگردان و کارگردان را دیده بود بعد به آن ها گفته بود که میخواهد بازیگر شود و آنها جواب دادند که برای این فیلم بازیگران انتخاب شدهاند و ان شاالله برای کارهای بعدی .مریم از تک تا نیافتاده بود و با هرقیمتی نشانی لوکیشن فیلمهای مختلف را پیدا می کرد و می رفت سراغ سازندگان فیلم. آن روز صبح هم نشانی یک از دفترهایی را که در روزنامه آگهی داده بود بازیگر و هنرپیشه استخدام می کند یادداشت کرده بود و ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح راهی دفتر فیلمسازی شد.عصر روز گذشته همین طور که لابه لای آگهی روزنامه ها به دنبال شغل مناسبی می گشت؛ یک باکس آگهی را دید که نوشته بود "قرداد با هنرپیشه آماتور با حقوق مکفی برای بازی در سریال و فیلم سینمایی” با شوق شماره را یادداشت کرد و بدون اینکه به پدر و ماردش چیزی بگوید سریع رفت سراغ تلفن و شماره گرفت . بعد نشانی دفتر را گرفت. فردا صبح وقتی سوار تاکسی شد ، دوباره رویاهایش را مرور کرد، آن قدر در خیال و رویا بود که نفهمید چطور مسیر یک ساعته و پرترافیک طی کرد.دفتر فیلمسازی درکوچه ای باریک بود در یکی از خیابانهای منتهی به خیابان گاندی . بر سر در باریک و سبز رنگی که پایه هایش زنگ زده بود پلاک ۳۴ نوشته شده بود و هیچ نشانه ای از تابلوی شرکت فیلمسازی نبود .مریم زنگ زد و بعد بلافاصله رفت داخل . طبق اول ، سرسرایی بود تاریک که روی دیوارهایش پوستر بازیگران و فیلم سازان ایرانی و خارجی چشبانده بودند.به محض ورود جوانی ۲۱ – ۲۲ ساله که شلواری جین به پا داشت سلام داد و مریم با لبخند گفت: برای تست بازیگری آمدم.تو روزنامه آگهی داده بودید.جوان سرتکان داد: بله ، خواهش میکنم ، تشریف داشته باشید، الان آقای امیری میآید خدمتتان.چند دقیقه طول کشید آقای امیری که جوانی بود نهایتا ۲۰ ساله آمد. سلام و علیک کرد و مریم برای تست بازیگری به اتاق مجاور که شیشه هایش از داخل با روزنامه پوشانده شده بود و نوری از بیرون به داخل اتاق نمیآمد دعوت کرد.مریم وارد اتاق شد و امیری گفت: من منصور امیری هستم کارگردان سریال های تلویزیونی، شما؟
مریم جواب داد: من رضوی ام.تا حالا در سریالی سابقه بازیگری داشته اید؟مریم جواب داد: نه، اما درمدرسه و دبیرستان در گروه تئاتر بودم.منصور گفت: چهرهتان که مناسب است برای بازیگر شدن، به نظر خودتان موفق میشوید؟مریم نفس عمیقی کشید گفت: حتما موفق میشوم البته به لطف شما هم بستگی دارد.میدانید من عاشق هنر پیشه شدم هستم.منصور گفت: ببینم از پدرو مادرت رضایت نامه دارید؟مریم مضطرب شد و گفت:مگر لازم است؟منصور که متوجه اضطراب مریم شده بود زیر لب گفت:خودشه…..!!!!!منصور به خود آمد، گفت:چیری نیست حتما مانند بقیه هنرپیشههای معروف پدر و مادرتان از پیشرفت شما ناراحت میشوند.با این حرف ها مریم دیگر در پوست خود نمیگنجید.مریم گفت: پس دوربینتان کو ؟ من شنیدم برای تست باید جلوی دوربین رفت.منصور خنده خنده گفت:چشم های من خودش نقش دوربین را ایفا میکند .شما نگران دوربین نباش.بعد پرسید کدام بازیگر را دوست دارید و از مریم خواست تا نقشش را در یکی از فیلم هایی که از او دیده بازی کند.مریم شروع کرد و منصور چشم از او بر نمیداشت.منصور گفت: بازی شما معرکه است ساعت ۱۸ بیایید تا کارگردان سریال هم از شما تست بگیرد.مریم که از خوشحالی بال درآورده بود و پس از کلی تشکر خداحافظی کرد و رفت.مریم عصر ساعت ۶ خود را به شرکت رساند.زنگ زد و وارد شد.پسری که هامون نام داشت روی صندلی منظر مریم نشسته بود. با دیدن مریم بلند شد و دست دراز کرد و مریم هم با اکراه به او دست داد.سپس منصور وارد شرکت شد و آرام آرام به مریم نزدیک شد و آهسته گفت: اینجا میتوانی راحت باشی و دست به سمت مریم دراز کرد.همین که مریم جبغ کشید تا فرار کند دو پسر درشت هیکلی دیگر وارد شرکت شده و مانع از خروج مریم شدند.مادر مریم که از نگرانی دلش شور میزد، بدون آنکه بداند بر سر دخترش چه اتفاقی افتاده است مداوم به گوشیش زنگ میزد ولی دختر نمیتوانست جواب دهد.منصور امیری به مریم گفت: اگر میخواهی بروی خانهیتان برو ولی نه به پدرت و مادرت چیزی میگویی نه به پلیس ، چونکه اگر این کار را بکنی مطمئا باش فیلمت را که ضبط شده پخش میکنیم.مریم میخواست بمیرد ولی آن فیلم را نمیدید. موقع رفتن هم منصور یکی از النگوهای دختر ار گرفت. هرچه مریم التماس کرد فایده نداشت . شب وقتی به خانه رسید پدرش از سرکار آمد و به بیمقدمه مریم به باد کتک گرفت که چرا تلفنت را جواب ندادی؛ تا این موقعه شب کجا بودی. مریم هم که ترسیده بود هیچ نگفت و بدون آنکه شام بخورد خوابید.فردا روز بازهم منصور به مریم زنگ و با تهدید فیلم از او اخاذی کرد و این ماجرا تا جایی ادامه داشت که مریم تمام النگو و پولهایش را برای حفظ آبرویش داد و در نهایت زمانی که منصور مبلغ ۵۰۰ هزار تومان از مریم خواست و دختر نیز دیگر پولی نداشت، مجبور شد سر جیب پدرش برود که ناگهان پدر متوجه شد و مریم را دوباره زیر باد کتک گرفت و این بار مریم طاقت نیاورد و تمام ماجرا را برای پدرش تعریف کرد.پدر با عصابیت به همراه دخترش پیش پلیس رفتند و ماموران توانستند با یک قرار صوری منصور را به همراه دو همدستش دستگیر کنند.
1392/9/20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
صفحات پیشنهادی
تجاوز گروهي صهيونيستها به دختري نوجوان در فلسطين اشغالي
تجاوز گروهي صهيونيستها به دختري نوجوان در فلسطين اشغالي تجاوز گروهي به دختري دوازده ساله در سرزمين هاي اشغالي نمونه ديگري از بحران اخلاقي است كه موجوديت صهيونيستي را فرا گرفته است به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران روزنامه يديعوت آحارونوت نوشت پليس رژيم صهيونيستي هشتدختران سارق خوش تیپ تهرانی در چنگ پلیس +تصاویر
دختران سارق خوش تیپ تهرانی در چنگ پلیس تصاویر به گزارش نامه نیوز به نقل از تابناک سرهنگ عبدالرضا خیرخواهان در تشریح جزئیات خبر دستگیری این سه زن شیکپوش طایفه فیوج گفت در اواخر خردادماه سالجاری ماموران کلانتری ۴۴ ولدآباد از طریق دریافت پیام از مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ در جرفیلمبرداری از تجاوز جنسی به یک دختر 6 ساله +عکس
فیلمبرداری از تجاوز جنسی به یک دختر 6 ساله عکس فیلمبرداری از تجاوز جنسی به یک دختر 6 ساله الکساندر ریشتر 30 ساله پس از اعلام حکم دادگاه که به 145 سال زندان محکوم شده بود به قاضی دادگاه پوزخند زد و از والدین قربانیان حاضر در دادگاه مودبانه عذر خواهی کرد وی در اتهام به تجاوز جنتجاوز به دختر دانشجو بیش از ۱۸ ساعت
تجاوز به دختر دانشجو بیش از ۱۸ ساعت سه جوان که نیما بابک و حامد نام دارند بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند نیما در تحقیقات گفت من با سحر آشنا شدم و او را به باغی در حوالی ملارد بردم دو دوستم هم آنجا بودند ما به دختر جوان مقدار بسیاری قرص خوراندیم و او را مورد آزار جنسآتش زدن دختری 16 ساله در هند پس از تجاوز گروهی
آتش زدن دختری 16 ساله در هند پس از تجاوز گروهی پلیس هند اعلام کرد دختر شانزده سالهای که مورد تجاوز گروهی قرار گرفته بود خودکشی نکرده بلکه به دست متجاوزان کشته شده است آفتاب این دختر نوجوان که در ماه اکتبر مورد تجاوز دستهجمعی قرار گرفت چند روز پیش در بیمارستانی در کلکته درگذشتتجاوز به دختربچه معلولذهنی در هند
تجاوز به دختربچه معلولذهنی در هند پلیس هند از تجاوز به یک دختربچه مبتلا به معلولیت ذهنی در روستایی در نزدیکی مرکز هند و سپس قتل این دختر 10 ساله خبر داد به گزارش نامه نیوز به نقل از ایسنا این حادثه دلخراش در ایالت شمالی اوتارپرادش هند در منطقه میروت رخ داده است به گفته والتجاوز به دختربچه معلولذهنی
تجاوز به دختربچه معلولذهنی پلیس هند از تجاوز به یک دختربچه مبتلا به معلولیت ذهنی در روستایی در نزدیکی مرکز هند و سپس قتل این دختر 10 ساله خبر داد به گزارش نامه نیوز به نقل از خبرپو این حادثه دلخراش در ایالت شمالی اوتارپرادش هند در منطقه میروت رخ داده است به گفته والدین ایتجاوز وحشیانه به دختری در آسانسور + عکس
تجاوز وحشیانه به دختری در آسانسور عکس مردی که اسیر وسوسه شیطانی شد و دختر جویای کار را در شمال غرب تهران از پا درآورد دیروز در دادگاه کیفری پایتخت محاکمه شد به گزارش نامه نیوز به نقل از جام نیوز یک زن جوان با پلیس ۱۱۰ تهران بزرگ تماس گرفت و گفت جنازه ای در برج… شهرکتجاوز مرد یمنی به دختر 3 ساله اش
تجاوز مرد یمنی به دختر 3 ساله اش مقامات داخلی یمن از بستری شدن دختری ۳ ساله در بیمارستان صنعا خبر دادند که از سوی پدرش مورد تجاوز قرار گرفته بود به گزارش نامه نیوز به نقل از ایسنا این کودک که به دلیل خونریزی شدید از هوش رفته بود در بخش مراقبت های ویژه بیمارستانی در صنعا پایفیلمبرداری از تجاوز جنسی به یک دختر ۶ ساله
فیلمبرداری از تجاوز جنسی به یک دختر ۶ ساله وی در اتهام به تجاوز جنسی در مورد 6 دختر 2 سال و نیمه و 6 ساله و تهیه فیلم حین انجام عمل وقیحانه خود به 145 سال زندان بدون شرط و وثیقه آزادی محکوم شد به گزارش نامه نیوز به نقل از خبرپو الکساندر ریشتر ۳۰ ساله پس از اعلام حکم دادگاه که بتجاوز گروهي به دختري نوجوان نشانه ديگري از فراگير شدن بحران اخلاقي در بين صهيونيست هاست
تجاوز گروهي به دختري نوجوان نشانه ديگري از فراگير شدن بحران اخلاقي در بين صهيونيست هاست تهران واحد مركزي خبر اجتماعي 1392 10 02 تجاوز گروهي به دختري دوازده ساله در سرزمين هاي اشغالي نمونه ديگري از بحران اخلاقي است كه موجوديت صهيونيستي را فرا گرفته است روزنامه يديعوت آحارونوتتجاوز هولناک "هیولا" به دختر 6 ساله+ تصاویر
تجاوز هولناک "هیولا" به دختر 6 ساله تصاویر پس از تنها گذاشتن دختر بچه 6 ساله در خودروی پدرش به قصد خرید دختر شش ساله در حالی که بر روی صندلی خواب بود در تایلند توسط "هیولا" ربوده و مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفت در نهایت کشته شد به گزارش نامه نیوز باشگاه ختجاوز گروهی به دختر جوان
تجاوز گروهی به دختر جوان در پی تجاوز به یک دختر بیست و یکساله درهند پلیس این کشور ده مرد را بازداشت کرده است به گزارش نامه نیوز به نقل از فرانشر این دختر شب عیدمیلاد مسیح به دیدن دوستانش در پوندیچری رفته بود که سه مرد او را میربایند و یکی از آن ها به او تجاوز میکند به گفته-
گوناگون
پربازدیدترینها