واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تخریب قبر امام حسین (علیهالسلام)
الهامبخشى تربت خونین سیدالشهدا(علیهالسلام) در راه مبارزه با ستم، سبب شد كه شیعه، همواره مرقد آن شهید را تكریم و بر گرد آن تجمع كند. توصیههاى اكید ائمه نیز نسبت به زیارت قبر امام حسین (علیهالسلام) این شور و الهام را مىافزود. همین سبب شد كه حكام ستمگر همواره احساس خطر كنند و این كانون را از هم بپاشند. از دوران بنى امیه كه زیارت آن حضرت، ممنوع و تحت كنترل بود، تا زمان هارون الرشید كه حتى درخت سدرى را كه سایهبان زائران بود قطع كردند1، تا زمان متوكل عباسى كه اوج آن سختگیریها و ممانعتها بود، تا زمان استیلاى وهابیون و غارت كربلا و تخریب حرم حسینى، همه و همه گویاى وحشت دشمنان حق و اهل بیت، از جلوهگرى این خورشیدهاى تابان بود. متوكل عباسى، پاسگاهى در نزدیكى كربلا زده و به افراد خویش فرمان اكید داده بود كه: هر كس را دیدید قصد زیارت حسین را دارد، بكشید.2 به امر متوكل، هفده بار قبر حسین(علیهالسلام) را خراب كردند.3 در یكى از این نوبتها، «دیزج یهودى» را مامور تغییر و تبدیل و تخریب قبر مطهر كرد. او نیز با غلامان خویش سراغ قبر رفت و حتى قبر را شكافت و به حصیرى كه پیكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مىآمد. دوباره خاك روى آن ریختند و آب بستند و آن زمین را مىخواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پیشروى نمىكردند.4 هارونالرشید نیز یك بار به والى كوفه فرمان داد تا قبر حسین بن على(علیهالسلام) را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمینهایش را زیر كشت و زراعت بردند.5 به متوكل خبر دادند كه مردم در سرزمین «نینوا» براى زیارت قبر حسین(علیهالسلام) جمع مىشوند و از این رهگذر، جمعیت انبوهى پدید مىآید و كانون خطرى تشكیل مىشود. متوكل به یكى از فرماندهان ارتش خود در معیت تعدادى از لشگریان ماموریت داد تا مرقد مطهر را بشكافند و مردم را متفرق ساخته، از تجمع بر سر قبر آن حضرت و زیارت قبر او جلوگیرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پیرامون قبر پراكنده ساخت.متوكل عباسى، پاسگاهى در نزدیكى كربلا زده و به افراد خویش فرمان اكید داده بود كه: هر كس را دیدید قصد زیارت حسین را دارد، بكشید. به امر متوكل، هفده بار قبر حسین(علیهالسلام) را خراب كردند.این حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زیارت، باز هم تجمع كرده، علیه او شورش كردند و بىباكانه به ماموران خلیفه گفتند: اگر تا آخرین نفر هم كشته شویم، دست برنمىداریم. و بازماندگان ما به زیارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنین وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا این كه در سال 247 باز تجمع مردم زیاد شد. به نحوى كه در آن محل، بازارى درست شد. مجددا بناى سختگیرى گذاشتند.6 روز به روز بر زائران افزوده مىشد، متوكل سردارى فرستاد و میان مردم اعلام كردند كه ذمه خلیفه از كسى كه به زیارت كربلا رود بیزار است. باز هم آن منطقه را ویران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند.7 اینگونه برخوردها و جفاها، همه براى پراكندن مردم از گرد این كانون حرارت و شوق بود، اما كمترین نتیجهاى نمىگرفتند و بر شوق مردم افزوده مىشد. «بهاى وصل تو گر جان بود، خریدارم.» كربلا، سنگر مقاومت مىگشت و كعبه اهل حقیقت و ولا. آرى ... «زیارت این خاك است كه توده مردم را یارى مىدهد تا به انقلاب حسین(علیهالسلام) و به جهاد و مبارزه او علیه ظلم بیندیشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشینند. چنین استكه این خاك -خاك كربلا - سمبل و شعار مىشود و طواف آرامگاه حسین، با صد طواف كعبه مقابل مىشود و حتى بر آن ترجیح مىیابد.»8
وهابیان نیز در سال 1216 ه.ق به كربلا حمله كردند و این تهاجمها، ده سال ادامه داشت. هم شهر را غارت و هم مردم را قتل عام و هم قبر مطهر را خراب كردند. یك بار هم «امیر مسعود» در سال 1225 با سپاهى متشكل از 20 هزار جنگجوى وهابى به نجف و از آنجا به كربلا تاختند.9در عصر حاضر نیز، حكومت بعثى عراق، براى در هم كوبیدن حركت انقلابى شیعیان این سرزمین، در سال 1370 ش با انواع سلاحها مردم را در نجف و كربلا به خاك و خون كشید و با توپخانه، گنبد و بارگاه امام حسین(علیهالسلام) را مورد هجوم قرار داد. و این پس از قیام مردمى بر ضد حكومت «صدام» بود كه شهر نجف و كربلا را به تصرف در آوردند و رژیم عراق، براى باز پسگیرى آنها از دست انقلابیون، با خشونت تمام وارد میدان شد و ساختمان حرم امیرالمؤمنین و سیدالشهدا و حضرت اباالفضل (علیهمالسلام) و گنبد و درها و ضریح، آسیب دید. این جنایتها سبب شد رهبر انقلاب اسلامى، آیة الله خامنهاى طى اطلاعیهاى ضمن محكوم كردن تجاوزات رژیم بعث عراق به حرمها و شهرهاى مقدس، روز پنجشنبه 8 ذى قعده 1411 ق برابر با دوم خرداد 1370 ش را عزاى عمومى اعلام كرده، به سوگ بنشیند.10در بخشى از این اطلاعیه آمده است: «... با یورش وحشیانه به نجف و كربلا، آن كردند كه قلم از شرح آن عاجز است و بر عتبات عالیات و مسلمانان و مردم عراق و حوزههاى علمیه، آن روا داشتند كه طواغیت ستمگر و خون آشام بنى امیه و بنى عباس هم روا نداشته بودند و چنان ضایعه و جراحتى بر قلب دوستان اهل بیت وارد كردند كه سنگینى آن پىنوشتها را با هیچ فاجعهاى در این زمان، نتوان قیاس كرد. «هیجوا احزان یومالطفوف... .»11 گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی1- تاریخ الشیعه، مظفرى، ص 89/ بحارالانوار، ج 45، ص 398. 2- بحارالانوار، ج 45، ص 404. 3- همان، ص 410، تتمة المنتهى، ص 241. 4- بحارالانوار، ج 45، ص 394. 5- تتمة المنتهى، ص 240 .6- اعیان الشیعه، ج 1، ص 628/ تراث كربلا، ص 34(با اختلاف در عبارات). 7- تتمة المنتهى، ص 241. 8- مجموعه آثار، شریعتى، ج 7(شیعه)،ص 20. 9- براى آشنایى با فتنهها و تهاجمات وهابیها به اعتاب مقدسه، از جمله «كشف الارتیاب»، سید محسن امین، «اعیان الشیعه»، ج 1، ص 628، «تراث كربلا»، سلمان هادى الطعمه، ص 262، «موسوعة العتبات المقدسه»، كربلا، جزء 1، ص201، «فرقه وهابى»، محمدحسین قزوینى، «تاریخ كربلا» عبدالجواد كلیددار، ص 234. 10- روزنامههاى 31 اردیبهشت 1370. 11- قضایاى درگیریها در نجف و كربلا و حمله رژیم بعث به حرمهاى مطهر، در اخبار و گزارشهاى مطبوعات اردیبهشت 1370 درج شده است. از جمله «مرورى اجمالى بر تاریخ سیاسى كربلا» انتشارات سازمان تبلیغات اسلامى، «سیماى كربلا»، محمد صحتى.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]