واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
صهیونیسم : تافته جدا بافته حقوق بینالملل نويسنده: ابوالفضل صدقی چکیده:نظام سلطه و ناعادلانه جهانی صهیونیسم را مانند یك آمبولانس قلمداد میكند كه میتواند برای نجات رژیم بیمار صهیونیستی قوانین و مقررات رانندگی را زیر پا بگذارد. آنها حق دارند هر سرزمینی را اشغال كنند به قوانین بینالمللی بیاعتنا باشند. صهیونیستها میتوانند به نام منافع به قول خود یهود زیر هر نوع قرارداد و تعهدی بزنند و به هیچ كس هم پاسخگو نباشند. رژیم اشغالگر قدس از بدو تولد نامشروع خود همواره تمامی قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشته و در حقوق بینالملل نظام سلطه به عنوان یك رژیم استثنایی و نور چشمی آمریكا محسوب میگردد. اگر ما نگاهی كوتاه به تاریخ سرزمین فلسطین بیندازیم میبینیم صهیونیست ها قدم به قدم جلو آمده و تا مقاومت محكمی در برابر خود احساس نكردند عقب ننشستند و نظام سلطهی جهانی هم از آنها حمایت كرده است به نحوی كه تا كنون نزدیك به چهل قطعنامه پیشنهادی در شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط آمریكا به نفع اسراییل وتو شده است. نظام سلطه و ناعادلانه جهانی صهیونیسم را مانند یك آمبولانس قلمداد میكند كه میتواند برای نجات رژیم بیمار صهیونیستی قوانین و مقررات رانندگی را زیر پا بگذارد. آنها حق دارند هر سرزمینی را اشغال كنند به قوانین بینالمللی بیاعتنا باشند. صهیونیستها میتوانند به نام منافع به قول خود یهود زیر هر نوع قرارداد و تعهدی بزنند و به هیچ كس هم پاسخگو نباشند. اكنون نگاهی گذرا به تاریخ این رژیم نامشروع میاندازیم:1.در سال 1901 هرتزل به نمایندگی از سوی صهیونیستها از سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی كه فلسطین جزء سرزمینش محسوب میشد درخواست نمودند امتیازی برای یهودیان صادر شود تا آنها بتوانند ارض موعود را آباد كنند كه عبدالحمید آن را نپذیرفت به ناچار صهیونیستها به انگلیس روی آوردند و انگلیس امتیاز اوگاندا را داد كه مورد پذیرش صهیونیستها قرار نگرفت.2.در زمان جنگ جهانی اول و الحاق فلسطین به انگلیس و شكست دولت عثمانی راه برای تسلط صهیونیستها بر فلسطین باز شد و در نتیجه اعلامیه بلفور مبنی بر تشكیل دولت یهود انتشار یافت.3.در سال 1920 اولین درگیری بین اعراب فلسطینی و صهیونیستها رخ داد كه دولت انگلیس فرماندار را عوض كرد و یك صهیونیست گذاشت.4.در سال 1921 در اعتراض به فرماندار یهودی شورشهایی به وجود آمد كه 15 روز ادامه داشت.5.در سالهای 1926 و 1936 در اعتراض به مهاجرت صهیونیستها به سرزمین فلسطین و اشغال مزارع و سرزمین فلسطینیان و اقدامات تجاوزگرانه صهیونیستها قیامهای مردمی در سرزمینهای اشغالی رخ داد كه به وسیله صهیونیستها و بریتانیا سركوب شد.6.از سال 1937 تا 1939 قیامها ادامه داشت كه خانههای فراوانی خراب و هزاران فلسطینی شهید و زخمی شدند.7.در سال 1942 بر اثر نفوذ یهودیان در حزب كارگر انگلیس حزب مذكور خواستار اخراج اعراب فلسطینی و جایگزینی صهیونیستها شد.8.در سال 1944 یهودیان موفق به تشكیل ارتش یهودی با جلب نظر چرچیل شدند.9.در سال 1947 انگلیس اعلام كرد از سال بعد از فلسطین خارج میشود و سرپرستی آن را به سازمان ملل میدهد و در همین زمان سازمان ملل طی قطعنامه 181 فلسطین را به سه قسمت تقسیم كرد 44 درصد برای احزاب، 56 درصد برای یهودیان و بیتالمقدس را بینالمللی اعلام كرد.10.با مخالفت اعراب در نیمه شب 15 مه 1948 صهیونیستها با حمله به سراسر مناطق فلسطین دولت یهودی را اعلام كردند.11.در سالهای 1948، 1956 و 1967 اعراب با اسراییل درگیر شدند كه در تمام جنگها شكست خوردند و 77 درصد از خاك فلسطین اشغال شد. در سال 1967طی مدت شش روز صهیونیستها صحرای سینا، كرانه باختری رود اردن، نوار غزه، ارتفاعات جولان را به اشغال خود در آوردند. آنها بدین ترتیب سرزمینهای اشغالی خود را به 3 برابر افزایش دادند. 12.بر اساس قطعنامه 242 كه پس از اشغال باقی مانده سرزمینهای فلسطین در جنگ 1967 صادر شد میبایست تمام كرانه باختری و نوار غزه همراه با مناطق اشغال شده در جنگ 1967 به فلسطینیها مسترد گردد كه اسراییل زیر بار آن نرفت.13.در برابر انتفاضه مردم فلسطین اسراییلیها در كنفرانس مادرید در سال 1991 قول استرداد 100 درصد از سرزمینهای كرانه باختری و نوار غزه را به رهبران ساف و یاسر عرفات دادند و به این وسیله تمام امتیازات لازم را از او گرفتند. در كنفرانس اسلو در سال 1993 (توافقنامه غزه – اریحا) این رقم به 90 درصد، در قرارداد مریلند در سال 1997 به 40 درصد، در اجلاس شرمالشیخ به 18 درصد و در اجلاس كمپ دیوید 2 به 5/13 درصد كاهش یافت. در كنفرانس اسلو سخن از ایجاد حكومت مستقل فلسطین بود اما در طول مذاكرات موضوع به نوعی به خودمختاری محدود با قدرت عمل بسیار پایین تبدیل شد. بدون تردید عقبنشینی صهیونیستها از نوار غزه نه بر اثر مذاكرات بیخاصیت صلح بلكه بر اثر فشار انتفاضه مردم فلسطین و گروههای جهادی چون حماس و جهاد اسلامی حاصل گردید. اكنون كه مردم فلسطین توانستهاند بعد از سالها مبارزه یك دولت جهادی با خودمختاری محدود و قدرت عمل پایین در منطقه كوچك 360 كیلومتر مربعی نوار غزه ایجاد كنند شب و روز در مدارس، منازل و خیابانها مورد هجوم قرار میگیرند.اسراییلیها برخلاف تمامی قوانین بینالمللی 5/1 میلیون نفر از مردم غزه،رفع و خان یونس را در منطقه بیآب و علف بدون بندر و فرودگاه نوار غزه به محاصره خود در آوردند. تنها راه گریز این مردم مظلوم 12 كیلومتر مرز مشترك نوار غزه با رفع مصر میباشد كه به شدت اسراییلیها و مصریها آن را كنترل میكنند. رژیم اشغالگر قدس میخواهد با محاصره نوار غزه مردم را از دولت جهادی حماس خسته كنند و ناكارآمدی دولت را به رخ مردم بكشند و یا بعد از خسته كردن مردم و ترور سران حماس دوباره آن را اشغال كرده و تحویل محمود عباسی دهند و خیال خود را از حماس در نوار غزه راحت نمایند كه البته با پشتوانه مردمی حماس در نوار غزه و بیش از آن در كرانه باختری به نظر میرسد خیال خامی باشد. اسراییلیها در پی سفر بوش به خاورمیانه و حمایتهای آمریكا از او برای رسیدن به هدف خود از هیچ جنایت و نقض قوانین بینالمللی فروگذار نكردهاند. این در حالی است كه رژیم صهیونیستی علاوه بر این كه باید به همه قوانین و مقرراتی كه برای اعضای سازمان ملل لازمالاجرا است پایبند باشدمی بایست به علت فرآیند پیدایش رژیم صهیونیستی و پیامدهای مرتبط بر آن از جمله آوارگی میلیونها نفر از مردم فلسطین خارج از سرزمینهای اشغالی و وضعیت رقتبار میلیونها فلسطینی دیگر در داخل اراضی اشغالی به الزامات استثنایی دیگر تن در دهد. اما بر عكس این رژیم نامشروع بطور استثنایی اجازه مییابد با چراغ سبز آمریكا ابتداییترین قوانین بینالمللی را زیر پا بگذارد. واقعیت این است كه كارنامه رژیم صهیونیستی در این زمینه از بیاعتنایی و نادیده انگاشتن همه قوانین بینالمللی سیاه است. این رژیم علاوه بر آزار و تعرض به مردم غیرنظامی، ویران كردن منازل، سوزاندن مزارع، اشغال اراضی، ایجاد سیستم ضد انسانی دریافت پروانه عبور، احداث دیوار حایل، ترور، قتلعام و اسارت فلسطینیان داخل اراضی اشغالی با محاصره نوار غزه آب، برق، آذوقه و دارو را از مردم این منطقه دریغ ورزیده است. فلسطینیان باید برای رفتن به محل كار خود و از نقطهای به نقطه دیگر پروانه عبور و مرور داشته باشند و تازه اگر موفق شوند از سازمان واكنش سریع نظامی این پروانه را دریافت كنند باید ساعتها در صفوف طولانی و خسته كننده در پستهای ایست و بازرسی صهیونیستها رفتاری تحقیرآمیز را تحمل كنند و بسیاری مواقع پس از ساعات طولانی انتظار بدون نتیجه به محل زندگی خود بازگردند. رژیم نژادپرست صهیونیستی در اراضی اشغالی با استناد به قوانین داخلی خود مانند "قانون مربوط به رفتار زندانیان" مجازند هر فلسطینی مشكوك را بدون اقامه دلیل و تفهیم اتهام به مدت یك سال بازداشت كنند و مدت این بازداشت را تا زمانی كه مسئولان نظامی و امنیتی صهیونیستی لازم بدانند قابل تمدید است.آنچه كه اشاره شد مورد تأیید صدها كارشناس بیطرف خارجی است كه بارها اعلام كردهاند رژیم صهیونیستی تعهدات و الزامات بینالمللی را محترم نشمرده است تا آنجا كه وزارت خارجه سوییس به عنوان امین كنوانسیونهای ژنو با صدور بیانیهای اسراییل را به دلیل نحوه اجرای عملیات نظامی علیه فلسطینیان در باریكه غزه، مجازات جمعی غیرنظامیان، ویرانی نیروگاه اصلی برق غزه، حمله به دفاتر نخستوزیر فلسطین، حمله به دانشگاه اسلامی غزه و دستگیری جمعی از نمایندگان پارلمان فلسطین و وزیران را محكوم مینماید.بدون تردید نقض آشكار حقوق بینالملل و حقوق بشردوستانه در سرزمینهای اشغالی فلسطین توسط رژیم صهیونیستی با حمایتهای پیدا و پنهان كاخ سفید میسر گردیده است. با نفوذ لابی اسراییل در سیاست خارجی آمریكا، رژیم صهیونیستی به رژیمی نورچشمی و استثنایی مبدل شده است. آقای پروفسور جان میرشیمر استاد علوم سیاسی دانشگاه شیكاگو و آقای استفان دیوالت استاد روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد در كتاب مشترك خود تحت عنوان "لابی اسراییل و سیاست خارجی آمریكا" (The Israel Lobbr and U.S Foreign Policy) كه از سوی نیویورك تایمز به عنوان یكی از پرفروشترین كتابها معرفی شد به خوبی به این موضوع اشاره كردهاند.نكته اصلی این كتاب از نگاه نویسندگان آن این است كه دولت آمریكا موضوع امنیت خود را به كناری نهاده و به دنبال تأمین منافع كشور دیگری به نام اسراییل است. بر اساس گزارش نویسندگان این كتاب اسراییل بزرگترین دریافت كننده كمك آمریكا پس از جنگ جهانی دوم است. از سال 1973 تا 2003 میزان كمكهای مستقیم آمریكا بیش از 4/1 تریلیون دلار بوده است. اسراییل سالی 3 میلیارد دلار از آمریكا به طور مستقیم كمك دریافت میكند كه معادل یك پنجم بودجه كمكهای خارجی آمریكاست. اهمیت حجم این كمكها زمانی روشن میشود كه بدانیم اسراییل كشور صنعتی ثروتمندی است كه درآمد سرانه آن با كره جنوبی و اسپانیا برابری میكند علاوه بر این اسراییل تنها كشور دریافت كننده كمك است كه مجبور نیست به دولت آمریكا چگونگی هزینهكرد آن را گزارش كند. در زمینههای سیاسی و دیپلماتیك تنها از سال 1982 ایالات متحده آمریكا 32 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه اسراییل را وتو كرده است این استفاده از حق وتو از كل دفعاتی كه دیگر اعضای دایم شورای امنیت از حق وتو استفاده كردهاند بیشتر است علاوه بر این آمریكا تلاشهای متعدد بینالمللی در راستای محدود ساختن تسلیحات اتمی اسراییل در سازمان بینالمللی انرژی اتمی را عقیم كرده است.در واقع یعنی اگر كشورهایی مستقل چون ایران به دلیل عدم هماهنگی با نظام سلطه به زغم آنها كشورهایی استثنایی هستند كه باید فراتر از حقوق بینالملل عمل نمایند رژیم صهیونیستی بر عكس به دلیل حضور لابیهای صهیونیستی در سیاست خارجی آمریكا رژیمی استثنایی هست كه میتواند حقوق بینالملل را زیر پای خود بگذارد و برخلاف تمامی كنوانسیونهای بینالمللی هر بلایی كه میخواه-د بر سر مردم مظلوم فلسطین بیاورند یعنی به زعم صهیونیستها و حمایت بیچون و چرای آمریكا حقوق بینالملل تا جایی اعتبار دارد كه در خدمت منافع رژیم آپارتاید صهیونیستی باشد و این نظام ناعادلانهای است كه مظلومان عالم آن را بر نخواهند تافت و تا فروپاشی آن از پا نخواهند نشست و این وعدهی خداوند است كه فرمود: و ما اراده كردهایم كه بر كسانی كه در زمین به ضعف و زبونی كشیده شدهاند منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.منبع: www.irdc.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]