واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بازخوانی نسلهای سه گانه مداحی در برابر مداحان سياست پيشه اما گروهي معتبر و مشهور از مداحان نيز هستند، چون سيد جواد ذاکر يا نريمان پناهي که دل به سياست نداده و همواره نيز منتقد مداحاني بودند که منابر و تکايا را به محفلهاي حزبي بدل ساختهاند. پيوند مداحان و سياست، داستان تازه يا بيريشهاي نيست. تاريخ شيعه آکنده از نام مداحان و شاعران مذهبي شهيري است که با لحني حزين و برنده، روايتهايي ناب از لحظات حماسههاي خونين ائمه شيعه را بازگو کردهاند، نه که براي يادآوري صرف که براي برافروختن شعله مبارزه سياسي عليه دشمنان اسلام و تشيع و چنين است که در طول تاريخ، مداحي پرشور، شاعرانههاي حزن انگيز و آواي سوزناک و البته افشاگرانه مداحان و شاعراني چون کميت، فرزدق و دعبل خزائي بوده است که چون خوني تازه در رگ شيعه دويده، براي تداوم فرهنگ مقاومت يا مرهمي بوده است بر زخمهاي برجاي مانده از دشمنيهاي کينهتوزان. چه که همين نامها هماره الگويي بودهاند براي مداحاني که از سياست گفتن و سياستورزي را چونان سنتي ديرينه ميدانند که از آن هويت ميگيرند و بايد بدان وفادار بمانند، همچنانکه دو روز پيش، حاجمنصور ارضي در گفتوگويي مفصل تاکيد ورزيد: «سياست ما عين مداحي ماست.» نقشهاي متفاوت پوشيده نيست که در ميان مولفههاي موثر در پيروزي انقلاب اسلامي، شبکه اجتماعي- مذهبي گستردهاي که مهمترين کانون و نمادش مساجد و روحانيون بودند، نقشي سترگ داشتند و در همين کانونها، تکايا و همچنين هياتهاي عزاداري بود که فرهنگ انقلابيگري نشو و نمايافت و مراکز برنامهريزي و تصميمسازي شکل گرفت و نيروهاي انقلاب فرصتي براي شناخت و تشکيل شاخههاي عملياتي يافتند. در اين ميان، کم نبودند مداحاني چون حاجاکبر ناظم که همراه روحانيون انقلابي، شور مبارزه در جان حاميان اغلب جوانان ميانداختند و مکملي ميشدند براي اقبال فزونتر جوانان مشتاق به کاروان انقلاب. ناگفته نماند که در سالهاي منتهي به انقلاب اسلامي، روحانيون مداحي چون حجتالاسلام کافي نيز حضوري منتقدانه در صحنه اجتماعي و مذهبي داشتند و نوار کاست روضههايشان در تيراژي قابل توجه توزيع ميشد. روضههايي که گاه به مناقشههاي جدي بين مذاهب اسلامي نيز بدل ميشد و از اين رو، موافقان و همچنين مخالفان دوآتشهاي در برابر اين روحاني خوش بيان قد کشيدند. البته همه اينگونه نبودند، برخي چون مرشدزاده بهرغم محبوبيت اجتماعي، ميل چنداني به سياستورزي نداشتند و برخي حتي سياستورزي متفاوت پيشه کردند و در منابر و تکايا در وصف رژيم پهلوي داد سخن دادند و مقابل انقلابيون رجز خواندند، برخي از اينان که موصوف به مداحان شاهي بودند، در سالهاي نخست انقلاب از گردونه خارج شدند. نسل اول مداحان، خاطره جنگ حضور مداحان در صحنههاي سياسي و اجتماعي پس از انقلاب، در دهه اول اما فرمي دگر داشت. سربازان وطن در جنگي سخت بودند و در اين نبرد طولاني، روحيه بخش شبهاي عمليات، نغمه حزين و حماسي مرداني چون صادق آهنگران و غلام کويتيپور بود که در شيرينترين لحظههاي جنگ چون فتح خرمشهر و تلخ ترين روزها چون عمليات رمضان، همراه خاطرههاي بيشمار رزمندگان و بسيجيان شد. نوحههاي دلنشيني چون «اي لشگر صاحب زمان» و «ممد نبودي ببيني»، ورد زبان پير و جوان ايراني شد و الهامبخش هزاران جوانان در پيوستن به صفوف رزمندگان، براي پايداري و شوريدن عليه دشمن مهاجم. از نسل آهنگران و کويتيپور، آنان که از جنگ بازگشتند، بيشتر حاشيه گزيدند و مشهود و مشهورتر از حضورشان در عرصههاي اجتماعي، سياسي و حتي مذهبي، همان خاطرهها و تصاويري است که گاه به گاه از صدا و سيما پخش ميشود و پيران و ميانسالان را به روز و شبهاي دشوار جنگ بازميگرداند و جوانان را مشتاق شنيدن و دانستن بيشتر درباره آن روزها ميسازد. نسل دوم مداحان و سوداي سياستورزي نسل دوم مداحان اما رداي سياستورزي را به صورت نمايان پوشيدند، بهويژه از اوايل دهه 70، که دولت سازندگي رويهاي متفاوت در مملکت داري برگزيد و گروههايي چون انصار حزبالله را در عرصههاي مختلف از جمله رسانه، سياست و همچنين منابر و تکايا در مقابل خويش ديد. از همان دوران، مداحان نيز به جمع منتقدان مردان سازندگي و تکنوکراتها پيوستند و جستهگريخته، زبان به انتقاد گشودند. اين انتقادات، در ميانه دهه 70، زماني که دولت اصلاحطلب خاتمي زمامدار امور شد، بسي علنيتر و گزندهتر شد. مشهورترين و راسخترين نمايندگان اين نسل منصور ارضي و سعيد حداديان بودند و هستند. منصور ارضي، 56 ساله است، موصوف به حاجي. صوت جانسوز و شورانگيز حاجي، مشتاقان بسيار دارد، مشتاقاني که ساعتها پيش از آغاز مداحي حاجي در ميدان ارگ، حسينيه صنف لباسفروشها يا صحن شاه عبدالعظيم، مشتاقانه به انتظار شنيدن نوحهها و مرثيههاي جانسوز او مينشينند. همين جمع کثير اما در دو دهه اخير گزندهترين و شديدترين انتقادها که گاه صورتي توهينآميز به خود گرفته است را نيز از زبان حاجي شنيدهاند. شدت حملات حاجي بهخصوص پس از به قدرت رسيدن محمود احمدينژاد عليه مردان دولت سازندگي، اصلاحطلبان و هر کس که منتقد دولت باشد، بسيار شديدتر شده است. در برابر حمايتي اينچنين آشکار و مداوم، آقاي رئيسجمهور نيز نشان داد که سخت به حاجي علاقهمند است و از همين رو بود که در ميان مسافران همراه رئيسجمهور در سفرهاي استاني، گاه نام حاجمنصور ارضي نيز به چشم ميخورد. حاجمنصور ارضي پيش از انتخابات رياستجمهوري دهم نيز در ستايش و حمايت از احمدينژاد، کم نگذاشت و حتي با تاکيد بر مسلم بودن انتخاب احمدينژاد بهعنوان رئيسجمهور دهم، به دفعات سخن از انتخاب و معرفي رئيسجمهور يازدهم از ميان افراد نزديک به تفکر احمدينژاد به ميان آورد. درخواستهاي مکرر مستقيم و غيرمستقيم از حاجي براي پرهيز از بهکارگيري ادبيات تند نيز هيچ گاه کارساز نبوده است. چه زماني كه او در واکنش به انتقادات چندباره آيتالله مکارمشيرازي از وضعيت مداحي ها، به تندي پاسخ داد: «اينکه ميخواهند به مداحان گير بدهند اگر به ما دستور دهند نخوانيد، ديگر نميخوانيم اما اگر به مداحان بگوييد اعتصاب کنيد، مداحان هم کار را روي زمين ميگذارند و مجالس شما ميخوابد.»اطمينان حاجي از پشتوانههاي محکمش عامل ديگري است که او را در تداوم مسير انتخاب شدهاش، مطمئن ساخته است، همچنان که وقتي او در ادبياتي توهينآميز محمدباقر قاليباف را خطاب قرار داد، نه شکوائيه جمعي از فرماندهان دوران جنگ عليه حاجي، در دستگاه قضا ره به جايي برد و نه حاجي در نوع ادبيات و مواجههاش با برخي سياستمداران و مديران تغييري داد. حاجمنصور ارضي در تازه ترين گفت و گوي رسانهاي خويش که دو روز پيش منتشر شد، درباره مشي انتخابياش، چنين گفته است: بيان وضعيت کنوني انقلاب اسلامي که مصاديق آن تاثير انقلاب اسلامي در جهان و حرکت عمومي جهاني است، موانع و دشمنيهاي موجود بر سر راه انقلاب، راهي که پيش آمدهايم و راهي که باقي مانده است و برهم زدن نظام سلطه جهاني، همه اينها آن مداحي است که رهبر انقلاب از ما انتظار دارند. اينهايي که ايراد ميگيرند اين را نميفهمند. ما اينگونه خط گرفتهايم اگر اين مسائل را ما در مداحيمان نگوييم پس كجا بايد بگويد، اگر اين رويکرد ايرادي دارد، پس فرزدق که از همه سياسيتر بوده است پر ايرادتر است.او در همين گفتوگو تاکيد ميکند: سياست ما عين مداحي ماست، امام(ره) ميفرمايد، مدرس هم ميگويد سياست ما عين ديانت ماست. دين ما چيست به ما بگوييد. دين ما عاشوراي ماست. سياست عين عاشوراست يعني همه حرکتهاي امام حسين(عليه السلام) سياسي بوده اما سياسي کاري نبوده است. بدانيد که نهضت مداحها هم در طول تاريخ، با اين وضعيت درست شده و براي غير سرخم فرود نياورده است الا خدا و اهلبيت(ع) و از هيچکس هم نميترسد. در رده دوم مداحان سياست پيشه سالهاي اخير اما نام سعيد حداديان به چشم ميخورد. سعيد حداديان که ابتدا از جمله حاميان سرسخت سياستورزي استادش، حاجمنصور ارضي محسوب ميشد و گاه در دفاع از حاجي، موضع ميگرفت،اندکاندک به گونهاي علني وارد ميدان سياست شد. حداديان علاوه بر صحنه سياسي، در حوزه فرهنگ و ادب نيز فعال است. او که تحصيلات دانشگاهي هم دارد، چندسالي است که جشنوارههاي فرهنگي و ادبي را اداره ميکند و به تعبير خودش، تلاش کرده است چراغ ادبيات مقاومت و دفاع مقدس را روشن نگه دارد. در باب سياستورزي اما حداديان با طرح پرسشهايي مانند: چرا امثال قلعهنويي و پروين ميتوانند از يک کانديداي خاص حمايت کنند، اما يک مداح صاحبنظر در مسائل سياسي نميتواند؟، همواره از ضرورت حضور مداحان در حوزه سياست دفاع کرده است. در کنار حداديان، نامهاي مشهور ديگري چون سازور، گروسي، قدمي و... نيز به چشم ميخورند که در چند سال اخير، در حاشيه سياست ايران، آشکار و نهان، حضوري موثر داشتهاند. آنچنانکه برخي اعتقاد دارند برآيند فعاليتهاي اين قشر، گاه به مثابه يک حزب گسترده، در رقم زدن مناسبتها و معادلات سياسي موثر بودهاند. در ماههاي پس از انتخابات اما برخي رسانهها اتهاماتي نظير ساماندهي برخي گروههاي خودسر براي برخورد با معترضان را متوجه همين گروه از مداحان نمودند که اين اتهام مورد تاييد مداحان قرار نگرفت تا ريشه و دنباله گروههاي خودسر همچنان مبهم باقي بماند. بيحاشيهها در حاشيه در برابر مداحان سياست پيشه اما گروهي معتبر و مشهور از مداحان نيز هستند، چون سيد جواد ذاکر يا نريمان پناهي که دل به سياست نداده و همواره نيز منتقد مداحاني بودند که منابر و تکايا را به محفلهاي حزبي بدل ساختهاند. به اعتقاد آنان، مداحان بايد در سياست نقش داشته باشند؛ اما نقش مثبت. از معيارها حرف بزنند، نه از مصاديق، منبر را به محل تسويههاي سياسي بدل نسازند و خود را وابسته به يک جناح و خط نکنند. اعتقادها و باورهاي اين گروه بيحاشيه، در سالهاي اخير اما در هياهوي سياستورزي مداحان گمشده است و گاه نيز به اتهاماتي چون غرض ورزي، حسادت يا ناتواني در جذب مخاطب نواخته شدهاند. نسل سوم مداحان، اسير حاشيههاي بسيار نسل سوم مداحان ايراني، روزگاري متفاوتي را از سر گذراندهاند، بياعتنا به سياست و برخوردار از سبکي خاص. ريشههاي اين سبک، شايد به سالهاي دور حضور برخي هياتهاي عزاداري در دخمهها باز گردد که نوع نوحه خواني و عزاداري آنان همواره مورد انتقاد بوده است. اين سبکهاي عجيب و غريب که در ادامه با کپي برداري از ترانههاي خوانندگان آن سوي آب تلفيق شد، نوعي تازه و بديع از نوحهسرايي را پايهگذاري كرد که گاه بيشباهت به يک پارتي شبانه نبود. با اين وجود، اين سبکهاي تازه، عليرغم همه مخالفتهاي مذهبي و اجتماعي، موافقان قابل توجهاي دارند و در ميان جوانان و نوجوانان، محبوب هستند. ساماندهيهاي بيحاصل در سالهاي اخير بسيار درباره مداحان، سبک نوحهخوانيها، محتواي اشعار، نسبت شان با سياست و اظهارنظرهاي مداحان سخن گفته شده است. گاه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز پا به ميدان گذاشتند و از طرحي براي ساماندهي مداحان سخن گفتند، حجتالاسلام طائب در دوران حضورش در بسيج همچنين سودايي براي به سامان دادن اين گروه در سر داشت، برخي ديگر از مداحان، خانه مداحان را بنا گذاشتند و در مصاحبهها و موضع گيريهاي بسيار از پرهيز مداحان از سياستزدگي سخن گفتند، اما مداحان سياست پيشه راه خود رفتند که رفتند، و نه تنها که تعديلي در مواضع شان رخ نداد که آتش تنور برافروختهتر شد. بدين پيشينه و اعتبار نميتوان پاياني براي مناقشات موجود در اين حوزه متصور بود، سنت سياستورزي اكنون مايه اعتبار و هويت برخي مداحان شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]