واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آمادگی فرزندتان برای ازدواج
آیا تا به حال از خود یا فرزندانتان سؤال كردهاید كه معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یك زندگی واقعی چیست؟ یا زندگی ایدهآل و لذت بخش چگونه شكل میگیرد؟اغلب پدر و مادرهای ایرانی علاقه بسیار وافری به فرزندان خود و آینده آنها دارند و به همین جهت تمامی تلاش خود را از همان دوران كودكی برای رشد و تربیت فرزندان به كار میگیرند. آنها فرزندان خود را تحت شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی رشد میدهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره میبرند. بهترین كلاسهای آموزش هنر، تكنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همهجانبه عزیزانشان مهیا میكنند و همه اینها مستلزم زحمات و مشكلات متعددی است كه والدین برای تربیت بینظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل میشوند.اما برخی از پدر و مادرها بهرغم اینكه حساسیت فوقالعادهای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهمترین قسمت زندگی آنها را نادیده میگیرند یا دست كم آن طور كه باید مورد توجه قرار نمیدهند. آنها فراموش میكنند كه ازدواج و شروع زندگی مشترك فرزندانشان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است. ازدواج و شروع یك زندگی مشترك از مواردی است كه بهعلت استمرار و پیوستگی ممتد در زندگی افراد موجب میشود تا زن و شوهر بهصورت مشترك هر موضوعی را با هم تجربه كنند. انواع مشكلات، موفقیتها، شادی، غم و قصهها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تأسفبار و اختلافات و تفاهمها. این تغییر وضعیت در طول یك زندگی مشترك مستلزم قابلیتها و تفكرات مشتركی بین زن و مرد است تا از برخورد موج شدید این ناهمواریها با پایههای زندگی، اساس آن دچار لرزش و شكاف نشود. اهمیت دوران پیش از ازدواج(نامزدی)زندگی زناشویی متشكل از تجاربی است كه با آزمون و خطا صورت میگیرد اما این آزمون و خطا ، تاریخ و مهلت مشخصی دارند كه اگر از زمان آنها بگذرد تبدیل به نفاق و درگیری و درنهایت جدایی خواهد شد. زمان به موقع این آزمون و خطاها قبل از شروع زندگی مشترك و در دوره آشنایی یا نامزدی است كه هر دو طرف با در نظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط كنترل شدهای را با یكدیگر آغاز میكنند. در اصل این دوران برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دو طرف نسبت به یكدیگر است و هرگز نباید این باور را بهوجود بیاورد كه این دوره، مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت كه این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و محك یكدیگر است . به زبانی سادهتر، یعنی هر جا كه دو طرف احساس كردند كه واقعا شكاف و اختلافات اساسی بین آنها وجود دارد بهتر است كه از ادامه راه خودداری كنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده كه مبنی بر بیآبرویی یا نگونبختی دختر و ضربه روحی هر دوطرف است یا مایه ننگ و حقارت خانواده است دست بردارند زیرا این بهانهها تنها یك باور غلط است كه وجود منطقی و خارجی ندارد و از اساس اشتباه است. ضمن اینكه تحمل چند وقت ناراحتی روحی و شكست عشقی خیلی راحت تر، معقولانهتر و واقع بینانهتر از یك عمر زندگی اشتباه و نابجا با انواع مشكلات كوچك و بزرگ است. معیارهای ناگفته ازدواجابتدا باید به فرزندان آموخت كه معیارهای مهم و اساسی زندگی مشترك خود را دریابند. البته به این علت كه فرزندان قبلا تجربه اینچنینی نداشته و اطلاعات و آگاهی كافی در این زمینه ندارند، نمیتوانند وجوه مختلف یك زندگی ایده آل را بشناسند و اهمیت یك به یك آنها را درك كنند، به همین خاطر لازم است تا والدین هركدام در جای خود نكات مهم و اساسی یك زندگی مشترك را صادقانه، صریح و بدون كاستی برای آنها متذكر و مزایا و معایب هركدام را به روشنی یادآور شوند تا فرزندشان با آگاهی نسبی بتواند معیارهای خود را تقویت و هدایت كند. برخی از نكاتی كه در زندگی زناشویی زمینهساز یك زندگی ایدهآل و لذت بخش است و باید مورد توجه قرار بگیرد و بهتر است كه جوانان به آن نظری داشته باشند ، از این قرار است: -عدماختلاف در عقاید مذهبی، فرهنگی و اجتماعی-تراز تحصیلی و شغلی(بستگی به سلایق زن و شوهر دارد ولی باید مورد توجه قرار بگیرد) البته در این مورد دختران بهتر است از نظر همسرشان در رابطه با فعالیتهای اجتماعی و شغلی خود در زندگی مشترك آگاه شوند و در آن زمینه به توافق قطعی برسند.- تمایل داشتن به علاقهمندیهای یكدیگر و پذیرفتن آنها- شخصیت و فرهنگ خانوادگی و نحوه تفكر و نگرش والدین همسر- انطباق برنامههای آینده و توافق در اجرای اهداف طرفین و تحمل عواقب آن. مثلا شاید دختری بعد از ازدواج قصد ادامه تحصیل دارد و همسر او در دوران نامزدی با این موضوع موافقت میكند اما با شروع زندگی مشترك، شروط و محدودیتهایی را برای تحقق این موضوع قائل میشود؛ مانند اینكه از تحصیل او در شهرهای دیگر یا دانشكدههای خاص جلوگیری میكند و یا از پرداخت هزینه آن خودداری میكند.- توافق در موعد فرزند آوری- توقعات و خواستههای شخصی از یكدیگر- محدودیتها و آزادیهایی كه برای یكدیگر قائل میشوند.- چگونگی كنترل بحران و وضعیتهای دشوار توسط طرف مقابل(كه نیاز به بررسی و دقت، بدون اطلاع همسر دارد.)- میزان عصبانیت و چگونگی كنترل آن و اینكه عصبانیت وی منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد.- عدالت و انصاف در رفتار و اعمال- رعایت قوانین و حقوق دیگران - میزان رعایت نكات اجتماعی و فرهنگی - میزان انعطاف پذیری و از خودگذشتگی- میزان ظرفیت انتقادپذیری و تغییر پذیری- میزان توجه و حرف شنوی از پیشنهاد و خواستههای طرف مقابل- میزان منطق و درك قضایا- اهمیت به نظافت و پاكیزگی شخصی و عمومی- میزان اهمیت به وضعیت و پوشش ظاهری و نوع راه رفتن، نشستن و غذا خوردن - میزان صبر و تحمل و بردباری- نوع تصور و چگونگی رفتار در رابطه با خانواده همسر- میزان توجه به سلامت و رفاه همسر و خانواده- میزان تفاهم در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی - اهمیت به نحوه زندگی پدر و مادر وی. به این علت كه فرزندان در زندگی زناشویی اغلب پدر و مادر و نزدیكان خود را الگو قرار میدهند توجه به زندگی نزدیكان وی خالی از لطف نیست.-چگونگی برخورد با مشكلات، میزان سازگاری و تصور در مورد طلاق و یا ادامه زندگی و دیدگاه آنها در مورد طرف مقابل نكاتی است كه ذهنیت فرد را تحتتأثیر خود قرار میدهد و لازم است كه از آنها شناخت كافی به دست آورد.-میزان و چگونگی ارتباط با جنس مخالف كه این هم میتواند تحتتأثیر رفتار خانوادگی قرار بگیرد.- میزان شرم و حیا و احترام به دیگران- میزان حسادت، خساست و تفكر اقتصادی و مدیریت بحران و آینده نگری هم از نكات مهم و قابل توجهی هستند كه باید مورد بررسی قرار بگیرند. منبع :همشهری آنلاینتنظیم :داوودی :آیا از مجرد بودن خسته شدید؟ ازدواج های درست و درمون انتخاب همسر به سبک جوان امروزی ازدواج ،هندوانه ای بدون شرط چاقو دلایل متداول برای ازدواج ناموفق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]