واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: محمود حكيمي نويسنده داستان هاي كودك و نوجوان روز يكشنبه در اين باره به خبرنگار گروه فرهنگي ايرنا مي گويد: دو سال پيش در جلسه اي كه براي نوجوانان درباره كتاب المراجعات نوشته مرحوم علامه شرف الدين صحبت مي كردم، متوجه شدم نوجوانان اطلاعاتي درباره واژه هاي اين كتاب ندارند و بسياري از آنان حتي حوصله خواندن كتاب هاي عميق ديني را نيز ندارند. وي كه اولين اثر داستاني خود را در سال 1347 درباره زندگي اولين سفير پيامبر اكرم (ص) به يثرب (مدينه) تاليف كرده است، مي افزايد: بعد از اين جلسه پيشنهاد دادم تا كلاس هايي براي شيوه هاي صحيح ساده نويسي تشكيل شود. حكيمي معتقد است مهمترين مطلب براي بازنويسي كتاب هاي ديني، خلاصه كردن و ساده كردن آن است. اين نويسنده از كتاب بزرگ الغدير ياد مي كند و مي گويد: كارهاي بزرگي را مي توان از اين اثر جاودانه علامه اميني پديد آورد كه براي نسل حاضر خواندني و جالب است. يك نويسنده كودك و نوجوان نيز ديدگاه خود را در اين باره چنين براي خبرنگار ايرنا مطرح كرد: متون مذهبي را مي توان به سه شكل تاريخ نقلي، تاريخ تحليلي و پرداخت داستاني تنظيم كرد تا براي جوانان قابل استفاده باشد. مرتضي دانشمند مي گويد: منظور از قابل استفاده بودن متوني مانند ارشاد شيخ مفيد و مانند آن، يكي از سه چيز مي تواند باشد. يكي ساده سازي اين متون بدون ريشه يابي و تحليل تاريخي كه به آن تاريخ نقلي مي گويند. دوم تاريخ نقلي به همراه تحليل ماجراهاي تاريخي كه به آن تاريخ تحليلي گفته مي شود و سوم پرداخت داستاني متون تاريخي. به نظر اين نويسنده كتاب هاي ديني، در تاريخ نقلي خواننده فقط با نقل وقايع روبه رو است و در تاريخ تحليلي، علاوه بر نقل، با نقد و تحليل نيز مواجه مي شود، در پرداخت داستاني نيز تصوير و شكل مطرح است كه هر كدام كاركردها و ضرورت هاي خود را دارد. دانشمند معتقد است: پرداختن به تاريخ، بدون تحليل و ريشه يابي مسائل و رويدادها، سر از نقالي در مي آورد. البته وي تاكيد دارد كه هر يك از اين سه حوزه تاريخ نقلي، تحليلي و تصويري سخت نيازمند آسيب شناسي و شناختن ابزار و لوازم كار است. دانشمند تاكيد دارد: يك مورخ در درجه نخست بايد سره را از ناسره و درست را از نادرست بازشناسد و در مرحله دوم به تحليل واقعه روي آورد. اگر يك داستان نويس بدون اين كه درباره داستاني كه مي نويسد تحقيقي انجام دهد، با استفاده از ابزار و عناصر داستاني و تخيل خويش داستاني بسازد كه خودش هم باور ندارد، مسلم است كه چنين پرداختي نه تنها ضرورت ندارد كه ضرر هم دارد. اين نويسنده مي افزايد: بيشتر كساني كه در قلمرو ادبيات داستاني كودك و نوجوان قلم مي زنند بيش از آن كه به تحليل روي آورند به نقالي هنرمندانه دست مي زنند. آن هم نقالي اي كه صحت و سقم نقل هايش را در ترازوي نقد نسنجيده اند. دانشمند همچنين مي گويد: مورخ وقتي كتاب ارشاد شيخ مفيد را كه بخشي از آن به رويداد بزرگ كربلا مي پردازد، به دست مي گيرد، گاه تنها آن را ساده سازي مي كند. اين كار گرچه لازم است اما كافي نيست و به تحليل نيز نيازمند است. در تحليل، ناگزير از گزينش مبنا و گزينش رويداد است. وي مي افزايد: در جريان كربلا امروز نويسنده كودك و نوجوان با دو واقعيت روبرو است. يكي واقعه كربلا و احساس مسئوليتي كه نويسنده مسلمان نسبت به انتقال اين حادثه به نسل امروز در خود احساس مي كند و دوم ويژگي هاي برجسته نوجوان و جوان كه نويسنده مسلمان با توجه به آنها حادثه كربلا را به تصوير مي كشد. در اينجا ما با مساله انتخاب مبنا روبه رو هستيم و منظور از انتخاب مبنا آن است كه با چه نگاهي و از چه منظري قصد داريم كربلا را به تصوير بكشيم. آيا منظور از پرداختن به كربلا تنها انتقال اطلاعات و معلومات تاريخي به نسل تشنه امروز است يا انتقال احساس و شور كربلايي و يا انتقال بينش و شعور كربلايي؟ ارتباط اين سه با يكديگر چيست؟ آيا زمينه ساز يكديگرند يا متعارض با هم؟ به نظر اين نويسنده، آن چه فعلا در بعد پرداخت داستاني كربلا در بين نويسندگان كودك و نوجوان ما رواج دارد، صرفا نوعي نقالي هنرمندانه تاريخي است، نه دادن بينش و شعور و نه حتي ايجاد اشتياق و شعور. زيرا تا كربلا داستان نويس ما را نسوزانده باشد نمي تواند به ديگران گرما و نور ببخشد. دانشمند تصريح مي كند: نويسنده مذهبي نيازمند زاويه ديد است كه با آن به كربلا بنگرد. اين زاويه ديد مي تواند غصه و اندوه را به تصوير بكشد يا حماسه و شور را و يا با نگاهي جامع، يعني مجموع زاويه ديدهاي موجود يا مطلوب، به كربلا بنگرد. از نظر اين نويسنده، نگاه جامع چيزي فراتر از نقالي تاريخي يا نقالي هنرمندانه است و نكته مهمتر، ارتباط تاريخ تحليلي ديروز با واقعيت هاي جامعه امروز است. دانشمند نتيجه گيري مي كند: اگر نوشتن كتاب با توجه به اين رويكردها و مسائل باشد ضروري و حياتي است و اگر بدون توجه به اين نكات باشد، صرفا نوعي نقالي و بازارگرمي و شورآفريني است، بدون آن كه حركتي را ايجاد كند يا نابساماني را به سامان رساند و حتي ممكن است بستري نا آگاهانه براي دين گريزي و حتي دين ستيزي باشد. برخي ديگر از نويسندگان، مهمترين نكته در بازنويسي متون مذهبي را ايجاد كارهاي جديد و جذاب مي دانند و معتقدند، تا زماني كه اين بازنويسي ها به زبان روز و كارآمد نباشد، فايده اي بر آن مترتب نخواهد بود. حجت الاسلام مظفر سالاري مي گويد: ايجاد جذابيت در بازنويسي سبب مي شود تا مخاطب به اثر توجه كند. فكر مي كنم در كارهاي مذهبي عنصر جذابيت گم شده است. در كارهاي مذهبي مقداري كتاب سازي و همچنين به صورت سفارشي كار مي شود. به عبارت ديگر بيشتر به فكر اين هستيم كه توليد كمي داشته باشيم تا توليد كيفي. پيشنهاد استفاده از ويرايشگر تكويني، ايجاد بانك سوژه و معرفي بهترين سوژه هاي مذهبي و ملي براي انتشار كتاب هاي مذهبي، از جمله مسائلي است كه اين نويسنده در گفت وگو با خبرنگار ايرنا مطرح مي كند. وي كه مشغول نوشتن يك دائره المعارف قرآني براي نوجوانان است، درباره ويرايش تكويني مي گويد: آثار كلاسيك و مواريث ادبي را مي توان به شكل نوشته هاي جذاب عرضه كرد ولي لازم است اين كار زير نظر ويرايشگران تكويني صورت گيرد. در كشور ما ويرايش اثر بعد از توليد صورت مي گيرد. يعني نويسنده، كتاب مي نويسد و ويرايشگر آن را ويرايش مي كند ولي در غرب كارشناس از ابتداي كار كه موضوع مشخص مي شود به نويسنده مشاوره مي دهد و تا پايان، تمام كارها زير نظر او انجام مي شود. سالاري كه معتقد است براي بازنويسي كتاب هاي مذهبي بايد روي نخبگان سرمايه گذاري كرد، مي گويد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، حوزه هنري سازمان تبليغات، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم و ساير مراكز مربوط بر روي افرادي كه كتاب هايشان به عنوان كتاب سال معرفي شده و در جشنواره مطبوعات درخشيده اند سرمايه گذاري كنند و به آنها كارهاي جديد محول كنند و با تمهيداتي ساده مي توان كارهاي خيلي خوبي توليد كرد. وي با بيان اين مطلب كه انتشار كتاب هاي جديد در زمينه هاي مذهبي همانند شنبه بازار و دوشنبه بازار است، مي افزايد: هر كسي چيزي توليد كرده ارائه مي دهد ولي بعد از 30 سال بايد بدانيم كه كار براي كودك و نوجوان يك كار اساسي است و بايد به طور اصولي براي آن برنامه ريزي شود و لازم است كارهايي كه در اين زمينه انجام مي شود از نظر محتوا و شكل جذابيت داشته باشد. بر اساس گزارش، مجيد ملامحمدي نويسنده كودك و نوجوان متون كهن و قديمي را به چند دسته تقسيم مي كند و مي گويد: برخي كتاب ها مانند بحارالانوار فقط به عنوان منبع براي محققين و پژوهشگران قابل استفاده است، برخي ديگر از كتاب ها به همان شكل خود مفيد هستند. مانند خصال شيخ صدوق كه كتاب بسيار سودمندي است ولي اگر به صورت درسي تنظيم شود مي توان از آن استفاده كرد ولي برخي ديگر از كتاب ها مانند منتهي الامال را مي توان به صورت ساده بازنويسي و بازآفريني كرد. اين نويسنده همچنين توجه به نياز مخاطب و تناسب موضوع با مسائل روز را يادآور شده، مي افزايد: گاهي نويسنده بخشي از يك كتاب را كه مستلزم تلاش، دقت و حوصله است، انتخاب و بازآفريني مي كند و با نثري جديد و دلنشين به خواننده ارائه مي دهد. بويژه اين كه ناشران نيز بايد از انتشار اين نوع كتاب ها استقبال كنند. در اين زمينه نقش نهادهاي حمايت كننده از نويسندگان و پديدآورندگان را نبايد از نظر دور داشت. چون پشتيباني و حمايت جدي از تاليف و انتشار كتاب هاي مذهبي با نگاه و رويكرد جديد مي تواند انگيزه را در كساني كه براي نشر معارف الهي و حقايق دين تلاش مي كنند دوچندان نمايد. مجدالدين معلمي مدير كل فرهنگي نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور در اين باره مي گويد: اگرچه در سياست هاي اصلي اين نهاد، كار چاپ و نشر وجود ندارد و تنها به عنوان مروج هستيم ولي اگر كسي بتواند اين ظرفيت را ايجاد كند ما نيز تضمين مي دهيم كه يك چاپ كامل از كتاب چاپ شده يعني معادل دو هزار و 500 نسخه را خريداري كنيم و وظيفه ترويجي آن به عهده ما و خريد آن به عهده اداره منابع نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور است. وي تاكيد مي كند، نويسندگان اين نوع كتاب ها بايستي متناسب با نيازهاي واقعي مردم قلم بزنند و اقدام به انتشار كتاب كنند. چون ممكن است نويسنده اي با نگاه شخصي خود اقدام كند و متوجه دغدغه هاي عمومي و اجتماعي نباشد و طبيعي است كه چنين انتظاري از نويسندگان متعهد و متدين بيشتر است تا متناسب با نيازهاي روز حركت كنند. معلمي تاكيد دارد كه در نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور اين تلاش صورت مي گيرد تا كتاب هاي ارزشمند و فاخر و نيز كتاب هايي كه مجددا مخاطب را به مطالعه ترغيب مي كند، تبليغ و ترويج شود. فراهنگ**1003**1549
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]