واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: علي صياد شيرازي در سال 1323 هجري خورشيدي درروستاي كبود گنبد شهرستان درگز از استان خراسان ديده به جهان گشود.پدر وي نظامي و از عشاير فارس بود . از اين رو تحت تأثير پدر از كودكي به ارتش علاقه مند شد. او در سال 1340 هجري خورشيدي براي ادامه تحصيل به تهران آمد و پس از اخذ ديپلم در كنكور دانشكده افسري شركت كرد و با درجه ستوان دومي وارد ارتش شد. پس از طي دوره آموزشي در شيراز و اصفهان به لشگر تبريز و سپس لشگر زرهي كرمانشاه منتقل شد. علي صياد شيرازي به دليل لياقت و درايتي كه در كار داشت از طرف ارتش به آمريكا اعزام شد تا دوره هواسنجي بالستيك را بگذراند. او اين دوره آموزشي را در شهر فورت سيل در ايالت اوكلاهما، در منطقهاي نظامي، با موفقيت طي كرد و پس از گذراندن اين دوره، با تخصصي جديد به ايران مراجعت كرد. وي در اصفهان با يافتن دوستان جديد مطالعات مذهبي خود را پي گرفت و شخصيت سياسي خويش را در اين دوره قوام بخشيد او نامهاي براي سرگرد محمد مهدي كتيبه يكي از افسران مذهبي، ارسال كرد . اين نامه حساسيت ضد اطلاعات رژيم را برانگيخت و از آن پس وي تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقيق و مراقبت متوالي، او را متعصب مذهبي معرفي كردند و بيشتر وي را تحت نظر قرار دادند. در اواخر حكومت پهلوي به دليل اين كه سروان صياد شيرازي در بين افسران، تبليغات ضد رژيم ميكرد و از مخالفان رژيم پهلوي بود ،از قرار دادن جنگ افزار در اختيار وي ممانعت مي شد و سرانجام دستگير و زنداني شد و در آستانه پيروزي انقلاب، در بهمن 1357 آزاد شد. صياد شيرازي پس از پيروزي انقلاب با همكاري ديگر نيروها از پادگانهاي اصفهان حفاظت مي كرد و در سازماندهي نيروهاي انقلابي ارتش نقش بسزايي داشت بطوري كه در غائله سال 1358 ضد انقلاب در كردستان، به فرماندهي عمليات شمال غرب كشور برگزيده شد و در پاكسازي كردستان به همراه شهيد چمران نقش مهمي ايفا كرد. پس از حوادث كردستان، توانست با هماهنگي ارتش و سپاه، سنندج را آزاد كند. اين عمليات در كردستان موجب شد تا با درجه سرهنگي به فرماندهي عمليات غرب منصوب شود. اختلافات سرهنگ علي صياد شيرازي با بني صدر موجب خلع دو درجه و بركناري صياد شيرازي شد. پس از خلع بني صدر، با حضور محمدعلي رجايي در سمت رياست جمهوري، صيادشيرازي بار ديگر با دريافت دو درجه ارتقاء، به ارتش بازگشت و براي پايان دادن به ناهماهنگي ارتش و سپاه، قرارگاه مشترك عملياتي سپاه و ارتش تحت عنوان قرارگاه حمزه سيد الشهداء را راه اندازي كرد. سرهنگ با تأسيس قرارگاه حمزه سيدالشهداء لشگرهاي 64 اروميه و 28كردستان و تيپهاي 23 نيروي ويژه هوا برد و تيپ 30 گرگان شهرهاي بوكان و اشنويه را آزاد كرد. پس از شهادت سرلشكر ولي الله فلاحي در 9 مهر 1360، سرلشكر ظهيرنژاد فرمانده وقت نيروي زميني به سمت رييس ستاد مشترك ارتش منصوب و صياد شيرازي با درجه سرهنگي به درخواست رييس شوراي عالي دفاع و با حكم امام خميني (ره) به عنوان فرمانده نيروي زميني ارتش منصوب شد. وي با مشاركت سپاه پاسداران در عمليات طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، مسلم بن عقيل، مطلع الفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4، 8، 9، عمليات خيبر و بدر و قادر شركت نمود و پيروزيهاي بزرگي را به همراه رزمندگان اسلام براي ايران به ارمغان آورد. سرهنگ علي صياد شيرازي در مرداد سال 1365 از فرماندهي نيروي زميني استعفا داد و با پيشنهاد حضرت آيت الله خامنهاي رييس جمهوري وقت و تصويب امام (ره) به سمت نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع منصوب شد و در 18 ارديبهشت 1366 به درجه سرتيپي ارتقاء يافت. سرتيپ صياد شيرازي هم چنين در سال 67 در عمليات مرصاد زماني كه مرزهاي غرب ايران مورد هجوم گروهك منافقين كه به سلاح هاي آمريكايي مجهز بودند و مورد حمايت ارتش عراق قرار داشتند، قرار گرفت، توانست به سرعت اين غائله را از بين برده و نيروهاي مسلح اين گروهك را كه تبليغات گسترده رسانه اي پيرامون آن شده بود، شكست دهد. در مهر 1368، بنا به درخواست رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح و با موافقت و حكم فرماندهي كل قوا به سمت معاونت بازرسي ستاد كل نيروهاي مسلح منصوب شد و در شهريور 1372 به سمت جانشين رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح و در 16 فروردين، 1378 همزمان با عيد غدير خم از سوي فرمانده كل قوا به درجه سرلشگري نائل آمد كه اين درجه پس از شهادت وي به سپهبدي ارتقاء يافت. سرانجام صياد شيرازي در بامداد 21 فروردين 1378 به وسيله عوامل مسلح گروهك منافقين در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسكونياش واقع در تهران و در برابر ديدگان فرزندش به شهادت رسيد. سه سال پس از اين واقعه گروهك منافقين، با تشريح مناسبات خود و سرويسهاي اطلاعاتي عراق آشكارا اعتراف كرد كه شهادت صياد شيرازي توسط اين گروهك صورت گرفته است. آري دشمن زبون چنين انسان وارسته و برجسته را از امت اسلام گرفت و نظام را از گرمي وجودش بيبهره ساخت . كوردلان شبپرست و زخم خوردگان مرصاد فاتح بزرگ فتح المبين و بيت المقدس را آماج تيرهاي كينه خود قرار دادند. در زير فرازهاي از وصيت نامه امير صياد شيرازي را با هم مرور مي كنيم : بسم الله الرحمن الرحيم ،الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين و سلم.انالله و انا اليه راجعون خداوندا! اين تو هستي كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولايت قرار دادي؛ خدايا! تو خود مي داني كه همواره آماده بوده ام آن چه را كه تو خود به من دادي در راه عشقي كه به راهت دارم نثار كنم. اگر جز اين نبودم آن هم خواست تو بود.پروردگارا رفتن در دست توست، من نمي دانم چه موقع خواهم رفت ولي مي دانم كه از تو بايد بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهي و آن قدر با دشمنان قسم خورده دينت بجنگم تا به فيض شهادت برسم.خداوندا ولي امرت حضرت آيت الله خامنه اي را تا ظهور حضرت مهدي(عج)، زنده، پاينده و موفق بدار. آمين يا رب العالمين – من الله التوفيق علي صياد شيرازي، 19 دي ماه 1371 . روحش شاد. اطلاع**9131**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]