تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود، به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816346522




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کویر


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: كویــرقسمت اول :    
کویر
كویر انتهای زمین است؛ پایان سرزمین حیات است؛ در كویر گویی به مرز عالم دیگر نزدیكیم و از آنست كه ماوراءالطبیعه را ـ كه همواره فلسفه از آن سخن می گوید و مذهب بدان میخواند ـ در كویر بچشم می توان دید، میتوان احساس كرد. و از آنست كه پیامبران همه از اینجا برخاسته‌اند و بسوی شهرها و آبادیها آمده‌اند. «در كویر خدا حضور دارد»!  این شهادت را یك نویسنده رومانی داده است كه برای شناختن محمد(ص) و دیدن صحرائی كه آواز پر جبرئیل همواره در زیر غرفه بلند آسمانش بگوش می رسد، و حتی درختش، غارش، كوهش، هر صخره سنگش و سنگریزه‌اش آیات وحی را بر لب دارد و زبان گویای خدا می شود ، به صحرای عربستان آمده است و عطر الهام را،‌ در فضای اسرارآمیز آن استشمام كرده است1 
آسمان
در كویر بیرون از دیوار خانه، پشت حصار ده، دیگر هیچ نیست. صحرای بیكرانه عدم است، خوابگاه مرگ و جولانگاه هول. راه، تنها، به سوی آسمان باز است. آسمان! كشور سبز آرزوها، چشمه مواج و زلال نوازشها، امیدها و‌… انتظار! انتظار! … سرزمین آزادی، نجات، جایگاه بودن و زیستن، آغوش خوشبختی،‌ نزهتگه ارواح پاك، فرشتگان معصوم، میعادگاه انسانهای خوب، از آن پس كه از این زندان خاكی و زندگی رنج و بند و شكنجه‌گاه و درد، با دستهای مهربان مرگ، نجات یابند! آسمان كویر سراپرده ملكوت خداست و‌… بهشت! بهشت، سرزمینی كه در آن كویر نیست، با نهرهای سرشار از آب زلالش، جوی‌های شیر و عسل و نان بی‌رنج و آزادی و رهائی مطلقش؛ بی‌دیوار، بی‌حصار، بی‌شكنجه، بی‌شلاق، بی‌خان، بی‌قزاق‌… بی‌كویر! همه جا آب، همه جا درخت، همه جا سایه! سایه طوبی كه كران تا كران بر بهشت سایه گسترده است و آفتاب، این عقاب آتشین بال دوزخ، در دل انبوه شاخ و برگش آواره گشته است. آسمان كویر، بهشت، آنجا كه «میتوان، آنچنان كه باید، بود»، «آنچنان كه شاید، زیست»، آنچه در كویر همواره افسانه‌ها از آن سخن می گویند، آنچه هرگز در زمین نمی توان یافت. آری! در كویر،‌هیچكس این دو را ندیده است.  
آسمان
كویر، این هیچستان پر اسراری كه در آن، دنیا و آخرت، روی در روی هم اند. دوزخ زمینش و بهشت، آسمانش، و مردمی در برزخ این دو، پوست بر اندام خشكیده، بریان؛ پیشانی، هماره پرچین؛ لبها همیشه چنان كه گویی مرد می گرید یا دلش از حسرتی تلخ یا از منظره‌ای دلخراش می سوزد؛ ابروانی كه چشمها را در دو بازویشان می فروشند و پناهشان می كنند و پلكهائی كه همواره، از ترس. خود را از دو سو، بهم می خوانند و بر روی چشمها می‌افكنند تا پنهانشان كنند، و چشمها كه همواره گوئی مشت می خورند و به درون رانده می شوند و نگاههای ذلیلی كه این چشمهای بی‌رمق و بگود افتاده كتمانشان می كنند و‌… 
شب
 اینها، همه، كار آن خورشید جهنمی كویر! كه در كویر نگاه كردن دشوار است و باید چشمها را با دست سایه كرد تا كویر نبیند. كه در كویر سایه را می‌پرستند و نه آفتاب را، شب را میخواهند و نه روز را، نه پرتو عنایت بزرگان، كه سایه شان را و نه نور خدا‌… شب كویر! این موجود زیبا و آسمانی كه مردم شهر نمی شناسند. آنچه می‌شناسند شب دیگری است، شبی است كه از بامداد آغاز می شود. شب كویر به وصف نمی‌آید. آرامش شب كه بیدرنگ با غروب فرا می رسد ـ آرامشی كه در شهر از نیمه شب، در هم ریخته و شكسته، می آید و پریشان و ناپایدار ـ روز زشت و بیرحم و گدازان وخفه كویر می میرد و نسیم سرد و دل انگیزغروب آغاز شب را خبر می دهد. شبهای تابستان دوزخی كویر شبهای خیال پرور بهشت است. مهتابش سرد و باز و مهربان است و لبخند نوازشگر خدا. مهتاب شهرها و سرزمینهای پر آب و آبادی است كه مرطوب و چركین و غمبار است.
شب
ماهی زرد و بیمار و ستارگانی همچون دانه‌های جوش صورت كبود و كثیف لكامه وقیح و بیشعوری كه با پودرهای ارزان قیمت وازلین‌های كرباس چرك آلودی كه از روی دملی بركنده‌اند، پنداشته است كه زشتی نفرت‌آلود قیافه كهنه و باد كرده‌اش را ـ كه زخم خشكه پشت پیر الاغی كه جلش میزند یادآور آن است ـ میتواند بپوشاند و آن را گلبرگ نوشكفته سیمائی بنماید كه با شكوفه‌های آتش شرم آرایش كرده و بر معصومیت زلال گونه‌اش،‌ گلگونه شوق و ایمانی خدائی نشسته است. آسمان كویر! این نخلستان خاموش و پر مهتابی كه هرگاه مشت خونین و بیتاب قلبم را در زیر باران‌های غیبی سكوتش می گیرم و نگاههای اسیرم را، همچون پروانه‌های شوق، در این مزرع سبر آن دوست شاعرم رها میكنم ـ ناله‌های گریه‌آلود آن روح دردمند وتنها را می شنوم، ناله‌های گریه‌آلود آن امام راستین و بزرگم را ـ كه همچون این شیعه گمنام و غریبش ـ در كنار آن مدینه پلید و در قلب آن كویر بی‌فریاد ـ سر در حلقوم چاه می برد و میگریست. چه فاجعه‌ای است در آن لحظه كه یك مرد می گرید!… چه فاجعه‌ای!… ادامه دارد...پی نوشت:1ـ گئورگیو نویسنده «زندگی محمد» به فرانسه. دکتر علی شریعتی   تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن