واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
این روزها موج روشنفکری بد جوری جامعه ما را در هم تنیده است. "چای دیشلمه قند پهلو" در فرهنگ لغات روشنفکران موج نو، جایی ندارد. چای را باید ماسیده، تلخ و بدون قند خورد. اگر هم در خوردن چای شیرین، اصراری هست باید آنرا به صورت محلول قند و چای سرو کرد. اوضاع نوشیدن قهوه نیز بهتر از چای نیست. روشنفکران امروزی، قهوه را بدون شیر و شکر نوش جان می کنند. علاوه بر این، موسیقی مورد پسند این قشر نیز به طرز خارق العاده ای خارق العاده است! خارق العاده و اعجاب انگیز. گویی یک مشت نت را پاشیده اند لا به لای اصوات یک صدای نخراشیده نا به هنجار. این قسم موسیقی، بیشتر به سوهان روح می ماند تا آسایش جان. روشنفکرهای امروزی، تماشای هر گونه برنامه تلویزیونی را به شدت تکذیب می کنند و اصلا نمی دانند "یانگوم" مونث است یا مذکر! آنها نه تنها از این مهم بی خبرند، بلکه تماشاگران این سریال ها را نیز به سخره می گیرند و زرد می نامند. در ایدئولوژی آنها، بدون توجه به پراکنش جغرافیایی، تمام نسل بنی بشر زرد هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود! تمام مجلات، نشریات، محافل و انجمن هایی که از یانگوم می گویند و می نویسند، زردند. بی شک، "یانگوم" بهانه ای بیش نیست ... از نظر آنها، سلیقه عامه مردم یرقان زده است و زردی دارد و هر آنچه که با استقبال جمعی مواجه شود هماره با یک ته رنگ زرد همراه است. آنها به خود اجازه می دهند که قلموی رنگ را بردارند و به تمام آنچه که بر خلاف میلشان است، رنگ تمسخر بزنند. موج روشنفکری، دریای جامعه امروز ما را چنان آشفته و مواج ساخته که تغییر ذائقه نسل جدید، امری عادی و بدیهی می نماید. ... موسیقی هرچقدر گوشخراش تر باشد، هنری تر است. ... نقاشی هر چقدر مبهم تر باشد، ارزش هنری بیشتری دارد. ... و شعر؛ اوضاعش آنقدر خراب است که بهتر است لب فرو ببندیم و درباره اش چیزی نگوئیم! ... اوضاع سینما و تلویزیون هم که واضح، مبرهن و تا حدودی تابلوست! اما بد نیست بدانیم همین دوستان عزیزی که با قدرت هر چه تمام تر بر کوس روشنفکری می کوبند، همین هایی که از "بانو چویی" هم برای یانگوم و میلیون ها نفر از مخاطبانش دشمن ترند، چندی پیش بلند شده و به صورت فله ای با یک هواپیمای اختصاصی به کشور کره عزیمت کرده بودند تا با خانوم "لی یونگ آئه" مصاحبه کنند. قسمت جالب قضیه اینجاست که عده ای از این دوستان صاحب تریبون هایی هستند که بصورت بیست و چهار ساعته به استهزاء یانگوم می پردازند... آن وقت.... اما جانب حق را نباید فرو گذاشت و باید قبول کرد که برخورد اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه ما، بامقوله ای به نام "یانگوم" کمی نامتعارف و غیر معمول است. راستش را بخواهید از آنجا که دیدیم لینک هایی که به نام "یانگوم" مزین شده اند پر بیننده ترین می شوند، بهانه ای یافتیم برای نوشتن این مقاله... برای خالی کردن عقده هایی که از روشنفکرها به دل گرفته بودیم. البته روشنفکرها که نه، بهتر است بگوییم روشنفکر نماها!
خودتان قضاوت کنید... چرا باید خواندن sms افسر مین جانگو به یانگوم برای قریب به اتفاق مردم جالب باشه؟! آیا زمان آن نرسیده که در برخورد با موارد مورد علایقمان، از افراط و تفریط به سمت تعادل پیش برویم؟! زهرا داوري کيا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1265]