واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ابطحی از درون زندان: کامنت ها را خواندم کاش دوستان عزیزی که خوانندگان 5 ساله وبنوشت بودند و هستند و مثل همیشه تک تکشان را دوست دارم، به جای این فضاسازی ها و قضاوت ها، ایرادات نوشته ها و حرف های من را می گفتند تا یا هدایت شوم و یا پاسخ بگویم. وبلاگ ابطحی: خیلی فکر میکردم که تا عید فطر آزاد شوم. اما می بینید که نشدم. بعد از چند روز فاصله امروز پای کامپیوتر نشستم. فرصتی کردم کامنت های اندک را خواندم. بخشی را که ممکن بود منتشر کردم. غیر از مواردی که لطف و محبت کرده بودند، چنانچه می شد حدس زد خیلی ها در مورد اینکه وبلاگم را خودم نوشته باشم تردید دارند و معتقدند بازجویم می نویسد. می خواستم کنار هر کدامشان هم جوابکی به رسم مألوف بنویسم، متاسفانه از نظر فنی نمی شد. نمیدانم چرا. ببخشید جواب نداده ام. هیچکدام از کامنت ها البته به قسمتی از مطلب من ایراد نگرفته بودند که معلوم شود به کجای نوشته من اعتراض دارند. با اینکه من در وبلاگم نه اعترافی کرده ام و نه حرفی خلاف نظراتم مطرح کرده ام. قرار هم نیست همه مثل هم فکر کنیم. اینکه چرا از داخل زندان با همه سختی هائی که زندان دارد، چنین امکانی را به من که یک وب نگار پر سابقه بوده ام، داده اند، به من ارتباطی پیدا نمی کند. نشان از تعامل و ارتباط منطقی بین بازجو و من بوده است. اینکه این بار نه تنها خیلی از ماها که برای اولین بار بعد از انقلاب به زندان افتاده ایم، بلکه خیلی ها که سر جهیزیه هر دوره زندان هستند نیز با بازجوهاشان از سر رفاقت و گفتگو مباحثه می کنند و به خصوص در مورد مسئله تقلب و آشوبها که حرف اصلی من هم در این دو مورد بود، مقاومتی نشان نمی دهند. این نشان از مدیریت متفاوت و موفقی دارد. مثلا تئوریسینی مثل سعید حجاریان با وضع جسمی و سابقه اطلاعاتی ای که دارد، حتما با اذیت و آزار پیشنهاد گفتگوی تلویزیونی نمی دهد. ای کاش همیشه از این روش در مسائل سیاسی بهره بگیرند. ما نمی توانیم این روش را که رویکرد این بار مسئولان امنیتی در مورد ما بود را هوشمندانه ندانیم. گرچه هر یک روزی که هر کداممان در زندانیم یک عمر میگذرد و کاش دعا کنید زودتر آزاد شویم ولی سختی زندان و غوق کشیدن های بی خودی که در اینجا داریم، دلیل نمیشود که واقعیت ها را نادیده بگیریم. کاش دوستان عزیزی که خوانندگان 5 ساله وبنوشت بودند و هستند و مثل همیشه تک تکشان را دوست دارم، به جای این فضاسازی ها و قضاوت ها، ایرادات نوشته ها و حرف های من را می گفتند تا یا هدایت شوم و یا پاسخ بگویم. امروز که کامنت ها را دیدم و نوشته ها و قضاوت های بعضی ها را در مورد نظرات خودم را خواندم غربت زندان در نظرم صد چندان شد. من، امیدوارم آزاد شوم و در محیط آزاد بیرون زندان همین گفتگوها را ادامه دهیم. باورم این است که من همان ابطحی سابق هستم. اصلاح طلب و با اعتقاد به آزاد اندیشی و منتقد بسیاری از روشها و البته عضو کلیت نظامی که هویتم را برای آن گذاشته ام. اما وقتی در زندان هستم و باید بازجوئی پس بدهم و برای نظراتم استدلال بیاورم، نمیتوانم بدون مدرک ادعا کنم یازده میلیون تقلب صورت گرفته ویا از آشوبهای زنجیره ای غیر قانونی خیابانی دفاع کنم. کاری که در وبلاگ و سایت و سخنرانی های بدون مسئولیت به راحتی انجام می پذیرد و در بسیاری از موارد ایران وسربلندی و آینده مردم ایران قربانی این نظرات میشود. راستی عیدتان مبارک. ببخشید دیر تبریک گفتم. اعمال و عباداتتان هم قبول حضرت حق. خیلی دلم براتون تنگ شده. از همین گوشه اوین هوارتا دوستان دارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]