واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شاگرد اخراجي قاتل صاحبکارش شد پول ها را تقسيم کرديم اما يکي از دوستانم به نام فرهاد از ماجراي قتل باخبر شد و براي اينکه وي را ساکت نگه دارم مبلغي به عنوان حق السکوت به او پرداخت کردم. اعتماد: شاگرد اخراجي يک مغازه دار که به خاطر کينه يي قديمي صاحبکار خود را با 15 ضربه چاقو به قتل رسانده بود، سه ماه پس از جنايت دستگير شد. اين متهم که عليرضا نام دارد، در برابر بازپرس جنايي تهران به آدم کشي اعتراف کرد و گفت بعد از قتل از خانه قرباني سرقت کرده است. کشف جسد روز 17 خردادماه ماموران کلانتري باغ فيض همکاران خود را در اداره 10 پليس آگاهي به خيابان باهنر فراخواندند تا درباره جنايتي که در يک منزل مسکوني رخ داده بود، تحقيق کنند. مقتول مردي ميانسال به نام حجت بود که با ضربات متعدد چاقو از پا درآمده و قاتل يا قاتلان پس از اين جنايت گاوصندوق او را باز کرده و پول هاي موجود در آن را به سرقت برده بودند. در صحنه جرم رد پايي از عامل يا عاملان قتل وجود نداشت و هيچ يک از همسايه ها نيز فرد مشکوکي را آن حوالي نديده بودند. به اين ترتيب بدون حصول هيچ نتيجه يي پيکر حجت به پزشکي قانوني انتقال يافت. متخصصان پزشکي قانوني هنگامي که به معاينه جسد پرداختند، آثار 15 ضربه چاقو را در کمر، قفسه سينه، شکم و گردن مقتول مشاهده کردند. اولين سرنخ کارآگاهان براي رازگشايي از اين جنايت چاره يي جز بازجويي از برادران، دوستان و آشنايان مقتول نداشتند. در خلال اين پرس وجوها بود که اولين سرنخ به دست آمد. حجت در مغازه اش يک شاگرد داشت که به دليل پاره يي اختلافات او را اخراج کرده بود. از آنجا که وقوع قتل به دست کارگران اخراجي امري سابقه دار بود، افسران جنايي انگشت اتهام را به سوي عليرضا- شاگرد مقتول- نشانه گرفتند و متوجه شدند اين جوان در استاني ديگر سکونت دارد. حضور کارآگاهان در شهر محل زندگي عليرضا سوءظن را نسبت به وي بيشتر کرد چرا که اين جوان خانه و خانواده خود را ترک کرده و به محل نامعلومي رفته بود. فرار متهم ترديدها را درخصوص دخالت وي در جنايت از ميان برداشت اما مشکل اصلي آن بود که هيچ کس نمي دانست عليرضا در کدام نقطه کشور پنهان شده است. به همين دليل دستگيري او تا روز هفتم شهريور به تعويق افتاد و در اين روز افسران پرونده که جست وجوهاي وسيعي را براي يافتن وي انجام داده بودند توانستند پسر جوان را دستگير و به تهران منتقل کنند. اعتراف عليرضا در پليس آگاهي منکر دخالت در قتل شد اما چند مدرک عليه وي وجود داشت که او را در نهايت وادار به اقرار کرد. نخستين دليل، فرار عليرضا و نداشتن توجيه قانع کننده براي اين کارش بود. مدرک ديگري که عليه متهم به کار گرفته شد، ارتقاي ناگهاني سطح زندگي وي بود. عليرضا که پيش از اين جواني فقير بود، به يکباره براي خود موتورسيکلت، موبايل و... خريده بود و در برابر اين سوال که از کجا پول تهيه کرده است، جوابي نداشت. به اين ترتيب متهم به قتل صاحبکارش اعتراف کرد اما گفت انگيزه اش از آدم کشي سرقت نبوده است. قاتل توضيح داد؛ پدرم به مواد مخدر اعتياد داشت و به همين خاطر مادرم از او طلاق گرفته و من سال ها بدون سرپرست زندگي کردم و درآمدي هم نداشتم تا اينکه از طريق دوستانم با حجت آشنا شدم و او پس از آنکه از وضع زندگي ام باخبر شد، مرا در مغازه اش استخدام کرد. مدتي در آنجا کار کردم تا اينکه با برادر بزرگ تر حجت که شريک او بود، درگير شدم و حجت مرا اخراج کرد. به ناچار به شهر خودمان برگشتم. پولي که در آن مدت پس انداز کرده بودم، خيلي زود تمام شد و زندگي ام به وضعيت سابق برگشت. در آن شرايط بود که به فکر افتادم از صاحبکارم انتقام بگيرم. حجت از من در برابر برادرش دفاع نکرده بود و فکر مي کردم بايد تقاص اين کارش را پس بدهد. متهم به قتل ادامه داد؛ موضوع را با يکي از دوستانم به نام حميد در ميان گذاشتم و همراه او راهي تهران شدم. من و حميد به منزل حجت رفتيم و او را به قتل رسانديم. بعد با سرقت پنج ميليون تومان وجه نقد از گاوصندوق منزلش فرار کرديم. وقتي به شهر خودمان برگشتيم، پول ها را تقسيم کرديم اما يکي از دوستانم به نام فرهاد از ماجراي قتل باخبر شد و براي اينکه وي را ساکت نگه دارم مبلغي به عنوان حق السکوت به او پرداخت کردم.» دستگيري دو متهم پس از اعترافات عليرضا کارآگاهان به تحقيقات خود ادامه دادند و توانستند حميد و فرهاد را دستگير کنند. حميد هنگامي که به جرم همدستي در جنايت تحت بازجويي قرار گرفت، مشارکت در اين جرم را انکار کرد و گفت زمان حادثه اصلاً در تهران نبوده است. تفحص درباره اين ادعاي متهم ثابت کرد او حقيقت را مي گويد و در کشتن حجت نقشي نداشته اما پس از اطلاع از جرم دوستش، به همراه فرهاد از او حق السکوت گرفته است. با افشاي اين نکته متهمان به بهروز هنرمند- بازپرس شعبه 4 دادسراي جنايي- معرفي شدند و در حال حاضر به دستور او تحقيقات در اين رابطه ادامه دارد. سرهنگ سعيد ليراوي معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران درباره اين پرونده گفت؛ متهم اصلي سعي داشت با دخالت دادن دوستش در قتل و معرفي او به عنوان همدست، زمينه کاهش مجازات خود را فراهم کند اما بعد از روشن شدن حقيقت اعتراف کرد به تنهايي جنايت را انجام داده است. وي افزود؛ در حال حاضر سه متهم پرونده براي انجام تحقيقات تکميلي در اختيار کارآگاهان اداره 10 پليس آگاهي هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]