واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: : اين روزها خبر در مورد زيان و خطرهاي چاقي، كم نيست. به موازات بالا رفتن شيوع چاقي، به خصوص در جوامع توسعهيافته و روبهتوسعه، تعداد افرادي که تمايل شديد به وزن کم کردن و مبارزه با اين بيماري دارند، روز به روز بيشتر ميشود. اما گاهي وقتها اين مبارزه خودش نقض غرض ميکند، يعني به جاي تأمين سلامت ما، آن را از ما ميگيرد. از خطرهاي جراحيهاي زيبايي و خودکشيهايي که به خاطر احساس بد فرد به هيکل چاقش اتفاق افتاده اگر بگذريم، محققان در بررسيهاي درازمدتشان به تازگي متوجه شدهاند که نوجواناني که اضافهوزن دارند، ممکن است بيش از ديگران در بزرگسالي افسرده شوند. اين مطالعه تازه، که گزارش آن در نشريه «طب روانتني» منتشر شده، روي حدود 800 نوجوان دختر و پسر آمريکايي و در سال 1983 شروع شده است؛ اينها در آن زمان نوجوانان 9 تا 18 سالهاي بودند که تعدادي از آنها اضافهوزن داشتند. طي 20 سال بعدي، اين بچهها 3 بار به لحاظ اختلالات روانپزشکي ارزيابي شدند. قايسه نوجوانان چاق و همسنوسالهاي با وزن متعادل، اين طور نتيجه داد که بچههاي چاق، 3 برابر بيشتر از بقيه در معرض ابتلا به افسردگي شديد و همچنين اضطراب هستند؛ البته اين بچهها حالا ديگر پا به سن گذاشته بودند و بزرگسال به حساب ميآيند. محققان علت اين اختلالات را، آن هم بعد از گذشت 20 سال، اين طور توجيه کردهاند که بچههاي چاق، معمولا از طرف همسنوسالهايشان طرد ميشوند و به بازي گرفته نميشوند. برخي از آنها هم انگها و برچسبها و اسمهاي تمسخرآميز از طرف دوستانشان دريافت ميکنند. اينها همه در بچههايي که زمينه مستعد دارند، ميتواند موجب بروز اختلالات افسردگي و اضطراب شود. جالب اين که اين تفاوت معنيدار، فقط در دختران چاق به دست آمد، طوري که ميزان اختلالات روانپزشکي بين پسرهاي با اضافهوزن، فرق معنيداري با ساير پسرها نداشت. ين اختلاف در نتايج، نشاندهنده فشاري است که از طرف اجتماع، روي دختران و زنان وجود دارد؛ فشاري که از آنها ميخواهد براي «به حساب آمدن» و کسب مقبوليت اجتماعي، اندامي فوقلاغر (يا به اصطلاح اينروزها، باربي) پيدا کنند. اين فشار، حتي روي دختران و زنان با وزن در محدوده طبيعي هم وجود دارد و ميتواند موجب اختلالات رواني مانند بياشتهايي عصبي يا «آنورکسيا نروزا» در آنها شود. در اين اختلال، که بيشتر زنان و دختران جوان را درگير ميکند، فرد به طرز بيمارگونهاي از خوردن غذا امتناع ميکند، حتي داروهاي ادرارآور و اسهالآور و تهوعآور زيادي مصرف ميکند تا هر آنچه خورده را، از هر راه ممکن، دفع کند. بنا بر گزارشي که چندي پيش خبرگزاري بيبيسي ارائه کرد، سن اين اختلال رواني-تغذيهاي، از 18 سالگي در سالهاي پيش، حتي به 8 و 7 سالگي هم رسيده است و اين نشاندهنده اوج بحراني است که امروز جهان را درگير کرده است. وقتي روي دختران با وزن طبيعي، چنين فشارهايي براي هيکلهاي بيش از اندازه لاغر وجود دارد، چه سرنوشتي در انتظار دختراني است که درجاتي از اضافهوزن هم دارند؟ آنها هم در معرض خطر بيماريهاي قلبي، فشارخون، ديابت و مانند آن هستند و هم، بنا به نتايج همين مطالعه اخير، در معرض بيماريهاي روانپزشکي، مانند اضطراب و افسردگي. از آنجا که جامعه ما نيز، به خصوص در بين طبقات شهري، با چنين دغدغهها و فشارهايي براي کاهش وزن و لاغري روبهروست، چندان دور نخواهد بود که ما نيز در سالهاي آينده با موارد زيادي از بياشتهايي عصبي يا افسردگي و اضطراب ناشي از چاقي مواجه شويم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]