واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: موافقت ديوان عالي کشور با مجازات دو زن شوهرکش در آن لحظات عليرضا چاقو را برگرداند که با دسته اش به سرم بزند. زماني که من دست و پا مي زدم يکدفعه او فرياد کشيد. بعد بلند شد و در حالي که خون لباسش را گرفته بود بيرون رفت و در حياط به زمين افتاد. اعتماد: ديوان عالي کشور مجازات دو زن را که در اقدامي جداگانه همسران خود را به قتل رسانده بودند، تاييد کرد. يکي از اين زنان زهره نام دارد. او سال گذشته به جرم قتل همسرش محاکمه و به پرداخت ديه محکوم شد. زهره متهم است دو سال پيش همسرش را با ضربه چاقو حين درگيري به قتل رسانده است. او بعد از بازداشت مدعي شد شوهرش مي خواست او را بکشد که حين درگيري چاقو به خودش اصابت کرد. اين متهم در جلسه محاکمه يي که در شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد در دفاع از خود گفت؛ اتهام قتل عمد را قبول ندارم. من شوهرم را نکشتم البته ما هميشه باهم درگيري داشتيم. عليرضا خيلي مرا کتک مي زد. دو روز قبل از حادثه من و عليرضا باز با هم دعوا کرديم. او مرا به اتاق برد و کتکم زد. آنقدر مرا زير مشت و لگد خود گرفت که مجبور شدم براي دفاع از خودم چاقوي ميوه خوري را که روي ميز بود بردارم و جلوي خودم بگيرم. چاقو با بدنش تماس پيدا کرد و شکم عليرضا خون آلود شد. البته زخم خيلي سطحي بود حتي به بخيه هم نرسيد و من خودم آن را پانسمان کردم. وي ادامه داد؛ ما با هم صحبت نمي کرديم. روز حادثه من داشتم تلفني با مادرشوهرم در مورد اختلافم با عليرضا حرف مي زدم که شوهرم اين صحبت ها را شنيد و عصباني شد و به من اعتراض کرد که چرا موضوع را به مادرش مي گويم. بلافاصله گوشي را قطع کردم. عليرضا فرياد زد و من بي تفاوت به سمت آشپزخانه رفتم تا غذا را آماده کنم. عليرضا به طرفم آمد و در حالي که نزديک اجاق گاز بودم مرا هل داد و سرم را به ديوار کوبيد. وقتي برگشت من هم او را هل دادم. عليرضا صندلي آشپزخانه را برداشت و به کمرم کوبيد بعد چاقويي برداشت و به طرفم گرفت. خيلي ترسيده بودم. فرياد زدم و از عليرضا خواهش کردم مرا نزند. او نوک چاقو را برگرداند و با دسته آن پشت سر هم به سرم ضربه مي زد. دردم گرفته بود. دنبال راهي بودم که از دست او فرار کنم. من هم چند ضربه مشت به وي زدم و بعد فرار کردم. عليرضا چاقو را همان جا به زمين انداخت و دنبال من دويد. همان طور که لابه لاي مبل ها مي دويدم شوهرم چاقوي دوم را از روي اوپن آشپزخانه برداشت و به طرفم آمد. مرا هل داد و روي يکي از مبل ها افتادم. نمي دانم چه شد که عليرضا پايش به دسته مبل گير کرد و روي من افتاد. بالش مبل را روي خودم گرفتم که ضربه يي به من وارد نشود. زهره در حالي که به شدت گريه مي کرد، ادامه داد؛ من دست و پا مي زدم تا از خودم دفاع کنم. مطمئن بودم عليرضا مي خواهد مرا با چاقو بزند. حتي جاي چند ضربه يي را که به بالش برخورد کرده بود به پليس نشان دادم. در آن لحظات عليرضا چاقو را برگرداند که با دسته اش به سرم بزند. زماني که من دست و پا مي زدم يکدفعه او فرياد کشيد. بعد بلند شد و در حالي که خون لباسش را گرفته بود بيرون رفت و در حياط به زمين افتاد. زهره بعد از محاکمه و به رغم اينکه اولياي دم براي وي تقاضاي قصاص کرده بودند از سوي هيات قضات در قتل عمد مجرم شناخته نشد و هيات قضات او را به اتهام قتل غيرعمد به پرداخت ديه يک مرد مسلمان محکوم کردند. با ابلاغ اين حکم به اولياي دم، مادرشوهر زهره به راي اعتراض کرد اما ديوان عالي کشور با بررسي پرونده اعتراض را وارد ندانست. در دومين پرونده، حکم 15 سال حبس زني به نام زهرا که با همدستي سه مرد شوهرش را به قتل رسانده بود از سوي ديوان عالي کشور مورد تاييد قرار گرفت. اين زن متهم است بعد از برقراري رابطه با مردي به نام حسين شوهرش را به قتلگاه فرستاده و حسين به اتفاق دو برادر ديگر او را کشته اند. هرچند هيچ کدام از متهمان اتهام خود را نپذيرفتند اما هيات قضات آنها را مجرم شناختند. مطابق آنچه در کيفرخواست اين چهار متهم آمد بود آنها با نقشه قبلي ايرج را به قتلگاه کشانده و او را کشته و سپس جسدش را آتش زده اند. متهم رديف اول اين پرونده در جلسه محاکمه گفت؛ ماجرا از اين قرار بود که من ميوه فروشي دوره گرد در منطقه مسعوديه بودم و چون در همسايگي خانه زهرا زندگي مي کردم او را مي شناختم. بعد از چندين بار صحبت با او آشنا شدم و زهرا چند بار به خانه من آمد. مهدي- يکي ديگر از متهمان- هم خدمتي من بود و او هم به منزل ما رفت و آمد داشت و به واسطه من با خواهر مقتول آشنا شد و با وي رابطه برقرار کرد. ما چندين بار به اتفاق هم به فرحزاد رفتيم اما بعد از آن ديگر حاضر نشدم به رابطه ام با زهرا ادامه دهم، چون او شوهر داشت. هرچند زهرا به من گفته بود همسرش خيلي او را اذيت مي کند و کتکش مي زند، من تصميم داشتم اين رابطه را پايان دهم اما ارتباط مان ادامه پيدا کرد . يک روز زهرا با من تماس گرفت و در حالي که گريه مي کرد، گفت شوهرش کراک کشيده و در حالي که دوستانش در خانه بودند وي را به شدت کتک زده است. اين زن به من گفت مي خواهد شوهرش را تحويل پليس دهد و از اين طريق او را تنبيه کند. براي انجام اين کار از من کمک خواست ولي من کسي را نمي شناختم. همان روز وقتي مهدي و برادرش احسان ماجرا را فهميدند، گفتند فردي را مي شناسند که مي تواند کاري کند ايرج توسط پليس دستگير شود. آنها با چند نفر از دوستان شان صحبت کردند، اما هيچ کس حاضر به همکاري نشد. بعد از اين ماجرا يک روز با من تماس گرفتند و خواستند 40 هزار تومان پول برايشان ببرم. من هم اين کار را کردم. مهدي و احسان به اندازه 40 هزار تومان کراک خريداري کردند تا در جيب ايرج بگذارند و تحويل پليس دهند. متهم در ادامه گفت؛ روز حادثه حدود ساعت 7 بعدازظهر به پيشنهاد مهدي و احسان مقابل خانه ايرج رفتيم. قرار شد زهرا به بهانه يي شوهرش را به خارج از خانه بفرستد و مهدي و احسان کاري کنند که وي دستگير شود. آن روز مهدي، ايرج را سوار خودرواش کرد و او را به قتل رساند و جسدش را آتش زد. من اصلاً در جريان نبودم. بعد از پايان جلسه محاکمه حسين به قصاص، زهرا به 15 سال حبس و مهدي و احسان نيز به حبس محکوم شدند. اين حکم نيز ديروز از سوي ديوان عالي کشور مورد تاييد قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]