واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: مراقبت از فرزندان، در كنار همه لذتهايي كه دارد، اصولا با سختي، نگراني و فداكاري همراه است. چه رسد به اينكه فرزندان، فرزندان سالمي نباشند و درگير يك بيماري مزمن باشند. در اين حالت، ميزان نگراني و فداكاري نسبت به لذت بردن از بچهها، خيلي بيشتر ميشود. تازهترين مطالعات انجامشده در اين زمينه هم مويد همين رابطه و عوارض ناشي از آن بر سلامت اين پدر و مادرهاست. چنانكه اين بررسيها نشان داده كه اين والدين، سيستم ايمني ضعيفتري نسبت به ساير بزرگسالان دارند. در مطالعه جديد كه در دانشگاه وارويك انجام شده، مشخص شده واكنش ايمني افرادي كه كودك دچار سندرم داون يا اوتيسم دارند، ضعيفتر از ساير افراد است. بيبيسي گزارش كرده است كه در اين مطالعه، واكنش ايمني نسبت به واكسن ذاتالريه (پنوموكوك) در ۲ گروه از والدين ارزيابي و باهم مقايسه شد؛ يك گروه افرادي بودند كه فرزند دچار اين بيماريها داشتند و يك گروه والدين با فرزند سالم. گروه اول، افرادي بودند كه بهطور شبانهروزي از كودكشان مراقبت ميكردند. بررسيها نشان داد ميزان آنتيباديهاي ترشحشده در گروه اول، بلافاصله بعد از تزريق آن، بهطور متوسط پايينتر از گروه دوم است. يك ماه بعد نيز ميزان آنتيباديهاي خون 2 گروه اندازهگيري و مشخص شد در گروه اول 20 درصد افراد پاسخ كم و ناكافي نسبت به تزريق واكسن داشتهاند؛ در حالي كه در گروه دوم، اين عدد، تنها 4 درصد بود. 6 ماه بعد، 48 درصد از والديني كه از كودك بيمارشان مراقبت ميكردند، سطح خوني ناكافي از آنتيبادي موردنظر را داشتند، اما اين ميزان در گروه والدين با فرزند سالم، كماكان همان 4 درصد باقي مانده بود. اين پاسخ ناكافي سيستم ايمني به تزريق واكسن، هشداري است براي والديني كه ناچارند از كودك مبتلا به بيماري مزمن خود بهطور شبانهروزي مراقبت كنند؛ چرا كه نشاندهنده اين نكته است كه سيستم ايمني آنها توانايي كافي براي دفاع در مقابل عوامل عفوني را ندارد بنابراين آنها بيش از ديگران مستعد ابتلا به انواع بيماريهاي عفوني هستند. محققان مجري اين طرح تحقيقاتي، در گزارش مطالعهشان در نشريه «مغز، رفتار و ايمني»، آوردهاند كه علت اصلي افت عملكرد سيستم ايمني اين والدين، استرس و تنش مزمن و مدامي است كه آنها ناچار به تحمل آن هستند. والديني كه فرزند مبتلا به مشكلات تكاملي مانند سندرم داون يا اوتيسم دارند، بيشتر وقت و توجه خود را معطوف به رسيدگي و مراقبت از فرزندشان ميكنند و كمتر براي خودشان وقت ميگذارند. اين، غيراز احساس گناه و سرزنش مداومي است كه برخي از اين والدين نسبت بهخود يا همسرشان دارند و بدون هيچ دليل موجهي، گمان ميكنند بيمار شدن فرزندشان، نتيجه تقصير يا بيمبالاتي آنهاست. رفتارهاي خاص اين كودكان، مثل رفتارهاي تهاجمي و پرخاشگرانهاي كه در برخي كودكان اوتيستيك ديده ميشود، مزيد بر علت شده و والدين را كلافه و عصبي ميكند. پيش ازاين رابطه بين استرس وتنش رواني مزمن در تشديد و افزايش احتمال ابتلا به بيماريهاي مختلف، از جمله بيماريهاي قلبي، ديابت و.... مشخص شده بود، اما اين اولين بار است كه مطالعه، روي والدين فرزندان معلول صورت گرفته است. مشابه اين نتايج، البته در مورد افراد سالمندي كه از همسر بيمارشان در منزل مراقبت ميكردند، به دست آمده بود. اين افراد هم، كساني بودند كه به نوعي زندگي خود را صرف همسر بيمارشان كرده بودند و كمتر وقتي براي تنفس و تفريح خود باقي گذاشته بودند. اين نتايج، تاكيد دوبارهاي است بر نقشي كه استرس ميتواند در كاهش عملكرد سيستم ايمني بدن داشته باشد. اما حاوي يك نكته ديگر هم هست و آن اينكه اگر برنامهاي براي مراقبت و درمانهاي بازتواني براي كودكان استثنايي، يا كودكان با معلوليت ذهني وجود دارد، بايد برنامهاي براي حفظ و ارتقاي سلامت والدين آنها نيز در نظر گرفته شود. بايد بپذيريم كه اين افراد نيز از جمله گروههاي در معرض خطر هستند و نياز به توجه ويژه دارند. همين كه آنها بدانند رسيدگي تماموقت به امور فرزند بيمارشان، ممكن است سلامت جسم و روان آنها را مختل كند، گاه كفايت ميكند كه بتوانند راهحلي براي گريز از آن بيابند. در مرحله بعدي، بايستي به آن گروه از اين والدين كه بيشتر متحمل استرس و تنش ميشوند، مهارتهاي عملي مقابله با استرس را آموخت. اين مهارتها، دركنار جلسات مشاوره و رواندرماني، ميتواند به حفظ آرامش و كم كردن تاثير مخرب استرس بر آنها، كمك كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]