واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مهدي آذريزدي و مراقبتهاي ويژه در بيمارستان تنها دلخوشيام در زندگي اين بوده كه كتاب تازه شناختهاي را كه لازم داشته ام بخرم و شب آن را به خانه ببرم؛ خانهاي كه نميدانم يك ماه بعد در آن هستم يا نه. نويسنده مشهور كودكان و نوجوانان ايران زمين براي يكبار ديگر روانه بيمارستاني در تهران شد. مهدي آذريزدي همچنان در بيمارستان بستري و تحت مراقبتهاي ويژه است. به گزارش ايسنا، اين نويسنده پيشكسوت كودكان و نوجوانان كه در روزهاي گذشته يك عمل جراحي روي پاي چپش انجام شده، در حال حاضر در بخش 2 ICU بيمارستان آتيه تهران بستري است و نزديك به 10روز از بستريشدنش در اين بيمارستان ميگذرد. به گفته محمد صبوري، فرزندخوانده آذريزدي، او به لحاظ روحي در وضعيت مناسبي به سر نميبرد و قرار است پزشكان روي قفسه سينه و ريهاش كه دچار عفونت شده، معالجاتي انجام دهند، به همراه انجام فيزيوتراپي و آزمايشهاي ديگر. آذريزدي بارها گفته است: يكي از حسرتهاي بنده هميشه اين بود كه در ظرف 40 سال گذشته هرگز در هيچ جا دوره كتاب قصههاي خوب نقد و بررسي نشده بود تا اقلا خودم كه به راستي كوركورانه و فقط با اندكي ذوق فطري و تربيتي مذهبي، اما دهاتي به اين كار دست زده بودم عيبها و نقصهاي كار خود را بفهمم كه هنوز نفهميده ام زيرا به قول سعدي، «متكلم را تا كسي عيب نگيرد سخنش صلاح نپذيرد.» كتابهايي كه نسل به نسل تجديد چاپ شدند، مجموعه هشت جلدي قصههاي خوب براي بچههاي خوب تنها 16بار تجديد چاپ شده است و هر بار با تيراژي بيش از پنج هزار نسخه، با اين حال اگر قرار بود آنقدر كه بايد به اين مجموعه بها داده شود بايد انتظار تيراژي چند برابر 80هزار نسخه از اين مجموعه منتشر شده بود. آذريزدي حالا 87 سال دارد و در شهر كويري يزد به تنهايي روزگار ميگذراند. او درباره گذران زندگياش مينويسد: «هيچ وقت كار دولتي نداشته ام؛ چون مدرك تحصيلي هم نداشتم و اصلا راه استخدام شدن را بلد نبودم. ازدواج نكردم چون نميتوانستم زندگي خانوادگي را اداره كنم و هميشه از بيكاري و بيپولي ميترسيدم. با مردم هيچ گونه حشر و نشري نداشتم؛ چون هميشه و در همهجا، از بچگي، با تحقير روبهرو بودم. بنابراين از آنجا كه نميخواستم مناعت و مختصر اعتماد به نفس باقي ماندهام را از دست بدهم، همواره به تنهايي و انزوا و گوشهگيري پناه ميبردم. معمولا با حداقل درآمد و قناعت مرتاضانه زندگي ميكنم و در تنها چيزي كه قناعت نميكنم، خريدن كتاب و مجله است. تاكنون چند بار كتابخانه نسبتا مطلوبي براي خود جمع آوري كرده ام، اما وقتي بيكار و بيپول شده ام آنها را به ثمن بخس فروختهام و بعدا دوباره شروع كردهام. تنها دلخوشيام در زندگي اين بوده كه كتاب تازه شناختهاي را كه لازم داشته ام بخرم و شب آن را به خانه ببرم؛ خانهاي كه نميدانم يك ماه بعد در آن هستم يا نه. تاكنون پنج بار خانههاي كوچكي از 35 متري تا 100 متري خريدهام و به ضرر فروختهام؛ در كار معامله بيعرضهام. از آخرين باري كه (سال 1354) يك خانه 40 متري را در «نازيآباد» فروختم، ديگر نتوانستم خانهاي بخرم؛ و حسرت اينكه يك اتاق مناسب براي كار داشته باشم، شريك عمرم شده؛ عمري كه ديگر سالهاي آخرش فرا رسيده است.» مهدي آذريزدي شايد درست به اندازه شل سيلور استاين شايد هم بيشتر بتواند با دنياي ساده و بيآلايشاش، كودكان امروز را جذب كند، شايد تنها بايد كتابهاي او دوباره پشت ويترين خوش بنشيند. آذريزدي كه 87 سال از عمرش ميگذرد، چندي پيش پس از بستري بودن در يزد، به كرج آمد تا نوشتن را از سر بگيرد. او تاكنون آثاري را از جمله قصههاي خوب براي بچههاي خوب، قصههاي تازه از كتابهاي كهن، گربه ناقلا، گربه تنبل، مثنوي (براي بچهها)، مجموعه قصههاي ساده و تصحيح مثنوي مولوي (براي بزرگسالان) منتشر كرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 235]