تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837544162
ثبت هويت ايراني
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ثبت هويت ايراني
«سينماي ملي» از كجا وارد ادبيات سينمايي ما شد؟ ماجرا به سالهاي دور بازميگردد ولي همهگير شدن آن مربوط به همين سالهاي اخير است. از زماني كه با تغيير مديريت فرهنگي، گفتمان تازهاي هم حكمفرما شد. در حوزه سينما هم «سينماي ملي» و در مقام بعد «فيلم فاخر» جزو اصطلاحاتي به شمار ميآيند كه در اين سالها بارها مديران فرهنگي (از شخص وزير ارشاد گرفته تا معاونت سينمايي) بر آن تاكيد كردند.در اين سالها مقالات زيادي هم در باب سينماي ملي نگاشته شده كه ميتواند بستري تئوريك براي اين اصطلاح فراهم كند.با اين همه، هنوز هم «سينماي ملي» يكي از مناقشه برانگيزترين مفاهيم سينمايي ماست. هنوز نه تنها تعريف دقيق و جامعي از آن ارائه نشده بلكه تنوع ديدگاهها درباره «سينماي ملي» از نوعي اغتشاش مفهومي حكايت ميكند. عدهاي سينماي مردمي و پرمخاطب را مصداق سينماي ملي ميدانند. با اين تعريف ميتوان همه فيلمفارسيهاي پرفروش را جزو سينماي ملي دانست.برخي بر اهميت بوميگرايي و گرايش به انعكاس فرهنگي ايراني تاكيد دارند. اينجا هم به آثاري برميخوريم كه از مصاديق فرهنگ ايراني به شكلي توريستي و فستيوال پسند استفاده كردهاند و اتفاقا روح حاكم بر اين آثار اصلا ايراني نيست.اگر در فيلمي از كوروساوا فرهنگ ژاپني انعكاس مييابد و اگر سينماي ميكلوش يانچو عميقا متاثر از روحيات و خلقيات مردم مجارستان است، چه فيلمسازاني را ميتوان نام برد كه آثارشان خصايص فرهنگي ايراني را تداعي كند؟ بهنظر ميرسد كوشش براي پاسخگويي به اين سؤال و رسيدن به مصداقهاي سينماي ملي، قدري از سوءتفاهمهاي موجود بكاهد.هنوز هم «سينماي ملي» يكي از مناقشه برانگيزترين مفاهيم سينمايي ماست. هنوز نه تنها تعريف دقيق و جامعي از آن ارائه نشده بلكه تنوع ديدگاهها درباره «سينماي ملي» از نوعي اغتشاش مفهومي حكايت ميكند. عدهاي سينماي مردمي و پرمخاطب را مصداق سينماي ملي ميدانند. با اين تعريف ميتوان همه فيلمفارسيهاي پرفروش را جزو سينماي ملي دانست.سعيد ابراهيميفر معتقد است از زماني كه بحث سينماي ملي شروع شد، قطعا هدفي پشت سر آن بود؛ اينكه ما براي سينماي كشور خود يك هويت تعريف كنيم و آن را صاحب مشخصههاي منحصر بهخود كنيم.اين كارگردان ميگويد: اين كار در بعضي از كشورهاي ديگر نيز صورت گرفته است؛ اينكه آنها سينماي بومي و قومي خودشان را دارند. سينمايي كه در آن فيلمهاي تجاري و گيشهاي حاكم هستند، كمتر مجال پيدا ميكند به تعريف سينماي ملي برسد. قطعا در كشور ما نيز اين نياز احساس شده كه متوليان فرهنگي به سراغ تعريف تازهاي از سينما رفتهاند. اگر به تعريفي رسيديم در مرحله بعدي بايد از آن دفاع كنيم و نگذاريم مهجور بماند و از فيلمهايي هم كه عنوان سينماي ملي را يدك ميكشند، حمايت كنيم تا اكران خوبي داشته باشند.اين كارگردان تعريف مولفههاي سينماي ملي را نيازمند كار كارشناسي دانسته و معتقد است يك تيم تحقيقاتي ميبايست تمام فيلمهاي تاريخ سينماي ايران را بررسي و فيلمهايي را كه هويت زندگي ايراني را در لحظاتي ثبت كردهاند شناسايي كنند. به همين ترتيب بعد از هويت ايراني بايد به مولفههاي ديگري برسند و سپس شاخههاي هر يك از اين مشخصهها نيز بايد شناسايي شود.
ابراهيمي فر در ميان كارگردانهاي ايراني آثار مرحوم علي حاتمي را واجد نشانههاي پررنگي از هويت ايراني ميداند و البته معتقد است يكي ديگر از دلايل پررنگي كه نياز به داشتن سينماي ملي را تشديد ميكند اين است كه سينماي امروز ايران در مقايسه با سينماي دهه 60 افت شديدي پيدا كرده است.او ميگويد: سينماي دهه 60 سينماي قابلاعتنايي است. در آن سالها فيلمهاي خوبي ساخته ميشد؛ فيلمهايي كه تجاري و گيشهاي نبود و مولفههاي فرهنگي داشت كه حتي مورد پسند جشنوارههاي خارجي هم قرارميگرفت اما امروزه ما از آن سينما دورشدهايم. امروزه وجه اقتصادي سينما پررنگ شده و در عرصه سينما اين تهيهكننده و سرمايهگذار هستند كه خطمشي سينما را تعيين ميكنند. آنها بر سينما حكومت ميكنند و خود بهخود بخش قابل توجهي از سرمايه سينما معطوف به فيلمهاي گيشهاي شده است. در نتيجه كمبود، شايد يك خلأ فرهنگي ايجاد شده است. اين كمبودها باعث شده كه دستاندركاران فرهنگي به فكر تعريف سينماي ملي بيفتند و در ادامه از آن حمايت كنند. در نتيجه كارگرداني كه فيلمش در حوزه سينماي ملي قابل تعريف باشد، انتظار حمايت دارد؛ اينكه بتواند وام بيشتري بگيرد، اكران خوبي بگيرد و... . حضور سينماي ايران در جشنوارههاي خارجي اين روزها هم پررنگ است و از اين نظر شايد نسبت به دهه 60 رشد زيادي هم داشته است. اما اين كارگردان معتقد است بخش اعظم توليدات سينماي ايران امروزه سفارشي است؛ فيلمهايي كه سفارش سرمايهگذار يا سفارش غيرمستقيم جشنوارههاي جهاني است، براي همين ديگر از پويايي سينماي دهه 60 هيچ خبري نيست؛ همان چيزي كه منتقدان فرهنگي ما به آن اعتراف ميكنند.محمد علي طالبي اما از منتقدان شكلگيري مفاهيم تازه در سينماست و معتقد است سينما را نميتوانيم مثل ماركهاي تجاري، تقسيمبندي كنيم. او ميگويد: اين نوع تقسيمبنديها بيشتر مثل ماركهاي تجاري و اتيكتهايي است كه توسط افرادي بهصورت مقطعي درست ميشود. در دو دهه اخير از اين عناوين، اغلب براي گرفتن وام، بودجه و امكانات بيشتر سوءاستفاده شده است. اين عناوين بيشتر به شعار شبيه است و كمكي به سينماي ايران نميكند. بهعنوان مثال «سينماي فاخر» يعني چه؟ معلوم نيست اين كلمات چطور سر از سينماي ما در ميآورند. سينماي دهه 60 سينماي قابلاعتنايي است. در آن سالها فيلمهاي خوبي ساخته ميشد؛ فيلمهايي كه تجاري و گيشهاي نبود و مولفههاي فرهنگي داشت كه حتي مورد پسند جشنوارههاي خارجي هم قرارميگرفت اما امروزه ما از آن سينما دورشدهايم. شايد برخي از متوليان فرهنگي ما ترجيح ميدهند كه فيلمسازان دوره زندگي خود را فراموش كنند و تنها به ساختن سريالهاي تاريخي روي بياورند. مگر ما ميتوانيم مسائل و مشكلات جامعه امروز خود را فراموش كنيم و نسبت به آن بيتفاوت باشيم. چرا بر دور شدن هنرمندان از شرايط اجتماعي روز، تاكيد ميشود؟البته پرداختن به سينماي بومي نيز ارزشمند است. ما موظف به شناخت پايههاي زندگي بومي خود هستيم. سينماي هر كشوري بايد به فرهنگ، آداب و رسوم آن كشور بپردازد. اين مسائل حتي باعث جذابتر شدن آثار سينمايي ميشود.به اعتقاد اين كارگردان وقتي اين طبقهبنديها را بهوجود ميآوريم خودبهخود بعضي از فيلمها ناديده گرفته ميشوند يا بعضي از ژانرها حمايت نميشوند. او ميگويد: اگر فيلمي به شرايط موجود انتقاد كند آن وقت نه تنها جزئي از سينماي ملي محسوب نميشود بلكه حتي ديده نميشود و به حاشيه ميرود. به اين دليل است كه بعضي از فيلمسازان مثل من، علاقهاي به اين عناوين تازه ندارند چون باعث ميشود فيلمهاي باارزشي كه با كمترين بودجهها ساخته ميشوند، پس زده شوند و به آنها بهعنوان فيلمهاي سينماي غيرملي نگاه شود. سينماي ملي يعني حمايت از صنعت سينما، پيش از اين هم براي مدتي «سينماي مصلحانه» شكل گرفته بود. شايد تا به حال بيش از 20 عنوان اين چنيني براي سينماي ما شكل گرفته است. ولي همه اينها تنها كاربرد داخلي دارد و در دنيا هيچ ربطي به سينما پيدا نميكند. طالبي البته منكر اين نميشود كه در دورههايي آثار برخي از فيلمسازان، نشأت گرفته از ذات فرهنگ ايراني بوده و ميگويد: وقتي به آثار فيلمسازي مثل علي حاتمي نگاه ميكنيم انگار به يك فرش ايراني با تمام ظرافتها و زيباييهايش نظر انداختهايم. آثار او نشان ميدهد كه فيلمساز بهشدت تحتتأثير فضاي كشورش بوده است. يا در همين دوره فيلمهاي بهمن قبادي، نمونه خوبي از فيلمهاي بومي است. اين فيلمها، ارزش سينماي ما را در سطح بينالمللي هم بالا ميبرد؛ سينمايي كه ريشه عميقي در شرايط بومي كشور ما دارد.اين كارگردان دستيابي به تعريف سينماي ملي را البته بهطور مقطعي ميسر دانسته و ميگويد: بهتر است به جاي واژه سينماي ملي بگوييم سينماي مديران؛ سينمايي كه در مقطعي بهوجود ميآيد و سريع هم فراموش ميشود؛ سينمايي كه فقط فيلمهاي خوب دارد. مديران ميگويند ما دوست داريم فيلمهاي خوب ساخته شود اما آيا فيلم خوب تعريف مشخصي دارد؟ البته با جابهجايي مديران نيز طرز فكرها هميشه عوض ميشود.طالبي هم در پاسخ به اين سؤال كه با همه انتقادهاي وارده، چرا امروز هم سينماي ما حضور پررنگي در جشنوارههاي خارجي دارد، ميگويد: وقتي ما كلاههاي مختلفي روي سر سينما ميگذاريم، از سينماي ملي، معناگرا، فاخر و... نتيجه اين ميشود كه ميگويند فيلمهاي ما سفارشي است؛ فيلمهايي كه ساخت آنها در چند سال اخير بسيار رايج شده است. اما آيا معناي سينماي خوب، سينماي بيبو و خاصيت است؟امروزه وجه اقتصادي سينما پررنگ شده و در عرصه سينما اين تهيهكننده و سرمايهگذار هستند كه خطمشي سينما را تعيين ميكنند. آنها بر سينما حكومت ميكنند و خود بهخود بخش قابل توجهي از سرمايه سينما معطوف به فيلمهاي گيشهاي شده است. در نتيجه كمبود، شايد يك خلأ فرهنگي ايجاد شده است. همه فيلمهاي سينماي ايران!مهدي كرمپور، سينماي ملي را در يك جمله قابل تعريف دانسته و ميگويد: هر فيلمي كه در سينماي ايران ساخته ميشود، سينماي ملي است. هر آنچه روي نوار سلولوئيد ضبط و ثبت ميشود سينماست و آنچه در مختصات جغرافيايي ايران ساخته ميشود، سينماي ملي ايران است. سينماي ملي شاخصه قابل تعريف ديگري غيراز اين ندارد.اين كارگردان همچنين اعتقادي به اينكه در هر كشوري فيلمهاي يك كارگردان نمادي از فرهنگ آن مملكت است ندارد و ميگويد: مثلا در آمريكا، سينماي جان فورد فقط سينماي آمريكا نيست يا اينكه در ژاپن، نه تنها آثار يك كارگردان خاص بلكه همه فيلمها و سريالهاي ژاپني كاملا نشان ميدهند كه متعلق به ژاپن هستند. حتي اگر خودشان هم توجهي به اين مسئله نداشته باشند، معلوم است كه فيلمهايشان متعلق به كدام سرزمين است. همه فيلمهاي ايراني هم در هر كجاي دنيا كه نمايش داده شوند معلوم است ايراني هستند چون فيلمهاي ايراني رنگ و بوي خاص خودشان را دارند. اين در مورد سينماي هر كشوري البته صادق است. اما شايد ما هنوز نتوانستهايم، آنچه اين رنگ و بو را شكل ميدهد، كشف كنيم. ولي در سينماي ايران، فيلمهاي داريوش مهرجويي بهشدت اين رنگ و بو را دارند. يعني ايرانيترين فيلمهاي سينماي ايران، فيلمهاي مهرجويي است.نمايش روحيات مردم هر كشوربهرام توكلي قبل از هر اظهارنظري در مورد «سينماي ملي» معتقد است ابتدا بايد مشخص كنيم كه فهميدن اين مفهوم چه كمكي به سينماي ايران ميكند. او ميگويد: فكر كنيد ما اصلا فهميديم كه «سينماي ملي» چه مفهومي دارد اما قبل از آن سينماي ما نيازهاي ديگري دارد كه هنوز به آنها نرسيده است. ما ابتدا بايد مشخص كنيم كه سينماي ايران چه نظامي بايد داشته باشد. بهتر است به جاي اينكه دنبال تعريف واژههاي جديد باشيم، به سينما شكل بدهيم و به زيرساخت مفاهيم بپردازيم. براي تعريف يك واژه اول بايد هدف خود را معين كنيم. آيا دور شدن فيلمهاي ما از فرهنگ ايراني باعث احساس نياز به اين مفاهيم شده است. حتي اگر پاسخ مثبت باشد ما ابتدا بايد واژههاي زيرشاخه را تعريف كنيم. بايد به اين بپردازيم كه سينماي ايران به چه نوع حمايتهايي نياز دارد و به كجا ميرود. جهتگيريها را مشخص كنيم و بدانيم كه در وهله اول براي مخاطب داخلي فيلم ميسازيم و بعد براي مخاطب جهاني.
به اعتقاد اين كارگردان، ارائه تعريف از «سينماي ملي» كاملا شخصي است و بسته به سليقه هر فرد، متغير است. او ميگويد: بهنظر من فيلمي كه با تماشاي آن بخشي از روحيات مردم يك كشور، نمايش داده شود و به تماشاگر منتقل شود، رنگ و بوي سينماي ملي را دارد، حتي اگر جغرافياي آن فيلم، در آن كشور نباشد. روحيه يك فيلم را پرسوناژهاي آن منتقل ميكنند. پس ما در هر ژانري ميتوانيم به تعريفي از سينماي ملي برسيم. در سينماي ايران بهرام بيضايي، مسعود كيميايي، علي حاتمي و در كارگردانهاي معاصرتر مجيد مجيدي در فيلمهايشان به اين تعريف رسيدهاند.مديران سينمايي در سالهاي اخير تاكيد زيادي بر شكلگيري مفهوم سينماي ملي داشتهاند، اما آيا با بخشنامه و دستورالعمل ميتوان به «سينماي ملي» دست يافت؟ توكلي در پاسخ به اين سؤال ميگويد: مديران هميشه تسهيلكننده امور هستند. آنها اگر بخواهند خطمشي را تعيين كنند، سينماي ما نتيجه خوبي نميگيرد.تاكيد بر فرهنگ و آداب محسن دامادي نيز در اين رابطه معتقد است: در هر كشوري كه به استقلال خود از وجوه مختلف اهميت ميدهد برخورداري از سينماي ملي از ضروريات است. از دو منظر ميتوان به ويژگيهاي سينماي ملي توجه كرد؛ كشور ما از معدود كشورهايي در جهان به شمار ميرود كه صاحب صنعت سينماست و ميتواند آثار خود را به كشورهاي ديگر جهان صادر كند و نكته دوم رونق اين سينما در داخل كشور است كه موجب ميشود مردم بيننده يك كالاي داخلي باشند و گروهي از اين صنعت ارتزاق كنند. اين فيلمنامه نويس با بيان اينكه سينماي ملي را ميتوان سينمايي دانست كه اتفاقات داستاني آن در جغرافياي كشور ايران اتفاق ميافتد، ميگويد: تمام فيلمهاي سينماي ايران متعلق به سينماي ملي است اما از نگاهي ديگر هر فيلمي كه كمك كند تا در آن به هويت ايراني، فرهنگ، آداب، اعتقادات و آنچه براي ايرانيان اهميت دارد پرداخته شود جزو سينماي ملي است. سينماي ملي در هر كشوري مولود رشد صنايع از جمله صنعت سينما است و اين نوع سينما معرف سينماي كشور موردنظر است. معدود فيلمهايي در پيش و پس از انقلاب بودهاند كه تكيه آنها بر هويت فرهنگ، آداب، آرمانها و اعتقادات مردم ايران بوده و بهطور كلي محصولي از هر نظر ايراني به شمار ميرفتهاند. اين نوع تقسيمبنديها بيشتر مثل ماركهاي تجاري و اتيكتهايي است كه توسط افرادي بهصورت مقطعي درست ميشود. جلوهگر ارزشهاي مذهبيچيستا يثربي، فيلمنامهنويس هم اعتقاد دارد: سينمايي كه روحيه ايراني، رويكرد جامعهشناختي و آسيبشناسي به مسائل مختلف جامعه ايران را در خود جاي داده باشد، ميتواند بهعنوان سينماي ملي معرفي شود. او ميگويد: درصورتي ميتوانيم به سينماي ملي دست يابيم كه براي مخاطبان هنر هفتم، آثاري با هويت ملي و بومي تهيه و توليد كنيم. رونق بخشيدن به سينماي ملي از جمله ضرورتهاي بسيار ارزشمندي است كه بايد بينش هر كس، مورد توجه فيلمسازان قرار بگيرد. اين فيلمنامهنويس با اشاره به اينكه فرهنگ و ارزشهاي مذهبي بايد در سينماي ملي جلوهگر باشد يادآور شد: مختصات و ويژگيهاي فرهنگي بايد به اندازهاي در سينماي ملي گنجانده شود كه اگر فيلمي را بدون تيراژ مشاهده كرديم، بدانيم كه اين اثر متعلق به سينماي ملي است. فيلمهايي چون «بچههاي آسمان»، «خيلي دور، خيلي نزديك»، «مهمان مامان»، «زير پوست شهر» و «نرگس» را ميتوان جزو آثاري معرفي كرد كه در سينماي ملي جاي ميگيرند. او با بيان اينكه اگر فيلمسازان تمركز بيشتري بر سينماي ملي داشته باشند، فيلمهاي بيشتري براساس هويت ايراني ساخته خواهد شد، ميگويد: در تمام كشورهاي صاحب سينما، آثار ملي بايد براساس ضرورت توجه به فرهنگ و ارزشهاي معنوي خلق شوند و بدون شك توجه به اين امر، منجر به ارتقاي سطح سليقه مخاطبان خواهد شد. همه فيلمهاي ايراني ماهايا پطروسيان، بازيگر سينما نيز معتقد است هر اثري كه در سينماي ما توليد ميشود، ارزشمند است و جزو سينماي ملي محسوب ميشود. او ميگويد: سينما امروز تنها يك هنر نيست، بلكه ويژگي صنعتي بودن نيز به آن افزوده شده است، بنابراين هر اثري كه بتواند علاوه بر محتوا و ساختار مناسب، مخاطبان عام و خاص را جذب سالنهاي نمايش كند، بهعنوان يك اثر ملي معرفي ميشود. در توليدات سينماي ملي علاوه بر آثار خوب، فيلمهاي ضعيفي هم ساخته شده است اما نميتوان آنها را با معيار ملي بودن از هم جدا كرد، بلكه ضروري است آثار سينما را در هنگام سنجش تنها با معيار رايج سينمايي سنجيد. شايد مطرح شود كه سينماي ملي تنها آثاري را در برميگيرد كه آداب و رسوم ما را مورد توجه قراردهد، اما من معتقدم در توليد آثار سينمايي علاوه بر توجه به فرهنگ، سنت و عرف، بايد سلايق مخاطبان را نيز مدنظر قرار دهيم. اگر ما خواهان اعتلاي سينماي ملي هستيم بايد سينماي ايران را همه جانبه تقويت كنيم، چرا كه در نهايت رضايت مردم است كه رونق سينما را تضمين ميكند. نمايانگر آرزوهاي يك ملتعليرضا خمسه، بازيگر سينما هم با اشاره بهخصوصيات سينماي ملي، ميگويد: اين نوع سينما بايد امكانات و ابزارش به روز باشد زيرا سينماي فرسوده هيچگاه قادر به بيان ارزشهاي ملي نيست. سينماي ملي بايد دربرگيرنده آرزوهاي يك ملت باشد، بهنحوي كه مسائل و مشكلات جامعه را به تصوير بكشد. اين ويژگيها ميتواند در خصيصه رفتار شناسي، جامعه شناسي، روانشناسي و ايدئولوژيكي آثار نمود پيدا كند. سينماگران هم ميبايست درصورت برخورداري از حمايتهاي مالي و معنويت بيش از پيش به خلق آثاري در گونههاي مختلف بپردازند.براي رسيدن به سينماي ملي ابتدا بايد يك كار پژوهشي صورت گيرد و به واسطه آن تعريفي ارائه شود تا در نهايت بدانيم چه موانعي در مسير رسيدن به چنين سينمايي وجود دارد. فيلمي مانند اجاره نشينها ميتواند نمونه خوبي از سينماي ملي باشد، زيرا اين اثر ارزشمند سعي داشته با زبان طنز مشكلات جامعه را به تصوير بكشد، چرا كه سينماي كمدي در حقيقت يك نگاه انتقادي به جامعهاي است كه در آن به سر ميبريم. نماد سينماي مردمي اما امين حيايي معتقد است سينمايي كه در آن مردم و ارزشهاي بومي مورد احترام جامعه محور توجه باشد، سينماي ملي است. او ميگويد: هر كشوري به اقتضاي فرهنگ خود داراي جنبههاي ارزشي است، بالطبع هنرمندان و دستاندكاران سينما بهعنوان بخشي از فرهنگ بايد در حفظ اين ارزشها بكوشند. علاوه بر حفظ ارزشها در سينماي ملي، بايد چارچوبهاي ملي نيز در سينما مورد توجه قرار گيرد. در سينماي ايران نيز بنا به شرايط و دورههاي زماني مختلف آثار ارزشمند بسياري توليد شده كه از آن ميتوان بهعنوان نمونههاي بارز سينماي ملي ياد كرد. حيايي همچنين توفيق سينماي ايران درجهان را مرهون توليد آثار ارزشمند و توجه به شاخصههاي فرهنگي عنوان كرد و گفت: سينما توانسته منادي خوبي براي معرفي فرهنگ و توانايي هنري ايران در ساير نقاط جهان باشد. وقتي به آثار فيلمسازي مثل علي حاتمي نگاه ميكنيم انگار به يك فرش ايراني با تمام ظرافتها و زيباييهايش نظر انداختهايم. آثار او نشان ميدهد كه فيلمساز بهشدت تحتتأثير فضاي كشورش بوده است.نشانهاي از دينداريپوران درخشنده نيز معتقد است سينماي ملي، سينمايي است كه در آن نشانههاي مشخصي از دينداري با شناسنامه ايراني مشاهده ميشود. او ميگويد: در اين نوع سينما بايد آداب، رسوم و فرهنگ ايراني به وضوح ديده شود و براي مخاطب جذاب باشد. براي دستيابي به سينماي ملي، حاكميت نگرش نو بر هنر هفتم لازم است، چرا كه سينماي امروز ما متاثر از كليشهسازي و كپيبرداري از برخي نمونههاي خارجي است. البته در راه رسيدن به اين مسير، نميتوان نقش فيلمسازان و فيلمنامه نويسان را ناديده گرفت، چرا كه سينماگر متفكر و متعهد قادر است با آثار خود، سينما را به سمت خواست و نياز مطلوب جامعه كه همان سينماي ملي است، سوق دهد. اين كارگردان از فيلمهايي چون «خانه دوست كجاست»، «مادر»، «هزار دستان» و «عبور از غبار» بهعنوان توليداتي كه در جهت حفظ هويت ملي ساخته شدهاند و در سينماي ملي جاي ميگيرند، نام برد.تصويري فاخر از آداب ايراني مجيد ميرفخرايي، طراح صحنه و لباس، سينماي ملي را سينمايي ميداند كه دربرگيرنده آثاري باشد كه سعي بر اشاعه فرهنگ و آداب ايراني دارند. ميرفخرايي با بيان اينكه سينماي ملي را نميتوان و نبايد از فرهنگ اسلامي جدا دانست، ميگويد: اين دو واژه طي سه دهه گذشته پيوندي مبارك و جدانشدني با هم برقرار كردهاند. اين طراح صحنه و لباس افزود: نمود بارز سينماي ملي را ميتوان در آثار زنده ياد علي حاتمي جستوجو كرد، زيرا در آثار اين هنرمند به وضوح ميتوان ارزشهاي والاي ملي را مشاهده كرد. مرحوم حاتمي از جمله فيلمسازاني است كه در آثار خود تصاويري جذاب و ماندگار از فرهنگ ايراني و اسلامي ارائه كرده است. علاوه بر سينماگران كه با خلق آثارشان احياگر سينماي ملي خواهند بود، مسئولان و مديران فرهنگي نيز ميتوانند با سياستهاي خود رشد چنين سينمايي را زودتر محقق كنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]
صفحات پیشنهادی
ثبت هويت ايراني
ثبت هويت ايراني-ثبت هويت ايراني«سينماي ملي» از كجا وارد ادبيات سينمايي ما شد؟ ماجرا به سالهاي دور بازميگردد ولي همهگير شدن آن مربوط به همين سالهاي اخير است.
ثبت هويت ايراني-ثبت هويت ايراني«سينماي ملي» از كجا وارد ادبيات سينمايي ما شد؟ ماجرا به سالهاي دور بازميگردد ولي همهگير شدن آن مربوط به همين سالهاي اخير است.
ثبت احوال ثبت هويت ايرانيان است
استاندار كرمان: ثبت احوال پاسدار حريم مرزهاي تابعيت و هويت است. ... ماه يادآور نخستين ثبت رسمي و قانوني ولادت در ايران به عنوان سرچشمه احراز هويت ايرانيان و مشخص ...
استاندار كرمان: ثبت احوال پاسدار حريم مرزهاي تابعيت و هويت است. ... ماه يادآور نخستين ثبت رسمي و قانوني ولادت در ايران به عنوان سرچشمه احراز هويت ايرانيان و مشخص ...
براي ثبت جهاني و پيشگيري از «هويت دزدي» 200 شخصيت ...
13 جولای 2008 – براي ثبت جهاني و پيشگيري از «هويت دزدي» 200 شخصيت ايراني به يونسكو معرفي ميشوند-براي ثبت جهاني و پيشگيري از «هويت دزدي» 200 ...
13 جولای 2008 – براي ثبت جهاني و پيشگيري از «هويت دزدي» 200 شخصيت ايراني به يونسكو معرفي ميشوند-براي ثبت جهاني و پيشگيري از «هويت دزدي» 200 ...
بمب گوگلی برای دفاع از هویت ایرانی مولانا
17 دسامبر 2007 – بمب گوگلی برای دفاع از هویت ایرانی مولانا-raya17th December 2007, 10:56 PMبمب گوگلی برای دفاع از هویت ايراني مولاناکاربران ثبت نام کرده ...
17 دسامبر 2007 – بمب گوگلی برای دفاع از هویت ایرانی مولانا-raya17th December 2007, 10:56 PMبمب گوگلی برای دفاع از هویت ايراني مولاناکاربران ثبت نام کرده ...
مدير كل ثبت احوال لرستان :ثبت احوال پاسدار مرزهاي هويتي ...
خبرگزاري دانشجويان ايران - منطقه لرستانمدير كل ثبت احوال لرستان در جلسه شوراي اداري ثبت احوال گفت : ثبت احوال پاسدار مرزهاي هويتي افراد جامعه است . به گزارش ...
خبرگزاري دانشجويان ايران - منطقه لرستانمدير كل ثبت احوال لرستان در جلسه شوراي اداري ثبت احوال گفت : ثبت احوال پاسدار مرزهاي هويتي افراد جامعه است . به گزارش ...
بخشدار مركزي آق قلا: ثبت احوال ، مرزبان هويت ايرانيان است
بخشدار مركزي آق قلا: ثبت احوال ، مرزبان هويت ايرانيان است-طاهر قربان دليجه روز چهارشنبه در همايش ... اين بخش ضمن گراميداشت هفته ثبت احوال اظهار داشت: اولويت امروز ثبت احوال، ثبت وقايع حياتي (آمار ولادت ... البرادعي:مدرکی علیه ایران پیدا نکردیم ...
بخشدار مركزي آق قلا: ثبت احوال ، مرزبان هويت ايرانيان است-طاهر قربان دليجه روز چهارشنبه در همايش ... اين بخش ضمن گراميداشت هفته ثبت احوال اظهار داشت: اولويت امروز ثبت احوال، ثبت وقايع حياتي (آمار ولادت ... البرادعي:مدرکی علیه ایران پیدا نکردیم ...
از ورقه هویت تا شناسنامه های الکترونیک
از ورقه هویت تا شناسنامه های الکترونیک-دقیقا 90 سال پیش ، در چنین روزی اولین شناسنامه ایرانی به نام خانم فاطمه ایرانی صادر شد تا امروز، سازمان ثبت احوال تولد 90 ...
از ورقه هویت تا شناسنامه های الکترونیک-دقیقا 90 سال پیش ، در چنین روزی اولین شناسنامه ایرانی به نام خانم فاطمه ایرانی صادر شد تا امروز، سازمان ثبت احوال تولد 90 ...
زنگ ثبت احوال در مدارس استان گلستان نواخته شد
عيسي پايين محلي افزود: هر انساني از بدو تولد نياز به هويت دارد و هويت ايراني و اسلامي ما در گرو مشخصات سجلي بوده كه توسط ثبت احوال صادر مي گردد و در زماني كه ...
عيسي پايين محلي افزود: هر انساني از بدو تولد نياز به هويت دارد و هويت ايراني و اسلامي ما در گرو مشخصات سجلي بوده كه توسط ثبت احوال صادر مي گردد و در زماني كه ...
زمانی در دنیا تاثیرگذاریم که به هویت ایرانی بها دهیم
زمانی در دنیا تاثیرگذاریم که به هویت ایرانی بها دهیم-زماني در دنيا تاثيرگذاريم که ... زماني در دنيا تاثيرگذاريم که به هويت ايراني بها دهيم ثبت نام مير حسين موسوي ...
زمانی در دنیا تاثیرگذاریم که به هویت ایرانی بها دهیم-زماني در دنيا تاثيرگذاريم که ... زماني در دنيا تاثيرگذاريم که به هويت ايراني بها دهيم ثبت نام مير حسين موسوي ...
9/98درصد ولادتها در بندرترکمن در مهلت قانوني ثبت مي شود
وي با اشاره به اهميت اسناد سجلي و شناسنامه براي احراز هويت شهروندان ايراني يادآور شد بحث وفات مقوله مهم و انکارناپذير براي سازمان ثبت احوال است چرا که در صورت عدم ...
وي با اشاره به اهميت اسناد سجلي و شناسنامه براي احراز هويت شهروندان ايراني يادآور شد بحث وفات مقوله مهم و انکارناپذير براي سازمان ثبت احوال است چرا که در صورت عدم ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها