مرتضی نبوی در گفت و گو با خبرآنلاین: اظهارات احمدی نژاد در سازمان ملل احیای گفتمان انقلاب و امام بود

واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - سفر اخیر محمود احمدی نژاد رییس جمهور کشورمان به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل دارای حواشی بسیار بود. این سفر و اظهارات رییس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل حمایت ها و انتقادات بسیاری را در پی داشت. یاسرفاتحی: برخی که با اینگونه سفرهای دیپلماتیک رییس جمهور موافق نبوده و آن را صرفا تبلیغاتی می دانند؛ دکترصادق ریبا کلام در این زمینه خواهان یک نظرخواهی و بررسی استقبال ملت ها از اظهارات احمدی نژاد شد و حتی معتقد است که مجلس شورای اسلامی باید از رییس جمهور به خاطر این مواضع بازخواست کند. اما دسته دوم که عموما حامیان رییس جمهور هستند این سفر را دارای دستاورهای بسیار و در راستای منافع ملی ما می دانند. مهندس سیدمرتضی نبوی مدیرمسئول روزنامه رسالت و قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین از جمله چهره های حامی رییس جمهور است که معتقد است موضع گیری های وی در سازمان ملل در راستای گفتمان انقلاب و امام بود. گفت و گو مرتضی نبوی با خبرآنلاین را در ادامه بخوانید: در خصوص سفر اخیر آقای احمدی نژاد به نیویورک و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و سخنرانی در این مجمع مباحث مختلفی راجع به منافع ملی شکل گرفته است. گاهی اوقات مطرح می شود این اظهارات هیج منفتی برای ما به همراه نداشته است. به نظر شما آیا اظهارات وی در راستای منافع ملی کشور ما بود یا خیر؟برداشت و قضاوت من در مجموع این است که موضع گیری های آقای رییس جمهور در سازمان ملل در جهت مواضع انقلاب و نظام بوده و در همان راستا ارزیابی می شود. در حقیقت اظهارات ایشان به نوعی تبیین گفتمان انقلاب اسلامی یا تبیین مواضع جمهوری اسلامی درباره مسایل جهانی است؛ مسایلی که زنده اند و امروز در سطح روابط بین الملل بسیار تاثیرگذار هستند. بنابراین با این بیان، سفر و اظهارات آقای احمدی نژاد در راستای منافع ملی کشور بود. با توجه به تعاریفی که برای منافع ملی ارایه می شود، به طور عام هنگامی که موضع گیری در جهت مواضع نظام و گفتمان انقلاب باشد در بر دارنده منافع ملی نیز است. باید در نظر بگیریم که یکی از ابعاد مهم منافع ملی جنبه انقلابی و اسلامی بودن نظام ما است. یعنی آنچه که باعث شده وحدت ملی ما حفظ شده و منافع کشور تامین شود، تکیه بر فرهنگ اسلام ناب محمدی است. این آن چیزی است که توانست امنیت ملی ما را نیز حفظ کند. اگر به فراز و نشیب های تاریخ ایران نیز بنگریم خواهیم دید برای حفظ تمامیت ارضی کشور و حفظ وحدت ملی و مصون نگه داشتن کشور از تعرضات بیگانگان، این گفتمان انقلابی و اسلامی بسیار موثر بود. همین گفتمان بود که به طور واقعی استقلال، آزادی و مردم سالاری را برای ما به ارمغان آورد. چگونه به این نتیجه می رسیم که اظهارات آقای احمدی نژاد در سازمان ملل در راستای گفتمان انقلاب اسلامی بود؟هنگامی که انقلاب اسلامی در ایران به ثمر رسید و جمهوری اسلامی ایران تاسیس شد حرف های جدیدی برای بشریت داشت. یعنی این انقلاب هم بعد داخلی داشت و هم بعد منطقه ای و جهانی. این انقلاب و رهبری آن، حضرت امام (ره) هم شرایط حاکم بر داخل کشور را قبول نداشتند و شعار استقلال و آزادی در مقابل وابستگی و دیکتاتوری حاکم را مطرح کرد و هم شرایط حاکم بر جهان را قبول نداشت. مهم ترین دستاورد انقلاب در بعد داخلی استقلال و آزادی و مردم سالاری و حاکمیت دمکراسی اسلامی در کشور بود. انقلاب در منطقه نیز پیام های روشنی داشت. رژیم صهیونیستی را یک رژیم مجعول، غیرمردمی و نژاد پرست می دانست و این که فلسفه وجودی اش این است که منافع کشورهای منطقه و اسلامی به غارت رود. بنابراین یکی از اهداف مهم انقلاب در جهان این بود که باید این بساط ظالمانه که به بهانه وجود این رژیم جعلی و غارت مهم ترین منابع این منطقه که انرژی است، برپا شده و مخالف پیشرفت کشورهای اسلامی و منطقه است، برچیده شود. در سطح جهانی نیز روابط ظالمانه حاکم در شرایط دو قطبی را قبول نداشت. این مسایل در پیام ها و بیان حضرت امام بسیار روشن است. معنی پیام نه شرقی، نه غربی که مطرح شد همین بود. یعنی زمانی که دنیا را بین قطب شرق و غرب تقسیم کرده بودند و در حقیقت پیروز های جنگ جهانی دوم آمده و دنیا را بین خود تقسیم کرده و شرایطی را بر روابط بین الملل حاکم کردند که عادلانه نبود، امام این شعار را مطرح و همواره تاکید کرد که ساختار سازمان ملل و شورای امنیت با وجود حق وتو برای برخی قدرت ها عادلانه نبوده و در جهت تامین منافع برخی قدرت های پیروز جنگ جهانی اول و دوم است که یک سری روابط ظالمانه را بر برخی کشورها تحمیل کرده است. این ها پیام های اصلی حضرت امام(ره) و انقلاب ما بود که هم جنبه داخلی داشت و هم جنبه منطقه ای و جهانی. اکنون که به اظهارات رییس جمهور در سازمان ملل نگاه می کنیم خواهیم دید دقیقا آقای احمدی نژاد در این جهت عمل می کند. یعنی یک پیشنهادش این بود که باید ساختار سازمان ملل تغییر کند و یا راجع به حق وتو اعتراض کرد. از یک سو امروز همه مردم و بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان تاکید دارند که شورای امنیت دیگر شورای امنیت نیست، بلکه شورایی است که قصد دارد امنیت را صرفا برای چند قدرت برقرار کند. بسیاری تاکید دارند روابطی که حاکم است عادلانه نبوده بلکه در راستای قدرت هایی است که حق وتو دارند. در خصوص حادثه یازدهم سپتامبر که آقای احمدی نژاد در سازمان ملل مطرح کردند باید به این نکته اشاره کرد که این حادثه بعد از فروپاشی نظام دو قطبی و به اصطلاح سر در آوردن آمریکا که خود را برقرار کننده نظم جهانی می دید مجوزی شد برای تصرف و اشغال دو کشور در همسایگی ما؛ یکی افغانستان در شرق ما و یکی عراق در غرب ما. بنابراین تبیین این مسئله از سوی رییس جمهور در جهت مواضع امام، رهبری ، سیاست خارجی و نگاه ما به روابط بین الملل بود. کاربرد و استفاده از گفتمان انقلاب شامل چه ملاحظاتی است؟ در حقیقت حضرت امام(ره) رهبری کبیر انقلاب و معمار این نظام هستند. در مواضع کلی این گفتمان که حضرت امام(ره) مطرح کردند زنده و پویا است. با تبیینی که من داشتم گفتمان آقای احمدی نژاد در مسیر بازتعریف گفتمان حضرت امام(ره) و ادامه سیر حرکتی بود که ایشان به وجود آوردند. این مسیر به مقصد نرسیده است. از جایی شروع شده و در داخل کشور نفی استبداد و وابستگی و به وجود آوردن استقلال، آزادی و تشکیل یک حکومت مردم سالاری دینی را به دنبال داشت. در سطح منطقه نیز قصد داشت دیگر اسراییل عنوان یک ابزار برای تسلط جهان سرمایه داری در منطقه نباشد و اعلام کرد که این روابط و ظلم هایی که بر ملت مظلوم فلسطین می رود، قبول ندارد. بنابراین کاربرد گفتمان امام(ره) و انقلاب از سوی رییس جمهور نه سوء استفاده است و نه استفاده ابزاری. بلکه در جهت همان اهداف و ادبیات آمده است. به عقیده شما آیا رییس جمهور توانست با بکارگیری گفتمان انقلاب و امام در سازمان ملل منافع ملی ما را تامین کند؟من اشاره ای به مولفه های اصلی منافع ملی داشتم. عواملی که باعث می شود استقلال، امنیت و ... ما حفظ شود تا بتوانیم در مسیر پیشرفت کشور حرکت کرده و با عواملی که به عنوان مانع در این مسیر قرار دارند برخورد کنیم، مولفه های منافع ملی هستند. یکی از ابعاد مهم کار آقای رییس جمهور همان استفاده از بعد بسیار برجسته انقلاب اسلامی یعنی دیپلماسی عمومی است. اینکه بتواند منطق حق و عدل جمهوری اسلامی ایران را برای افکار عمومی جهان تبیین کند. البته اکثرا استفاده ایشان از ظرفیت سازمان ملل و روزهایی که در آن جا حضور داشت را فوق العاده ارزیابی کردند. ایشان توانست با افکار عمومی آمریکا و بسیاری از کشورها صحبت کرده و اعتراض ما نسبت به وضع موجود را به خوبی و با منطق بسیار قوی بیان کند و با بهترین نحو ممکن توانست وضع موجود را به چالش بکشد. پس شما هم عقیده دارید که اظهارات ایشان روی افکار عمومی جهان تاثیرگذار است؟حتما. این مسئله از دیدگاه یک رسانه مخفی نیست. بالاخره حتی کسانی که رسانه های غربی را رصد می کردند به خوبی آثار آن را مشاهده کردند. برخی از رسانه ها مانند فاکس نیوز با استفاده از تجربیات چند سال گذشته توصیه کرده بودند که میدانی به آقای احمدی نژاد داده نشود ولی ایشان توانست نظرات را جلب کند. طبعا دیدگاه ایشان که در حقیقت دیدگاه های انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است توسط این رسانه ها برای مخاطبین دنیا منعکس شده و طبیعتا بسیاری از افکار عمومی در جریان این دیدگاه قرار گرفتند. اگر بخواهیم یک ارزیابی داشته باشیم می توانیم نه تنها به این حادثه بلکه به حوادثی که در چند سال اخیر افتاده نگاه کنیم. مثلا به جایگاه رییس جمهور خود بین ملت های منطقه و مردم دنیا و اینکه علاقه دارند دیدگاه وی را بشنوند نگاه کنیم. یا اینکه نظر اکثریت مردم منطقه در مورد رژیم آمریکا را با چند سال قبل مقایسه کنیم و ببینیم که آمریکا در گذشته چه جایگاهی داشته و الان دیدگاه مردم منطقه نسبت به دولت مردان این کشور و سیاست هایش چگونه است. حتی با چهره ای مانند اوباما که سرکار آورده شد تا چهره آمریکا در افکار عمومی بازسازی شود نتوانستند جلوی این تاثیرگذاری را بگیرند. هنگام سخنرانی آقای احمدی نژاد برخی رهبران دولت های غربی و آمریکا جلسه را ترک کردند. توجیه برخی حامیان دولت در این خصوص این است که مخاطب اظهارات رییس جمهور دولت ها نیستند و بحث جدایی ملت ها از دولت هایشان را مطرح می کنند. ارزیابی شما چیست؟ آیا می توان این نظریه را قبول کرد؟یکی از مظاهر جهانی شدن گسترش رسانه ها و حتی سایت های مختلف بیان می شود. این امر شرایطی فراهم آورده که تلاش های صاحبان این رسانه ها برای سانسور اخبار به جایی نمی رسد. این مسئله را به طور شگفت انگیز در مقاومت 22 روزه در جنوب لبنان شاهد بودیم. یعنی علی رغم اینکه خبرها از سوی عمده این رسانه ها سانسور شد ولی درزهایی که در شبکه ها و سایت های مختلف به وجود آمد باعث شد در سطح عموم کشورهای جهان تظاهرات های بعضا گسترده را شاهد باشیم. چطور می توان ملت ها را از دولت ها جدا کرد؟ مگر دولت ها منتخب ملت ها نیستند؟این مسئله بحث های مفصلی را می طلبد. به طور مشخص اگر مثالی زده و آمریکا را در نظر بگیریم باید بگوییم بالاخره افکار عمومی تغییر پیدا می کند. آقای اوباما شعارهایی می دهد که تصور مردم را تغییر داده و ملت آمریکا فکر می کنند قرار است تغییرات جدی در سیاست های این کشور ایجاد شود و دیگر دولت آمریکا مالیاتی که از ملتش می گیرد را صرف حفظ رژیم صهیونیستی نخواهد کرد ولی بعد از اینکه دیدند تغییری در سیاست ها ایجاد نشده است به سیاست های دولت جدید معترض شدند. بنابراین افکار عمومی تغییر پیدا می کند. ضمن اینکه نظام آمریکا به گونه ای است که قدرت بین دو الیت یعنی جمهوری خواهان و دمکرات ها جابجا می شود و مردم آمریکا گزینه های غیر از این دو ندارند. ساختار سیاست در آمریکا اجازه نمی دهد شخصیتی مستقل از این احزاب رای بیاورد. نظام سرمایه داری در آنجا این اقتضا را دارد. بنابراین افکار عمومی نسبت به دولت ها تغییر پیدا کرده و موافق یا مخالف می شود. از کسانی که در آمریکا بوده و در آنجا زندگی کردند شنیدم اکثریت مردم آمریکا از رژیم صهیونیستی متنفراند. قضاوت شان این است که دولت آمریکا از آن ها مالیات می گیرد تا خرج حفظ رژیم صهیونیستی کند. به هر حال منافع دولت مردان آمریکا اقتضا می کند با هر ابزاری این رژیم را سرپا نگه دارد. به هر حال ما نمی توانیم از نظر دور نگه داریم که جایگاه امروز دیپلماسی عمومی به خاطر تاثیرگذاری افکار عمومی و حتی مستقل از دولت های شان است. امروز دولت ها به خاطر افکار عمومی نمی توانند بسیاری از اقدامات را انجام دهند. با توجه به مسایلی که آقای احمدی نژاد در سخنرانی اش در سازمان ملل مطرح کرد عنوان می شود که ایشان سعی داشت توپ را در زمین حریف بیاندازد. آیا رییس جمهور در این مسئله موفق بود؟اگر بخواهم این تعبیر را به کار ببرم باید بگوییم که آقای رییس جمهور کاملا موفق بود. زیرا آمریکا منطقی از یازدهم سپتامبر ارایه داده بود که به بهانه آن چند کشور را اشغال کند و این روند را نیز ادامه می دهد و به تبع آن و به تعبیر آقای احمدی نژاد صدها هزار کشتار انجام داده، منابع زیادی را نابود کرده و مردم بسیاری را در افغانستان و عراق به خاک سیاه نشانده است. اینکه ما نسبت به این مسئله علامت سوال ایجاد کرده و بگوییم شما منطقی از این مسئله ساختید و به کسی نیز حق سوال در رابطه با آن نمی دهید و عنوان کنیم که کجای این منطق و بهانه حکم می کند که در شرایط امروز دست به یک استعمار فرانو زده و کشورهای دیگر را به اشغال نظامی در بیاورید، موفق آمیز بود. شما از اینکه اظهارات آقای احمدی نژاد به خصوص مسئله ای که راجع به حادثه یازدهم سپتامبر مطرح کرد چه تاثیری در حرکات و رفتار آینده کشورهای غربی و آمریکایی در خصوص ایران خواهد داشت چه پیش بینی دارید؟ پیش بینی شما از واکنش آینده این کشورها نسبت به ایران چیست؟این کشورهای یک سری عکس العمل های عجولانه ای از خود نشان داد و اوباما سریعا آمد و با یک رسانه فارسی زبان مصاحبه کرد ولی یک بار دیگر نشان دادند که منطق شان زور، فشار و تهدید است. دیگر دروغ بودن اینکه می گویند ما برای استقرار دمکراسی به عراق لشکرکشی کردیم بر همه عریان شده است. همان طور که چون انتظار داشتند حضور برزیل و ترکیه در پرونده هسته ای ما شکست می خورد سریعا بعد از صدور بیانه تهران قطع نامه دیگری علیه ما صادر کردند. با توجه به اینکه ما در آستانه گفت و گو با 1+5 و گروه وین هستیم این اظهارات چه دستاوردی برای پرونده هسته ای ما خواهد داشت؟خوب شد شما به این مسئله بازگشتید. مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان اخیر یک سخنرانی کلیدی داشتند. ایشان گفتند اختلافات ما با آمریکا مبنایی است. یعنی آن ها موجودیت ما را قبول ندارند و ما نیز موجودیت سلطه و تجاوز گر آنان را قبول نداریم. به عبارت دیگر آن ها تبیینی که ما از جمهوری اسلامی ایران داریم قبول ندارند و می خواهند کشوری نباشد که بگوید من این وضع غیرعادلانه حاکم بر روابط بین الملل را قبول ندارم. می خواهند کشوری نباشد تا مقابل تجاوز آمریکا به عراق و افغانستان اعتراض داشته باشد. شاهد بودیم که طی سی و یک سال بعد از پیروزی انقلاب دستور کار دولت آمریکا برای ما یا براندازی نرم بوده یا براندازی سخت. بنابراین این مسئله واقعیتی است که آقای احمدی نژاد بیان کرده است. وی تاکید کرد که باید به حقوق ملت ها احترام گذاشت. باید روابط بین کشورها برابر باشد نه تحت سلطه و ... اینکه در جهان برخی کشورها سلطه گر بوده و برخی دیگر سلطه پذیر باشند ما قبول نداریم. لکن آمریکایی ها می خواهند این منطق را حفظ کرده و استمرار ببخشند. بنابراین اختلافات ما مبنایی است. ما با همان تبیینی که رهبری داشتند و استقامت و مقاومت سی و یک ساله جلو آمده، رشد کرده و حرف و منطق ما طرفدار زیادی بین بسیاری ملت ها و حتی برخی دولت ها پیدا کرده است. دیگر آمریکا موقعیت سابق را نداشته بلکه روز به روز در حال نزول است. دیگر این طور نیست که آمریکا اراده کرده و حرفی بزند، بعد آن را تحقق ببخشد. در نتیجه بین ما و آمریکا نوعی رویارویی وجود دارد که نباید آن را کوتاه مدت دید، بلکه باید زیربنایی دید. در دیپلماسی امروز مقاومت و استقامت ما خود یک منطق است و به تدریج دارد برای ما پیروزی به ارمغان می آورد. این منطق به مردم مسلمان ترکیه یاد داده است که چگونه از دل یک نظام لائیک حقوق و مواضع خود را احیا کند. به مردم عراق یاد داده است که از دل اشغال چگونه یک جمهوری اسلامی ایجاد کنند و ... حتی امروز ما طرفداران پر و پاقرص و همراهان خوبی در آمریکای لاتین یعنی در همسایگی آمریکا داریم. به هر حال ما اعلام کردیم با این کشور که مشکل مبنایی به آن داریم گفت و گو می کنیم. یکی از افرادی که به اظهارات اخیر آقای احمدی نژاد در سازمان ملل واکنش نشان داد خانم اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود که قرار است به زودی با مقامات کشور ما وارد مذاکره کند. این دست اظهارنظرها از سوی رییس جمهور ما چه تاثیری بر گفت وگوهایی که ممکن است در آینده شکل بگیرد خواهد داشت؟البته ما دلبسته این گفت و گو ها نیستم. تجربه به ما نشان داده است بر اساس همان اختلافات مبنایی که داریم ما راه خود را پیش می بریم. در عین حال به طور واقعی نشان دادیم که اهل گفت و گو هستیم چون دارای منطق ایم. منطقی که فطرت سالم انسان ها آن را می پذیرد. زمانی ممکن بود بگوییم ما اهل گفت وگو نیستیم که آن ها می گفتند لابد ما منطقی نداریم تا گفت و گو کنیم ولی امروز اگر آقای احمدی نژاد می گوید ما اهل گفت وگو هستیم، منظورش گفت وگو از موضع برابر و عادلانه است نه اینکه اگر حرف های آمریکایی ها را پذیرفتیم به مذاکره کننده خوب تبدیل شویم. آمریکایی ها این را می خواهند. تا کنون مذاکرات 1+5 این روند را دنبال می کردند. تا کنون تاکید داشتند که از حق فعالیت صلح آمیز هسته ای دست برداریم. ما ابایی از گفت وگو نداریم. اما گفت و گویی که از طریق گفت و گو به نتیجه برسیم نه اینکه پیش از آن نتیجه مشخص باشد. این چه منطقی است؟! به نظر من رسوایی این منطق خیلی خوب طی چند سال اخیر توسط آقای احمدی نژاد روشن شده است. به هر حال توفیق هایی که ما داشتیم کم نیست. چند سال پیش نیز آقای احمدی نژاد برای شرکت در اجلاس منع سلاح هسته ای در آمریکا رفت. ایشان به صورت غیرمنتظره به صورت شخص اول وارد جلسه شده است که از آن جا این مسئله در فکر آمریکا گنجانده شد که باید اسراییل نیز تحت بررسی قرار گیرد. این طور که اخیرا آقای سلطانیه خبر داد این مسئله در قطع نامه ها گنجانده شد که باید فعالیت هسته ای اسراییل نیز تحت نظارت و بررسی قرار بگیرد. یعنی شما گمان می کنید تحت تاثیر اظهارات و سخنرانی آقای احمدی نژاد بود؟بالاخره پیگیری های آقای احمدی نژاد عملا چنین نتیجه هایی نیز داشته است. سوال آخر من در خصوص یکی از گفت و گوهای آقای رییس جمهور است. ایشان در مصاحبه با لری کینگ در پاسخ به سوال وی بر کدورت های داخلی مثلا با رییس مجمع تشخیص مصحلت نظام صحه گذاشت. آیا این برخورد صحیح بود؟ما الان در مقام قضاوت نیستیم که اختلاف دیدگاه، یا اختلافات شدید و یا حتی مخاصمه بین آقای احمدی نژاد و هاشمی را تبیین کنیم. در زمانی که رییس جمهور آنجا حضور دارد به هر حال برخی موضع گیری های داخلی از سوی رسانه ها مورد سوال از ایشان قرار می گیرد. مثلا در مورد تحریم ها زمانی میگوییم هیچ تاثیری ندارد ولی بالاخره می فهمیم که تاثیر خواهد داشت و تهدیدی است و می گوییم مثل چند سال گذشته یاد گرفتیم که تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم. ولی زمانی طوری موضع می گیریم که نسبت به تهدیدی خیلی نگران هستیم که به نظر من باید در موضع گیری های این شکلی یک سری دقت ها را داشته باشیم. می توانیم بگوییم این تحریم ها یک مرحله جدید از تهدیدها است ولی ما آن را به فرصت تبدیل می کنیم.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]

[مشاهده در: www.khabaronline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]