واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پاسخی به بی شرمانه ترین درخواست کشورهای عربی از ایران مازیار آقازاده عصر ایران - بر مبنای اخبار منتشره از نشست كميته عربستانی سرپرستي، نظارت و هماهنگي فدراسيون همبستگي كشورهاي اسلامي (ISSF)،با مسئولان سازمان تربیت بدنی در تهران، مسئولان کمیته عربستانی که برای هماهنگی درباره نحوه میزبانی کشورمان در دومین دوره بازی های کشورهای اسلامی است، شروطی گذاشته اند که یکی از آنها قید نشدن نام تاریخی " خلیج فارس" در بیلبوردها و بروشورها و مدال های این بازی ها است. گویا آنها گفته اند که اگر ایران در بروشورها و مدال ها و سایر اقلام این دوره از مسابقات ننویسد خلیج ع.ر.ب.ی ، همه کشورهای عربی مسابقات را تحریم خواهند کرد!در صورت صحت این خبر ، ذکر نکاتی لازم است که برخی از آنها خطاب به مسئولان کشورمان و برخی دیگر خطاب به کشورهای فرومایه ای است که این خواسته رذیلانه را مطرح ساخته اند: 1- نخستین پرسش از کشورهای عربی مطرح کننده نام مجعول برای این آبراه بین المللی این است که تاریخ،حقوق بین الملل، سازمان ملل متحد و عرف بین المللی تا کنون نام این آبراه را چه می داند؟ پاسخ به این پرسش تنها دو کلمه است :خلیج فارس یا خلیج ع. ر. ب. ی. اگر نام رسمی این آبراه در منابع ذکر شده خلیج ع. ر. ب. ی است که ما بحثی نداریم و اگر این موضوع صحت داشته باشد ما از همسایگان عرب خود عذر خواهی خواهیم کرد که بیش از 2500 سال این نام را جعل کرده و نام دیگری روی آن گذاشته ایم .ما حتی به جای تاریخ نگاران یونان باستان ،چین ،روم و... هم عذر خواهی خواهیم کرد که در کتاب ها و نقشه های خود نام این خلیج را سهوا یا عمدا جعل کرده و خلیج فارس قید کرده اند! اما اگر پاسخ سوال ، "خلیج فارس" باشد، آن وقت چه ؟ در این صورت کشورهای همسایه ما در کرانه های جنوبی خلیج فارس چه جوابی برای ما دارند؟ آیا این اقدام آنها یک تجاوز آشکار به هویت ملی و تاریخی منطقه نیست؟ و اگر هست اعراب همسایه ما انتظارشان از ما چیست ؟ یعنی اگر خود آنها جای ما بودند در مقابل تجاوز به هویت تاریخی و ملی شان ( که البته اگر داشته باشند) چه کار می کردند؟ 2- نکته ای دیگر که عموما از نظر گاه ها پنهان می ماند این است که اعراب همسایه کرانه های جنوبی خلیج فارس به دلیل آنکه هنوز بحث ملیت آنها بر مبنای قومیت شان است، احساس ملی را درک نکرده اند . به بیان دیگر اعراب کرانه های جنوبی هنوز احساس یک کشور بودن ندارند و همبستگی های ناشی از این احساس در میان آنها نیست.آنها هنوز بر محور هویت قومی و قبیله ای خود حرکت می کنند.کسانی که با مباحث مربوط به ملیت و تکوین تاریخی فرایند آن آشنا هستند به خوبی می توانند فرق بین هویت ملی را با هویت قومی یا قبیله ای بفهمند.بنابراین از این جنبه می توان حق را به اعراب کرانه های جنوبی داد چرا که آنها هنوز" هم سطح ما " به هویت ملی نرسیده اند .بنابراین نمی توانند احساس کنند که نام های تاریخی مهم برای یک "ملت" یعنی چه؟ 3- نکته دیگری که همسایه های جنوبی باید به آن توجه کنند ، این است که جمهوری اسلامی ایران در 30 سال گذشته و در تعامل با کشورهای همسایه کرانه جنوبی خلیج فارس (به طور خاص )و کشورهای جهان اسلام (به طور عام) ، هویت ملی خود را برجسته نکرده و بیشتر تلاش کرده است بر هویت مشترک اسلامی تکیه کند.این امر بسیار واضح تر از آن است که نیاز به ادله داشته باشد، اما یکی از جلوه های مهم این از خود گذشتگی، سیاست ایران در قبال اسراییل و فلسطین بوده است به طوری که امروزه کار را به جایی رسانده که اعراب با دشمن خونین خود اسراییل علیه ایران همداستان شده اند و این از طنزهای تاریخ است که در حالی که جمهوری اسلامی ایران این همه فشار جهانی را به خاطر دفاع از آرمان مردم فلسطین به جان خریده و می خرد کشورهای عربی که در نگاه اول موضوع فلسطین به دلیل قرابت های نژادی،زبانی و مذهبی به آنها نزدیک تر است ،رو به سوی اسراییل برگردانده و علیه ایران با اسراییل تشریک مساعی و چاره جویی می کنند.(بگذریم از این بحث که بخشی از دلایل رسیدن وضعیت به این نقطه سیاست های بعضا اشتباهی بوده است که از سوی خود ما اعمال شده است).بنابراین و در مقابل در پیش گرفتن چنین رویکردی حد اقل انتظار ما از همسایگان کرانه جنوبی خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی این است که اگر باری از دوش ما بر نمی دارند ؛لااقل به صورت ما چنگ نکشند. 4- همه می دانیم که استفاده از این نام مجعول و" من در آوردی " ابتدا در دهه 1960 و از سوی " جمال عبد الناصر" رهبراسبق " پر گو و کم آگاه " مصر بر زبان رانده شد و دلیل آن مشکلی بود که با شاه سابق ایران داشت .از آنجا که شاه ایران در سیاست منطقه ای خود به اسراییل تمایل داشت و روابط نزدیکی با تل آویو برقرار کرده بود، عبدالناصر برای تسویه حساب با شاه و برانگیختن " لج " او نام خلیج ع .ر .ب. ی را جعل کرد تا پاسخی به سیاست های منطقه ای شاه بدهد.اما نکته در این جاست که اعراب کرانه های جنوبی خلیج فارس که برخی از آنها تازه 10 سال بعد از دعوای شاه و عبد الناصر از صحاری خشک سر بر آورده و نام کشور بر روی خود گذاشته اند، این عنوان را حتی پس از انقلاب اسلامی نیز که سیاست منطقه ای ایران چرخشی 180 درجه ای داشت همچون " کوری که در تاریکی به یک عصا در می آویزد " رها نمی کنند و وقاحت و رذالت را به جایی رسانده اند که در پایتخت کشور ما و چشم در چشم مسئولان ما دستور می دهند که " شما هم باید از نام جعلی استفاده کنید" !مقایسه کاربرد نام مجعول در دوران شاه سابق و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی موید این نکته است که به کار بردن نام مجعول برای خلیج فارس نه پاسخی به سیاست های منطقه ای، بلکه دلیلی دیگر دارد و آن دلیل در واقع عقده گشایی تاریخی و هویتی در برابر کشوری است که اگر نبود شاید امروزه کشوری چون امارات یکی از استان های ماوراء بحار پرتغال می بود.بنابراین به کار بردن نام مجعول در واقع علیه موجودیت ایرانی ما است و دلیلی دیگر در پشت آن نمی تواند باشد. 5- و نکته پایانی به مسئولان ورزش کشورمان اینکه اگر موضوع منتشره درباره درخواست گستاخانه مسئولان ورزشی کشورهای عربی همسایه از ایران صحت داشته باشد، حتی اگر بازی های ورزشی کشورهای اسلامی لغو شود و یا حتی با دیگر کشورهای همسایه مان در آسیای مرکزی،قفقاز، آسیای جنوبی و...تورنمنت مشترک برگزار کنیم (که قرابت تاریخی با ما دارند) حتی نباید لحظه ای در لغو این بازی ها به خودمان تردید راه دهیم.به نظر می رسد زمان آن رسیده است که در روابط خود با کشورهای عربی تجدید نظر جدی کنیم؛ سران عرب بارها و بارها ثابت کرده اند شایسته آن نیستند در تعاملات مان ، آنها را به عنوان مسلمان، مورد توجه ویژه قرار دهیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]