واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خواستگار سمج خودزني كرد چند روز بعد، بار ديگر دختر جوان را در خيابان ديدم و شروع به صحبت كردم و در خصوص علاقهام به وي گفتم كه او توجهي به حرفهايم نكرد و خواست مزاحمش نشوم. جوان مزاحم براي اين كه دختري را مجبور به ازدواج كند ، در محل سكونت دختر جوان با قمه خودزني كرد. به گزارش «جامجم»، شامگاه 4 ارديبهشت امسال، مردي به اداره آگاهي تهران رفت و از جواني كه براي دختر دانشجويش مزاحمت ايجاد ميكرد ، شكايت كرد. مرد شاكي در اظهاراتش به پليس گفت: چند هفته پيش، هنگام بازگشت دخترم از دانشگاه به منزل، مرد جواني با سد كردن راه وي، به او پيشنهاد دوستي خياباني داد كه فرزندم پس از مشاجره با وي، هراسان آن محل را ترك كرد. هفته بعد، چند بار همان مرد براي وي ايجاد مزاحمت كرد. مرد جوان طي مزاحمتهاي متعدد خود، ادعا كرد كه به دخترم علاقهمند شده و قصد ازدواج با وي را دارد و از فرزندم خواست، اجازه دهد به خواستگارياش بيايد كه دخترم پس از شنيدن گفتههاي مرد مزاحم، با او مشاجره و تهديدش كرد كه اگر بيش از اين، براي وي ايجاد مزاحمت كند، عليه وي شكايت خواهد كرد. مرد شاكي ادامه داد: اما اين حرفها هم در مرد مزاحم اثر نكرد و او سايه به سايه دخترم را تعقيب كرد تا سرانجام موفق به يافتن منزلمان در غرب تهران شد و يك ساعت قبل، قمه به دست وارد مجتمع مسكونيمان شد و فرياد زد اگر مقدمات ازدواج وي با دخترم فراهم نشود، خودكشي خواهد كرد. وي افزود: ابتدا به حرفهاي او توجهي نكرديم و يكي از ساكنان مجتمع براي بيرون كردن مرد مزاحم با مركز فوريتهاي پليسي 110 تماس گرفت تا وي را دستگير كنند، اما قبل از حضور ماموران، مرد مزاحم تهديدهايش را عملي كرد و با قمه اقدام به خودزني كرد و به بيمارستان منتقل شد. با تشكيل پرونده در مركز پليس، مرد مجروح دستگير شد و روز گذشته، براي ادامه تحقيقات به شعبه ششم بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه 5 تهران منتقل شد و مورد بازجويي قرار گرفت. اعتراف به مزاحمت خياباني براي دختر جوان فرهاد متهم در اظهاراتش به بازپرس يونسي گفت: چندي پيش كه به منزل يكي از اقوامم در غرب تهران ميرفتم، متوجه اين دختر شدم كه از دانشگاه خارج شد. يك لحظه با مشاهده وي، به او علاقهمند شدم و با نزديك شدن به دختر جوان، قصد صحبت كردن داشتم كه خودرويي مقابل وي توقف كرد و دختر جوان پس از سوار شدن با آن، محل را ترك كرد. چند روز بعد، بار ديگر دختر جوان را در خيابان ديدم و شروع به صحبت كردم و در خصوص علاقهام به وي گفتم كه او توجهي به حرفهايم نكرد و خواست مزاحمش نشوم. متهم ادامه داد: از آن روز به بعد، سايه به سايه وي را تعقيب ميكردم تا اين كه موفق به يافتن خانه وي شدم و دو بار مقابل منزلش با سد كردن راه، تهديدش كردم كه بايد با من ازدواج كند و در غير اين صورت، او و خودم را به قتل ميرسانم و به همين دليل باحضور در محل سكونت وي اقدام به خودزني كردم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 623]