تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835253552
توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل اگر يک جمعبندي انجام بدهيم متوجه خواهيم شد که اسرائيل سالانه سه ميليارد دلار کمکهاي اقتصادي و نظامي از آمريکا دريافت ميکند. اين يعني اينکه آمريکا 500 دلار به هر شهروند اسرائيلي مي پردازد.
نيويورک - "استيون والت" استاد روابط بينالملل دانشگاه هاروارد مي گويد موجوديت اسرائيل فقط در صورتي حفظ خواهد شد که اين رژيم به اشغال سرزمين فلسطينيان پايان بدهد. اين استاد دانشگاه هارواد در مقاله اي با عنوان "آيا آمريکا ميتواند بر اسرائيل فشار وارد کند؟"، توصيه هايي به دولت جديد آمريکا دارد تا اين کشور را از دست اسرائيل و لابي هاي قدرتمند صهيونيستي آن تا حدود نجات دهد يا دستکم قدرت آنها را محدود سازد.وي در مقاله اي در نشريه فارين پاليسي آمريکا نوشته است: «بيل کلينتون، جرج بوش و حالا باراک اوباما، همه بطور علني اعلام کردند که آمريکا براي حل مساله فلسطين و اسرائيل به دنبال يک راهحل دوجانبه است. به عبارت ديگر، آمريکا از ايجاد يک کشور فلسطيني در کرانه باختري و غزه حمايت ميکند."اين استاد دانشگاه هاروارد افزوده است:بنيامين نتانياهو نخست وزير جديد اسرائيل با اين هدف مخالف است و اويگدور ليبرمن، وزير امور خارجه کابينه او گفته است که گمان نميکند اسرائيل به دليل تعهداتي که اخيرا در مورد اين مساله پيدا کرده است، محدود شده باشد.والت سپس افزود: بنابراين آمريکا مجبور خواهد شد به منظور پيشبرد منافع خود يک سياست بيطرف را در پيش بگيرد و بر هر دو طرف فشار وارد کند تا به توافق برسند. به جاي "روابط ويژه" فعلي که طي آن آمريکا حمايت بيدريغ و تقريبا بيقيد و شرط خود را نثار اسرائيل ميکند، آمريکا و اسرائيل ميتوانستند روابط عاديتري شبيه به رابطه آمريکا با ديگر کشورها (که انتقاد علني و فشار علني بر آنها گاها اتفاق ميافتد)، داشته باشند.در ادامه اين مطلب آمده است: "" در چنين شرايطي آمريکا ميتواند در حاليکه همچنان در قبال حفظ امنيت اسرائيل احساس مسئوليت ميکند، از نفوذ خود براي فشار وارد آوردن به اين رژيم استفاده کند تا يک راهحل دوجانبه حاصل شود.ظاهرا اين روش موفقيت بيشتري کسب ميکند. چند هفته پيش يک هيات دوحزبي متشکل از کارشناسان سرشناس سياست خارجي که توسط هنري زيگمن و برنت اشکوکرافت رهبري ميشد، گزارشي منتشر کرد که طي آن از دولت اوباما خواسته شده بود که «به منظور حل اختلاف اعراب و اسرائيل تلاشهاي مستمر، بموقع و مصمم خود را به کار بگيرد.»در اين گزارش آمده بود که لازمه موفقيت، «ترکيب تشويق، پاداش و فشار ... است». هفته گذشته نشريه اکونوميک خواست در صورتيکه نتانياهو با رسيدن به يک راهحل دوطرفه مخالفت کرد، آمريکا کمکهايش را به اسرائيل کاهش بدهد.نشريه بوستون گلوب نيز پيشنهاد مشابهي را ارائه داد و در اوائل همين هفته به اوباما توصيه کرد که به نتانياهو بگويد: «يا اقدامات لازم را براي ايجاد صلح به انجام برساند يا اينکه روابط ويژه اسرائيل را با آمريکا به خطر بيندازد.»چند روز پيش روزنامه هاآرتص گزارش داد که دولت اوباما در حال آمادهسازي رهبران کنگره براي يک درگيري با دولت نتانياهو است.اين رخدادها من را به فکر واداشت: يک سياست بيطرفانهتر و عادلانهتر در عمل چگونه خواهد بود؟ ما ميدانيم که فشار وارد کردن آمريکا بر فلسطين به چه معناست زيرا واشنگتن بارها در طول چند دهه گذشته اين کار را انجام داده و بعضي مواقع اين کار موثر بوده است.به عنوان مثال در طول دهه 1970 آمريکا از سرکوب خشونتآميز "سازمان آزاديبخش فلسطين" (ساف) توسط شاه حسين در اردن حمايت کرد. در طول دهه 1980 تا زماني که سازمان آزاديبخش فلسطين حق موجوديت اسرائيل را به رسميت نشناخت، آمريکا نيز اين سازمان را به رسميت نميشناخت.پس از اينکه دومين انتفاضه اتفاق افتاد، دولت بوش از همراهي با ياسر عرفات خودداري کرد و براي برکناري او بشدت بر فلسطيني ها فشار آورد. پس از مرگ عرفات ما بر برگزاري يک انتخابات دموکراتيک براي تشکيل يک مجمع جديد فلسطيني اصرار کرديم و سپس وقتي حماس در اين انتخابات پيروز شد، نتايج را رد کرديم.آمريکا حتي از اينها هم فراتر رفته و از جنگ اخير اسرائيل در غزه حمايت کرد.خلاصه اينکه آمريکا در اغلب موارد از نفوذ خود براي شکلدهي به رفتار فلسطينيان استفاده کرده است حتي اگر بعضي از اين تلاشها مانند اقدام براي برانگيختن يک کودتا عليه جنبش فتح در سال 2007، با شکست مواجه شده باشد.اما فشار بر اسرائيل چطور؟ در طول چند دهه گذشته آمريکا بندرت فشارهاي ملايمي را بر اسرائيل وارد کرده است و هرگز اين فشارها طولانيمدت نبودهاند. حتي وقتي اسرائيل درگير اقداماتي همچون ساخت شهرکهاي جديد بود که دولت آمريکا با آنها مخالف بود، وضع به همين منوال ادامه داشت.سوال اين است که اگر کابينه نتانياهو/ليبرمن به لجاجت خود ادامه دهد، اوباما بايد چه کار کند؟ آيا آمريکا ميتواند بر اسرائيل فشار وارد کند تا فکر ايجاد يک اسرائيل بزرگ را از سر بيرون کرده و به سمت يک راهحل دوجانبه پيش برود؟در اينجا به چند مورد اشاره ميشود:1)توقف بسته کمکي؟ اگر يک جمعبندي انجام بدهيم متوجه خواهيم شد که اسرائيل سالانه سه ميليارد دلار کمکهاي اقتصادي و نظامي از آمريکا دريافت ميکند. اين يعني اينکه آمريکا 500 دلار به هر شهروند اسرائيلي مي پردازد.در اينجا مسائل بالقوه زيادي وجود دارند اما شايد بهترين راهحل نباشند. حداقل در ابتدا نيستند. تلاش براي کاهش اين بودجه يا قطع آن موجب درگيريهايي در کنگره آمريکا (که نفوذ AIPAC و ديگر سازمانهاي متعصب لابي اسرائيل در آن بيشتر از جاهاي ديگر است) خواهد شد. براي همين چند مورد ديگر را مورد بررسي قرار ميدهم:2) زبان گفتگو را تغيير بدهيم. دولت اوباما ميتواند از زبان ديگري براي تعريف بعضي از سياستهاي اسرائيل استفاده کند. آمريکا ميتواند با تاکيد بر تعهد خود براي حفظ موجوديت اسرائيل به عنوان دولتي که اکثريتش را يهوديان تشکيل ميدهند، ديگر از واژه "بيهوده" براي شهرک هاي جديد اسرائيل استفاده نکند.اين واژه ديپلماتهاي آمريکايي را ترسو جلوه داده و نشان ميدهد که آنها دوپهلو حرف ميزنند. به جاي اين کار مي توانيم اين شهرک هاي جديد را "غيرقانوني" يا "نقض قوانين بينالمللي" بناميم. بر اساس منشور سازمان ملل کسب قلمرو با توسل به زور ممنوع است و کنوانسيون چهارم ژنو اجازه نميدهد دولتها مردم خود را (حتي به صورت داوطلبانه) به مکانهايي انتقال بدهند که تحت اشغال هستند. به همين دليل بود که دولتهاي پيشين آمريکا اين شهرک ها را غيرقانوني خوانده بودند و همه دنيا نيز هميشه همين نظر را داشتهاند.مقامات آمريکايي حتي ميتوانند اشغال فلسطين را توسط اسرائيل "مخالف دموکراسي"، "غيرعاقلانه"، "خشن" و يا "ناعادلانه" بخوانند. تغيير دادن زبان گفتگو با اسرائيل مطمئنا پيامي را به اسرائيل و شهروندان آن ابلاغ ميکند که به آنها نشان ميدهد، مخالفت با يک راهحل دوجانبه روابط مخصوص اين رژيم را با آمريکا به خطر خواهد انداخت.3) حمايت از يک قطعنامه سازمان ملل که اشغال فلسطين را محکوم ميکند. از سال 1972 آمريکا 43 قطعنامه سازمان ملل را که از اسرائيل انتقاد کرده بودند، وتو کرد (و اين تعداد وتو بيشتر از کل وتوهايي است که بقيه اعضاي دائم انجام دادهاند). اگر دولت اوباما ميخواهد پيام روشني را مبني بر اينکه از اقدامات اسرائيل ناراحت است، ابلاغ کند ميتواند از يک قطعنامه که اشغال فلسطين را محکوم کرده و خواستار يک راهحل دوجانبه است، حمايت کند.اگر نقش فعالي در يک چنين اقدامي داشته باشيم، مطمئن خواهيم بود که قطعنامه مذکور دقيقا همان چيزي را ميگويد که ما ميخواهيم و انتقاداتي که نميخواهيم در آن وارد نخواهد شد.4) جدي نگرفتن اقداماتي که براي "همکاري استراتژيک" با اسرائيل صورت گرفته است. در حال حاضر اقداماتي براي همکاريهاي امنيتي ميان پنتاگون و وزارت دفاع اسرائيل و سرويسهاي جاسوسي دو طرف انجام گرفته است. دولت اوباما ميتواند اين جلسات را به تعويق انداخته، آنها را به حالت تعليق درآورد يا اينکه نمايندگان دونپايهاي را به اين منظور به اسرائيل بفرستد. در واقع اين کار يک سابقه و پيشينه نيز دارد: دولت ريگان پس از اينکه براي يک "شراکت استراتژيک" با اسرائيل مذاکره کرد پس از حمله اسرائيل به لبنان در سال 1982 همه اين اقدامات را به حالت تعليق درآورد. امروزه چنين اقدامي مطمئنا مورد توجه نهادهاي امنيتي اسرائيل قرار خواهد گرفت.5) کاهش خريد تجهيزات نظامي از اسرائيل. پنتاگون علاوه بر فراهم کردن کمکهاي نظامي براي اسرائيل (که بعضي از آنها براي خريد سلاح از آمريکا مورد استفاده قرار ميگيرند) ميليونها دلار اسلحه نيز از صنايع دفاعي اسرائيل خريداري ميکند. اوباما ميتواند به رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، دستور بدهد که اين خريدها را کاهش بدهد. به اين ترتيب پيامي به اسرائيل فرستاده ميشود تا بداند که ديگر اوضاع مانند گذشته نيست. با توجه به مشکلاتي که اسرائيل طي رکود اخير اقتصاد جهاني با آنها مواجه شده است اين مسئله نيز مورد توجه رژيم اسرائيل قرار خواهد گرفت.6) سختگيري در مورد سازمانهايي که از سکونت اسرائيليان در مناطق اشغالي حمايت ميکنند. همان طور که ديويد ايگناتيوس در روزنامه واشنگتن پست اشاره کرده است، بسياري از پولهايي که به صورت خصوصي به سازمانهاي خيريه فعال در اسرائيل اهدا ميشود، در آمريکا مشمول کاهش ماليات هستند از جمله کمکهاي اهدائي به منظور حمايت از ساخت شهرکهاي يهودي نشين در سرزمين هاي اشغالي. يعني اينکه فردي که در آمريکا بايد ماليات پرداخت کند به صورت غيرمستقيم در حال سوبسيددهي به فعاليتهايي است که مخالف سياستهاي آمريکا هستند و اين آينده بلندمدت اسرائيل را با خطر مواجه خواهد کرد. درست همان طور که آمريکا کمکهايي را که به سازمانهاي تروريستي ميشد- رديابي کرد، خزانهداري آمريکا ميتواند جلوي اين سازمانها را که از فعاليتهاي غيرقانوني حمايت ميکنند، بگيرد (مانند بعضي سازمانهاي متعلق به صهيونيستهاي مسيحي).7) اعمال محدوديتهاي بيشتر روي ضمانتهاي وام. آمريکا ميلياردها دلار وام براي اسرائيل ضمانت کرده که باعث شده است اسرائيل بتواند از بانکهاي تجاري وامهايي با بهره پايين دريافت کند. در سال 1992 دولت بوش از ارائه يک وام 10 ميليارد دلاري به اسرائيل خودداري کرد تا زماني که اسرائيل ساخت شهرکهاي جديد را متوقف و در کنفرانس صلح مادريد شرکت کرد و گفتگو باعث شد کابينه اسحاق شامير از حزب ليکود تضعيف شده و اسحاق رابين به قدرت برسد که به نوبه خود صلح اسلو را ممکن ساخت.8) ديگر متحدين آمريکا را تشويق کنيم که از قدرتشان استفاده کنند. در گذشته آمريکا اغلب مواقع ديگر کشورها را تشويق ميکرد تا روابط خود را با اسرائيل بهبود ببخشند اما اگر لازم باشد دولت اوباما ميتواند برعکس عمل کند. به عنوان مثال ما ميتوانيم مخفيانه اتحاديه اروپا را تشويق کنيم تا زماني که اسرائيل به اشغال پايان ندهد، روابط خود را با اين رژيم بهتر نکند.من فکر نميکنم لازم باشد اوباما همه اين اقدامات را به انجام برساند و مطمئنا لازم نيست همه را همزمان به انجام برساند اما اگر معلوم شود که فشار ضروري است آمريکا گزينههاي زيادي پيش رو دارد و اکثر اين گزينهها ميتوانند فقط توسط شاخه اجرائي دولت به اجرا در بيايند .به اين ترتيب حاميان مخصوص اسرائيل در کنگره غافلگير خواهند شد. در واقع حتي اگر دولت آمريکا به اين مساله اشاره کند که در حال فکر کردن به بعضي از اين گزينهها است، احتمال دارد نتانياهو موضع خود را تغيير بدهد.مهمتر از همه اينکه اوباما و معاونانش بايد به حاميان اسرائيل در آمريکا مراجعه کرده و به آنها بفهمانند که فشار وارد کردن بر اسرائيل براي پايان دادن به اشغال فلسطين به منظور تامين امنيت اين رژيم در بلندمدت صورت ميگيرد.اوباما مجبور خواهد شد با عناصر آيندهنگر جوامع حامي اسرائيل از جمله گروههايي همچون J Street ، تريبون آزاد سياست اسرائيل، Brit Tzedek vShalom و ديگر سازمانها و گروهها گفتگو کند تا به آنها بفهماند که نميخواهد به اسرائيل صدمهاي وارد نمايد و البته بايد بر حماس هم فشار وارد کنيم تا موضع خود را متعادل کند و مقامات فلسطيني را وادار نمايد تا نهادهاي حکومتي موثرتري ايجاد کنند.نکته اصلي اين است که اگر براي رسيدن به يک راهحل دوجانبه به هر دو طرف فشار وارد کنيم اين يک سياست ضداسرائيلي محسوب نميشود بلکه در واقع اين بهترين کاري است که مي توانيم براي خودمان و اسرائيل انجام بدهيم.آمريکا با انجام اين کار به اسرائيل گزينهاي براي انتخاب ميدهد: اسرائيل ميتواند به اشغال سرزمين فلسطينيان پايان بدهد، براي رسيدن به يک راهحل دوجانبه تلاش کند و بنابراين يک متحد دوستداشتني براي آمريکا باقي بماند و يا اينکه ميتواند به اشغال ادامه دهد و حمايت آمريکا را از دست بدهد و همچنين مجبور شود به اجبار و با تحمل هزينههاي سنگين بر ميليونها فلسطيني حکومت کند.در واقع اين همان چيزي است که بسياري از اسرائيليها از آن استقبال خواهند کرد. اين ايهود اولمرت، نخستوزير پيشين اسرائيل، بود که گفته بود: "اگر نتوانيم به يک راهحل دوجانبه دست پيدا کنيم اسرائيل مجبور خواهد شد مانند آفريقاي جنوبي براي کسب حقوق سياسي مبارزه کند".او گفت وقتي اين اتفاق بيفتد «دولت اسرائيل نابود ميشود». ديويد لانداو David Landau ، سردبير هاآرتض، سپتامبر گذشته وقتي که به کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه وقت آمريکا، گفت که آمريکا بايد به اسرائيل "تجاوز" کند تا يک راهحل پيدا کند، در واقع همان منظور اولمرت را بيان کرده بود.حرف لانداو تعجببرانگيز و توهينآميز بود اما نشان ميداد که تغيير بعضي سياستهاي اسرائيل تا چه حد ضروري است.در واقع به نظر من براي تغيير دادن رويکردهاي اسرائيل، آمريکا بايد تلاش زيادي را به کار ببرد. همان طور که در گزارش هيات دوحزبي آمده است: "اکثر اسرائيليها اين مساله را درک ميکنند. آنچه بيشترين اهميت را براي امنيت اسرائيل دارد، روابطي با آمريکا است که بر اعتماد، اطمينان و دوستي بنا شده باشد."اگر آمريکا فکر ميکند که يک راهحل دوجانبه بهترين راهحل است بايد به اسرائيل بفهماند که "اعتماد، اطمينان و دوستي" در صورتي حفظ خواهد شد که اسرائيل سياست خود را تغيير بدهد و اين مسئله نميتواند مورد غفلت قرار بگيرد". *ایرنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]
صفحات پیشنهادی
توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل
توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل-توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل اگر يک جمعبندي انجام بدهيم متوجه خواهيم شد ...
توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل-توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل اگر يک جمعبندي انجام بدهيم متوجه خواهيم شد ...
هاروارد همچنان برترین دانشگاه دنیا
توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل-توصيه هاي استاد دانشگاه ... در ادامه اين مطلب آمده است: "" در چنين شرايطي آمريکا ميتواند در حاليکه همچنان در ...
توصيه هاي استاد دانشگاه هاروارد براي نجات آمريکا از اسرائيل-توصيه هاي استاد دانشگاه ... در ادامه اين مطلب آمده است: "" در چنين شرايطي آمريکا ميتواند در حاليکه همچنان در ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها