محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826669542
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز رئيس قوه قضائيه لطفا بخوانيد!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز رئيس قوه قضائيه لطفا بخوانيد!
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «مصر، دموكراسي و ميليتاريسم»،«دوگانه رنج»،«دستگاه قضائي آنگونه كه بهشتي ميخواست»،«رئيس قوه قضائيه لطفا بخوانيد!»،«دشواريهاي يك رئيسجمهور»،«مصر جديد و جهان»،«دست به دست هم دهيم به مهر؛ نه به قهر...!»،«هفته قوه قضاييه و سختيهاي اجراي عدالت»،«مرسي و ايران»،«ضرورت شفافسازي در بازار مسكن»،«وقتي گراني به لباس روحانيت ميرسد»و...كه برخي از آنها در زير ميآيد.
جام جم:مصر، دموكراسي و ميليتاريسم
«مصر، دموكراسي و ميليتاريسم»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم دكتر علي عسكري است كه در آن ميخوانيد؛انقلاب مصر كه از حدود يك سال قبل آغاز شد و به سقوط حسنيمبارك انجاميد، در طول اين يك سال با فراز و نشيبهايي مواجه بوده است. واقعيت اين است كه در دوران حاكميت مبارك، مصر فاقد هرگونه دموكراسي بود و اين رژيم با نوعي ميليتاريسم متكي بر غرب و آمريكا، حاكميت خود را بر مردم حفظ ميكرد.
با اوجگيري انقلاب مردم در مصر، استكبار و در راس آن آمريكا در يك ابتكار عمل انفعالي حاضر به بركناري مبارك شد، اما تلاش كرد رژيم متكي بر ميليتاريسم را حفظ كند. در اين صورت نقشآفرينان ميدان از سويي تودههاي انقلابي مسلمان و از سوي ديگر ميليتاريسم سنتي هستند. ديدگاه و روش ميليتاريسم هماهنگي و همكاري با استكبار است و ديدگاه و روش تودههاي مردم و نخبگان انقلابي مصر، خروج جامعه مصر از زيرسلطه استكبار و در راس آن آمريكا و ورود اين كشور به جبهه مقاومت در برابر اسرائيل است.
اقدامات و تلاشهاي رژيم نظامي مصر براي جلوگيري از شكست و فروپاشي سيستم متكي بر غرب است. در اين راه تمامي اقدامات توسط شوراي نظامي مصر به عنوان رهبري و فرماندهي رژيم مبارك در حال انجام است. اين شورا در تمامي ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي، حقوقي و ... مداخله ميكند و كليت سيستم حاكميتي و قديمي مصر را رهبري مينمايد.
اين رويارويي تودههاي مردم انقلابي و عدالتخواه و استقلالطلب و ميليتاريسم به طور بارزي وجود دارد. گرچه رژيم ميليتاريستي مصر و با راهبري شوراي نظامي قصد دارد كه با جذب طرفداران رژيم به نوعي خود را مردمي نشان دهد، اما اقدامات ضدمردمي و ضددموكراسي آنها نشان ميدهد كه اگر هم از مكانيسمهاي مردمسالاري و دموكراسي استفاده ميكند آن استفاده تا جايي است كه ميليتاريسم مصر را حفظ نمايد. انحلال مجلس مردمي مصر، حتي آراي دادگاه قانون اساسي مصر و ... همه و همه در راه حفظ ميليتاريسم در قبال دموكراسي انقلابي است.
در انتخابات رياست جمهوري مصر، رژيم ميليتاريستي مصر با اتكا به احزاب فرمايشي و نيز منابع مالي غربي و عربي و نيز حمايتهاي گسترده رسانهاي و اعمال تمام قدرت اداري در دست آنها و نيز رد صلاحيت نخبگان انقلابي و موثر بخصوص برخي كانديداهاي اخوانالمسلمين سعي كردند كه در انتخابات و با ظاهري دموكراتيك نيروهاي طرفدار غرب و نمايندگان ميليتاريسم سنتي مصر برنده انتخابات شوند كه در نهايت با مراقبت، حضور و تلاش تودههاي مردم و البته با چالشهاي فراوان در نهايت نامزد اسلامگرايان و انقلابيون، آقاي محمد مُرسي به عنوان رئيسجمهور مصر پس از چند دهه به كاخ رياستجمهوري راه يافت.
اكنون رويارويي ميليتاريسم و دموكراسي در مصر به نقطه اوج خود رسيده است.
آيا رژيم ميليتاريستي اجازه تحرك و فعاليت به رئيسجمهور منتخب مردم را خواهد داد؟
سياست ميليتاريسم متكي بر غرب در مصر در قبال جريان انقلابي نخبگان انقلابي و رئيسجمهور برآمده از انقلاب چه خواهد بود؟
اگر يادمان بيايد در روزهاي ابتدايي پيروزي انقلاب اسلامي ايران، آمريكا و سفارت آمريكا در يك اقدام تاكتيكي پس از فروپاشي رژيم شاه و ميليتاريسم آن، نظام جمهوري اسلامي را به رسميت شناخت، اما معلوم بود كه هدف آنها ماندن در تهران و پيگيري فتنههاي گوناگون براي از كار انداختن رژيم نوپاي جديد و بدنام كردن روحانيت و امام بود و براي آن روزشماري ميكردند.
اما اقدامات انقلابي امام، انقلابيون و ابتكار عمل مستمر امام و مردم به آمريكا اجازه نداد كه بتواند به صحنه غلبه كند و رژيم نوپاي اسلامي را از پاي درآورد.
به نظر ميرسد كه روش استكبار و عوامل آن در مصر، ايجاد مشكلات فراوان و ناكارآمد جلوه دادن دولت انقلابي و از كار انداختن آن و همچنين انجام اقدامات ايذايي و فرسايشي براي خسته كردن مردم و انقلابيون و شكست انقلاب مصر است.
بنابراين اكنون كه به نوعي نهضت در اوج خود است، در اولين روزهاي شكلگيري دولت بايستي مردم، انقلابيون و نخبگان انقلابي مصر بتوانند يك شوراي انقلابي را بر سركار بياورند. در غير اين صورت از اين پس مشكلات بيشتري فراروي آنها قرار خواهد گرفت.
سوال اين است كه در رويارويي «ميليتاريسم» و «دموكراسي» كدام سمت و سو برنده ميدان خواهند بود؟
به نظر ميرسد اگر نخبگان انقلابي، تودههاي مردم و تيم هدايتكننده انقلاب مصر با هوشمندي در صحنه باشند، عملا ميليتاريسم مصر در قبال تودههاي ميليوني مردم از كار خواهد افتاد و با كمترين هزينه و لطمات به ملت و كشور مصر، اين جابهجايي قدرت انجام خواهد گرفت و مردم اين كشور بر سرنوشت خويش حاكم خواهند شد.بدينسان در مصر «دموكراسي» بر «ميليتاريسم» غلبه خواهد كرد.
كيهان:دوگانه رنج
«دوگانه رنج»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن ميخوانيد؛ما رنج مي كشيم. نوع انسان رنج مي برد. اصلا آدمي در رنج خلق شده است. «لقد خلقنا الانسان في كبد». اما «رنج» يك لفظ مشترك براي مصاديق گوناگون و گاه متناقض است.
انسان گاه رنج مي برد از سر معرفت و غيرت. رنج مي كشد از اينكه ديگران را در رنج مي بيند و به خاطر آنها خود را در سختي مي اندازد. مي شود پيامبر اعظم(ص) كه از رنج امت در رنج بود (عزيز عليه ما عنتّم). از غصه رنج آنان تا آنجا پيش رفت كه وحي آمد «فلعلّك باخع نفسك علي آثارهم ان لم يومنوا بهذا الحديث اسفا» (آيه 6 سوره كهف) و «لعلّك باخع نفسك الاّ يكونوا مومنين» (آيه 3 سوره شعرا). پيامبر رحمت(ص) نزديك بود بر سر غصه رنج مردم، جان گرامي را فدا كند. رنج كشيدن، گاه جريمه غيرت و معرفت يك روح بزرگ است، چندان كه استاد شهيد مطهري(ره) فرمود «روح كه بزرگ شد، تن به زحمت مي افتد... روح كوچك دنبال لقمه براي بدن و پست و مقام مي رود ولو با گرو گذاشتن ناموس... اما روح بزرگ به تن نان جو مي خوراند، بعد هم بلندش مي كند و مي گويد شب زنده داري كن. روح بزرگ به تن مي گويد اين سر را توي تنور ببر تا حرارت آن را حس كني و ديگر در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهي نكن. ... روح وقتي كه بزرگ شد، خواه ناخواه بايد در روز عاشورا 003 زخم به بدنش وارد شود. آن تني كه زير سم اسب ها لگدمال مي شود، جريمه يك روح بزرگ، جريمه يك حماسه، جريمه حق پرستي و جريمه روح شهيد را مي دهد».
رنج اما گونه هاي ديگري هم دارد. گاه رنج مردم عادي و محروميت ها و سختي هاي زندگي آنان است. و گاه رنج خواص و نخبگاني است كه اسير آرزوها و خواسته ها و تمنيات دور و دراز خويشند و چون به آن خواستني ها -نام و مال و مقام و عيش پايدار و تكاثر بي مرز قدرت و ثروت- نمي رسند، عذاب مي كشند. اينها سه قسم رنج است كه هر يك مرهمي خاص خود دارد و به شيوه اي متفاوت تسكين مي پذيرد. همه ما رنج مي كشيم اما شماري به خاطر اينكه مردم رنج مي كشند، رنج مي برند تا از رنج آنان بكاهند و گروهي به مردم رنج فراوان مي رسانند تا خود رنج نكشند. اين دو را به يك جرعه و شربت مشابه نمي توان از رنج رهاند، كه حسگرهاي رنج و لذت در آنها از هم متفاوت است. ممكن است اين هر دو حتي در نگاه اول در يك جبهه تلقي شوند اما در حقيقت آنها دو گروهند؛ آنان كه غم مردم مي خورند و غصه دار حقوق الهي بر زمين مانده هستند و آنها كه بر رنج هاي مردم مي افزايند يا از كنار احكام معطل الهي مي گذرند تا خود به آسايش و بهره و لذت برسند.
ما رنج مي كشيم. مردم خوب ما رنج مي برند وقتي برخي نخبگان و صاحبان منصب و نفوذ و رسانه را مي بينند كه گويا قدر فرصت هاي بزرگ پيش روي كشور را در دهه چهارم انقلاب نمي دانند، غرق تنيدن و فربه كردن قبيله سياسي خود هستند و رنج هاي روزمره شهروندان، دل آنها را نمي لرزاند و نمي رنجاند. اين طايفه چنان مشي مي كنند كه بوي غمخواري مردم از آن استشمام نمي شود. اين موضوع، حقيقت تلخ و رنج آوري است غيرقابل كتمان اما همه واقعيت نيست و حقيقت سويه ديگري هم دارد كه آن را كمتر مي بينيم. درست مانند لكه سياهي كه روي پيراهني سپيد به چشم مي آيد. آن لكه را نمي توان انكار كرد اما اصل حقيقت و واقعيت، آن لكه نيست. در جامعه و سياست ما نيز خوبان بسياري هستند كه اگر از معاريفند بي سرو صدا و ادعا، و اگر گمنامند بي سروصداتر، خدمتگزاري مردم مي كنند و گره از راه پيشرفت كشور مي گشايند. هر چه بي دردها پرهياهو هستند و به چشم -چون خار- مي آيند اين طايفه دوم، مطلقا هياهو و جلوه فروشي نمي كنند حال آن كه چرخ خدمت و عزت و پيشرفت بر كاكل آنان مي چرخد.
آدرس اگر مي خواهيد، شهيد مصطفي احمدي روشن (معاون تاسيسات اتمي نطنز) از نسل سوم انقلاب كه در مستاجري سر كرد؛ و شهيد «حسن تهراني مقدم» و مجاهد والا مقام مرحوم «عبدالله والي» از نسل اول انقلاب كه در گمنامي تمام، به چرخ خدمت و پيشرفت و سازندگي در كشور شتاب دادند. از اين مجاهدان گمنام و بي ادعا و پرخير و كم خرج در كشور فراوانند كه در غوغاي طبّالان منازعات سياسي به حاشيه مي افتند يا به واسطه تبليغات سازمان يافته دشمنان چنين تداعي مي شود كه تمام كشور در چنبره منازعات سياسي است. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب در ملاقات خانواده مرحوم حاج عبدالله والي «بعضي ها هستند هر كاري مي خواهند بكنند قبل از اينكه كار انجام بگيرد، تابلويش را مي زنند. مدت ها اين تابلو آنجاست، هيچ كاري هم انجام نگرفته. بعضي ها هم نه، كار را انجام ميدهند، هيچ تابلويي هم ندارد. كار مرحوم حاج عبداله والي و شماها از اين نوع دوم است، يعني بي تابلو [به بشاگرد] رفتيد و براي خدا كار واقعي كرديد، اينها خيلي باارزش است. شما بدانيد اين جور كارهاي بي سروصدا و خاموش و خالصانه، نه فقط براي شما پيش خداي متعال درجه و مرتبه درست مي كند، بلكه در كل بناي جمهوري اسلامي اثر مي گذارد. مثل سيماني است كه در يك بنايي تزريق كنند و آن را مستحكم كنند. با انجام اين جور كارهاي مخلصانه، بناي جمهوري اسلامي مستحكم مي شود بدون اينكه كسي بفهمد.
يعني وقتي در گوشه و كنار كشور، در بين مردم، كساني هستند كه كار را براي خدا مي كنند، كار را مخلصانه انجام مي دهند، دنبال هياهو و جلب نظر اين و تحسين آن نيستند، يكي از خواصش اين است كه اصلا خود اين بنا را مستحكم مي كند، مثل روحي كه در يك كالبدي بدمند.»
مردم خوب ما سرشار ايمان و اميد به آينده اند هرچند رنج مي كشند از اينكه ببينند برخي متوليان امور، قاعده بازي مؤمنانه را از خاطر مي برند و زحمت افزا مي شوند. تن دادن به عمليات رواني دشمن در زمينه جعل يا تشديد اختلافات كم مايه، با طبع بلند مردمان ما نمي خواند. فراموش كردن قواعد رفتار مؤمنانه و از سر پارسايي بود كه در طول 3 دهه پس از انقلاب به ويژه سال هاي اخير، مجال نقش آفريني بدخواهان و فضاي شبيخون دشمنان را فراهم كرد. تلخ بود هر جا كه در طول اين 03 سال ديديم دوستاني با حاملان انقلاب و ارزش هاي آن فاصله گذاري مي كنند اما نسبت به نامحرمان و مفسدان و اهل اباحه گري- به همان اندازه- حساسيت و وسواس نشان نمي دهند. ديديم كه اين قبيل سياستمداران نوعا عاقبت به خير نشدند. دافعه ها و جاذبه هاي آنان به هم خورده بود. و خوب كه باريك شديم ديديم به مرور خود را جاي خدا و خلق نشانده و فربه كرده اند. ديديم كه الهه اي تراشيده اند از خواسته هاي خويش و اطرافيان چنان در عرض و طول اين خودمداري و خود مركزبيني و آرزوهاي دور و دراز دميده اند كه جايي براي محبت معبود و غم مخلوق نمانده است. وقتي منزلت و موقعيت و قبيله سياسي «من» جاي دغدغه «مسئوليت و تكليف من چيست» نشست، معلوم است كه جايي براي وحدت و همدلي نمي گذارد. چنين رجالي هر چه قدر آماده مصانعه و سازش و همرنگي و مداهنه با اغيار هستند، از فشردن دست الفت و دوستي و تعاون با مؤمنان گريزان مي شوند.
اولويت در قاموس اصولگرايي، با وحدت و اتحاد است نه تقابل و تضاد و فرسايش. اين تضادهاي فرساينده، گارد رقباي سياسي را نسبت به نامحرمان و فرصت طلبان و نفوذي ها مي گشايد همچنان كه در برخي ادوار مجلس و دولت گشوده است. هيچ هدفي ولو مقدس، وسيله نامشروع را توجيه نمي كند. اين عين اباحه گري و رفتار اموي و عمروعاصي است. مراعات همين يك قلم- حريم اصول و حرمت پيوند با بي مبالاتي كنندگان نسبت به آن- بسياري از بحران ها و چالش ها را برطرف مي كند و مانع هدر رفت فرصت ها مي شود. وحدت وفاداران و حاملان انقلاب، انحلال در يكديگر نيست بلكه تعاون و هم افزايي و پشتيباني يكديگر در امور مهم ملي ضمن تفاوت سليقه هاست. و بايد نگران شويم اگر ديديم در مصالح كلي كشور و نظام، غيرت همديگر را نداريم و يا ماشين جنگي تبليغات دشمن به ويژه در داخل، به ترور شخصيت اجزاي مختلف اين جبهه بزرگ انقلاب مي پردازد و ما برافروخته نمي شويم هيچ، كه بفهمي نفهمي بدمان هم نمي آيد از اينكه «رفيق - رقيب» ما را تخريب كنند! عايق شدن 2 لايه «نفوذي ها» و «تندروهاي كم ظرفيت» فاصله افكن است و يارگيري از آلودگان در رقابت هاي رايج، خودزني به خواست دشمن.
اين فاصله ها آن گونه كه اميرمؤمنان(ع) فرمود آدمي را طعمه شيطان مي كند همچنان كه برّه جدا از گله، سهم گرگ مي شود. فتنه سال 88، ماجراي حلقه انحرافي و برخي اتفاقات ناگوار انتخابات اخير مجلس- هرچند كه در برابر صلابت نظام و مردم به جايي نرسيد- استعداد غفلت را در طيف هاي مختلف سياسي نشان داد و اگر چاره نشود در آينده نيز از خود آنها تلفات خواهد گرفت.
ما -فرزندان آدم- رنج مي بريم. برخي از اين رنج ها، اسباب كرامت و برخي ديگر مايه ذلت است. مي توانيم از رنج هاي خويش سرمايه و انرژي حركت بسازيم يا ريسمان دست و پاگير اسارت. براي خود نوشابه باز نكنيم. ما اين ظرفيت را هم داريم كه آينه عبرت و اسباب شماتت دشمنان شويم. مي شود با خدا و خوبان او- به زعم خود- مكر ورزيد تا آنگاه مشمول مكر الهي شد كه بي برو بر گرد هلاك مي كند. مي شود نام ما نيز از فهرست خوبان و دوستان خدا خط بخورد. اما جرعه هايي ناب از حكمت الهي هم هست كه مي تواند رنج ما را به آسايش و نشاط تمام بدل سازد. يكي از آن جرعه هاي ناب و ناياب، در مناجات مولود شريف اين روزها حضرت سيدالساجدين و زين العابدين عليه السلام جاري شده كه عرض مي كند:
«خداوندا تو دين خويش را در هر عصر به امامي تاييد كرده اي... خداوندا پس الهام كن به ولي خود شكر آنچه به او نعمت داده اي و الهام كن بر ما تا نعمت وجود او را شكرگزار باشيم... و رأفت و رحمت و عطوفت و مهرباني او را به ما ببخش... خداوندا بر دوستداران امامان كه معترف به جايگاه آنها و پيرو راه آنان و متمسك به ولايت ايشان و چشم انتظار روزگار آنها هستند درود فرخنده و پاكيزه و فزاينده خود را در هر صبح و شام بفرست و امر آنها را بر مدار تقوا جمع كن و كارهاي آنها را به صلاح و سامان برسان... و مرا با مهلت دادن غافلگير نكن... بيدارم كن از خواب غافلان و خواب زدگي اسرافگران ... و پناه ده از آنچه كه مرا از تو دور مي سازد... و از غمرات و تيرگي هاي فتنه مرا نجات بده... و حائل شو ميان من و دشمني كه مرا گمراه كند و هوايي كه به هلاك اندازد... مانند كسي كه از چشم رعايت تو افتاده، مرا دور نيافكن... بلكه دستم را از سقوط بي دينان بگير... محبت دنياي پست را از قلب من ريشه كن فرما... مرا روز ملاقات خويش خوار نكن... و به حيات طيبه زنده ام بدار... از شماتت دشمنان و حلول بلاء پناهم بده... و آن هنگام كه فتنه و گمراهي و بدي را براي قومي اراده كردي، مرا به پناه خود نجات ده... مرا سرگشته رها نكن هرگاه كه طغيان كردم... و مايه اندرز و عبرت اهل موعظه و عبرت يا اسباب گمراهي آنها كه به من مي نگرند قرار نده. و با من در زمره كساني كه با آنان مكر مي كني، مكر نورز. و ديگري را جايگزين من در امر خير نكن و نام مرا از دفتر نيكان تغيير نده... و مرا مايه تمسخر خلق خويش و درگاه خود نگير... و خنكاي عفو و حلاوت رحمت و روح ريحان خويش را به من بچشان... و كينه مؤمنان را از قلب من ريشه كن فرما و دل مرا با خاشعان مهربان كن و با من چنان باش كه با صالحاني و با زيور پارسايان مرا بپوشان و نام نيك و ياد فزاينده براي من در ميان آيندگان قرار بده» (دعاي 74 صحيفه سجاديه).
خراسان:رئيس قوه قضائيه لطفا بخوانيد!
«رئيس قوه قضائيه لطفا بخوانيد!»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم كورش شجاعي است كه در آن ميخوانيد؛درباره ابعاد گوناگون شخصيت گرانسنگ شهيد مظلوم آيت ا... دكتر بهشتي مطالب متعددي گفته و نوشته شده است مطالب فراواني نيز راجع به علم و دانش، توان بالاي مديريتي، تفكر تشكيلاتي و توان سازماندهي، هوش، آينده نگري، تيزبيني و نكته سنجي، ژرف انديشي اين شهيد نوشته شده است.
در باب خصوصيات رفتاري و اخلاقي او از جمله صبر و متانت، وقار و همچنين رعايت نظم و انضباط و احترام به حقوق افراد نقل هاي فراواني شده است به عنوان مثال روزي شهيد بهشتي در مسئوليت رئيس ديوان عالي كشور براي تعدادي مراجعه كننده وقتي را تعيين مي كند اما از قرار معلوم جلسه قبلي او كمي ديرتر تمام مي شود و وقتي نوبت به آنان مي رسد صداي اذان بلند مي شود و با اين كه شهيد بهشتي اهتمام ويژه اي به اداي فريضه در اول وقت داشتند مودبانه به آن مراجعه كنندگان مي گويد وقت نماز است شما اجازه مي دهيد اول نماز بخوانيم و بعد جلسه بگذاريم كه البته مراجعه كنندگان به اين تقاضاي شهيد بهشتي جواب مثبت مي دهند اما نكته بسيار جالب توجه در اين موضوع اين است كه اين شخصيت علمي، فقهي و سياسي كشور براي انجام فريضه در اول وقت، متواضعانه براي اين كه به وقت و حق مراجعه كنندگان احترام گذاشته باشد از آنان اجازه مي گيرد. امثال چنين رفتاري خصوصا از بزرگان انقلاب و نظام بسيار ديده شده است اما گويا هر چه از اوايل انقلاب فاصله گرفته ايم رفتارهاي ايده آل و مورد انتظار مردم از يك مسئول در شأن و تراز نظام اسلامي در برخي مسئولان و مديران كمتر ديده مي شود اين در حالي است كه رعايت اخلاق كريمانه و رفتار مودبانه و متواضعانه و قانون مدارانه بايد در قاطبه مسئولان و مديران نظام اسلامي نهادينه مي شد اما واقعيت هاي ملموس جامعه نشان مي دهد كه چنين اتفاقي در حد انتظار به وقوع نپيوسته است گر چه نمي توان و نبايد منكر وجود مديران و مسئولان متخلق به اخلاق و رفتار اسلامي و انساني شويم ولي انتظار اين است كه مديران و مسئولاني كه به زينت اخلاق و رفتار انساني و اسلامي آراسته نيستند كمياب و كيميا باشد نه اين كه به راحتي بتوان از اين قبيل افراد را در سطوح مختلف مديريتي بر مسند مسئوليت مشاهده كرد. براي درك و اثبات اين واقعيت شايد هيچ چيز به قوت و ارزش مراجعه به افكار عمومي و نظرسنجي از مراجعه كنندگان به دواير و سازمان هاي دولتي و غيردولتي نباشد.
دستگاه قضا كه به فرموده امام(ره) بايد ملجأ و پناهگاه مردم ستمديده باشد نيز به طريق اولي از اين قاعده مستثني نيست و شايد لزوم تجلي واقعي و نمود بارز اخلاق و رفتار اسلامي و انساني در آحاد كاركنان قوه قضاييه از رئيس قوه گرفته تا دادستان و قضات و بازپرسان و دادياران و مديران دفاتر و ديگر شاغلان در اين قوه ضرورتي بيشتر از ديگر سازمان ها و نهادها داشته باشد چرا كه اولا اين دستگاه و كاركنان آن به خاطر جايگاه ويژه اي كه دارند بايد نماد عدل و عدالت و رعايت بهترين شكل اخلاق و رفتار اسلامي و انساني باشد ثانيا مردم نيز به دستگاه قضا نگاه ويژه اي دارند و قطعا انتظارات ويژه اي نيز از اين دستگاه و شاغلان آن دارند و چون اين نهاد را نهادي مبتني و برگرفته از اسلام و مباني ديني مي دانند و شاغلان در اين مجموعه را نيز افرادي فرض مي كنند كه بايد بيش از ديگر نهادها و سازمان ها متخلق به اخلاق و رفتار اسلامي و انساني باشند و بر مدار حق و عدالت حركت كنند و ثالثا از آن رو كه اكثر مراجعه كنندگان به اين دستگاه يا «شاكي» هستند و يا «متشاكي» و يا «خواهان» هستند و يا «خوانده» و به هر صورت اغلب كساني هستند كه به دنبال استيفاي حق ضايع شده و يا دفاع از خود مي باشند و طبيعتا اين افراد تحت تأثير فشارهاي روحي و حتي عصبي و رواني با شدت و ضعف مختلف قرار دارند مي بايست شاغلان در اين دستگاه در هر رده اي كه هستند و در هر مسئوليتي كه ايفاي وظيفه مي كنند از سعه صدر، صبر، حوصله، متانت، ادب و قدرت كنترل و مديريت رفتار قابل قبول و حتي ويژه اي برخوردار باشند.
و اگر چه ايفاي مسئوليت در چنين نهادي در هر رده اي به خاطر حساسيت اين نهاد كاري بس خطير، پرمسئوليت، سنگين و گاه به شدت توأم با فشار روحي و تحمل برخي سختي هاي ويژه است اما به هر صورت اين مسائل نمي تواند و نبايد مانع از تجلي و نمود رفتارهاي خداپسندانه، مومنانه و اخلاق و رفتار انساني و اسلامي شود.
اما متأسفانه برخي واقعيت ها نشان مي دهد كه رفتار برخي قضات، بازپرسان، دادياران و حتي دفترداران برخي محاكم قضايي آن چنان با مراجعه كننده چه شاكي چه متشاكي برخوردي متفرعنانه و از سر كبر و غرور دارند كه گويي مراجعه كنندگان همگي غلامان و رعيتاني فرودست و اينان اربابان، فرادستان و خدايگاني هستند كه بر عالم و آدم تفوق و سيطره و سلطه دارند و حكمفرمايي مي كنند و صد البته وجود حتي بسيار كم تعداد چنين افرادي در هر دستگاهي خصوصا دستگاه قضا در حكومت اسلامي نمي تواند و نبايد قابل تحمل باشد.
نمي خواهيم، نمي توانيم، نبايد و انصاف نيست كه خيل قضات و بازپرسان و دادياران و كارمندان صاحب فضائل اخلاقي و متخلق به اخلاق و رفتار اسلامي و انساني را در قوه قضاييه ناديده بگيريم اما همانطور كه ذكر شد وجود حتي تعداد كمي از آنچنان افرادي در قوه قضاي نظام اسلامي، بسي زياد است حال اگر مديران رده بالاي قوه قضائيه اين واقعيت را قبول دارند موظفند هر چه زودتر ساحت اين قوه را از وجود اين گونه افراد كه شايستگي حضور در اين دستگاه را ندارند پاك كنند و اگر به وجود چنين واقعيتي باور ندارند هم مي توانند كساني را در قالب شاكي يا متشاكي و يا مراجعه كننده اداري و عادي به برخي محاكم اعزام تا رفتار شاغلان را بررسي و ارزيابي كنند و هم مي توانند كساني رامأمور كنند تا از مراجعه كنندگان به محاكم قضايي نه درباره ميزان رعايت عدالت و انصاف و روند دادرسي در محاكم بلكه درباره نوع برخورد شاغلان در اين دستگاه با شاكي و متشاكي و حتي مراجعه كنندگاني كه نه شاكي هستند و نه متشاكي بلكه وكيل اند يا كارشان به نوعي در ارتباط با دستگاه قضا است يا به عنوان شاهد به دادگاه آمده اند يا به هر دليلي سر و كارشان به دادگاه افتاده است نظر سنجي كنند و به هر نتيجه اي كه رسيدند صادقانه از طريق رسانه ها به اطلاع مردم برسانند و البته رئيس فعلي قوه قضا كه كارهايي اساسي در جهت تحول دستگاه قضا و ارتقاي اين قوه انجام داده است از جمله احياء دادسراها، اعلام شجاعانه اين مطلب كه «كار چاق كن ها»يي در برخي محاكم رخنه كرده اند و بايد با آنان به شدت برخورد شود و همچنين صدور دستور ويژه براي محاكمه خارج از نوبت متجاوزان به عنف و بر هم زنندگان نظم و امنيت عمومي جامعه و برخورد جدي با جرايم خشن و پيگيري اين گونه مسائل و تأكيد وي بر تحت تأثير قرار نگرفتن قوه قضا در پرونده هاي بزرگي مانند فساد بزرگ بانكي اخير و جابه جايي سه هزار ميليارد توماني در جريان اين فساد و قاطعانه ايستادن او در مقابل فشارها نشان مي دهد كه چنين شخصيتي مي تواند دستور چنين مأموريت و نظرسنجي را كه كاري به مراتب ساده و ابتدايي در مقابل كارهاي انجام شده است در دستگاه قضا صادر و نتيجه آن را نيز به رسانه ها اعلام كند البته اگر چنين اقدامات و نظرسنجي هايي در دستگاه قضا انجام مي شود و امثال نگارنده از آن ها اطلاعي ندارند بايد تأكيد كرد كه اين اقدامات بايد از طريق رسانه هاي جمعي به اطلاع مردم رسانده شود و اگر چنين اقدامات و نظرسنجي هايي انجام نمي شود آيت ا... آملي لاريجاني اين توان و قاطعيت را دارد كه به چنين كاري همت گمارد و ساحت دستگاه قضا را از ناشايستگان، هر چند تعدادشان كم باشد پاك كند و چه افتخاري براي جمهوري اسلامي از اين بالاتر كه دستگاه قضاي آن در جهان به عنوان يك الگو و نمونه معرفي شود و در داخل كشور نيز به خاطر قاطعيت در ستاندن داد مظلومان از بيدادگران و ظالمان و فعاليت چشمگير در پيشگيري از وقوع جرايم و همچنين تجلي رفتار و اخلاق اسلامي و انساني در آحاد شاغلان اين امر خطير، بزرگ و پرمسئوليت به آنچنان محبوبيت و جايگاهي دست يابد كه مورد انتظار بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) و خلف صالحش خامنه اي عزيز است.
جمهوري اسلامي:دستگاه قضائي آنگونه كه بهشتي ميخواست
«دستگاه قضائي آنگونه كه بهشتي ميخواست»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛هر سال در هفته اول تيرماه به احترام شهيد مظلوم آيتالله بهشتي اولين رئيس قوه قضائيه در نظام جمهوري اسلامي كه به همراه 72 تن از ياران انقلاب اسلامي در فاجعه انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي در هفتم تير ماه 1360 به شهادت رسيد، با عنوان "هفته قوه قضائيه" برنامههائي به اجرا در ميآيد و از اين طريق عملكرد دستگاه قضائي براي افكار عمومي تشريح ميشود. از اين مناسبت براي بازنگري در وضعيت قوه قضائيه و تقويت برنامههاي آن نيز استفاده ميگردد و مسئولان اين قوه وعدههائي نيز براي بهبود عملكرد اين مجموعه به مردم ميدهند.
مي توان برگزاري "هفته قوه قضائيه" در تيرماه هر سال را يكي از بركات وجودي شهيد مظلوم آيتالله بهشتي دانست و به همين دليل بايد بر استمرار اين اقدام تأكيد نمود، لكن آنچه بيشتر بايد مورد تأكيد قرار گيرد اينست كه دستگاه قضائي جمهوري اسلامي ايران بعد از شهادت آيتالله بهشتي هنوز كمر راست نكرده و به جايگاه واقعي خود كه آن متفكر بزرگ براي نظام قضائي اسلامي در نظر داشت نرسيده است. اين سخن را نبايد به معناي ناديده گرفتن تلاشهاي قضات شريف و ساير زحمتكشان قوه قضائيه دانست. در مجموعه دستگاه قضائي كشور افراد پاكدامن و تلاشگر، اعم از قاضي و كارمند، فراوان حضور دارند كه به اندازه مقدور براي خدمت به مردم تلاش ميكنند و با توجه به حساسيت شغلي كه دارند بايد از آنها قدرداني شود و هفته قوه قضائيه وقت مناسبي براي اين كار است. با اينحال، اين قدرشناسي موجب نميشود واقعيت ديگري كه مانع رسيدن قوه قضائيه به جايگاه واقعي خود ميباشد را ناديده بگيريم.
رمز موفقيت و پيشرفت قوه قضائيه در مدت كوتاه كمتر از دوسالي كه آيتالله بهشتي مسئوليت آن را برعهده داشت اين بود كه از مسئولاني شجاع، مستقل و قدرتمند برخوردار بود. همين ويژگيها موجب شده بودند قوه قضائيه صاحب برنامههاي مترقي شود و با قدرت و سرعت به طرف انسجام و رسيدن به جايگاه واقعي و مستقلي كه در خور نظام جمهوري اسلامي است حركت كند. اين رشد سريع در شرايط بسيار دشوار سالهاي اول انقلاب كه اوضاع كشور و از جمله خود دستگاه قضائي نابسامان بود، يك نقطه قوت تاريخي و كاملاً ستودني است و بايد براي مسئولان قوه قضائيه در هر دورهاي الگو باشد.
امروز، برخلاف سالهاي اول انقلاب، دستگاه قضائي با كمبود شديد قاضي آشنا با مباني اسلامي و حضور انبوه عناصر معاند و ناهمگون با آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي مواجه نيست. به همين دليل زمينه برنامه ريزي وتلاش براي تحقق نظام قضائي متناسب با آرمانهاي انقلابي و ارزشهاي اسلامي كاملاً فراهم است. بنابر اين، اگر امروز دستگاه قضائي ما دچار مشكلاتي باشد كه نتواند خواستههاي مردم و اقتضائات جامعه اسلامي را برآورده كند، نميتوان اين نارسائي را امري موجه و پذيرفتني دانست.
مناسبت هفته قوه قضائيه ايجاب ميكند به اين واقعيت تلخ اعتراف كنيم كه قوه قضائيه ما انتظارات مردم را آنگونه كه يك جامعه اسلامي در تراز نظام جمهوري اسلامي ايجاب ميكند برآورده نميكند. ميپذيريم كه مسئولان قوه قضائيه ما با اشرار، متجاوزان به نواميس مردم و دزدان و خلافكاران خرده پا برخورد ميكند، اما اين واقعيت را هم بايد بپذيريم كه همين قوه قضائيه در برخورد با دانه درشتها كم ميآورد و در مواردي متوقف ميشود. طبيعت دستگاه قضائي اينست كه با عناصر خرده پا و دانه درشتها يكسان برخورد كند و حتي اگر قرار است جائي انعطاف و رأفت نشان دهد اين انعطاف و رأفت شامل حال عناصر خرده پا شود نه دانه درشت ها. در بيانات پيشوايان معصوم، به ويژه مولاي متقيان حضرت علي عليهالسلام كه منشور حكومتي آن حضرت اكنون غنيترين منبع استخراج قوانين مديريتي جوامع پيشرفته انساني است، اگر توصيهاي براي نشان دادن رأفت و رحمت و عفو و گذشت وجود دارد مربوط به طبقه ضعيف است. سيره عملي پيشوايان معصوم نيز برخورد بياغماض با گردنكشان و خاطيان دانه درشت است. اين، روشي است كه زمينه را براي برقراري امنيت همه جانبه اقتصادي، فكري، فرهنگي، سياسي و اجتماعي فراهم ميسازد، راه را بر سوءاستفاده فرصت طلبان ميبندد و از پديد آمدن حاشيههاي امن براي قبيله گرايان و وابستگان به قدرتها جلوگيري ميكند. عدم رعايت اين اصل بسيار مهم، جامعه را ناامن ميكند و موجب تجري عمومي عليه مقررات و بياعتقادي و بياعتمادي به اصول و مباني ميشود.
بهترين خدمت به مسئولان قوه قضائيه در هفتهاي كه به نام اين قوه اختصاص يافته اينست كه بدون تعارف و با صراحت اعتراف كنيم هم اكنون مسئولان قوه قضائيه كشورمان نزد افكار عمومي در زمينه برخورد بيملاحظه با خاطيان دانه درشت زير سؤال هستند. مردم ايران وقتي اخبار مربوط به بركناري نخستوزير پاكستان با حكم ديوان عالي اين كشور را فقط به جرم اينكه حاضر نشد دستور يك قاضي را براي نوشتن نامه به دادگستري سوئيس جهت پيگيري پرونده پولشوئي رئيسجمهور پاكستان اجرا كند ميشنوند بطور طبيعي اين سؤالها به ذهنشان راه مييابد كه چرا در ايران كه از نظام جمهوري اسلامي برخوردار است و طبعاً بايد قوه قضائيه و حكم قاضي آن نافذتر از پاكستان باشد چنين قدرت و قاطعيتي در دستگاه قضائي ديده نميشود؟ چرا يك روز يك مقام ارشد قضائي ميگويد فلان مسئول بلندپايه در فلان پرونده متهم است و بايد پاسخگو باشد و روز ديگر همان مقام ارشد قضائي همان شخص را بيگناه و غيرقابل تعقيب اعلام ميكند؟ چرا يك روز يك متهم در جلسه دادگاه آشكارا تعدادي از دانه درشتها را به گرفتن رشوه و شركت در جرائم متعدد متهم ميكند و روز ديگر همان متهم در جلسه همان دادگاه حرف خود را پس ميگيرد؟...
هر چند براي هر يك از اين موارد ميتوان توجيهاتي دست و پا كرد كما اينكه كردهاند و ميكنند ولي واقعيت اينست كه اين توجيهات نه تنها افكار عمومي را قانع نميكنند بلكه مردم با شنيدن اين توجيهات و عدم برخورد با دانه درشتها با سؤالهاي بيشتري مواجه ميشوند. اين سؤالها هنگامي بيشتر و عميقتر ميشوند كه مردم ميبينند همان دانه درشتها با عناوين دهن پركنتري هر روز از طريق رسانهها مطرح ميشوند و حتي داعيه دفاع از حقوق مردم و مبارزه با انحرافات و مفاسد را نيز دارند! بياعتنائي به قانون و حتي اعلام صريح قبول نداشتن قانون و خود را معيار قانون دانستن توسط دانه درشتها موارد ديگري هستند كه در زمان ما سكه رايج شدهاند و دستگاه قضائي نيز از كنار آنها بيتفاوت ميگذرد.
مشي شهيد مظلوم آيتالله بهشتي درست در جهت خلاف اين وضعيت بود. او بياعتنائي به قانون را از هيچكس حتي از نزديكترين افراد خود بر نميتابيد و خود نيز بيش از ديگران به قانون پايبندي نشان ميداد. برخورداري از همين روح بزرگ بود كه به شهيد بهشتي امتيازات زيادي همچون استقلال، شجاعت و قدرت تصميمگيري داده بود. مسئولان قوه قضائيه در هر زماني فقط با برخورداري از همين ويژگيهاست كه ميتوانند دستگاه قضائي را به جايگاه واقعي آن برسانند، چيزي كه بهشتي براي اين دستگاه ميخواست و براي جامعه امروز ما يك نياز حياتي است.
رسالت:توليد ناخالص داخلي، ماليات و ساماندهي اقتصاد كشور
«توليد ناخالص داخلي، ماليات و ساماندهي اقتصاد كشور»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛واژه" توليد ناخالص ملي" يكي از پركاربردترين واژههاي عرصه سياستگذاري عمومي است. معناي اين واژه عبارت است از مجموع ارزش پولي كالاها و خدمات نهايي توليد شده در يك سال مشخص با استفاده از عوامل توليدي كه متعلق به شهروندان يك كشور ميباشد.
منظور از كالاها و خدمات نهايي نيز آن دسته از كالاها يا خدماتي است كه به مصرف كننده نهايي فروخته ميشود يا به هر طريق ديگر به دست او ميرسد.
نسبت بين توليد ناخالص داخلي(GDP) با مالياتي كه مردم كشور ميدهند مهم است.
يك گزارش تحقيقي نشان ميدهد مردم چهار كشور آلمان، انگليس، فرانسه و ايتاليا به ترتيب 40 درصد، 39 درصد، 44درصد و 6/42 درصد توليد ناخالص داخلي به دولتهاي خود ماليات ميدهند. اين ميزان در سوئد و نروژ به ترتيب 9/47 درصد و 6/43 درصد است . در آمريكا درصد ماليات نسبت به توليد ناخالص داخلي 9/26 درصد است . در كانادا و مكزيك اين ميزان به ترتيب 32 درصد و 7/29 درصد است. در آسيا مردم كره جنوبي و ژاپن به ترتيب 26 درصد و 28 درصد توليد ناخالص ملي ماليات ميدهند. در چين و هندوستان هم مردم به ترتيب 17 درصد و 7/17 درصد توليد ناخالص ملي ماليات ميدهند. مردم تركيه در همسايگي ما 32درصد توليد ناخالص ملي كشورشان ماليات ميدهند. اين نسبت متاسفانه در ايران 1/6 درصد است. يعني مردم تركيه 6 برابر مردم ايران ماليات ميدهند! (1)
ماليات ابزار توزيع عادلانه ثروت ملي است. ماليات نوعي هزينه اجتماعي است كه شهروندان به عنوان بهاي استفاده از خدمات دولت از جمله ايجاد رفاه و آسايش و امنيت پايدار ، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان ميپردازند.ماليات مشاركت مردم در تامين بخشي از هزينههاي عمومي و مهمترين ابزار تنظيم و تعادل اقتصاد هركشور است. اگر ماليات دقيق و عادلانه به موقع گرفته شود ثمراتي دارد كه يكي از آنها كاهش فاصله طبقاتي است مالياتي كه مردم در ايران ميدهند 1/6 درصد توليد ناخالص داخلي است كه تنها 25درصد بودجه دولت را تامين ميكند. در حالي كه اين نصاب درصد در ديگركشورها از جمله آمريكاييها 97 درصد، اتريشيها 94 درصد، استرالياييها 91 درصد و در اتحاديه اروپا 93 درصد بودجه دولتها را ماليات مردم تشكيل ميدهد.
سود فعاليتهاي سوداگرانه مانند خريد و فروش زمين به اين دليل كه براي اين گونه فعاليتها ماليات،بر مبناي واقعي معاملات وضع نشده بيش از فعاليتهاي توليدي است. همه روزه ميلياردها تومان در تهران و شهرهاي بزرگ معاملات مربوط به زمين و ملك صورت ميگيرد بدون اينكه متناسب با اين حجم درآمد وجهي به عنوان ماليات گرفته شود. ماليات بزرگترين بنگاه اقتصادي كشور يعني شركت ملي نفت به موجب قوانين مصوب از سال 84 تاكنون بر مبناي عملكرد احصاء نميشودبلكه ماليات شركت ملي نفت را بشكههاي نفت به نصاب درصدي از ارزش توليد نفت پرداخت ميكند.
از همه جالبتر اينكه سود نجومي شركت ملي نفت هم به موجب قوانين بودجه سنواتي از 84 تاكنون متعلق به خود شركت است. بدين معنا اين سود به جاي واريز به خزانه به حساب اندوختههاي قانوني و افزايش سرمايه دولت در شركت منظور ميشود. سند اين ادعا تبصره 2 جزءث بند يك ماده واحده قانون بودجه سال 90 بودجه كل كشور است. بيش از 3 هزار شركت دولتي وجود دارد، كه تنها نام 600 شركت در بودجه كل كشور ديده ميشود از اين 600شركت هم همانند بزرگترين بنگاه اقتصادي كشور ماليات به نحو صحيح و به موقع آن گونه كه ماده 37 قانون محاسبات عموم ميگويد وصول نميشود.
از اجراي اصل 44 هم آبي در حوزه ماليات گرم نشد. شفاف نبودن نظام مالياتي مسبب اصلي فرار مالياتي در حوزه بخش خصوصي است. در بخش خصوصي هم به تبعيت از وضعيتي كه در بخش دولتي وجود دارد. صاحبان بنگاه اقتصادي به طرق گوناگون از دادن ماليات فرارميكنند دولت در اجراي اخذ ماليات بر ارزش افزوده دچار چالشهاي جدي شد و معلوم شد مقاومت در دادن ماليات حقه خيلي جدي است. عدم ساماندهي ماليه عمومي كه بخش عظيم آن به موضوع ماليات برميگردد باعث شكاف طبقاتي عظيمي شده است كه توزيع عادلانه ثروت و سامان يافتن يك دولت اسلامي با موازين اسلامي در حوزه اقتصاد را به شدت زير سئوال ميبرد. دولت و مجلس بايد فكري براي اين معضل بكنند. راه حل سامان يافتن اقتصاد كشور بازگشت به اجراي اصول 13 گانه فصل چهارم قانون اساسي بدون حذف يكي يا ترجيح يكي بر ديگري است.
صندوق بينالمللي پول اخيرا پيش بيني كرده بود كه توليد ناخالص داخلي ايران بر اساس شاخص برابري قدرت خريد در سال 2012 از مرز يك تريليون دلار ميگذرد و ايران جايگاه هفدهم اقتصاد جهان را حفظ ميكند. صندوق ميافزايد ، توليد ناخالص داخلي ايران در سال 2011به مرز 1000ميليارد دلار رسيد(990 ميليارد دلار) ايران هفدهمين اقتصاد بزرگ دنيا شناخته ميشود.(2)اگر گزارش صندوق بينالمللي پول در مورد توليد ناخالص داخلي را بپذيريم، مالياتي كه امروز از بنگاههاي دولتي و نيز مردم گرفته ميشود و رقم آن در بودجههاي ساليانه انعكاس دارد بسيار ناچيزتر از رقمي است كه به نقل از سايت ويكي پديا در مطلع سخن آورديم.كشور ما جزء 17 كشور اقتصاد بزرگ دنيا است. اما مالياتي كه در آن گرفته ميشود دهها برابر كمتر از كشورهايي است كه در رديف آنها قرار داريم.
پي نوشتها :
1- سايت ويكي پديا ، ليست كشورها بر اساس درصد ماليات نسبت به توليد ناخالص داخلي(GDP)، تاريخ مراجعه به سايت 4/4/1391
2- سايت خبر اقتصادي تاريخ 16/2/1391
سياست روز:دشواريهاي يك رئيسجمهور
«دشواريهاي يك رئيسجمهور»عنوان يادداشت روز روزنامه سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيد؛يك انقلاب حتي اگر هم پيروز ميشود، چالشها و دشواريهاي فراواني را بايد سپري كند. يك انقلاب اگر ميخواهد انقلابي باقي بماند و به آرمانهاي خود وفادار باشد، بايد هزينههاي بسياري را تحمل كند. براي ادامه راه انقلاب، همراهي مردم مهمترين نكتهاي است كه سران انقلاب نبايد از آن غافل باشند.
غفلت از مردم، يعني شكست انقلاب. شكست انقلاب يعني بازگشت تحجر و ديكتاتوري. رهبران انقلاب بايد همواره در اين انديشه باشند كه، مردم انقلابي، آنها را بر مسند قدرت نشاندهاند. پس قدرداني از آنها و توجه به خواستههايشان، ماندگاري انقلاب را به همراه خواهد داشت.
انقلابهاي منطقه كه با عنوان بيداري اسلامي مشهور و معروف شده است، از همين جهت حائز اهميت است. سالهاي متمادي، ديكتاتوريهاي وابسته، در اين كشورهاي انقلابي حاكميت كردهاند، اكنون كه مرحله نخست انقلاب سپري شده، راه سختي را در پيش رو دارند.
مصر به عنوان يكي از كشورهاي مهم اسلامي در منطقه، اكنون در شرايط ويژهاي قرار دارد. «محمد مرسي» گرچه به عنوان نخستين رئيسجمهور مردمي اين كشور پس از ديكتاتوري مبارك انتخاب شده است، اما پيشينه اسلامگرايي وي علاوه بر اين كه دشمنان، دردسرهايي را براي او توليد خواهند كرد، از داخل و خارج هم تحت فشار خواهد بود. اين كه «مرسي» تنها با اختلاف يك ميليون راي با رقيب خود احمد شفيق به پيروزي رسيده است، چالش ديگري براي دولت وي خواهد بود. شوراي نظامي مصر نيز از چالشهاي جدي رئيسجمهور منتخب مردم است. اين شورا به واسطه در دست داشتن قدرت نظامي اكنون همه كاره مصر است، اما هنگام حضور مردم در صحنه قابليتهايش كمرنگ ميشود. به همين خاطر است كه اصرار ميشود سران انقلاب بايد مردم را داشته باشند.
نخستين اولويت براي دولت كنوني مصر برنامهريزي براي سامان دادن به اوضاع اقتصادي و معيشتي مردم فقير اين كشور است.
مصر پهناور است و داراي منابع طبيعي بسيار، از نفت و گاز برخوردار است. شرايط اقتصادي و معيشتي مردم و كسب و كار آنها به واسطه حكومت ديكتاتوري مبارك و انقلاب، نابسامان گشته، حل نسبي معضلات اقتصادي كشور، محبوبيت بيشتري براي دولت اسلامگراي مصر ايجاد خواهد كرد. در اين راه قطعا كارشكنيهاي بسياري از سوي عوامل خارجي و داخلي انجام خواهد شد، كه نيازمند پايداري انقلابيون و مردم اين كشور است.
اگر رئيسجمهور اخوان المسلمين نتواند در يك برنامه كوتاه مدت اوضاع اقتصادي كشور را سامان دهد، شكست در انتظار انقلاب مردم مصر خواهد بود. عوامل ديگري از جمله تهماندههاي رژيم سابق در مسند قدرت و انحلال مجلس مصر نيز از ديگر مواردي است كه «مرسي» با آن درگير خواهد بود. اما مهمترين چالش نابسامانيهاي اقتصادي است كه او هر چه زودتر بايد به آن بپردازد. وعدههاي نشدني به مردم ندهد، كه وعده عمل نشده، مردم را دلسرد و رويگردان خواهد كرد. مراقبت از انقلاب هزينههاي بسياري دارد كه هنر همراه كردن مردم آن را بيمه ميكند.
تهران امروز:مصر جديد و جهان
«مصر جديد و جهان»عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حجت كاظمي است كه در آن ميخوانيد؛مصر در دوران معاصرخود همواره كشور مهمي در معادلات جهاني و منطقه اي بوده است.اين كشور را «قلب جهان عربي» ناميده اند،كشوري كه همواره الهام بخش بسياري از جنبشهاي سياسي و فكري و اجتماعي جهان عربي و اسلامي بوده و توانسته همواره نگاهها را به خود جلب كند.تحولي كه در يك سال و اندي گذشته اتفاق افتاد و طي روزهاي گذشته يكي از مهم ترين وجوه خود را در قالب پيروزي محمد مرسي نشان داد، حادثه اي نيست كه بتوان از كنار آن به سادگي گذشت و به اثرات آن بر معادلات منطقهاي و جهاني بيتوجه ماند. مصر جديد در حالي كانديداي اخوان المسلمين را بر راس قوه اجرايي خود ميبيند كه به رغم پيشتازي مصر در جنبشهاي اسلامي معاصر، نيروهاي اسلامگرا چه در دوران پادشاهي و چه در دوران رياست جمهوري هاي مادامالعمر با سركوب روبهرو بوده اند.غرب نيز طي 40 سال گذشته اسلامگرايي مصري را به عنوان تهديدي عليه نظم منطقه اي مدنظر خود ديده است و در چندين مرحله از كنار سركوب سازمان يافته اين جريانها و نظاير آن در شمال آفريقا گذشته است.در اين فضا سوال اين است كه با به قدرت رسيدن مرسي در مصر، ميتوان انتظار چه تحولي را در نگاه و مناسبات مصر جديد با محيط منطقهاي و جهاني داشت؟
1 - وقتي سخن از به قدرت رسيدن اسلامگرايان در مصر مي شود، سوال فوري در مورد ماهيت مناسبات آتي اين كشور با اسرائيل است.ترديدي وجود ندارد كه درگيري و مواجهه با رژيم اسرائيل در شكلي كه اسلامگرايي به عنوان يك جنبش اجتماعي آن را مطالبه ميكرد، در دستور كار اخوان و رئيسجمهور آنها نيست.آنها به خوبي مي دانند كه ورود به فاز تقابل با اسرائيل در موقعيت امروز يك مطالبه جدي بخش عمدهاي از جامعه مصر است كه بايد با ظرافت خاصي با آن مواجه شد .
تركيبي از قدرتهاي غربي،رژيم هاي منطقه اي و نهايتا بخشي از نيروهاي داخلي مصر تمايلي ندارند كه قاهره وارد فاز تقابل با تل آويو شود.در شرايطي كه اسلامگرايان هنوز موقعيت خود در ساخت سياسي را تثبيت نكرده اند، طبعا ورود به چنين فضاي مناقشه برانگيزي مساله اي است كه احتمالا مرسي و دولتمردان اسلامگرا از آن پرهيز خواهند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
-
گوناگون
پربازدیدترینها