واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > حق، علی - علی حق همین امسال بود، نه خیلی ماه پیش. محمود بهمنی زمانی که مجلس پایش را در یک کفش کرده بود که الا و بلا بانک مرکزی باید از دولت مستقل شود، در جمع خبرنگاران گفته بود، هر آن که احساس کنم استقلال بانک مرکزی از میان رفته از سمت خودم استعفا می دهم. اگر آن زمان تنها برخی کارشناس ها و نمایندگان مجلس تلاش می کردند تا ادله هایی برای ادعای خود بیاورند و بحث استقلال یا وابستگی بانک مرکزی چندان عمومی نشده بود، حالا کم کم عموم مردم دارند این سوال را می پرسند که چرا بانک مرکزی اینقدر در نظارت خود کوتاهی می کند یا حساب و کتاب تعطیلی یا فعالیت این موسسه های مالی و اعتباری چیست؟ بیلبوردهای کنار اتوبان را هم که نگاه می کنند یا میان برنامه های سریال های تلویزیون را می بینند، از یکدیگر می پرسند، دلیل این که به برخی مجوز تاسیس بانک های لی لی پوتی داده می شود، چیست؟ اصلا چه اتفاقی رخ داده است که پس از طی شدن مد راه اندازی سوپرمارکت و فست فود حالا نوبت بانک شده است؟ چرا همه این بانک ها وابسته به نهادهای شبه دولتی هستند، نهادهایی که پیشتر موسسه مالی و اعتباری داشتند. از برخی از همین موسسه هایی که تعطیل شده اند هم نرخ بهره بیشتر می گرفتند ولی نه تنها تعطیل نشدند بلکه بدل به بانک شده اند. تا همین چند ماه پیش که به بانک های خصوصی قدیمی فشار می آوردند که یا ادغام شوید یا به مالی و اعتباری تبدیلتان می کنیم ولی حالا آن مصوبه به نتیجه نرسیده بانک های جدید از راه می رسند. و سوال های بسیاری از این دست. اما در مقابل محمود بهمنی که در قامت ارشد ترین مقام ناظر بازار پول با رسانه های محبوبش گفتگو می کند با گفتن جمله ای شبیه به این که مگر ما به آنها مجوز داده ایم که حالا مسوول ضرر و زیان سرمایه گذاری مردم در آن موسسات باشیم بار سنگین تخلف های رخ داده در بازار پول کشور را بر زمین می گذارد. رییس کل محترم بانک مرکزی، مگر این موسسه های مالی و اعتباری یک شبه سبز شده اند و شما از وجود آنها خبر نداشته اید؟ اگر این طور بوده پس چگونه در نمایشگاه های مختلف بازار پول غرفه داشته اند و هزار و یک تبلیغ رسانه ای کرده اند؟ وقتی که در ایران مطابق قانون دستفروشی ممنوع است، چگونه موسسه های مالی و اعتباری می توانند مردم را به ساز ناکوک خود برقصانند و حالا هم که هر یک به وعده ای پول در حساب های متنوع سپرده اند، در پرملاطفت ترین برخورد برخی را با برخی که رسم و رسوم جذب سپرده و پرداخت وام متفاوتی دارند، ادغام کرده اید؟ شما که در دوران بحران قرض الحسنه های در اوایل دهه 80 در مدیریت بانک ها حضور داشتید، چرا اجازه دادید، 10 سال بعد بحران مالی و اعتباری ها رخ دهد؟ آیا غیر از این است که زمانی که درخواست مجوز تاسیس نهادی از حد متعارف افزون تر می شود، ایرادی در کار است؟ هجوم برای تولید ماکارونی و پفک نمکی در سال های دهه 70 خاطرتان هست؟ اساسا غیر از این است که صف طولانی اخذ مجوز تاسیس بانک رانت ایجاد می کند؟ آیا در بازار پولی که قانون بانکداری اسلامی اجرا می شود، این همه شیفته خدمت طبیعی است یا که اتفاق خاصی افتاده است؟ چرا با وجود این که رییس جمهوری محترم از رشد اعطای وام و اعتبارات بانکی خبر می دهد، هجوم مردم به موسسه های مالی و اعتباری برای دریافت وام های خرد یکی، دو میلیون تومانی شتاب گرفته است؟ چرا نزدیکی های عید در شعبه بانک های دولتی باید این جمله را شنید که اگر اسکناس نو می خواهید باید از فلان و بهمان موسسه مالی و اعتباری خریداری کنید، چون بانک مرکزی به ما اسکناس نو نمی دهد.... البته برای شما ساده است که با ارسال یک جوابیه همه این نوشته و ادعاهایش را تکذیب کنید و آنها را بی اساس بخوانید اما فراموش نکنید که شبهه ها راجع به استقلال بانک مرکزی دیگر عمومی شده است و تکرار تجربه قرض الحسنه حضرت رسول اصفهان در شکلی دیگر بر آن خواهد افزود. هر چند که بانک مرکزی همچنان غرق در بحث های کارشناسی با نهادهای قانونگذاری در خصوص عوامل تضعیف استقلال بانک مرکزی و شاخص های سنجش آن باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]