تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837964868
چرا اعياد مذهبي را با كمدينهاي يهودي جشن ميگيريم؟فمينيستها اجازه جنگ و جهاد به مردان نميدهند!
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چرا اعياد مذهبي را با كمدينهاي يهودي جشن ميگيريم؟فمينيستها اجازه جنگ و جهاد به مردان نميدهند!
خبرگزاري فارس: وضع نمايش فيلمهاي داستاني از تلويزيون در اعياد مقدس اسفبار است. هيچ دستور العمل واضحي وجود ندارد. اغلب شبكهها فيلمهاي كمدي خارجي پخش ميكنند.
به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس به نقل از مشرق، وضع نمايش فيلمهاي داستاني از تلويزيون در اعياد مقدس اسفبار است. هيچ دستور العمل واضحي وجود ندارد. اغلب شبكهها فيلمهاي كمدي خارجي پخش ميكنند. واقعاً جنگ نرم كه ميگويند همين است. ما بايد در روز ميلاد ائمه و رسول اكرم(ص) و مبعث آن حضرت، شاهد دلقكبازيهاي چند كمدين يهودي باشيم! كمدينهايي از قبيل: چارلي چاپلين، برادران ماركس، جري لوئيس، پيتر سلرز، وودي آلن، مل بروكس، سه كلهپوك و همچنين فيلمهاي برادران كوئن.
سال گذشته در همين سيزدهم رجب فيلم اوه برادر كجايي/ جوئل كوئن (2000) از شبكه سوم پخش شد. فيلمي با بازي جورج كلوني و جان تورتورو كه ماجراي اسارت بابلي قوم يهود را به طور نمادين و با زبان تمثيل ميگويد. مسئلۀ غفلت از صاحب آن عيد مسئلهاي است و مسئلۀ تبليغ و ترويج يك فرهنگ ضد دين كه با نام دين و به بهانۀ جشنهاي مقدس در خانهاي ما رخنه ميكنند يك مسئلۀ مهمتر. آيا به راستي ائمۀ هدي اين اجازه را به ما ميدهند كه به بهانۀ ميلاد آنها اينچنين خود را به تغافل بزنيم؟
اين فقط يك وجه ماجرا است و مسئله ترويج لجام گسيختۀ فمينيسم در تلويزيون، مسئلهاي بحرانيتر است.
فمينيسم افراطي تلويزيون
آمار فيلم و سريالهاي فمينيستي سيماي جمهوري اسلامي از حد و حساب گذشته است. فيلمهايي كه موضوع آنها به طور افراطي مظلوميت زنان و ظالم بودن مردان است. سريالهايي همچون پدر سالار، زير تيغ، آشپزباشي و ستايش از حدود بيست سال قبل تاكنون تقريباً تمام تلويزيون را تسخير كردهاند.
موضوع تله فيلمها نيز به همين اسفناكي است. تصوير مردان در اين فيلم و سريالها به گونهاي است كه گويا ناف مردان اين سرزمين را با شمشير بريدهاند و آنها مدام در حال قتل و غارت و ظلم و تجاوزند و اكثر عمر خود را نيز در زندانها سپري ميكنند، ولكن زنان در اين ميانه فرشتگان معصوم آسماني هستند كه از قضا در اين مملكت پر از ظلم هبوط كردهاند.
سه سال قبل يكي از دوستان فيلمنامهنويس بنده، طرح فيلمنامۀ يك سريال تلويزيوني را به شبكه سوم ارائه كرده بود. طرح او در گروه فيلم و سريال پذيرفته شده بود اما به اين شرط كه او قهرمان مرد فيلم را به يك قهرمان زن تبديل كند! و آن بندۀ خدا نيز ناچاراً پذيرفته بود.
شايد هيچ سازمان ديگري به قدر صدا و سيما كارمند زن نداشته باشد. وضعيت استخدام كارمندان در تلويزيون نيز شبيه فيلم توتسي/ سيدني پولاك (1982) است. در آن فيلم، نشان داده ميشود كه چطور تمام شغلهاي تلويزيون را به زنها دادند و داستين هافمن براي استخدام در تلويزيون، مجبور شد خود را زن كند. آيا وجود اين همه زنان كارمند و مدير و برنامهساز و مجري در تلويزيون موجب اين فمينيسم تلويزيون شده است يا اينكه مقابله با دين كار آنها را به دشمني با دين خدا و ترويج كفريات فمينيسم كشانده است.
از دي ماه 1386 برنامۀ زندۀ ارديبهشت هر روز به مدت يك ساعت در شبكۀ چهار پخش شده است. نقد اين برنامه يك مثنوي هفتاد من كاغذ ميخواهد. دكتر رضا پورحسين مدير وقت شبكه چهار خودش طرح اين برنامه را داده بود ولي توران وليمراد تهيه كننده و مجري اين برنامه آنقدر افراط كرد كه چندين اخطار از خود پورحسين گرفت و عاقبت در شهريور 1387 بركنار شد. اما اين برنامه همچنان هر روز به كار خود ادامه ميدهد، برنامهاي كه كمتر از يك درصد مهمانان خود را از علماي دين انتخاب كرده است. آيا همه حق دارند دربارۀ حقوق زن سخن بگويند جز خداوند متعال و نمايندگان او؟!
جنگ تنها عرصۀ فتح نشدهاي بود كه فمينيستها نميتوانستند به حريم آن تجاوز كنند. اما پس از چاپ كتاب دا گويا اين عرصه نيز به دست آنها فتح شد. حالا ديگر در فيلمي همچون روزهاي زندگي/ پرويز شيخطادي هم وقتي زمان حملۀ عراق ميرسد مردان فرار ميكنند و زنان ميمانند! يادم افتاد توران وليمراد در همان برنامۀ ارديبهشت چيزي از حقوق مردان باقي نگذاشت كه مال خود و طايفۀ نسوان نكرده باشد. او حتي يك نوبت در برنامه گفته بود: «هر رزمندهاي كه در جبههها بود ريپِرزنت (نماينده يا معرّف) سه زن بود؛ مادر، خواهر و همسر او.» به عبارت ديگر او ميخواست بگويد مرداني كه به جبهه رفتهاند بايد شكرگزار اين زنان باشند كه ميتوانستند سليطهبازي دربياورند و نگذارند او به جبهه برود!! و باز هم يادم افتاد آن سخني كه از شهيد چمران نقل است كه فرمود: وقتي شيپورهاي جنگ در راه خدا نواخته شود مرد از نامرد شناخته ميشود.
حتي در روز ميلاد امير المؤمنين(ع) از فيلمهاي فمينيستي خلاص نداريم
اين وضعيت آشفته حتي در روز ميلاد حضرت علي(ع) در سيزدهم رجب نيز دست از سر مخاطبان سيما برنميدارد. بنده از سال 1387 به اين وضع مشكوك شدم و در سال 1388 شروع به فيشبرداري كردم و نتيجه را به مدير گروه تأمين برنامه شبكه اول اطلاع دادم كه اين حجم فيلم فمينيستي در حوالي 13 رجب و قبل و بعد آن تصادفي نيست. ذيلاً يك نمونه از نمايش فيلمهاي داستاني را در تلويزيون در روز مبارك سيزدهم ماه رجب سه سال قبل، مرور ميكنيم.
تلويزيون در حوالي دوشنبه 13 رجب 1430 ، برابر با 15 تير 1388
شنبه 13 تير: شبكه اول صبح شنبه، تله فيلم همان روز/ عليرضا اميني را پخش كرد بر مبناي فيلمنامۀ اصغر عبداللهي و بازي پولاد كيميايي و ليلا اوتادي؛ فيلمي در موضوع طلاق از آن نوعي كه زن در آن مظلوم است و مرد ظالم.
يكشنبه 14 تير: صبح يكشنبه تله فيلم پرستار/ عليرضا سبزواري (نوشتۀ اصغر عبداللهي) با بازي آتنه فقيه نصيري و اميد زندگاني از شبكه اول پخش ميشود. مردي كه با شغل پرستاريِ نامزدش مخالف است و پس از آنكه زن به دليل كارش دو نوبت نتوانست در مجلس خواستگاري حاضر شود ميخواهد قرار نامزدي را به هم بزند كه از قضا و اتفاقاً خودش از بلندي به زير افتاده و به همان بيمارستان برده ميشود! نهايتاً او و خانوادهاش ميفهمند كه پرستاري يك شغل پرمنفعت است و لذا وصلت دوباره سرميگيرد. اين فيلم بنا به گفتۀ كارگردانش تاكنون بيست نوبت از تلويزيون پخش شده است. فيلم در واقع اين حقيقت شرعي را كه زن براي خروج از منزل و براي پرداختن به هر شغلي بايست از شوهر خود اجازه بگيرد را منكر شده است. همچنانكه در فيلم به آهستگي/ مازيار ميري (1384) وجود دارد، فيلمي كه از برنامۀ سينما 4 نيز پخش شده است.
چهل روز بعد شكل صحيح اين ماجرا، در يك تله فيلم آمريكايي به نام شبكه به هم ريخته (1996) Gridlock از شبكه دوم پخش شد. جيك خلبان بالگرد پليس است. شبي كه پدر و مادر همسرش مهمان او هستند جيك در يك مأموريت حساس مشغول كمك به دستگيري سارقان است. وقتي آخر شب به خانه ميرسد زنش پس از يك مشاجره منزل او را ترك ميگويد در حاليكه تلويزيون در همان وقت از شجاعت جيك در دستگيري سارقان خبر ميدهد. مدتي بعد، زن به سبب وجود دزدان ديگري در يك ساختمان محبوس ميشود و با اقدامات شجاعانۀ جيك نجات مييابد و از آن پس قدر شوهر خود را ميداند.
دوشنبه 15 تير، برابر با 13 رجب: صبح دوشنبه تله فيلم مرد/ سيروس الوند (1387)، از شبكه اول سيما پخش شد. فتاح (مسعود رايگان) پس از 22 سال عفو خورده و از زندان بيرون ميآيد. زنش فريبا (نسرين مقانلو) با يكي از دوستانش به نام امين (مجيد مشيري) ازدواج كرده است. پسر فتاح كه از اعمال پدرش سرافكنده است عاقبت به كمك يك دوست (رضا رويگري) ميفهمد كه پدر او بيگناه بوده و ضارب آن مقتول در واقع امين بوده كه حالا با مادرش ازدواج كرده است! تنها مناسبت فيلم با سيزده رجب اين بود كه فتاح به مناسبت اين عيد عفو خورده و از زندان آزاد شده است. اين فيلم سال گذشته با تبليغات وسيع و با يك اسم دهانپر كن در عصر 13 رجب پخش شده بود. آيا هنر مردان اين سرزمين آن است كه جوانيشان را در زندان باشند و زندگي و حتي همسرشان به يغما برده شود؟
اما عصر دوشنبه 13 رجب منتظر بوديم كه تلويزيون چه شاهكاري خواهد كرد. چشممان سفيد شد از تماشاي يك تله فيلم ضعيف كانادايي به نام خانوادۀ گمشده/ جان فاسانو (2007) كه در آن زني به نام والري با دختر دوازده سالۀ خود زندگي ميكند و نامزدي به نام استيون دارد. در انتها ميفهميم استيون يك محمولۀ فوق سرّي قاچاق را بدون اطلاع در درون عروسك دخترك جاسازي كرده و ماجراي خواستگاري او از والري و مسافرت هوايي آنها در واقع بهانۀ جابجايي اين محموله بوده است. نهايتاً استيون به زندان ميافتد و اين زن خلاص ميشود! يك فيلم افسرده كننده كه آدم را به اين نتيجه ميرساند كه مردان واقعاً چه موجودات خبيثي هستند.
اما طبق اعلان روز قبل روزنامۀ جامجم (14ر4ر1388)، شبكه سوم قرار بود در اين روز در ساعت 19 فيلم سينمايي هوو/ عليرضا داوودنژاد (1384) را پخش كند. اين فيلم با بازي رضا عطاران ماجراي ذلت مردي را حكايت ميكند كه پنهاني همسر دوم اختيار كرده است. شايد علت عدم پخش اين فيلم آن بوده باشد كه شبكه پنجم اين فيلم را در سوم تير پخش كرده بود.
سهشنبه 16 تير: به علت گرد و غبار شديد هوا، دولت امروز و فردا را تعطيل كرده است. صبح شبكه اول تله فيلم تهوعآور و مزخرف كابوس/ سيروس مقدم (1386) را براي نوبت سوم پخش كرد. مهراوه شريفينيا زني است كه دچار كابوس شده و به لطف شوهر مهربانش (امين زندگاني) تحت درمان يك روانپزشك است. او مكرراً زني را مشابه خود ميبيند. اما نهايتاً به لطف يك زن ديگر منكشف ميشود كه شوهر او همسر دوم گرفته و براي طلاق و نپرداختن مهريه پانصد سكهاي و گرفتن حضانت فرزند، زني را دقيقاً مشابه و هملباس او ميفرستد تا او را به حد جنون برساند. در انتها همين پاپوش براي زن دوم نيز دوخته ميشود!
تلويزيون مبلّغ كفريات فمينيسم شده است
آيا ارباب تلويزيون براي سيزدهم رجب فيلمي در فضيلت مردان ندارند كه نمايش دهند يا حداقل فيلمي كه مردان در آن مجرم و ضد قهرمان نباشند؟ آيا كافي نيست كه ماهانه چند فيلم و سريال از اين قسم از تلويزيون پخش ميشود؟ آيا در روز ميلاد حضرت علي(ع) نيز ما بايد سرمان را پايين بياندازيم و به سبب اين فيلمها از خانوادهمان خجالت بكشيم؟! يا اينكه عطاي تلويزيون را به لقايش ببخشيم؟
دوشنبه 13 رجب امسال با پانزدهم خرداد مقارن شده بود و خدا را شكر از نمايش كمديهاي يهودي خلاص شده بوديم. اما فمينيسم گويا كه جزء لاينفك سيما شده است. شبكۀ چهار در ساعت 21 فيلمي با نام قصۀ سيمين به كارگرداني رضا كمالي پخش كرد كه بنده در منزل پدر عيال به ناچار همچون ديگران آن را تماشا كردم. سيمين (بهنوش طباطبايي) از شهرستان به دنبال پس از سالها نامزدش داوود (امير حسين صديق) را در تهران مييابد و در آزمايشگاه او مشغول به كار ميشود. اما داوود او را به خاطر نميآورد و حتي نام خود را نيز به حسام تغيير داده است. در فلاشبك معلوم ميشود كه داوود بر اثر ريزش كوه در جاده ضربۀ مغزي شده و فراموشي گرفته است. سيمين حاضر است كه با او ازدواج كند ولي داوود از يك زن شرور خواستگاري ميكند. لذا سيمين تهران را ترك كرده، داوود را كه ديرهنگام قدر او را شناخته است با دردها و ذهنيات خود تنها ميگذارد. مرثيهاي در مظلوميت زنان و مردي كه حتي خوب و بد را نميشناسد.
آفات تبليغ فمينيسم در تلويزيون
سريال پدر سالار/ اكبر خواجويي (1372) در اين روزها از يكي از شبكههاي ديجيتال تلويزيون پخش ميشود. آيا علي اكبر محلوجيان كه سريال پرايراد زيرتيغ را نيز نوشته است حتي يك صفحه دربارۀ حقوق اسلامي مطالعه كرده است؟ آيا قرآن شوهر را قيّم زن و مدير خانواده نكرده است؟ (نگا. تفسير الميزان در ذيل مباركۀ «الرجالُ قوّامون علي النساء» ـ سورۀ نساء /34) آيا به سبب يك بينماز بايد در مسجد را بست؟! هيچ فكر كردهايد كه فرزندان در يك خانوادۀ زنسالار چگونه رشد ميكنند؟ پسراني ترسو و نازك نارنجي كه حتي صدايشان نيز زنانه است، و از آن سو دختراني وقيح و بيحيا كه اگر مواظب نباشيد ممكن است درسته آدم را ببلعند.
زماني بود كه به برخي مردان زن ذليل ميگفتند. اما از حدود پانزده سال پيش به سبب ازدياد خانوادههاي زنسالار، اين اصطلاح كمكم از زبان مردم حذف شد. آمار كثير خانوادههاي زنسالاري در جامعه، بسيار نگران كننده است. آيا فكر كردهايد اگر خداي ناكرده جنگ ديگري در اين مملكت رخ دهد چه خواهد شد؟ نه اين زنان اجازه ميدهند تا شوهرانشان از خدمت آنها مرخص و به جهاد در راه خدا قيام كنند و نه پسران آنها جربزۀ جنگيدن دارند.
چه كساني در شوراهاي تصويب فيلمنامه ساخت اين فيلمها را تصويب ميكنند؟ آيا آنها نميدانند اين فيلمهاي فمينيستي بحرانزا هستند و به بنيان خانوادههاي ايراني آسيب ميرسانند. اصل دهم قانون اساسي در مورد خانواده و لزوم پاسداري از قداست آن و حفظ اين نهاد مقدس است. آيا قانوني بالاتر از اين اصل در ابتداي قانون اساسي داريم كه ارباب تلويزيون مكرراً آن را نقض ميكنند؟ متن اصل دهم اين است: «از آنجا كه خانواده واحد بنيادي جامعه اسلامي است، همه قوانين و مقررات و برنامهريزيهاي مربوط بايد در جهت آسان كردن تشكيل خانواده، پاسداري از قداست آن و استواري روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد».
قبلاً انتقاد به تلويزيون به سبب پخش فيلمهاي سمبوليك يهودي بود (كه خود مبحث جداگانه و دامنهداري است و ما إن شاء الله به آن خواهيم پرداخت). اما حالا شيوع عقايد كفرآميز فمينيسم از طريق رسانه ملي مسئله بسيار مهمتري است. اگر آن را فقط خواص درك ميكردند اين فمينيسمبازيها را عوام به راحتي ميفهمند و متأسفانه بر آنها اثر مستقيم و سريع ميگذارد. لهذا اكنون بايد مارادونا را رها كرده و غضنفر را بچسبيم كه مرتباً به دروازۀ خودي گل ميزند! مقصودم از غضنفر هر كسي است كه در اين سلسله مراتبِ نگارش، تصويب، توليد و نمايش اين فيلمهاي كثير فمينيستي آگاهانه يا ناآگاهانه دخيل است.
انتهاي پيام/
يکشنبه|ا|21|ا|خرداد|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]
-
گوناگون
پربازدیدترینها