واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > طاهریان، محمد ابراهیم - یکى از مباحث مهم مطرح شده در نشست اخیر سران ناتو در لیسبون، بحث خروج نظامیان ناتو از افغانستان بود. یکى از مباحث مهم مطرح شده در نشست اخیر سران ناتو در لیسبون، بحث خروج نظامیان ناتو از افغانستان بود. سران ناتو توافق کردند که نیروهاى خود را تا سال 2014 از افغانستان خارج کنند. دیپلماسى ایرانى به این بهانه موثر بودن عملیات ناتو را در افغانستان با گفتارى از محمد ابراهیم طاهریان، سفیر سابق ایران در افغانستان بررسى کرده است. گفتارى از محمد ابراهیم طاهریان، سفیر سابق ایران در افغانستان براى دیپلماسى ایرانى: واقعیتى که امروزه با آن روبهرو هستیم، این است که ناتو شصت سالگى خود را پشت سر گذاشته است. چهل سال از این شصت سال را دوران جنگ سرد و پیمان ورشو و رقابتهاى میان شرق و غرب تشکیل مىدهد. بعد از پیمان ورشو، فروپاشى شوروى و پایان جنگ سرد، اصولا ناتو دچار بحران هویت شد و این بحران هویت کار را به جایى رساند که ناتو علاقمند به ایجاد نوعى همگرایى و توسعه خود بود. به همین دلیل در دهه نود، ناتو در بالکان وارد عمل شد و با یک ناکارآمدى کامل روبهرو شد، که شاید تبلور این تحول و ناکارآمدى مجموعه اتحادیه اروپا و همکارىهاى نظامى آن با ناتو، چیزى بود که در بالکان و مشخصا در سربرنیتسا اتفاق افتاد. از همان زمان به بعد بحث گسترش ناتو به شرق مطرح شد و به نظر مىرسد که بعد از تحولات افغانستان با توجه به این که واقع قضیه این است که محور تحولات افغانستان، جبهه متحد شمال و مجموعه دولت ربانى بودند. یعنى در حقیقت به لحاظ زمینى و آن چه در عرض افغانستان و در جغرافیاى این کشور اتفاق افتاد تحولى بود که توسط جبهه متحد شمال که فرماندهى آن را احمد شاه مسعود به عهده داشت و بعد از ترور او توسط جریان افراط و القاعده و فرماندهى قسیم فهیم که بعدها معاون اول دولت انتقالى شد، رهبرى مىشد. اما تصور کشورهاى فرامنطقهاى و ناتو و اتحادیه اروپا این بود که این تحول را آنها به وجود آوردهاند، و از آن جا که ناتو نیاز به کسب پرستیژ داشت با این انگیزه به افغانستان آمد. به نظر مىرسد که بعد از گذشت ده سال از حضور ناتو و کشورهاى فرامنطقهاى در افغانستان، جمع جبرى کارنامه کشورهاى فرامنطقهاى و ناتو در افغانستان صفر یا زیر صفر است به دلیل این که بعد از گذشت ده سال مىبینیم که هیچکدام از اهدافى که ناتو تعریف کرده بود و فکر مىکرد که با تحقق آن اهداف پرستیژ کسب مىکند، محقق نشد از جمله مبارزه با تروریسم، دستگیرى افرادى که فهرست کرده بودند. الان بعد از ده سال خود کارشناسان غربى معتقدند که 50 تا 80 درصد جغرافیاى افغانستان در حوزه کنترل جریان افراط است. پس ناتو دچار یک ناکارآمدى دیگر هم شد و این ناکارآمدى ممکن است که منجر به این شود حفظ ناتو با شکل و شمایل فعلى ممکن نباشد. علىرغم این که در نشست لیسبون مطرح مىشود که یکى از معضلات عمده پیش روى ناتو بحران مالى است، من فکر مىکنم که ناتو تا حد زیادى دچار بحران هویت است تا بحران مالی. یعنى بحث مالى و ناکارآمدى این سازمان در افغانستان بحث ثانویه سازمان و تشکیلات ناتو است و بحث اصلى بحران هویت این سازمان است. این بحران یک بار در دهه نود در غرب اروپا و در جغرافیایى که نسبتا نزدیک بود و جغرافیاى بومى ناتو بود اتفاق افتاد و مشخص شد که این سازمان کارایى ندارد. وقتى در جغرافیاى نزدیک و بومىناتو چنین ناکارآمدى مشاهده شده، طبیعى است که در جغرافیاى افغانستان که هم به لحاظ سیاسى و هم به لحاظ طبیعى جغرافیاى پیچیدهاى دارد، واضح است که این سازمان ناکارآمد خواهد بود. به نظر من چیزى که کمتر در نشست لیسبون به آن اشاره شد یا حداقل پوشش خبرى مناسبى دریافت نکرد، این است که در نشست لیسبون به بحران هویت ناتو توجهى نکردند یا نخواستند که راجع به آن به طور علنى صحبت کنند. آن چه بیشتر در اجلاس ناتو مطرح شده است بحث بحران مالى است و بحث افغانستان است اما به نظر مىرسد که مشکلاتى که به لحاظ عملى ناتو با آن روبهرو است در دو مورد کارنامه موفقى نداشته است. یکى بالکان است که به لحاظ جغرافیایى نزدیک و در دسترس بود، با آن آشنا بودند، بخشى از معضلاتى که در بالکان به وجود آمد حداقل یک طرفش کاتولیکها و ارتدوکسها بودند که زیاد براى مجموعه ناتو ناشناخته نیست. ولى طبیعى است که در افغانستان این پیچیدگىها بیشتر بود لذا به نظر مىرسد که نشست لیسبون در حقیقت حتى اگر توجهى هم نکرده باشد سراغ آدرس غلطى رفته است که بحران مالى ناتو را مورد بررسى قرار دهد. از نظر بسیارى از کارشناسان بحران ناکارآمدى و بحران هویت براى ناتو بحران جدىتر و اساسىترى است. فرآیند این بروز و ظهور را مىتوان در افغانستان مشاهده کرد. حضور کرزى در نشست لیسبونرئیس دولت افغانستان به عنوان مهمان در نشست سران ناتو در لیسبون شرکت کرده است و آن چه که از این نشست دو روزه در اخبار منعکس شده است این است که تقریبا همه عناصر مطرح در ناتو چه وزراى دفاع و بعضى از سخن گویان روى این مسئله تاکید کردهاند که واگذارى امنیت به تدریج از سال آینده شروع خواهد شد. واژه خروج از افغانستان واژهاى است که بیشتر جنبه تبلیغاتى دارد و واقعى به نظر نمىرسد.ارزیابى سخنان رئیس دولت افغانستان را بیشتر باید در رفتار مورد سنجش قرار داد. اگر دولت افغانستان و رئیس دولت افغانستان از نحوه کارکرد و تاکتیکهاى ناتو چه عملیات شبانه، عملیات شهرى یا عملیات هواپیماهاى بدون سرنشین نارضایتى دارد، سازوکار این اعتراض شناخته شده است. اعتراضات دیپلماتیک، فرستادن یادداشت یا شیوههایى که در عالم سیاست مشخص است و در دنیا استفاده مىشود.مجموع اظهاراتى که به رئیس دولت افغانستان منسوب است، صحبتهایى است که در مصاحبهها و رسانهها مطرح شده است. لذا به نظر مىرسد که تا وقتى که در این سطح به این صحبتها توجه شود، قاعدتا کاربرد توجیه افکار عمومى در افغانستان را دارد. این که چقدر بر روى افکار عمومى در افغانستان تاثیر مىگذارد مشخص نیست اما بیشتر جنبه تبلیغاتى و لفاظى دارد تا جنبه اجرایی. چون اگر بنا بود که به طور جدى مخالفت شود سازو کار دیگرى براى آن تعریف شده است. به نقل از سایت دیپلماسی ایرانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]