واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا اينگونه گستاخ شدهاند؟
اشاره :نوشتار حاضر، مقالهايست كه در فراخون طرح "چرا سكوت اي مسلمان" از سوي كاربران سايت تبيان ارسال شده است. اين طرح در پي پاسخ به اهانت به ساحت پيامبر مهر و رحمت حضرت ختمي مرتبت، محمد مصطفي – كه درود خدا برو و خاندان پاكش باد – در فروردين ماه سال 1387 از سوي سايت تبيان برگزار گرديد.چرا سكوت اي مسلمانمدتهاست که غربيها در موارد مختلف و از زاواياي متعدد اهانت به رهبر عاليقدر مسلمانان جهان را به نحو بسيار زننده و زشت، در دستور کار خود قرار دادهاند. اين گستاخي گاهي در قالب کاريکاتور و گاهي از زبان سردمداران فاشيزم بين الملل و زماني از زبان شيطاني صورت ميگيرد.راستي چرا غربيها اينگونه گستاخ شدهاند و به مقدسات ما گاهي توهين ميکنند و مسلمات تاريخي که بسياري از دانشمندان خودشان به آن معترف بودند و هستند، زير پا ميگذارند؟نبايد به خاطر حدس و تخمين و ميل و يا به بهانه ابتكار و نوآوري و آزادانديشي، دست به گفتن يا نوشتن يا تصميمي بزنيم كه از فرمان خدا و رسول جلو بيفتيم.پاسخ اين سوال را در سياست شيطاني سردمداران غربي ميتوان يافت که اينک اسلام و پيروان پيامبر اعظم را همانند خار در چشمان خود ميبينند و از افزايش قدرت آن در سطح جهان بيمناکاند.به نظر ميرسد مطرح كردن اينگونه توهينها به اسلام، به بهانه آزادي بيان دلايل ديگري داشته باشد كه در حال قصد داريم به برخي از آنها اشاره كنيم. يكي از دلايلي كه منجر به حمايت از اين اقدامات توهينآميز در كشورهاي اروپايي عليه اسلام ميشود، ترس اين دولتها از گسترش و نفوذ اسلام در اروپا ميباشد. بر اساس آمار در سالهاي اخير تعداد زيادي از اروپاييها به اسلام مشرف شدهاند كه اكثر اين افراد را نخبگان و زنان اين كشورها تشكيل ميدهند. براساس آمارهاي منتشره موج اسلام گرايي در اروپا به حدي شدت گرفتهاست كه پيشبيني ميشود تا سال 2050 مسلمانان اكثريت جمعيت اروپا را تشكيل خواهند داد. ترس از اين موضوع باعث شده كه كشورهاي اروپايي با افزايش اقدامات ضداسلامي خود، فعاليتهاي مسلمانان اروپا را محدود كنند و از اين طريق از گسترش موج اسلامگرايي جلوگيري كنند. از جمله اين اقدامات ميتوان به افزايش فشار در مورد برداشتن حجاب زنان مسلمان، محدوديت و تعطيلي مدارس و موسسههاي اسلامي به بهانه مبارزه با تروريسم، جلوگيري از فعاليتهاي شبكههاي تلويزيوني و راديويي و سايتهاي اسلامي، آزار و اذيت و بازداشت بيمورد مسلمانان به بهانههاي مختلف و ... اشاره كرد. در حقيقت همين اقدامات اروپاييها در مورد مسلمانان نيز ميتواند ادعاي آنها در مورد دفاع از آزادي بيان را زير سوال ببرد. آزادي بيان به معني طرح همه ديدگاهها و تعامل انديشههاي مختلف با يكديگر ميباشد ولي اروپاييها با نقض اين موضوع عملاً فضاي فعاليت و مطرح كردن انديشههاي اسلامي را گرفته اند. از ديگر دلايلي كه باعث ميشود اروپاييها دست به اين اقدامات تحريك آميز عليه مقدسات يك دين بزرگ بزنند، اين است كه غربيها به تحريك صهيونيستها ميخواهند به اين وسيله ميزان حساسيت و واكنش مسلمانان را اندازه گيري كنند و از اين طريق براي توطئههاي بعدي خود برنامهريزي كنند. نكته جالب ديگر در مورد اين كاريكاتورها اين است كه به صورت زيركانهاي تلاش شده تا اسلام را با تروريسم معرفي كند. اين مورد با اينكه موضوع تازهاي نيست و در راستاي سوءاستفاده گسترده صهيونيستها از هنر ميباشد ولي در اين مورد خاص تلاش شده با به تصوير كشيدن پيامبر اكرم اينگونه القا كنند كه اساس اسلام بر مبناي تروريسم بنا شده است تا از اين طريق ديگر توطئههاي شوم خود را عملي كنند. در پاسخ به اين توطئههاي، مسلمانان بايد با واكنشهاي هوشمندانه خود، صهيونيستها را در رسيدن به اين اهداف شوم ناكام بگذارند تا از هرگونه اقدام مشابهي در آينده جلوگيري شود. ما در برابر آن حضرت وظايفي داريم كه به آنها اشاره ميشود. 1- شناخت او؛ بدانيم كه او طبيب و كتابش شفاي ما و خودش الگوي ما در دنيا و شفيع ما در قيامت است. 2- بعد از شناخت به او ايمان آوريم و با او همراه باشيم و مزد رسالتش را كه مودت اهل بيت اوست بپردازيم و بدانيم ثمره اين مودت به خود ما برميگردد. 3- آنچه براي ما آورده است بگيريم و عمل كنيم: «ما آتاكم الرسول فخذوه» و از آنچه ما را نهي كرده دوري كنيم. «ما نهاكم عنه فانتهوا»4- در عمل به دستورات او نق نزنيم و تسليم بيچون و چرا باشيم. قرآن ميفرمايد: كساني كه به داوري تو ايراد ميگيرند در حقيقت ايمان ندارند. «فلا و ربك لا يؤمنون حتي يحكموك فيما شجر بينهم»ناگفته نماند كه تسليم خدا و رسول شدن هرگز به معناي كنار گذاشتن عقل نيست؛ زيرا عقل به ما ميگويد بعد از معرفت و شناخت صحيح بايد پيروي كرد. آري، همين كه با عقل تخصص پزشكي را شناختيم، نسخه او را بي چون و چرا عمل ميكنيم و هيچ كس نميگويد عمل به نسخه پزشك كنار گذاشتن عقل است و اگر بيماران بگويند تا ما اسرار واقعي هر دارو را ندانيم آن را مصرف نميكنيم بايد بسياري از بيماران از دنيا بروند؛ چون هر بيمار توان شناخت اسرار دارو را ندارد. 5 - يكي از وظايف ما، صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد صلي الله عليه وآله است كه اين سفارش، فرمان خداوند در سوره احزاب است: «انّ اللّه و ملائكته يصلّون علي النبي يا ايّها الّذين آمنوا صلّوا عليه و سلّموا تسليما»همانا خداوند و فرشتگان پيوسته بر پيامبر درود ميفرستند، پس اي كساني كه ايمان داريد شما نيز بر او صلوات بفرستيد.آري، وقتي خالق هستي و فرشتگان معصوم، پيوسته صلوات دارند، اگر ما صلوات نفرستيم شايد نوعي جفا باشد.چرا اينگونه گستاخ شدهاند و به مقدسات ما توهين ميکنند و مسلمات تاريخي که بسياري از دانشمندان خودشان به آن معترف هستند، زير پا ميگذارند؟ چگونه صلوات بفرستيم؟هنگامي كه اين آيه نازل شد، اصحاب پرسيدند: يا رسول اللّه چگونه صلوات بفرستيم؟ حضرت فرمود بگوئيد: «الّلهم صلّ علي محمّد و آل محمّد»براي صلوات آثار و پاداشهاي فراواني نقل شده از جمله اينكه رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: هركس در نوشتهاش بر من صلوات بفرستد تا اين صلوات در نوشته هست او پاداش خواهد داشت. ادب در برابر پيامبردر اول سوره حجرات ميخوانيم كه در هيچ كاري بر خدا و پيامبر نبايد پيشي گرفت:«لا تقدّموا بين يدي اللّه و رسوله»مردم نبايد به خاطر حدس و تخمين و ميل و يا به بهانه ابتكار و نوآوري و آزادانديشي يا قضاوتهاي عجولانه، دست به گفتن يا نوشتن يا تصميمي بزنند كه از فرمان خدا و رسول جلو بيفتند. همانگونه كه نبايد به بهانه قاطعيت، انقلابي بودن، زهد وساده زيستن كاسه داغتر از آش شوند.رها كردن فرمان خدا و رسول و پيروي از آداب و رسوم و قوانين فردي يا قبيلهاي يا بين المللي نوعي پيشي گرفتن است.حرام كردن حلالها و حلال كردن حرامها، قانونگذاري در برابر قانون خدا و بسياري از تندرويها يا كندرويها، پيشي گرفتن از خدا و پيامبر است.به چند نمونه تاريخي كه مسلمانان صدر اسلام گاهي از پيامبر پيشي ميگرفتند و مورد نهي قرار گرفتهاند، توجه كنيد:1- در عيد قربان گروهي قبل از پيامبر صلي الله عليه وآله قرباني كردند، به آنان گفته شد: «لا تقدّموا بين يدي اللّه و رسوله»2- قوم بني تميم از پيامبر صلي الله عليه وآله امير و حاكم خواستند. خليفه اول و دوم هر كدام شخصي را پيشنهاد كردند و با هم مشاجره ميكردند كه كانديداي من بهتر است، آيه نازل شد: «لا تقدّموا بين يدي اللّه... و لا ترفعوا اصواتكم»3- امام معصوم عليه السلام به شخصي فرمود: اين دعا را بخوان: «لا اله الّا اللّه...» تا آنجا كه ميفرمايد:«يحيي و يميت». شنونده از پيش خود جملهاي اضافه كرد و گفت: «و يميت و يحيي» حضرت فرمودند: جمله تو صحيح است، اما آنچه من ميگويم بگو و سپس آيه «لا تقدّموا بين يدي اللّه و رسوله» را براي او تلاوت فرمودند.نويسنده مقاله: شهرام معين فر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 527]