واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > اعلمی فریمان، هادی - آرمان نهایی برخی دیکتاتورها مانند بن علی و دوالیه رفتن به سوییس با ثروت مردم است.این مدل دیکتاتورها مصداق کلپتوکراسی یا جنون غارت هستند و اکنون دووالیه با گستاخی تمام به دلیل مشکلات ساختاری کشور و خلا قدرت با هدف تصدی ریاست جمهوری به هاییتی بازگشته است. اینکه گروهی از هواداران ژان کلود دووالیه 59 ساله معروف به دکتر بچه/ baby doc / پس از 25 سال در فرودگاه پورتوپرنس با زنده باد گفتن از او استقبال کنند ,چه تعبیری در عرصه بازی های رقابت آمیز سیاسی در هائیتی دارد؟آیا می توان نتیجه گرفت که مرور زمان و تحولات سیاسی پرونده این مرد غارتگر را که مستقیم ثروت مردم فقرزده ی هائیتی را به بانک های سوئیس منتقل کرد,پاک کرده است و او با دست های پاک به کشور برگشته است؟ همین سوژه روز، زین العابدین بن علی تونسی را در نظر بگیرید که 25 سال بعد پس از سرقت 9 میلیارد یورو به کشورش-البته کشور این مدل دیکتاتورها سوئیس است- بازگردد که این هم شاید محتمل باشد ,اما از طنزهای تلخ روزگار است.عملکرد رهبران برخی کشورهای افریقایی و عرب ولاتینی تفاوتی با سرقت های سازماندهی شده باندهای جنایتکار ندارد،تنها تفاوتش این است که از سیستم دولت برای یغماگری بهره می گیرند. البته در مساله هائیتی و یا موارد مشابه میزان جرایم و سرقت یا کشتار علیه شهروندان در این قضایا به حدی گسترده است که نمی توان راه حلی فوری برای مسایل غیر مترقبه مانند بازگشت دیکتاتوریافت. مقامات دولتی و قضایی از این تحول به حدی گیج و مستاصل شدند که هریک به اظهار نظرهای متفاوت پرداختند و طیفی از هوادار و مخالف دیکتاتور در هائیتی شکل گرفت و چند روز بعد بود که پرونده ی این مرد با شکایت 4 روزنامه نگار به جرم جنایت علیه بشریت به دادگاه رفت.اما با تمرکز بر این مساله ی خاص چه روندی طی شده است که اکنون یک دیکتاتور پس از 25 سال جرات بازگشت به کشور را یافته است؟ صحنه سیاسی هائیتی از زمان استقلال تاکنون همواره عرصه کودتای داخلی و یا مداخله ی خارجی ایالات متحده بوده است.اگر قرار باشد تعبیر مناسب و خلاصه ای از محققان هاییتی شناس را به کار ببریم ، جامعه ی هاییتی همواره ترکیبی از کلپتوکراسی( kleptocracyحکومت مبتلا به جنون دزدی )،یغماگر،سیاست کثافت کاری،استعماری ،خوداستعمار شده و یا حداکثر جامعه انتقالی داشته است و هیچگاه نتوانسته است دمکراسی واقعی را تجربه کند . ژان کلود دووالیه فرزند پزشکی سیاه پوست و نژادشناس به نام فرانکویس دووالیه/دکترپدر/ بود که در 1956 با یک کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت.او در 1964 خود را رییس جمهور مادام العمر نامید و با کمک شبه نظامیان به تحکیم نظام دیکتاتوری پرداخت . البته منطق اولیه به قدرت رسیدن او بر مبنای جنبش حرکت به سوی بازگشت فرهنگ سیاه و نوعی رویکرد رادیکالیسم سیاسی و ارزش گذاری به فرهنگ افریقایی و رد فرهنگ فرانسوی بود.اما به مرور حکمرانی دووالیه به تعبیر جرج فاریول پژوهشگر سیاسی هاییتی با کنترل سبعانه سیاسی،فساد،نابرابری های درآمدی ،بی سوادی و تخریب محیط زیست و و هائیتیزه کردن روحانیت کلیسا و احیا مجدد رسومات قدیمی مربوط به انتصابات و مناصب سلسله مراتب کلیسا در هائیتی به پیش رفت. وی در 1971 پس از 15 سال دیکتاتوری مرد و پسر 19 ساله وی ژان کلود خود را رئیس جمهور دایم کشور نامید .جالب این است که وی در 1986 در پی نارضایتی فراوان توسط ژنرال هنری نامفی با کودتا تغییر کرد.اما نارضایتی ها بیشتر به دلیل منازعه طلبی کلیسای کاتولیک و کاهش حمایت واشیگتن در مقطعی بود که پاپ ژان پل دوم تلویحا به بی عدالتی اشاره کرد و دولت کارتر نیز با تاکید بر حقوق بشر و دمکراسی سقوط دووالیه را تسریع کرد. ظاهرا سیستم کودتا در هاییتی خاصیت زایندگی و تسلسل دارد.ایالات متحده و ماموران سازمان ملل متحد در ماموریت های طولانی مدت بعدی خود هیچ گاه نتوانستند به هدف اصلی ثبات سازی در کشور و مدیریت منازعات برسند و میراث فعلی آمیزه ای از حضورگانگسترها و فقرا است که زلزله و وبا نیز به آن دامن زده است.دراین شرایط روند برگزاری انتخابات مخدوش و آمیخته به تقلب و نارضایتی شده است.ظاهرا دووالیه پسر تحت تاثیر خلا قدرت سیاسی موثر و دولت ناتوان رنه پروال به کشور بازگشته است.اکنون ناتوانی دولت در فراهم کردن معیشت و تامین امنیت مردم و اداره کشور عاملی مستقیم است که اذهان را متوجه سیاستمداران سابقی معطوف ساخته است که امیدوارند شرایط جدیدی را در کشور رقم بزنند.به گفته ی یکی از تحلیل گران منطقه ای استقبال کنندگان از دووالیه نسل جوانی هستند که دوره ی دیکتاتوری خشن وی را درک نکرده اند.اما آیا این استدلال به معنی مجوز ورود هر دیکتاتور پس از دوره ی طولانی خواهدبود؟ به نظر می رسد اکنون هائیتی گرفتار بحران های ساختاری نبودن اقتدار و مشروعیت و بی کفایتی سیاسی دولتمردان در ایجاد امنیت است و این نابسامانی ها به علاوه احساس شکست مردم از لاینحل بودن مشکلات موجب شده است تا دووالیه جرات بازگشت به هائیتی را بیابد وحتی در اندیشه ی منصب ریاست جمهوری باشد.به علاوه ظاهرا در جهان کشوری نیست که اساسا علاقمند و یا امیدوار به بهبود این کشور ورشکسته باشد.لذا اگر دووالیه همان هواداران را که ترکیبی از گانگ ها یا قاچاق چیان مواد مخدر را همراه داشته باشد ،درشرایط بدی بسر نخواهد برد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]