واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: همه ی ما، مردان جوانی می خواهیم که شاد ، خلاق ، پرانرژی و مهربان باشند. ما به پسرانی نیاز داریم که در آینده به مردان جوانی تبدیل شوند که به دیگران اهمیت می دهند و در حل مشکلات قرن بیست و یکم سهیم اند و در عین حال ظرفها را می شویند و اتاقشان را مرتب می کنند! سالها تلاش شده است تا مرد بودن و ویژگیهای مردانه نفی شود و نشان داده شود که دختران و پسران درست مانند هم هستند. اما همان طور که والدین و معلمان همواره می گویند، این نگرش بی نتیجه است. تحقیقات نشان می دهد که اخیراً والدین نگرش بهتری نسبت به این موضوع دارند. کم کم درک می کنیم که چگونه صفات مردانه ی پسران را (به هر شکلی که ممکن است) مورد تحسین قرار دهیم، نه آنکه این صفات را بی ارزش بدانیم. در این سری مقالات به زمینه های مهم درک پسران می پردازیم. ابتدا سه مرحله ی مشخص رشد آنها را توضیح خواهیم داد. سپس تأثیرات قدرتمند هورمونهای مردانه بر روانشناسی مردان و اینکه چگونه به آنها کمک کنیم تا بر این نوسانات رشد فائق آیند، مورد بررسی قرار می گیرد. درباره ی یافته های مهم جدید و اینکه مغز پسران در چه مواردی آسیب پذیر است و چگونه کمک کنیم تا مهارتهای برقراری ارتباط را در خود پرورش دهند، نیز صبحت خواهیم کرد. پسران می توانند عالی باشند. ما می توانیم آنها را این گونه بسازیم. رمز موفقیت در این راه، درک آنهاست.سه مرحله ی رشد پسران پسران در زندگی راحت و عاری از مشکل تبدیل به مرد نمی شوند. نمی توانید غذای آنها را آماده کنید، لباس برایشان تهیه کنید و یک روز متوجه شوید که به مرد تبدیل شده اند! برای رسیدن به این مرحله، فرایند خاصی را باید طی کرد. کسانی که با پسرها سروکار دارند از تغییرات آنها، حالتهای خُلقی و میزان انرژی متفاوتشان در زمانهای مختلف شگفت زده می شوند. درک اینکه چه کاری در چه زمانی باید صورت گیرد، معمایی است. سه مرحله ی رشد در یک نگاه 1- اولین مرحله از زمان تولد تا شش سالگی است؛ یعنی سنینی که پسر بیشتر متعلق به مادرش است. او پسر «مادر» است، حتی اگر پدرش نقش مهمی را در این مرحله ایفا کند. در این مرحله، هدف آن است که عشق و حس امنیت بالایی را به او بدهیم و تجربه ای گرم و لذتبخش از زندگی برایش فراهم آوریم. 2- مرحله ی دوم از شش تا چهارده سالگی است. او براساس کنشهای درونی خود کم کم می خواهد یاد بگیرد که یک مرد باشد و از نظر علائق و فعالیتها هرچه بیشتر شبیه پدرش می شود. (گرچه مادرش در این مرحله بسیار سهیم است و دنیای اطراف نیز برایش اهمیت پیدا می کند.) هدف این مرحله ایجاد مهارت و شایستگی، در کنار حس مهربانی و شادابی و تبدیل او به فردی متعادل است. در این حالت او از اینکه یک پسر است حس خوبی دارد و احساس امنیت می کند. 3- آخرین مرحله، سنین چهارده سالگی تا بزرگسالی است که پسر برای آنکه سفر خود را برای رسیدن به مرحله ی بزرگسالی کامل نماید، نیاز دارد از مشاوران مرد، اطلاعاتی دریافت کند. در این مرحله نقش پدر و مادر کمی کمرنگ تر می شود اما باید طوری برنامه ریزی کنند که مشاوران خوبی در زندگی پسرشان وجود داشته باشد. در غیر این صورت او مجبور است برای شناخت خود به گروه همسالانی که شایستگی لازم را ندارند، تکیه کند. هدف از این کار آن است که او با پیوستن هرچه بیشتر به جامعه ی بزرگسالان، مهارتها، مسئولیت پذیری و احترام به خود را بیاموزد. بهترین حالت این است که طی سالهای کودکی و نوجوانی پدر و مادر هر دو مشارکت کامل داشته باشند. این مراحل بیانگر آن است که دایره ی توجه آنها تغییر می کند، یعنی اینکه از شش تا سیزده سالگی پدر بیشتر مطرح می شود و اهمیت مشاوران از چهارده سالگی به بعد بیشتر می گردد. والدین باید همیشه مشاوران را از نظر اخلاقی و ایمنی ارزیابی کنند. این سه مرحله چیزهای زیادی در مورد کارهایی که باید انجام دهیم، به ما می آموزد. به عنوان مثال، مشخص است که بین شش تا چهارده سالگیِ پسران، پدرها نباید تمام مدت مشغول به کار، یا از نظر عاطفی یا فیزیکی از خانواده دور باشند. اگر چنین کنند به طور یقین پسرانشان آسیب می بینند. (چنانچه بیشتر پدران قرن اخیر چنین کرده اند.) تفاوت جنسیتی کم کم بروز می کند برخی تفاوتهای جنسیتی بین پسران و دختران بسیار زود به چشم می خورند. نوزادان پسر حساسیت کمتری نسبت به چهره ها نشان می دهند. نوزادان دختر حس لامسه ی بهتری دارند. پسرها سریعتر رشد می کنند و قویتر هستند، با این حال مشکلات بیشتری در مورد جدایی از مادرانشان نشان می دهند. در سنین نوپایی، پسران به هنگام بازی بیشتر به این طرف و آن طرف می روند و فضای بیشتری را اشغال می کنند. آنها بیشتر دوست دارند اشیاء را در دست بگیرند و با آن بازی کنند. پسرها با لِگو، ساختمانهای بلندی می سازند، در حالی که دخترها ساختمانهایی با ارتفاع کمتر را ترجیح می دهند. در کودکستان، پسرها به کودک جدیدی که وارد گروه می شود توجهی نمی کنند، اما دخترها به او توجه می کنند و با او دوست می شوند. به طور کلی پیش از شش سالگی، جنسیت چندان مهم نیست و نباید برای آن تفاوت زیادی قائل شد. مادرها معمولاً مهمترین فرد هستند، اما پدر هم می تواند چنین جایگاهی را به دست آورد. آنچه اهمیت دارد این است که یک یا دو فرد کلیدی این کودک را دوست دارند و در دو یا سه سال اول زندگی او را محور اصلی زندگی خود قرار می دهند. به این ترتیب امنیت درونی برای زندگی در وجود او شکل می گیرد و مغز او مهارتهای مربوط به ارتباط صمیمانه و عشق به یادگیری و هم کنشی را می آموزد. این سالها خیلی زود سپری می شوند. تا می توانید از زندگی در کنار پسر کوچولویتان لذت ببرید! در مقالات بعد با ما همراه باشید.... تهیه و تنظیم :داوودی منبع : کتاب کلید های تربیت و رفتار با پسر ها پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 543]