تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837934468
واكاوي مرزهاي مميزي در سينماي پس از انقلاب اسلامي قانون يا سليقه؛ مساله اين است
واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: واكاوي مرزهاي مميزي در سينماي پس از انقلاب اسلامي قانون يا سليقه؛ مساله اين است
مميزي فيلم در سينماي پس از انقلاب اسلامي تحت تاثير ارزش هاي نوپديد داراي تحول ساختاري قابل دركي شد و بسياري از بندها و لوايح قانون مميزي منطبق بر آموزه هاي ديني و فرهنگ تشيع شكل گرفت يا تغييراتي همسو با نظام جديد يافت. برمبناي نظام مميزي جديد هرگونه تلاش در سست كردن مباني توحيدي، وهن مقدسات، زير سوال بردن كرامت انساني، اقدام عليه امنيت ملي، اشاعه فحشا و ترويج ابتذال وعقايد انحرافي به عنوان مصاديق بارز در تخريب بنيان فكري جامعه اسلامي در نظر گرفته شد و آثاري را كه چنين مفاهيمي را به صورتي آشكار يا در پس نمادهاي بصري و كلامي به بينندگان منتقل ميكردند با توقيف روبرو مي ساختند يا با درجه اي تخفيف در صورت اعمال مميزي هاي وارده مجوز نمايش محدود آن را صادر مي كردند. البته مساله مميزي همواره بر اين مدار اصالت قانون نمي چرخيد و گاه ديده ميشد كه سليقهها در توقيف يك اثر نقش بارزتري داشت و نمونههاي بسياري را ميتوان مثال زد كه با همين اعمال سليقهها فرصت قانوني نمايش را از دست دادند يا حتي با يك نگاه دقيقتر به آثاري ميرسيم كه با در نورديدن خطوط قرمز و دركمال تعجب به نمايش درآمدند. اينجاست كه همان سوال دو وجهي معروف پيش ميآيد كه بالاخره مميزي در سينماي پس از انقلاب اسلامي از كانال قانون ميگذرد يا سليقه شخصي مديران در اين امر تاثيرگذار است؟ به واقع مميزي فيلم در ايران از جمله مسايلي است كه در يك حركت بينابيني ميان قانون گرايي و سليقه گرايي قرار دارد و همين ويژگي چارچوبههاي اعمال مميزي در قبال يك اثر سينمايي را با تناقضات متعددي روبرو كرده است. بحث هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اعتقادي نيزهريك داراي حد و مرزهاي مشخصي هستند و البته گاه يك نگرش راديكاليستي جانبي و بيرون از متن خانواده سينما مي تواند تمامي زحمات يك گروه هنري را برباد دهد. چه بسيار نمونه هايي كه به علت برداشت نادرست و بدفهمي موضوع اثر از سوي نيروهاي خارج از خانواده سينما به محاق رفتند و هيچگاه رنگ پرده را نديدند و از وجه ديگر بسياري از نمونه هايي كه با گذشت چند سال مجوز اكران گرفتند و ديگر آن كاركرد فرهنگي مورد نظر را نداشتند.
مروري بر اسامي فيلم هاي توقيفي پس از انقلاب اسلامي اين نكته را نمايانگر ميكند كه گاه مميزي، برآمده از سلايق بوده است و فيلم تنها به دليل يك بدفهمي و نه به دليل موانع قانوني فرصت اكران را از دست داده است. از اينرو در مطلب حاضر با يك تحليل مقدماتي از معناي سينما به آثار برجسته توقيف شده در سينماي پس از انقلاب اسلامي و علتهاي بروز مشكل مميزي براي فيلم هاي سينمايي اشاره كوتاهي خواهم داشت.
معناشناسي سينما
بحث معناشناسي سينما را با اين سوال آغاز مي كنم كه سينما چيست؟ آيا صرفا يك رسانه ديداري در ثبت لحظههاي زندگي جامعه است يا تلفيقي از روياها و واقعيتهايي كه در ذهن هركدام از ما جاري است؟ كاركرد سينما چيست؟ آيا يك ابزار سرگرم ساز است كه با آن بخشي از اوقات فراغتمان را ميپوشانيم يا يك قالب پوياست كه مي توان با آن به اهداف فرهنگي و راهبردهاي اعتقادي جامعه پرداخت و نوعي تبليغ از انديشه و آراي جامعه ايراني به عرصه بينالمللي ارائه كرد؟
معناي سينما در قالب تمامي سوالاتي كه گفتيم قابل بررسي است اما ذات سينما به گونهاي است كه نمي توان در يك ساحت تك بعدي يا نگاه ابزارگونه با آن رويارو شد. به واقع در سينما هم ميتوان رئاليته و واقع نگر بود و هم از طريق رويا پردازي و نگاه فانتزي، روح نشاط و اميد را به جامعه تزريق كرد. در بستر سينما هم نقد و آسيب شناسي مطرح است و هم يك محدوده مشخص در انعكاس واقعيات براي آن تعريف شده است چنانكه ميتوان در كمال صداقت به بررسي معضلات در قابي واقع گرايانه اقدام كرد و تشويق شد يا با نمادگرايي و غلو نمايشي سعي در تحليل كاستيها داشت و به سياه نمايي و اقدام عليه امنيت ملي و سلب امنيت رواني جامعه متهم شد.
مهم اين است كه بداني در كجا هستي و براي كدام جامعه فيلم ميسازي؟ آيا جامعه هدف، مي تواند اشارتهاي هنري تو به يك ناهنجاري و نقصان اجتماعي را بپذيرد يا در پرتو بدفهمي نيت ذهنيات از ساخت يك فيلم، تو را به حاشيه مي راند و در مظان اتهام قرار ميدهد. سينما دقيقا درهمين منظر است كه يك پارادوكس مفهومي را در نوع برقراري رابطه ميان سه ضلعي سينماگر، مدير فرهنگي وجامعه ايجاد ميكند.گاه آنچه از ديد جامعه يك جسارت رسانه اي در بازتاب ناكارآمديها دانسته ميشود، لزوما همين معنا را به انديشه مدير فرهنگي انتقال نمي دهد و گاه آنچه مديران فرهنگي را بر اين ميدارد تا با ابزار توقيف نسبت به يك فيلم روبرو شوند، واكنش همراهانهاي از سوي جامعه به دنبال ندارد. گاه حتي آنچه سينماگر در پس تصاوير و ديالوگ ها به مخاطب انتقال ميدهد، آنگونه كه بايد داراي مطلوبيت دراماتيك نيست و نوعي هدررفت بيتالمال به شمار خواهد آمد. در اين ميان بايد بازهم به سوال اول بازگشت كه به راستي سينما چيست؟
سينما همانگونه كه بارها گفته شده يك هنر صنعت وارداتي است و به نوعي دست پرورده فرهنگ غربي به شمار مي آيد . بسياري از محدوديت هاي قانوني، عرفي و سليقه اي حاكم بر سينماي ايران، درغرب وجود ندارد يا به اين شدت نيست و اساسا نوع نگاه غرب به سينما با آنچه در ايران مي گذرد متفاوت است. همين مسائل باعث شده تا آنچه ما در تحليل هاي خود نسبت به يك اثر به كار مي بريم بيش از آنكه از نگرشي تخصصي برآمده باشد از نوعي تحليل حسي و هيجاني بگذرد كه همين فرآيند، برخي از آثار را در زمينه نمايش با بحران هاي شديدي روبرو ساخته است.
مروري كوتاه بر ساز و كار مميزي در سينماي پس از انقلاب
فيلمهاي سينمايي ساخته شده در ايران، به دلايل متعددي ممكن است هرگز به اكران عمومي نرسند. به دليل كمبود سالنهاي سينمايي در ايران، بسياري از فيلمهايي كه ساخته ميشوند، به اكران نميرسند، يا چندين سال پس از ساخته شدن به نمايش عمومي در ميآيند. ممكن است فيلمهاي ساخته شده (با وجود داشتن پروانه ساخت) موفق به دريافت پروانه نمايش نشوند.
اولين قانون مدون نظارت آثار سينمايي در ايران به سال 1309 و لايحه نمايشها و سينماها باز ميگردد:
هر سينما مكلف است مدير مسئول تعيين و كتباً به شعبه معارف بلديه معرفي كند ... هر قسمت از فيلم را كه بلديه منافي اخلاق و عفت بداند قطع نموده، با حضور مدير سينما در قوطي گذارده، لاك و مهر كرده، در مقابل رسيد كتبي تحويل و تسليم مشاراليه خواهد شد.
در سال 1347 قاعده جديدي با عنوان آيين نامه نظارت بر نمايش فيلم و اسلايد تدوين ميشود كه شورايي مركب از كارشناسان سياسي و هنري بر آن نظارت ميكنند. برخي موارد اين آيين نامه به اين ممنوعيتها اشاره دارد:
1- اهانت به توحيد پروردگار و اديان وكتب آسماني و پيغمبران و مقدسان و مقدسات و ائمه اطهار
2- اهانت به دين مبين اسلام و كيش شيعه اثني عشري
3- هتك حرمت و اهانت به مذهب و معتقدات اقليتهاي مذهبي
4- اسائه ادب نسبت به مقام شامخ سلطنت وخاندان جليل او
5- اهانت نسبت به مقامهاي دولتي اعم از كشوري ولشكري
6- صحنههايي كه حاكي از سوءقصد عليه رئيس و اعضاي يك دولت بوده و قصد تحريك در آن آشكار باشد
7- صحنه هايي كه حاكي از شورش عليه نيروهاي انتظامي و امنيتي و دفاعي باشد
8- تبليغ براي هرگونه مراسم و مسلكي كه به موجب قوانين و مقررات كشور ايران غيرقانوني باشد
9- ارائه مناظر جزئيات روابط جنسي
10- به كاربردن عبارات و اصطلاحات و اصوات وقيح و ركيك
11- نشان دادن مناظر مخروبه و افراد پاره پوش به منظور تخفيف حيثيت ايران
12- صحنههايي كه در آن جزئيات يك قتل نشان داده شود...
چه در دوران پيش از انقلاب ايران و چه دوران پس از آن قوانين سخت گيرانهاي بر سينماي ايران وضع شده و بسياري از آثار سينمايي با توجه به اين قوانين يا توقيف ميشوند، يا با تغييراتي به نمايش درميآيند.
دايره مينا مهرجويي چند سال در توقيف باقي مي ماند و در سال 1356 با بازتر شدن فضاي سياسي، با حذف و مميزي زياد اجازه اكران مي يابد . آرامش در حضور ديگران اثر ناصر تقوايي پس از چهار سال توقيف در سال 1352 بعد از حذف بخشهايي از فيلم بر پرده ميرود.
از جمله بندهاي قوانين نظارت در نيمه دوم دهه 60 ميتوان به موارد ممنوعه زير اشاره كرد:
1- هتك حرمت مقدسين ومقدسات اسلامي و ساير اديان شناخته شده در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران
2- نفي يا مخدوش نمودن ارزش والاي انسان
3- اشاعه اعمال رذيله و فساد و فحشا
4- تشويق وترغيب و يا آموزش اعتيادهاي مضر و خطرناك و راههاي كسب درآمد نامشروع
5- بيان يا عنوان هرگونه مطلبي كه مغاير با منافع و مصالح كشور بوده و مورد سوء استفاده بيگانگان قرار گيرد.
6- نشان دادن صحنه هايي ازجزئيات قتل، شكنجه، جنايت و آزار كه موجب ناراحتي و بدآموزي گردد.
7- بيان مخدوش حقايق تاريخي و جغرافيايي
8- نشان دادن تصاوير و اصوات ناهنجار، اعم از نقص فني و يا غير آن
9- نمايش فيلمهاي نازل تكنيكي و هنري و يا آثاري كه ذوق و سليقه تماشاگر را به انحطاط و ابتذال بكشاند.
در زير به تحول مساله مميزي و ساز و كارهايش از 1358 تا به امروز ميپردازيم:
1- محمدعلي نجفي نخستين سرپرست اداره كل امور سينمايي در فروردين 1358 تاكيد مي كند كه سانسور به هيچ وجه در سينما وجود نخواهد داشت و اعمال مميزي در خصوص فيلم ها را منوط به عدم مطابقت با معيارهاي اسلامي ميكند.
2- سيستم درجه بندي آثار سينمايي در اسفند 1361 به تصويب هيئت وزيران ميرسد.
3- در زمستان 1367 گفتگوهايي ميان وزارت ارشاد و اهالي سينما و خبرنگاران در خصوص فهرست خاكستري صورت ميپذيرد. اين جلسات كه دو سال ادامه دارد به رفع توقيف فيلم «جعفرخان از فرنگ برگشته» ميانجامد.
4- دو فيلم «شب هاي زاينده رود» و «نوبت عاشقي» به دليل عدم رعايت موازين شرعي در نمايش روابط ميان زن و مرد توقيف ميشود.
5- در سال 1376 دو فيلم «آدم برفي» و«ديدار» پس از 3 سال رفع توقيف ميشوند.
6- در مهر 1378 و با دستور مستقيم سيف الله داد (معاونت سينمايي وقت) فيلم «دايره» توقيف ميشود.
7- در بهمن 1382 و به دستور مستقيم وزارت اطلاعات فيلم «به رنگ ارغوان» توقيف ميشود.
8- در مرداد 1386 فيلم «سنتوري» با دستور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي توقيف ميشود.
9- در دي 1388 و با دستور مستقيم سيدمحمد حسيني (وزير ارشاد) فيلم «پاداش» به دليل رعايت نكردن حريم مقدسات توقيف شد.
10- در بهمن 1388 فيلم «به رنگ ارغوان» با دستور نهاد رياست جمهوري رفع توقيف شد.
11- در تابستان1390«گزارش يك جشن» به دليل مميزي سياسي توقيف شد.
12- در واپسين روز1390 اعتراض گروههاي ارزشي نسبت به اكران خصوصي و گشت ارشاد به محدوديت اكران اين فيلم ها در سراسر كشور ميانجامد.
بر مبناي آنچه تا بدينجا گفته شد ضمن ارزيابي مصاديق اعمال مميزي به دو گونه از آثار ميپردازيم كه خط قرمزها را در نورديدند اما دو سرنوشت متفاوت يافتند. دسته اول نمايش بيدغدغهاي داشتند و گروه دوم به مصيبت توقيف ميان مدت يا دائمي دچار شدند.
الف) آثاري كه از خطوط قرمز گذشتند و توقيف ميان مدت يا دائمي را تجربه كردند به اين شرح هستند:
1- چريكه تارا: دگرگوني نظام سياسي و تحولات فرهنگي پس از آن مميزي حجاب اسلامي را به عنوان يكي از عناصر قطعي در شخصيت پردازي زنان لحاظ ميكرد و به همين علت با توجه به بي حجابي سوسن تسليمي، كميته مبارزه با منكرات نمايش اين فيلم را مردود اعلام كرد.
2- خط قرمز: كاراكتر اصلي فيلم داراي عقايد ماركسيستي بود و تصوير خاكستري ارائه شده از مامور ساواك نيز امكان داشت به ارتباط گيري مخاطب با شخصيت منجر شود و به همين دلايل مميزيهايي به كارگردان انعكاس يافت كه البته با وجود اعمال اصلاحات مورد نظر، فيلم هيچگاه رنگ پرده را نديد.
3- انفجار: ساختار ضعيف در كنار مواردي چون القاي خشونت و تحريف مبارزات انقلاب اين اثر را به محاق برد و حتي با وجود اعمال اصلاحات مدنظر نتوانست به نمايش درآيد.
4- حياط پشتي مدرسه عدل آفاق: تعابير و تفاسير سياسي مختلفي از درونمايه فيلم استنباط مي شد وهمين مساله امكان اكران فيلم تا سال 1369را به وجود نياورد و با اعمال اصلاحاتي از جمله تغيير نام به مدرسه اي كه مي رفتيم نمايش داده شد.
5- حاجي واشنگتن: نوع شخصيت پردازي حاجي واشنگتن تعابير و تفاسيرگوناگوني را به وجود آورد تا جايي كه فيلم در يك محاق 16ساله رفت و پس از درگذشت كارگردانش به شكل محدود در 1377 اكران شد.
6- باشو غريبه كوچك: در سال هاي پاياني جنگ، چنين نگاهي به آسيب ها و چالش هاي اين پديده شوم چندان با نگاه رسمي تطابقي نداشت و به همين علت با يك توقيف چهارساله روبرو شد و در 1369 بدون تغيير به نمايش درآمد.
7- شب هاي زاينده رود: كارگردان ارزشي آن روزها چنان به آدم هاي جنگ و مناسبات آن تاخته بود و در نمايش روابط زن و مرد، ليبراليستي عمل كرده بود كه جنجالهاي بسياري را پديد آورد.
8- نوبت عاشقي: باز هم خبرسازي كارگردان ارزشي آن روزها با محوريت بخشي به موضوع خيانت و نمايش روابط لجام گسيخته زن و مرد، اثرش را با توقيف روبرو كرد.
9- در مسلخ عشق: در شرايط ياس اجتماعي حاصل از طولاني شدن جنگ، نمايش شكست رزمندگان ايراني همسويي چنداني با تعريف رسمي از سينماي ايدئولوگ دفاع مقدس نداشت و به همين علت بنابر مصالح آن روز از نمايش فيلم جلوگيري شد.
10- بانو: نوع نگاه فيلم به قشر فرودست و مستضعف و وجود صحنه هايي از رقص و آواز اين فيلم را به مدت هفت سال در صف انتظار اكران قرار داد و با اندكي اصلاحات در پاييز 1377 به نمايش درآمد.
11- ناصرالدين شاه آكتور سينما: بازهم كارگردان با نگاه كمدي اش به سينما و مفاهيم آن مساله ساز شد. فيلم به وضوح به نقد مميزي و سانسور در سينما ميپرداخت و از تصاوير فيلم هاي قبل از انقلاب بهره گرفته بود و البته به دليل رويكرد كمدي اثر چندان با نگاه سختگيرانه مميزان روبرو نشد و با اندكي اصلاحات در زمستان 1371 به نمايش درآمد.
12- آدم برفي: زن پوشي اكبرعبدي، نوع متفاوت كمدي در مقياس آن زمان و شخصيت پردازي آدمها باعث شد تا سه سال در توقيف به سربرد و بالاخره در آذر 1376 اكران شد.
13- نجات يافتگان: فيلم به دليل نمايش تصويري خاكستري از يك سربازعراقي و نوع ارتباط گيري دختر مددكار با رزمنده پس از چهارسال توقيف با تغيير نام به تا آخرين نفس اكران شد.
14- دايره: به دليل بررسي موضوع دختران فراري و غلو نمايشي در بازتاب اين معضل شوم اجتماعي با دستور مستقيم زنده ياد سيف الله داد(معاونت سينمايي وقت) توقيف شد.
15- سكوت: به دليل وجود صحنه با حركات موزون به مدت يكسال توقيف شد و با جابجايي مديريت نظارت بدون اصلاحيه به نمايش درآمد.
16- طلاي سرخ: حذف سه دقيقه از فيلم به اطلاع كارگردان رسيده اما عدم پذيرش وي منجر به ادامه توقيف اثر گشته است.
17- راي باز: كيفيت پايين تصاوير و بررسي موضوع قاچاق زنان و دختران ايراني از دلايل اصلي توقيف به شمار ميآيند.
18- خواب تلخ: شوخي با مساله مرگ و ملك الموت.
19- به رنگ ارغوان: با دستور مستقيم وزارت اطلاعات به مدت 5 سال توقيف و در نهايت با دستور نهاد رياست جمهوري در زمستان 1388 به نمايش عمومي درآمد.
20- مارمولك: پس از سه هفته از اكران به دليل آنچه تمسخر روحانيت دانسته شد از ادامه نمايش آن جلوگيري شد.
21- آفسايد: پرداختن به مساله حضور زنان در ورزشگاهها.
22- سنتوري: نوع شخصيت پردازي علي بلورچي و همچنين سياه نمايي درك شده از تصاوير فيلم باعث شد تا علي رغم داشتن پروانه نمايش به آرشيو برود.
23- پاداش: با دستور مستقيم وزير ارشاد به دليل عدم رعايت احترام در محدوده مسايل عقيدتي توقيف شد.
24- صد سال به اين سالها: نوع نگاه فيلم به انقلاب اسلامي و تحولات پس از آن با نگاه رسمي همخواني ندارد.
25- دايناسور: انتقاد تند از جريانهاي سياسي كشور.
26- گزارش يك جشن: نمادهاي به كار رفته در فيلم مورد تائيد مديران اجرايي نيست.
27- آتشكار: روايت قرمز يك راز مردانه و از آن دست كمدي هايي كه با محوريت بخشي به خصايص جنسيتي، داستان خود را تعريف ميكنند. چالشهاي قصه پيرامون شخصيت آقا سهراب و ترديدهايي كه در مسير انجام عمل وازكتومي داشت شكل گرفته بود و همين مساله، فيلم را در يك محاق سه ساله فرو برد و پس از دريافت پروانه نمايش، در بيخبري كامل آمد و رفت.
28- خصوصي: ارائه تصويري زشت از زن و بهره گيري نادرست از اعتقادات درجهت كسب منافع اقتصادي به عزمي جدي از سوي نيروهاي ارزشي جهت جلوگيري از ادامه اكران آن منجرشد.
29- گشت ارشاد: عنوان فيلم و نقد يكي از طرحهاي ويژه فرهنگي و اجتماعي و نوع شخصيت پردازي سه كاراكتر مرد، معادلات اكران را به ضرر اين فيلم به چرخش درآورد و پس از اعتراضات بيروني از حجم سالن هاي نمايشش كاسته شد.
30- كوير مرگ: اين فيلم به گفته اسماعيل براري(كارگردان)، مراحل آغازين و پيش از صدور پروانه ساخت آن ده سال به درازا كشيده و به ماجراي عجيب حمايت شهيد آويني از فيلمنامه در برابر مخالفت حوزه هنري كه اندكي قبل از شهادت تا پاي استعفاي او پيش رفته نيز انجاميده است و سرانجام در سال 1380 توليد و به دنبال جنجال رد و سپس پذيرش و نمايش نابهنگام آن در جشنواره فيلم فجر همانسال منجر به تصميم متفاوت شوراي صدور پروانه نمايش مبني بر اضافه شدن 7 دقيقه به فيلم شده كه با خودداري كارگردان درمحاق قرار گرفت.
31- آبادان: اداره نظارت و ارزشيابي در آن دوره اين طور تشخيص داد كه پس از صدور مجوز، فيلم در نمايش عمومي با واكنشهايي دردسرساز روبرو خواهد شد. بخشهايي از فيلم كه در شهرك دفاع ميگذرد بيش از ساير بخشها مانع صدور مجوز شده است.
32- آشيانه: دومين فيلم سينمايي اسماعيل براري و محصول شبكه دوم تلويزيون ايران است كه در سال1370 به دليل سوژه عشق، مهر توقيف خورد و قبل از نمايش به آرشيو رفت.
33- ابجد: اين فيلم را تلويزيون توليد كرد و خودش هم از نمايش عمومي آن ممانعت به عمل آورد.
34- باد ما را خواهد برد: فيلمي از عباس كيارستمي كه با وجود دريافت پروانه نمايش هرگز امكان اكران عمومي را پيدا نكرد.
35- جزيره آهني: اين فيلم به كارگرداني محمد رسولاف با كسب پروانه ساخت توليد شد و پس از پايان يافتن مراحل توليد، ابتدا براي حضور در جشنواره كن مجوز نمايش بينالمللي را به دست آورد و سپس اواسط تابستان 84 پروانه نمايش عمومي كسب كرد. اما نمايش فيلم در تهران، حتي در حد نمايش خصوصي هم با مشكلاتي روبروست كه كارگردان فيلم، آن را ناشي از اعمال نظر فارابي به عنوان يكي از صاحبان حقوق فيلم ميداند.
36- ده: در چهار اپيزود از فيلم ده طبق قوانين نظارت مواردي از جمله بي حجابي و يا بيان يك جمله وجود دارد كه در صورت حذف آن ها پروانه نمايش عمومي فيلم صادر ميشد. اما اين تعديل كه در حد چهار، پنج دقيقه است با واكنش عباس كيارستمي، كارگردان فيلم، روبرو شد.
ب)آثاري كه از خط قرمز گذشتند و توقيف نشدند به اين شرح هستند:
1- اجاره نشينها: رويه كمدي فيلم ازعلتهاي اصلي توقيف نشدن اجاره نشينها بود زيرا درون مايه فيلم با آن منطق نماد محور مميزان اول انقلاب از پتانسيل بالايي براي به مشكل خوردن برخوردار بود و همين جنس كمدي اثر سبب شد تا كسي حرفهاي سختگيرانه مميزها را جدي نگيرد.
2- عروسيخوبان: كارگردان در اين فيلم هرچه دلش خواست به كاراكترهاي ارزشي آن دوران و مناسبات جنگ نقدهاي گزنده وارد كرد اما جوان ارزشي آن دوران هنوز مورد تائيد بود و اگر هم نقدي از جانبش مطرح ميشد با يك سعه صدر از سوي مديران روبرو ميشد.
3- نرگس: تم داستاني اثر طبق برآوردهاي امروز تعريفي جز سياه نمايي ندارد اما اين فيلم تصوير دقيقي از مناسبات جامعه آن روز به شمار ميرود و البته به دليل آنكه تلاش بود تا مميزيهاي نمادگرايانه به كناري رود و تنها به مصاديق بارزي از درنورديدن خط قرمزها توجه شود از اينرو نرگس به عنوان يك قصه اجتماعي كه در عين حال نقدهايي نيز مطرح ميكند از گذرگاه مميزي به سلامت عبور كرد.
4- پناهنده: ارائه تصويري خاكستري از منافقان كه دلشان براي وطن تنگ شده بود، اما هنوز مدت چنداني از عمليات مرصاد نميگذشت و بخشش مجاهدين خلق كار آساني نبود. البته شخصيت پردازي زاپاتا با بازي احمد نجفي به عنوان يك تصوير حقيقي از منافقان تا حدودي در جلب نظر مميزان موفق عمل كرد و چنين شد كه پناهنده به نمايش عمومي درآمد.
5- ليلي با من است: حتي طرح داستاني فيلم نيز پتانسيلهاي يك توقيف دائمي را در مسير اين كمدي جنگي قرار ميداد اما هنر بازي با مولفههايي كه تا آن زمان كسي جسارت طرح رسمي آن را نداشت يك كمدي متفاوت را به سينماي ايران هديه داد.
6- آژانس شيشهاي: بهترين فيلم سياسي تاريخ سينماي ايران كه در شرايط خاص پس از تحولات دوم خرداد نمايشي درست و قاعده مند از بحثهاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي داشت. تم محوري و تحولات درون متني فيلم چنان مساله دار به نظر ميرسيد كه شانس كمي را در اكران فيلم به وجود ميآورد اما ارتباط گيري تمامي اقشار جامعه با هر نوع نگاه و تفكر با شخصيتهاي قصه و اينكه شمايل كاريزماتيك سلحشور و حاج كاظم به درستي يك فضاي دو قطبي نه چندان همگرا و البته تا حدود زيادي مفاهمه برانگيز را متداعي بود در تلطيف فضا و زمينه سازي جهت نمايش عمومي فيلم تاثيرگذار بود.
7- مرد عوضي: نمونه برجستهاي از يك كمدي جنسيتي با مولفههاي بومي كه سال پيش در تجربهاي چون زنان ونوسي مردان مريخي نيز بسيار كمرنگ تر ديده شد. فيلم با بهرهگيري از هجو كلامي، بصري و استفهامي يك نمونه حساب شده و تر و تميز از كمدي ايراني است. فيلمي كه در بهترين موقعيت به نمايش درآمد و به آرشيو ذهني جامعه ايران پيوست.
8- نيمه پنهان: حتي عنوان فيلم بدون توجه به خط داستاني آن شبهه برانگيز بود و موضوع انقلاب فرهنگي و جريانهاي پيراموني آن نيز بسيار خط قرمزي به نظر ميرسيد. هرچند اين بار نيز فضاي خاص آن مقطع به كمك فيلم آمد و نمايش داده شد.
9- شوكران: فيلمي برضد ازدواج موقت وبا نگاهي تند به مناسبات رسمي حمايت كننده از اين ايده كه مرزهاي ارتباط زن و مرد در سينماي ايران را در نورديد اما حتي اعتراض جامعه پرستاران به نوع شخصيت پردازي سيما رياحي نيز مانع نمايش فيلم نشد.
10- اعتراض: فيلمي جلوتر از زمان خود كه پيشبيني مناسبات سياسي آينده را ميكرد اما چه دليلي داشت كه اين اثر با مارك محافظه كاري كه ديگران به آن چسباندند توقيف شود.
11- من ترانه 15 سال دارم: روايت انساني از كشاكش يك دختر براي اثبات پاكدامني باعث شد تا كسي حتي به فكر پيدا كردن يك دريچه سوءتفاهم برانگيز در فيلم نباشد.
12- سهگانه اخراجيها: ملغمهاي از شوخيهاي توهينآميز نسبت به جنگ، جامعه و هر آنچه ردي از ارزش در آن است. حاشيه امن كارگردان، يك سهگانه سينمايي پولساز را شكل داد كه تنها نكته مثبتش فروش خيره كننده آن با حمايتهاي گسترده رسانهاي و اقتصادي بود.
سه|ا|شنبه|ا|15|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]
-
گوناگون
پربازدیدترینها