واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آمريكا از كدام حقوق بشر دم ميزند؟خبرگزاري فارس: بسياري از كارشناسان امور بينالملل تاكيد ميكنند، آمريكا بيش از آنچه كه از حقوقبشر دم زده و خود را حامي آن معرفي كرده، ناقض آن بوده، اقدامات اين كشور در كشورهايي چون افغانستان، و عراق اثبات كننده اين ادعاست.
خبرگزاري فارس: بسياري از كارشناسان امور بينالملل تاكيد ميكنند، آمريكا بيش از آنچه كه از حقوقبشر دم زده و خود را حامي آن معرفي كرده، ناقض آن بوده، اقدامات اين كشور در كشورهايي چون افغانستان، و عراق اثبات كننده اين ادعاست.
به گزارش فارس، اگر بخواهيم درباره ميزان عمل كشورهاي غربي و به ويژه آمريكا به قوانين حقوق بشر سخن بگوييم بايد آن را در يك جمله خلاصه كنيم، اينكه "حقوق بشر موضوعي است كه كشورهاي غربي و در راس آنها آمريكا از آن دم ميزند، اما كمتر به آن عمل ميكند".
غرب و در راس آن اگرچه تلاش ميكند، چهره زيبايي از خود به جهانيان ارائه دهد، اما مشتهاي آهنين خود را با تمام توان بر سر بشريت ميكوبد، با نگاهي به سياستهاي آمريكا در حوزه حقوق بشر درمييابيم كه اين كشور بيش از هر كشور ديگري در جهان حقوق بشر را نقض ميكند.
آمريكا نه تنها خود حقوق بشر را نقض ميكند، بلكه در قبال نقض حقوق بشر در كشورهاي همپيمان خود سكوت ميكند، فلسطين (سرزمينهاي اشغالي) يكي از بارزترين نمونههاي اين كشورهاست كه ساكنان آن از ابتداييترين حقوق بشري محروم هستند و آمريكا در قبال آن نه تنها سكوت ميكند، بلكه مدافع اصلي سياستهاي اشغالگرانه، ستيزهجويانه و سركوبگرانه رژيم صهيونيستي است.
به همين دليل بسياري از كارشناسان بين المللي تاكيد ميكنند، حقوق بشر به ابزار و اداتي در دست آمريكا تبديل شده تا از آن هرگاه كه خود صلاح بداند استفاده كند.
در واقع اين كارشناسان تاكيد دارند كه آمريكا از حقوق بشر عليه كشورهايي كه با آنها در تضاد منافع قرار دارد، به عنوان اهرم فشار و چماق سركوب استفاده ميكند، اما در برابر نقض حقوق بشر توسط همپيمانان خود سكوت اختيار ميكند كه اين خود به نوعي نقض حقوق بشر به شمار ميآيد.
در اين ترديد نيست كه حكومتهاي كشورهاي مختلف جهان به نسبتي متفاوت حقوق بشر را نقض ميكنند، اما در اين ميان آمريكا از جمله كشورهايي است كه نه تنها در داخل كشور خود حقوق بشر را نقض ميكند، بلكه اين نقض حقوق بشر را در سطح بينالمللي نيز دنبال ميكند و اين از جمله مواردي است كه منحصرا توسط آمريكا و همپيمانان اين كشور صورت ميگيرد.
اعمال جنايت عليه بشريت و جنايات جنگي، حملات عليه غير نظاميان و بمباران اهداف غير نظامي مصداقهاي جنايت عليه بشريت هستند. مداخله در امور داخلي كشورها عليرغم منع قوانين بينالمللي، تحريمهاي سياسي و اقتصادي، لشكركشي به كشورهاي ديگر، تحركات سياسي و اقتصادي كه جنگ نرم نام دارد، حمايت از نيروهاي شورشي و كودتاگران در برخي كشورها، فعاليتهاي جاسوسي و عدم پيوستن به برخي معاهدات بينالمللي همچون پروتكل "كيوتو" از موارد عدم همكاري بينالمللي و نقض حقوق بشر توسط آمريكا است كه تمام نمونههاي آن در كشورهاي مختلف منطقه خاورميانه از جمله در عراق، افغانستان، ايران، فلسطين و غيره به عينه قابل ملاحظه است.
ملت ايران در طول بيش از سه دهه از انقلاب اسلامي خود به خوبي با كودتاهاي نظامي، ربودن و ترور شخصيتهاي سياسي و انقلابي آشناست كه با حمايتهاي آمريكا صورت گرفته است. آمريكا با حمايت از گروههاي تروريستي به نقض حقوق بشر در قبال ايران مبادرت ورزيد، حمايت و پشتيباني مالي از معارضان نظام و پيش از و در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران از گروهكهاي تروريستي فعال در كشور همچون پژاك و گروهك ريگي گواه روشني از نقض حقوق بشر توسط آمريكا در ايران است.
راه اندازي گروه تروريستي القاعده در افغانستان و حمايت از آنها يكي ديگر از اقدامات ضد حقوق بشري آمريكا در منطقه است. آمريكا به بهانه مبارزه با همين دست پروردههاي خود به افغانستان و عراق لشكر كشي كرد و صدها غير نظامي بيگناه را از بين برد.
آمريكا از فسفر سفيد و اورانيوم غني شده در عراق استفاده كرد. اين موضوع ميزان سرطان در شهرهايي مانند فلوجه را به 4 برابر افزايش داده است. تجاوز به زنان، شكنجه و كشتار زندانيان گروگان گرفتن زنان و كودكان براي بازداشت مردان خانواده و تحقير مردم كشورهاي تحت اشغال از ديگر موارد آشكار نقض حقوق بشر توسط آمريكا است.
نظريه پردازان آمريكايي اعتراف ميكنند كه تبليغ حقوق بشر و دموكراسي در دنيا به يكي از ابزارهاي آمريكا براي تسلط بر جهان تبديل شده است.
اين نظريه پردازان با اشاره به اينكه نقض حقوق بشر در دو بعد داخلي و خارجي در آمريكا وجود دارد، تاكيد ميكنند: نقض حقوق بشر ابتدا در آمريكا صورت گرفته و پس از آن در قبال ديگر كشورها اعمال شده، به همين دليل نقض حقوق بشر به واسطه آمريكا بايد به صورت ريشهاي مورد بررسي قرار گيرد.
بسياري از متفكران در اروپا و غرب گمان ميكردند، بعد از اينكه "باراك اوباما" در آمريكا به عنوان رئيس جمهوري اين كشور بر سر كار آمد وضع حقوق بشر و عدالت جهاني بهتر ميشود، چرا كه اوباما شعارهاي بسياري در اينباره داده و اعلام كرده بود كه زندانها از جمله "زندان گوانتانامو" را خواهد بست، حتي وي جايزه نوبل را نيز به دليل اين شعارها از آن خود كرد، اما پس از روي كار آمدن اوباما نه تنها اوضاع حقوق بشر در جهان هيچ فرقي نكرد، بلكه بدتر از گذشته نيز شد. دستگيري غيرقانوني افراد در كشورهاي مختلف از جمله پاكستان و افغانستان و عراق و انتقال آنها به زندانهاي گوانتانامو و بگرام نقض آشكار حقوق بشر است.
آمريكا افراد بيگناه را با اتهامهاي واهي و بدون برگزاري دادگاههاي قانوني زنداني ميكند كه اين نقض آشكار حقوق بشر است. در حال حاضر آمريكا به دستگيري افراد اقدام نميكند، بلكه با ارسال هواپيماهاي بدون سرنشين به نقاطي كه احتمال ميدهد، اهداف وي در آنجا حضور دارد، آنجا را بمباران ميكند.
بنابر تحقيقات انجام شده، تعداد بمباران با هواپيماهاي بدون سرنشين در 6 ماهه آخر دوران بوش كمتر از سه ماهه اول دوران اوباما رياست جمهوري باراك اوباماست؛ به عبارت ديگر اوباما در سه ماهه اول رياست جمهوري خود بيشتر از 6 ماهه آخر بوش از هواپيماهاي بدون سرنشين براي بمباران مناطق مختلف خاورميانه استفاده كرده است.
بسياري از افرادي كه در افغانستان و پاكستان به وسيله اين هواپيماها كشته ميشوند، فقط به احتمال وجود يك تروريست در بين آنها، آن هم به بهانههاي كاملا بيارزش مورد هجوم و بمباران قرار ميگيرند. آمار ارائه شده از سوي آمريكاييها نشان ميدهد كه 75 درصد كشتهشدگان در بمبارانهاي هواپيماهاي بدون سرنشين بيگناه هستند؛ بنابراين اگر بوش آنها را به گوانتانامو ميفرستاد، اوباما آنها را ميكشد.
انتهاي پيام/ص
چهارشنبه|ا|24|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]