واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: قهرمانيهايي كه بيش از زمين چمن بود فراتــــــر از فوتبال
قهرماني زامبيا در جام ملتهاي آفريقاي 2012 پاياني خوش بود بر تراژدي فوتبال اين كشور كه بيست سال در يك سانحه هوايي رقم خورد؛ تراژدي مرگ بيشتر مليپوشان فوتبال زامبيا در حادثه سقوط هواپيما. احساساتي كه اعضاي تيم و رييس اتحاديه فوتبال يعني كالوشا بواليا كه تنها بازمانده آن سانحه هوايي است، از خود بروز دادند ثابت كرد اين موفقيت چيزي فراتر از فوتبال بوده است.
اين دست قصههاي پريان ممكن است نادر باشند اما دنياي فوتبال بارها شاهد اين بوده كه موفقيت يك تيم وسيلهاي شده در جهت اتحاد و همدلي هواداران و حتي كل كشور. در ادامه نگاهي خواهيم داشت بر شاهكارهايي كه قلب هواداران را تسخير كرد و معنايي فراتر از بالاي سر بردن جام و پرستيژ قهرماني داشت.
جام ملتهاي آفريقاي امسال براي مردم ليبي معنايي فراتر از فوتبال داشت. در حالي كه كشور درگير جنگ داخلي بود، مليپوشان ليبي مجبور شدند بازيهاي خانگي خود را در زميني بي طرف برگزار كنند و اتفاقا موفق به خلق يك شاهكار شدند و خب، براي مدتي كوتاه هم كه شده شهروندان ليبي اين شانس را پيدا كردند كه سختيهاي جنگ داخلي را فراموش كنند.
اما شانزده سال قبل، فوتباليستهاي يك كشور در نخستين حضورشان در اين تورنمنت كاري بزرگ كردند. آفريقاي جنوبي كه ميزبان تورنمنت بود، يك سال قبلتر هم در جام جهاني راگبي موفقيتي الهام بخش داشت اما بيشك فتح جام قهرماني ملتهاي آفريقاي 1996 بود كه مردم را بيشتر از قبل متحد كرد. نلسون ماندلا در پيامي به مليپوشان كشورش گفت: «آنچه شما انجام داديد بخشي از مسير بازسازي آفريقاي جنوبي بود.»
و آنچه شهروندان آفريقاي جنوبي «ورزش مردم» ميدانستند، نه تنها نام بافانا بافانا را براي آنها به يادگار گذاشت بلكه باعث شد تا بازيكناني چون لوكاس رادبه، دكتر خومالو و مارك ويليامز در تاريخ جاودانه و ابدي شوند. براي مردمي كه كشورشان تا سال 1994 به خاطر آپارتايد مجوز حضور در رقابتها و تورنمنتهاي فوتبالي را نداشت، موفقيت تيم ملي فوتبالشان به معناي شكوفا شدن آفريقاي جنوبي جديد در صحنههاي بينالمللي بود. گفتههاي رادبه بعد از قهرماني در جام ملتهاي آفريقا گوياي ارزش اين اتحاد بود: «وقتي از هيجان و خوشحالي فرياد ميزني و همه هموطنانت با تو فرياد ميزنند، همه يكي هستيد.»
چنين تولد دوبارهاي اما، چهل سال پيشتر در اروپا هم تجربه شد. قهرماني آلمان غربي در جام جهاني 1954 بعد از جنگ جهاني دوم. آنها نه تنها در فينال با شكست دادن مجارستان كاري غيرممكن را عملي كردند (كه به معجزه برن شهرت يافت) بلكه باعث شدند كشور آلمان غربي يك بار ديگر در جوامع بينالمللي پذيرفته شود. اين قهرماني باعث شد تا سرود ملي آلمان هم براي نخستين بار بعد از پايان جنگ در دنيا شنيده شود.
اين شاهكار يكي از پايههاي اساسي براي ساختن يك آلمان غربي جديد بود. هورست اكل كه در فينال جام جهاني بال راست آلمانها بود تاكيد ميكند كه اين قهرماني تاثيري بزرگ در خودباوري و عزت نفس مردمش داشت: «مردم نميگفتند بازيكنان تيم ملي قهرمان جهان شدهاند. آنها ميگفتند: ما قهرمان جهانيم. احساس اتحاد و همدلي آلمانها يك بار ديگر خودش را نشان داد.»
چهار سال بعد، آلمان محل تولد يك افتخار ديگر بود. در ششم فوريه 1958، مسير باشگاه منچستر يونايتد براي هميشه عوض شد. درست مثل حادثهاي كه 35 سال بعد براي زامبيا افتاد، مردان منچستر هم كه به «پسران بازبي» مشهور بودند، در يك سانحه هوايي از دست رفتند. يك باشگاه، يك شهر و يك كشور عزادار مرگ جواناني بااستعداد همچون دانكن ادواردز، تامي تيلور و بيلي ولان شدند.
مربي تيم يعني مت بازبي با بازيكناني چون بابي چارلتون، جورج بست و نابي استيلز كه ده سال بعد در فينال جام باشگاههاي اروپا در ويمبلي بنفيكا را در هم كوبيد. برد
چهار-يك حاصل يك دهه سختكوشي و تلاش بود. ده سالي كه تا امروز بهعنوان دوره حياتي تاريخ منچستر شناخته ميشود.
برخاسته از غم
ژاپن سال گذشته در حالي قدم به جام جهاني فوتبال زنان گذاشت كه هنوز مدت زيادي از حادثه زمين لرزه و سونامي وحشتناكي كه شرق اين كشور را ويران كرده بود نميگذشت. زنان ژاپني اما سرسختانه جنگيدند و براي رسيدن به فينال، آلمان قدرتمند را از پيشرو برداشتند. در فينال هم با يك ضربه پنالتي آمريكا را شكست دادند تا جام قهرماني را بالاي سر ببرند روزنامههاي ژاپني نيپون اسپرت تيتر بزنند: «مثل يك فيلم»
اين قهرماني بهعنوان يكي از بزرگترين دستاوردهاي ورزشي ژاپن شناخته شد و باعث شد مردم يك بار ديگر كنار هم بايستند، جشن بگيرند و سختيها را فراموش كنند. حتي ابيومباچ، بازيكن تيم آمريكا كه مغلوب ژاپن شده بود هم اعتراف كرد به چشمان خود ديده كه اين برد چه تاثيري در تيم حريف داشته است: «ژاپن داغدار حادثهاي سخت بود و به اين قهرماني بيشتر از ما احتياج داشت. اميدوارم اين برد كمي شادي و اميد براي ژاپنيها به ارمغان بياورد.»
عراق هم چنين تولدي را تجربه كرد. مليپوشان عراق در جام ملتهاي 2007 آسيا خوش درخشيدند. رمز موفقيت اين تيم اتحاد بازيكنان سني، شيعه و كرد عراقي بود كه در كنار هم براي هدفي مشترك جنگيدند. داستان رسيدن آنها به اوج قله فوتبال آسيا هم شنيدني است.
برخلاف آنچه در داخل كشور اتفاق ميافتاد و جنگي كه مردم درگيرش بودند، مردان عراق عربستان سعودي را با نتيجه صفر- يك به زانو درآوردند . نوري المالكي، نخست وزير عراق درآن روزها گفت: «شيرهاي بين النهرين درس مهمي به جهان دادند. آنها از راه اراده و مقاومت به پيروزي رسيدند تا زماني كه تصميم به برد داشته باشند، ميتوانند به اين هدف برسند.»
گاهي وقتها، عناوين و افتخارات حتي بيشتر از آنچه تصور ميشود تاثير گذارند خصوصا اگر بعد از چند دهه ناكامي حاصل شوند. راسينگ كلاب، تيمي كه هميشه نسبت به حريف همشهرياش يعني اينديپندينته در رده دوم بود، در بحبوحه هرج و مرج آرژانتين در سال 2001 چنين تاثيري را تجربه كرد.
كشور در هرج و مرج و شرايط اضطراري اعلام شده بود. شورشها در پايتخت چيزي جز كشته شدن مردم را به همراه نداشت. در حاليكه راسينگ تنها به يك امتياز از بازي آخرشان احتياج داشت تا به انتظار 35 ساله قهرماني در ليگ پايان دهد، به نظر ميرسيد ناآراميها اين شانس را از آنها خواهد گرفت. به هر حال، تصميم بر اين شد تا مسابقات برگزار شود، آنهم تنها يك هفته بعد از درگيريهاي خونين و استعفاي رييس جمهور فرناندو دلاروا.
اما نزديك ترين رقيب راسينگ يعني ريور پلاته، تيم روساريو سنترال را شكست داد تا راسينگ مجبور شود براي فتح عنوان قهرماني مقابل تيم ولزسارسفيلد حداقل يك تساوي بگيرد. وقتي سوت پايان نتيجه يك- يك را تاييد كرد، هواداران به اندازه 35 سال دوري از جام شادي كردند. اين نتيجهاي بود كه همه فوتبالدوستان بيطرف منتظرش بودند و بهعنوان نقطهاي درخشان در دوران سخت و نابسامان آرژانتين ماندگار شد.
دوشنبه|ا|22|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]