واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نگاهي به اثرات بازي هاي كودكانه قديمي و مدرن در شخصيت كودكان احياي بازي هاي قديمي،لازمه كودكان امروز
همان طور كه دنياي كودكان ديروز با دنياي كودكان امروز متفاوت است بازي هاي كودكانه آنان نيز با يكديگر متفاوت است.كودكان امروز شناخت چنداني از
بازي هاي كودكانه پدران و مادران خود ندارند.
بازي هاي كودكانه دهه هاي گذشته، منسوخ شده اند
و اثري از آنها در ميان كودكان وجود ندارد.در حالي كه بازي هاي قديمي از سلامت و تاثير گذاري مثبتي برخوردار بودند و فاقد اثرات منفي بازي هاي
رايانه اي امروز بودند.بازي هايي كه امروزه كودكان به آن مشغولند عوارض بسياري براي جسم و روح آنان دارد كه بايد براي اين موضوع فكري كرد.
احياي بازي هاي قديمي كودكان و آشنا كردن كودكان با اين بازي هاي شاد و پر تحرك و خلاقانه مي تواند تاثير مثبتي بر رشد و پرورش كودكان ما بگذارد.زيرا بازي يكي از نيازهاي اساسي كودك محسوب ميشود كه با وجود سرگرم كردن كودك او را براي ورود به زندگي بزرگسالي آماده ميسازد.
كارشناسان معتقدند بازي بخش بزرگي از زندگي هر انساني است كه زيباترين و پاكترين فعاليت در جهت شكوفايي و رشد كودك است ولي امروزه بسياري از بازيهاي قديمي به فراموشي سپرده شده است.
عمو زنجير باف، يه قل دو قل، الك دولك، هفت سنگ، اتل متل توتوله، لي لي حوضك و تيله بازي، بازيهايي است كه سالهاست از ياد رفته اند.چه حس خوبي داشت وقتي فقط با چند متر كش يا چند قلوه سنگ و چند تكه چوب بچههاي محل دور هم جمع ميشدند و با همين وسايل ساده تا ساعتها بساط شادي و خنده آنها فراهم ميشد.يكي از اثرات مثبت بازي هاي قديمي القاي حس جمع گرايي در كودكان بود.بازيهايي كه كودكان دهههاي قبل انجام ميدادند در جمع بود و با جمع بود اما در حال حاضر اكثر بازيها انفرادي شده است.همچنين اين بازيهاي انفرادي، اسباب بازيهاي انفرادي براي بچهها ميطلبد كه فارغ از جنس، كيفيت و استانداردهاي آن كه امري فراموش شده تلقي ميشود، كودك را به انزوا و جدايي از جمع تشويق ميكند.
در نتيجه خواه ناخواه بچههاي ما به سمت بازيهاي انفرادي سوق پيدا ميكنند. همچنين با توجه به اينكه پيشرفتهاي تكنولوژيك ايجاد شده سبك بازيهاي انفرادي را بر كودكان ما تحميل ميكند، همين موضوع باعث كم تحركي كودك شده و طفل شادابي خود را به مرور زمان از دست داده و تعاملات اجتماعي را فرا نميگيرد.
حميد يعقوبي رئيس انجمن روانشناسان باليني ايران در خصوص تاثيرات مثبت بازي هاي كودكانه قديمي بر كودك و جامعه مي گويد:«بازيها به دليل نياز كودكان به وجود ميآيد و از مقتضيات روزمره نشأت ميگيرد. به همين دليل است كه در قديم شاهد بازيهايي بوديم كه در آن همكاري، تعاون، رقابت و همياري موج ميزد و اين روح زمانه است كه نوع بازي را به كودك تلقين ميكند و هدف بازيها بايد ترويج همكاري، همياري، رفاقت و شاد بودن باشد.اما امروزه سبك زندگي افراد در جهان خصوصاً در شهرهاي بزرگ، كه زندگي درونگراي تكنولوژي زده و ماشيني دارند و مردم در خودشان هستند و با ديگران تعامل كمتري دارند، باعث شده سبك زندگي كودكان هم انفرادي شود و بازيهايي كه انجام ميدهند نيز انفرادي باشد.اين به معناي زندگي انفرادي است، يعني شخص فقط سركار برود و از اجتماع دوري گزيند، به منزل اقوام سرنميزند يا دير به دير آنها را ميبيند و صله رحم را ترك ميكند».
بازيهاي قديمي ريشه در سنت هاي ديرينه مردم ايران دارد ولي امروزه عواملي چون استفاده از وسايل ارتباط جمعي، بازي هاي رايانه اي و ورزش هاي جديد امكان پرداختن به بازيهاي محلي را به حداقل ممكن كاهش داده و ميتوان گفت به دست فراموشي سپرده شده است.ولي هر چه باشد همين بازيهاي قديمي در ذهن پدرها و پدربزرگ هاي عزيز ما تجسم خاطراتي شيرين است.
يكي از اثرات مثبت بازي ها و اسباب بازي هاي قديمي اين بود كه خلاقيت و استعداد هاي كودكان را شكوفا مي كرد..دكتر هوشور استاد دانشگاه تهران در اين باره مي گويد:« در گذشته با توجه به شرايط متفاوت زندگي خانواده ها ، كودكان براي بازي و سرگرمي ، خودشان دست به ساخت اسباب بازي مي زدند.كودكان ابتدا بعد از فكر كردن ، در ذهنشان نقشه اسباب بازي را طراحي مي كردند و پس از امتحان و آزمايش اسباب بازي مورد نظرشان را با همان ابزارهاي بسيارناقص دوروبرشان مانند كارد آشپزخانه ، قندشكن و...
ميساختند. بر اين اساس ذهن و دست هاي كودكان دائم در حال خلق كردن بوده است و به همين دليل توانايي تغيير و تعمير اسباب بازي ها را نيزداشتند.در حال حاضر قدرت خلق كردن از كودكان گرفته شده است.امروزه كارخانه ها مسئول ساخت اسباب بازي هاي
كودكان هستند و در واقع كودكان فقط به عنوان ابزار از آن اسباب بازي ها استفاده مي كنند .در گذشته
خانواده ها هرچيزي را كه بي مصرف مي شد براي بازي به كودكان مي دادند مانند در قوطي ، ظرف روغن، كاغذ پاره و ... كه كودكان نيز با همين وسايل براي سرگرمي و بازي خود اسباب بازي هايي مي ساختند».
كارشناسان و پژوهشگران به اين نتيجه رسيدهاند كه بازي نياز اوليه و ضروري كودكان است و هر چه امكان بازيهاي سازنده و سالم بيشتر باشد، ذهن و فكر كودك بهتر پرورش يافته و خصوصيتهاي اجتماعي او بهبود مييابد.
اصغر جعفري، روانشناس و عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد در خصوص عوامل و دلايل فراموش شدن بازيهاي سنتي در جوانان و توجه بيشتر به بازيهاي مدرن
مي گويد: «بازيهاي سنتي چند دههاي است كه به دست فراموشي سپرده شده و حتي در بين كودكان و نوجوانان روستايي نيز كمتر مشاهده ميشود.از زمانيكه بازيهاي مدرن افزايش يافت افراد به سمت آنها گرايش پيدا كردند. اين مسئله نه تنها در نوجوانان بلكه در افراد بزرگسال هم مشاهده مي شود.. از دلايل اين موضوع مي توان به تهيه راحت شدن بازيها و سي ديها اشاره كرد كه خانواده براي كودكان تهيه ميكنند.خانوادههايي كه به سمت شهر هجوم آوردند فضايي را كه در روستا داشتند در شهر از دست دادند و زندگي آپارتماني اجازه بازيهاي سنتي و محلهاي را از آنها گرفت».
وي در باره عوارض منفي بازي هاي جديد مي گويد:
« تحرك جزءكاركردهاي مهمي بود كه در بازيهاي سنتي مشاهده ميشد به طوري كه در اين بازي ها 80 درصد تحرك وجود دارد در حاليكه در بازيهاي مدرن تحرك خيلي كمتر مشاهده ميشود و علت چاقي كودكان همين مسئله است. بازي هاي مدرن تنها يك بُعد از توانايي هاي فرد را فعال مي كند اما در بازي هاي سنتي كودك و نوجوان هم در طراحي و هم در اجراي بازي نقش داشتند و خلاقيت كودك به كار گرفته مي شد.همچنين در بازي هاي سنتي تمايز هر دو جنس مطرح بود. بازي هايي كه مختص دختران بود نقش زنان را در آينده آنها رقم مي زد و همچنين نقش مردانگي به پسران مي داد. اين در حالي است كه در بازي هاي مدرن هر دو جنس فعاليت دارند و نقش ها قابل تمايز نيست.به هر حال آنچه كه در بازي هاي سنتي حائز اهميت است، انتقال فرهنگ ها و سنن مربوط به نسل هاي گذشته است، اما در بازي هاي مدرن شكاف بين نسل ها كاملا قابل مشاهده است.در بازي هاي سنتي خطرات نرم افزاري مشاهده نمي شد در حاليكه بازي هاي مدرن علاوه بر خطرات نرم افزاري و فرهنگي، آسيب هاي جسماني را نيز در بر دارد .و ديگر اينگه در گذشته و در بازيهاي سنتي كودك و نوجوان شخصيت دروني خود را بهتر مي شناختند ولي آنچه در بازي هاي امروزي مطرح است نقش سازي اطرافيان در زندگي كودك است و فرد از شخصيت خود خارج مي شود».
امروزه بازيهاي رايانهاي كه به دور از مناسبات فرهنگي كشور ماست در جامعه ما ريشه دوانده و عوارض بسياري به دنبال دارد. ارسيا تقوا روانپزشك در اين باره
مي گويد:« زمان مفيد زندگي بچهها كه بايد صرف تعاملات مفيد اجتماعي شود صرف بازيهايي ميشود كه به طور معمول مفيد نيست؛ آمارهاي جهاني نشان ميدهد كه حداقل در طول هفته هر كودك 18 ساعت وقت خود را صرف يكي از انواع بازيهاي رايانهاي ميكند كه اين زمان با احتساب زمان تماشاي تلويزيوني گاه به 35 ساعت ميرسد و اين عدد به نسبت ساير زمانهايي كه كودك سپري ميكند مثل زماني كه در مدرسه حضور دارد، عدد قابل توجهي است».اين روانپزشك معتقد است:« اغلب اين بازيها خشن و حاوي نكات به دور از مناسبات فرهنگي ماست. مطالعات گسترده انتقال خشونت از طريق رسانهها به كودك را ثابت كرده است. همچنين زندگي گوشهگيرانه و بدون تعامل با ديگران و از طرف ديگر ابتلا به اعتياد در اين بازيها در كودكان بخصوص در كودكاني كه در زمينههاي تعاملات اجتماعي و زمينههاي درسي داراي مشكلاتي هستند و جزء كودكان موفقنيستند، بيشتر است، همچنين به اين موارد افزايش وزن به دليل زندگي كم تحرك بچهها را نيز بايد اضافه كرد».
هر بازي محلي دنيايي از باورهاي فرهنگي يك قوم و يك محل را در دل خود به امانت دارد.با فراموشي هر كدام از اين بازيها در زمانهاي كه تكنولوژي به عادت پذيرفته شده همه آدميان، تبديل شده است، علاوه بر اينكه بخشي از خاطره نياكان خود را به فراموشي ميسپاريم، به آساني ظرفيت بسيار زياد اين بازيها را براي ايجاد تنوع در اوقات فراغت كودكان و نوجوان را نيز از دست ميدهيم.احياي بازيهاي سنتي و قديمي زمينه خوبي براي ايجاد ارتباط ميان نسلهاست كه با احياي اين بازيها ميتوان تصويري از سادگي و صميميت كودكان ديروز را در بازيهاي كودكان امروز مشاهده كرد.
يکشنبه|ا|21|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2892]