واضح آرشیو وب فارسی:تکناز:
مصاحبه با لاله اسکندری و همسرش ۲ روز بعد از ازدواج+تصاویر دیدنی خانم اسکندری دوربین کوچک علی زارع را می دید و او را دست می انداخت. هرچه باشد او گرافیک خوانده و بعد کاشی کاری و طراحی با موزاییک را آموخته و عکاسی هم یکی از علایق اوست.
خانم اسکندری دوربین کوچک علی زارع را می دید و او را دست می انداخت. هرچه باشد او گرافیک خوانده و بعد کاشی کاری و طراحی با موزاییک را آموخته و عکاسی هم یکی از علایق اوست. با این وصف بی دلیل نیست که به یک مهندس خوب مهربان که او هم به نوعی در کار هنرهای تجسمی فعالیت دارد، علاقه مند شده باشد. ما با آقای داماد دو روز بعد از مراسم ازدواج در محل قرار مصاحبه آشنا شدیم؛ ساسان فیروزی. دور از هیاهوی بازیگری، لاله و ساسان یک زندگی تازه را ساخته اند. خوب و با برنامه ریزی و حساب شده. این سرنوشت دختری است که یکی از بازیگران باشخصیت سینمای ماست. بازیگری که وقتی بازی نمی کند هم تلاش می کند تاثیر اجتماعی یک هنرمند را داشته باشد و بنابراین اتوبان های شهر سیمانی ما را زیبا می کند و وقتی هم که ازدواج می کند، دور از هیاهو و جاذبه های دنیای بازیگری و شهرت، به ندای دل و عقلش گوش می کند و تحصیلات و شخصیت و جایگاه اجتماعی شریک زندگی اش را هم مدنظر می گیرد. لاله و ساسان در کارت دعوت عروســی شان نوشته بودند: «ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید/ هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند». دعایشان کنید که برسند به آن مقصد عالی که شایستگی اش را دارند.
در تبریز بود که یک دل نه صد دل…
از داماد پرسیدیم: خانم اسکندری معروفند که خارج از حوزه بازیگری کارهای زیادی انجام دادند، هم در حوزه شهری و معماری و هم عکاسی. برای شما کدام جنبه از فعالیت های ایشان مهم تر و جذاب تر بود؟
ماجرای آشنایی شما از کجا شروع شد؟
در سال ۱۳۸۶ یک نمایشگاه صنعت ساختمان در تبریز بود که من آنجا غرفه داشتم و خانم اسکندری هم برای بازدید به آنجا آمده بودند و در آنجا با هم آشنا شدیم.
خانم اسکندری شما با این همه مشغله و کار، نمایشگاه هم تشریف می برید؟
بله، من به خاطر کار و تجربه ای که دارم و رشته تحصیلی ام که گرافیک بوده است، علاقه زیادی به این رشته دارم و چون در دکوراسیون و کارهای پتینه و موزاییک و بحث چیدمان خانه و بخش زیبایی شناسی آن سال ها فعالیت می کنم، به دیدن آثار علاقمند هستم و به دیدن نمایشگاه رفتم تا ببینم می توانم در بخش خارج از تهران هم مشارکت داشته باشم. شرکت ساسان در همان نمایشگاه غرفه داشت و من برای دیدن غرفه و بازدید شرکت آنها رفتم.
می خواستم با نوع این فعالیت نیز آشنا شوم و من در کارهای طراحی با شرکت ایشان مشغول کار شدم و یکسری کارهای تبلیغاتی با هم انجام دادیم و اینجا بود که آشنایی ما آغاز شد. البته بعضی از دوستان هم این وسط بودند که حالا اسم نمی برم ساسان: (باخنده) همان جا بود که یک دل نه صد دل …
لاله: حالا… معلوم است که چه کسی!
وقتی در تبریز با هم آشنا شدید، شما خانم اسکندری را می شناختید؟
ساسان: بله، اتفاقا مادر من سریال خاک سرخ و خانم اسکندری را خیلی دوست داشت و سریال مشق عشق را من و مادرم با هم تماشا می کردیم و ایشان همیشه می گفتند، خانم اسکندری شخصیت جالبی دارد
گفتید دنبال آدم خاص می گشتید، معنای این خاص بودن چیست؟
ساسان: شاید شما هم با من هم عقیده باشید که زندگی اکثر مردم با دروغ گره خورده است، اما بزرگترین ویژگی لاله این است که بلد نیست دروغ بگوید.
ارتباط سن و سال و زندگی مشترک بسیاری از بازیگران رده سنی خانم اسکندری عملا در مورد ازدواج راغب نیستند و علاقه ای ندارند. خانم اسکندری، علت این مسئله چیست؟ ساسان: (با خنده …) خب، مورد خوب پیدا نکرده اند.لاله: اکثر خانم های مجرد بازیگر الان یک بار ازدواج کرده اند… می توانم بگویم معمولا خانم ها در دو مقطع سنی میل به ازدواج دارند، یکی در سنین پایین؛ از ۲۰ تا ۲۴ سال که هیجان و تب بزرگ شدن و تشکیل خانواده دادن اهمیت دارد. مثلا من خودم یادم هست که سنین ۲۲،۲۳ سالگی چقدر بین دوستانم راجع به این موضوع حرف می زدیم، اگرچه سن ما واقعا کم بود. اما بعد دوره استقلال مالی می رسد که به نظر کمی ازدواج را زیر سایه خود قرار می دهد. بله، ولی از این سن که می گذری و وارد بازار کار می شوی، روابطت تغییر می کند و کلا از حال و هوای ازدواج فاصله می گیری، اما در یک سنی به بلوغ فکری و رشد اجتماعی می رسی و این معمولا با یک دهه وقفه اتفاق می افتد. معمولا ازدواج های این چنینی بالای سن ۳۴،۳۵ اتفاق می افتد. من خودم در کارهای مختلف هنری و حرفه ای شرکت داشتم. تقریبا در دو، سه حوزه اینقدر فضاها برایم جذاب بود که خیلی نیاز به تشکیل خانواده در من وجود نداشت، ولی بعد از یک دوره، وقتی به چیزهایی که می خواهی می رسی و انتظارات بیرونی را مرتفع می کنی، برمی گردی به نیاز تشکیل خانواده دادن و متوجه می شوی که دیگر پدر و مادر قادر به برطرف کردن آن نیازها نیستند و نیاز به یک شخص سومی هست و خودت به عنوان یک فرد می خواهی این بخش زندگی را نیز تجربه کنی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تکناز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 235]