تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840628722




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هاشمي‌طبا در گفت‌وگو با ايسنا: كفاشيان و قريب هر دو گزينه وزارت‌ هستند هر كس رييس شود اتـفاقي در فوتبال نـمي‌افتد قبول ندارم فوتبال ايران پسرفت كرده است


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: هاشمي‌طبا در گفت‌وگو با ايسنا: كفاشيان و قريب هر دو گزينه وزارت‌ هستند هر كس رييس شود اتـفاقي در فوتبال نـمي‌افتد قبول ندارم فوتبال ايران پسرفت كرده است


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال

رييس اسبق سازمان تربيت بدني مي‌گويد علي كفاشيان و محمدحسين قريب هر دو گزينه وزارت ورزش و جوانان هستند اما در عين حال معتقد است در شرايط فعلي كار خاصي براي ايجاد تحول در فوتبال نمي‌توان كرد و مسير فعلي در سال‌هاي آينده هم جريان خواهد داشت.

در فاصله يك روز مانده تا برگزاري انتخابات فدراسيون فوتبال سيدمصطفي هاشمي‌طباء در گفت‌وگوي تفصيلي با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به بيان ديدگاه‌هايش نسبت به اين انتخابات، فضاي كنوني فوتبال ايران و آينده‌اي كه پيش‌رو دارد پرداخت و بر دخالت نكردن وزارت ورزش در امور فدراسيون‌ها و واگذاري كار به مردم تاكيد كرد. متن اين گفت‌وگو در زير مي‌آيد:

** رويكرد وزارت ورزش به انتخابات فدراسيون فوتبال را در حقيقت چگونه ارزيابي مي‌كنيد و پيش‌بيني‌تان از روند برگزاري انتخابات اين دوره چيست؟

وزارت ورزش بايد كارهاي اصلي را در ورزش كشور انجام دهد. هرچقدر حجم كارهايي كه وزارت‌خانه انجام مي‌دهد و دخالت‌هايي كه در كارهاي مختلف دارد بيشتر باشد، دقتش در آن كمتر مي‌شود. اينكه مي‌گويند كار مردم را به مردم بسپاريم نبايد فقط يك شعار باشد بلكه بايد به آن اعتقاد داشته و قبول كنيم مردم كار خودشان را بلدند؛ اما يكسري‌ كارهاي اصلي كه تشكل‌هاي خاصي لازم دارد و جزو موارد حاكميت دولت است، از طرف دولت انجام شود. متاسفانه دولت‌ها به دلايل مختلفي چون علايق شخصي يا براي كسب محبوبيت يا اينكه كمتر اعتقاد به نيروي مردم دارند، ‌دوست دارند در كارهاي جزيي هم دخالت كنند و اين دخالت‌ها باعث مي‌شود از كارهاي اصلي‌شان بمانند چون بالاخره وقت، ميزان تحرك و قدرت انسان محدود است چرا كه انسان نمي‌تواند خود را به صورت گسترده در همه كارها وارد كند.اداره مملكت كار ساده‌اي نيست به ويژه ايران كه با نيروهاي توانمند دنيا چندان سر اطاعت و سازگاري ندارد، بنابراين هميشه مسايل مختلفي پيش پاي هيات حاكمه ايران وجود دارد. حال اگر آنها در كارهاي جزيي هم ورود كرده و آن را سهل بپندارند، مشكلات متعدد بعدي بوجود مي‌آيد. بنابراين دولت‌ها واقعا بايد خودشان را از خيلي كارها كنار بكشند، هرچند بدانند تبليغات و دامنه اثرات ناشي از شهرت آن فراگير باشد. اين رويكرد دولت بايد به ويژه در زمينه‌هاي ورزشي كه به طور كلي نتايج مسابقات از پيش‌ تعيين شده نيست و حتي ممكن است با انجام بهترين برنامه‌ريز‌ي‌ها، نتيجه مطلوب حاصل نشود، جدي‌تر باشد. از همان سال 73 و 74 كه بنده مسووليت سازمان تربيت بدني را برعهده داشتم چنين اعتقادي داشتم چون كارهاي زيادي از طرف سازمان تربيت بدني يا وزارت ورزش فعلي بايد در سراسر ايران انجام شود كه به خاطر آن نبايد خود را مشغول چهارتا فدراسيون، چهار تا مربي يا چهار تا نتيجه مسابقه كند.

** شما به رقابتي و انتخابي بودن انتخابات رييس فدراسيون براي اين دوره اعتقاد داريد؟ فكر مي‌كنيد در نهايت مجمع فدراسيون به كانديدايي كه سابقه بهتري داشته و برنامه قوي‌تري دارد راي خواهد داد؟

ماندن سه كانديدا در آخر كار نشان مي‌دهد كه اهالي فوتبال معتقد به وجود دموكراسي در اين انتخابات نيستند؛ يعني خيلي از مديران برجسته احساس مي‌كنند اگر در انتخابات كانديدا مي‌شدند، فايده‌اي نداشت. اين استنباط در همه وجود دارد كه گزينه‌هاي وزارتخانه راي مي‌آورند بنابراين وقتي گزينه نيستيم چرا شركت كنيم؟ شنيدم هم محمد حسين قريب و هم علي كفاشيان هر كدام به نوعي گزينه وزارت ورزش و جوانان هستند. ممكن است خودشان چنين حرف‌هايي نزنند اما اين استنباط وجود دارد. احساس مي‌كنم چون اساسنامه فدراسيون‌ها به طريقي اصلاح شد كه رييس سازمان (وزير ورزش) مي‌تواند رييس فدراسيون را عزل كند، اصلا فلسفه انتخابات به نوعي به هم خورده و در اين حالت برگزاري انتخابات اصلا معنايي ندارد. اين يعني دهن كجي به مجمع و از حيثيت انداختن آن تا تبديل به يك اقدام صوري و بي‌منطق‌ شود.

** چنين بندي كه وزير ورزش بتواند رييس فدراسيون را عزل كند در اساسنامه فدراسيون فوتبال نيست، با اين حال معتقديد وزارتخانه باز هم سايه سنگيني بر انتخابات دارد؟

شايد در فوتبال نباشد اما در ساير فدراسيون‌ها هست چون اساسنامه‌ آنها متحدالشكل است. بخاطر فشار فيفا اساسنامه فدراسيون فوتبال تغيير يافت اما مجموعه اين فكر حاكم است كه وزارتخانه يك چنين دخالت‌هايي دارد. مثلا شنيده‌ام كفاشيان گفته علي دايي را محمد علي‌آبادي براي سرمربيگري تيم ملي انتخاب كرده و حالا اگر از علي‌آبادي هم سوال كنيم ممكن است بگويد من از يك مقام بالاتر دستوري در اين رابطه داشتم و اين‌ها چيزي است كه در اذهان عمومي وجود دارد. وزارت ورزش واقعا در سراسر ايران كار بسيار وسيعي دارد و بهتر است كار فدراسيون‌ها را هم به اهالي خودش واگذار كند تا خودشان تصميم بگيرند. در گذشته هم ثابت شده كه اگر انتخابات نتايج خوبي نداشته، انتصابات هرگز نتايج بهتري به ‌بار نياورده است.

كانال‌هاي در آمدزايي فوتبال با توجه به شرايط فعلي در كشور ما هنوز احصا نشده و نمي‌توان كاملا به آن متكي بود اما وزارت ورزش بايد بدون چشمداشت به فدراسيون‌ها كمك كند،‌ نه اينكه بگويد چون كمك مي‌كنم، بايد در امورتان دخالت هم داشته باشم! دولت به خيلي حوزه‌ها كمك مي‌كند، فدراسيون‌ها هم يكي از آن موارد است اما اين نكته وجود دارد كه هزينه كردن‌ها بايد براساس قواعد و مقررات خود فدراسيون‌ها يا كميته ملي المپيك باشد نه قوانين دولتي. طبق قانون محاسبات عمومي، كمك‌هاي دولتي در موسسات غيردولتي بايد براساس قوانين خود موسسات هزينه شود نه قوانين دولت. وقتي قانون اين جازه را مي‌دهد، دولت نبايد در اين مورد ادعايي داشته باشد كه چون كمك مي‌كنم بايد دخالت كنم.

** واقعا معتقديد هم قريب و هم كفاشيان گزينه وزارت ورزش هستند؟

دقيقا نمي‌دانم اما اين جوري شايع شده است. به هر حال آدم‌هاي مختلف حرف‌هاي مختلف مي‌زنند. به نظرم وقتي بستر مناسب نباشد، آدم‌ها بي‌خودي نمي‌آيند كه خودشان را مطرح كنند.

** عملكرد فدراسيون طي چهار سال گذشته را با در نظر گرفتن تمامي جوانب، چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

عملكرد فدراسيون يا هر سازماني را بايد با يكسري معيارها سنجيد. وقتي اطلاعات و آمار جمع نباشد و معيارها هم تعريف نشده باشد، اصلا نمي‌شود عملكرد را اندازه‌گيري كرد اما من روش فدراسيون در اداره امور را نپسنديدم. روش فدراسيون بايد سياست‌گذاري‌هاي مشخص داشته و شفاف باشد در حالي كه روش اين فدراسيون به نوعي راضي كردن همه است كه اين كار اصلا امكان‌پذير نيست. بنابراين بدون توجه به نتايج عملكرد و برنامه‌هاي فدراسيون -كه قادر به اين كار هم نيستم چون معيارها و آمارها را ندارم، كلا روش فدراسيون را در ارايه كارش نمي‌پسندم.

** اين فدراسيون مي‌گويد در كارهاي زيرساختي و مستقل كردن كميته‌هاي زيرمجموعه، فعاليت‌هاي عمراني،‌ ايجاد فضاي دموكراسي و نقدپذيري در خانواده فوتبال، حركت در مسير چشم‌انداز توسعه و... عملكرد موفقي داشته كه بايد اين روند را ادامه دهد. موارد موفق در عملكرد فدراسيون چقدر سهم دارد؟

اين‌جور فعاليت‌ها كمابيش در همه فدراسيون‌ها بوده است. حتي مي‌شود گفت در فدراسيون فوتبال زمان محسن صفايي فراهاني اين كار خيلي قو‌ي‌تر و محكم‌تر پايه‌گذاري و انجام شده است. چنين كارهايي جزو برنامه‌هاي روتين فدراسيون است هرچند بعضا چيزهاي ديگري ديده مي‌شود كه مغاير اين حرفهاست! مثلا كميته داوران الان زير نظر نايب‌رييس بوده و مستقل نيست. اگر از استقلال كميته‌ها حرف مي‌زنيم بايد بگذاريم كميته داوران كه ماهيتي مستقل دارد، براساس مقررات و قوانين داوري كار كند نه آنكه بگوييم آدم‌هاي اين كميته توانا نيستند بنابراين نايب‌رييس فدراسيون را مي‌گذاريم بالا سرش! حالا مي‌بينيد در اينجا حرف و عمل متناقض است.

** طبق قوانين فدراسيون مگر نواب رييس نمي‌توانند رياست بعضي كميته ها را داشته باشند؟

كميته داوران يك كميته تخصصي است و فكر مي‌كنم اينكه آدمي كه داور نبوده و از جنس داوري نيست، رييس اين كميته شود، ناشي از ضعفي است كه در كميته داوران احساس مي‌كنند. يعني داوران نمي‌توانند خودشان را اداره كنند و بنابراين يك كسي را گذاشتند آنجا را اداره كند. اگر مدعي هستيم در هر حوزه‌اي بايد مديري از جنس آن حوزه انتخاب كنيم، پس كميته داوران هم بايد مستقل باشد و افرادي رياست آن را برعهده داشته باشند كه به مسايل داوري آشنا باشند؛ اين رويه هم با شعارهايمان تناقض دارد. حالا البته مهدي تاج (نايب‌رييس فدراسيون و رييس كميته داوران) به نظرم صلاحيت‌هاي خوبي در كار دارد اما ايشان اصلا چطور مي‌تواند در حوزه داوري كار كند؟ در اين پست حساس كساني بايد باشند كه در اين حوزه كار كردند، سابقه دارند و احساس داور بودن دارند كما اينكه وقتي يك نفر در هر رشته‌اي مربي تيم ملي مي‌شود، ‌اگر احساس بازيكن تيم ملي بودن را نداشته باشد،‌ نمي‌تواند آن تيم را هدايت كند. بايد شرايط آن ورزشكار را تجربه كرده باشد كه بتواند اطلاعاتش را به او انتقال دهد. وقتي خودش با مشكلات داور بودن آشنا نباشد و نداند احساس‌ها چگونه است و چگونه بايد تصميم گرفت و عمل كرد كه نمي‌تواند رييس كميته داوران باشد.

** مديريت كميته داوران الزاما نياز به تخصص در داوري دارد؟

ببينيد هر چقدر كار به سطوح بالا نزديك شود تخصص كمتري مي‌خواهد و هرچقدر كار به سطوح پايين نزديك مي‌شود، ‌تخصص بيشتري نياز است. بنابراين ممكن است رييس يك فدراسيون فوتباليست تيم ملي نباشد اما بايد آشنا و علاقمند به فوتبال باشد اما وقتي مربي تيم ملي را انتخاب مي‌كنيم،‌ او بايد دقيقا فوتبال را بلد باشد يعني نمي‌توانيم بگوييم ايشان مدير خوبي است پس مي‌توانيم او را بگذاريم به عنوان سرمربي تيم ملي. هرچقدر كار به كار كارشناسي و تخصصي در همه سطوح نزديك‌تر مي‌شود، بايد تخصص بيشتري در آن زمينه داشت. به نوعي هرچه كار بالاتر مي‌رود بايد قدرت مديريت بيشتر باشد و تخصص كمتري مي‌تواند وجود داشته باشد نه اينكه لزوما بايد تخصص كمتر باشد اما آشنايي حتما بايد باشد. مثلا وزير بهداشت لزوما نبايد بهترين جراح باشد اما بايد به مسايل پزشكي و درمان آشنا باشد. فوتبال و ساير رشته‌هاي ورزشي هم همينطور است. آشنايي كامل و بعد علاقمندي به كار. نه اينكه بگويند به من گفتند و من هم احساس تكليف كردم و آمدم!نبايد احساس تكليف مي‌كردي! آدم بايد خودش احساس كند اين كار را مي‌تواند انجام دهد. مي‌شنويم بعضي مي‌گويند علاقه نداشتيم و احساس تكليف كرديم و آمديم، خب اشتباه كردند! آدم خودش بايد تشخيص دهد اين كار را بلد است يا بلد نيست. به آن كسي كه تكليف كرده مي توانيد بگوييد من علاقه ندارم و شما بهتر است به يك فرد علاقمند تكليف كنيد چون بنده معذور هستم. اين حرف‌هايي كه مي‌گويند به ما تكليف كردند، واقعا حرف‌هاي بيخودي است. مگر دنيا و مملكت ما آنقدر بي‌حجت است و آدم‌ كم است كه آنها با اين شرايط بخواهند بيايند.

** هيچ اقدام مثبت خاصي در فدراسيون اخير وجود نداشته است؟

وجود داشته است. اينكه بعضي‌ها مسايل را فاجعه‌آميز قلمداد مي‌كنند را هم قبول ندارم. اين طور نيست كه مسايل خيلي بد بوده است. بعضي مي‌گويند فوتبال ما پسرفت كرده كه اين را اصلا قبول ندارم. كلا ورزش ما يك حركت پيش‌رونده با يك شيب كم دارد، چون ورزش ما قائم به رييس ورزش نيست. طراحي ورزش ما خيلي خوب انجام شده، گستره آن وسيع بوده و پايه‌هاي آن روي مردم است. مثلا ببينيد در تكواندو به دليل گسترش اين ورزش در كشور، نيروهاي جديد بسياري داريم كه وارد سيستم آن مي‌شوند. البته مديريت فدراسيون در جمع و جور كردن كار مهم است اما وقتي ما در يك گستره وسيع كار مي‌كنيم، نتيجه‌اش خود به خود بيرون مي‌آيد. ورزش ما خوشبختانه چندان وابسته به مديرانش نيست. پايگاه مردمي خود را دارد. نيروها و استعدادهاي زيادي در استان‌ها وجود دارد كه البته توجه نمي‌كنيم و بايد مديريت شود كه نمي‌شود. با اين حال ورزش ايران روي يك شيب ملايم است كه البته داخل آن نوسانات سينوسي كمابيش وجود دارد اما در مجموع قبول ندارم فوتبال ما پسرفت كرده است. شايد نتوانستيم مثل ژاپن عمل كنيم اما اگر الان 10 مسابقه بين ايران و ژاپن برگزار شود، آيا ژاپن 10 مسابقه را مي‌برد؟ مثلا ممكن است پنجاه پنجاه يا شصت به چهل درصد شود. ديديد در سطح ملي وقتي يك مربي منظم و كارداني مثل محمد بنا را داشتيم در سطح جهاني چقدر پيشرفت كرديم. زماني آرزوي يك مدال برنز جهاني در فرنگي را داشتيم در حالي كه سال گذشته 2 مدال طلا آورديم و امسال 2 طلا افراد ديگري آوردند. ورزش ما واقعا توانمندي‌هاي زيادي دارد. در فوتبال هم معتقدم برگزاري ليگ برتر خود كار مهمي است. در اداره فوتبال مشكلاتي وجود دارد كه مثلا آموزش فوتبال ما از پايه علمي نيست و خود به خود مي‌رويد. خيلي از مربيان ما اصلا با اصول ورزش آشنا نيستند. به آن معنا سنتي كار مي‌كنند كه هرآنچه خودشان بلدند را ياد مي‌دهند يعني زماني كه بازيكن بودند يك چيزهايي ياد گرفتند و الان در همان حد به شاگردانشان آموزش مي‌دهند. ضمن اينكه خود بحث آموزش و اصولا كار معلمي يك تخصص است و هر كسي نمي‌تواند آنچه را بلد است به خوبي به ديگران انتقال دهد.

** ساختار و زيرمجموعه فوتبال بايد در باشگاه‌ها پايه‌گذاري شود. تقريبا همه باشگاه‌هاي ايراني دولتي هستند و روند خصوصي‌سازي آنها تقريبا بعيد است چرا كه اصلا زيرساخت‌هاي آن آماده نيست. آيا مي‌توان با اتخاذ قوانين راهبردي، سيستم منظم و فزاينده‌اي را براي مسير فوتبال بوجود آورد و براي تحقق اين هدف به بضاعت فعلي فوتبال بسنده كرد؟

ما در كشور مشكل قانون و اجراي قانون داريم. مشكل قانون اين است كه كمبودهايي در بعضي قوانين وجود دارد يا اينكه هنوز نمي‌توانيم به تصويب رسانده يا شرايط براي تصويب‌شان مهيا نيست. مشكل دوم ما اجراي قوانين است. البته مدتي خوب شده بود، همان دوران كه مثلا حضرت امام (ره) تاكيد مي‌كردند " خلاف قانون خلاف شرع است " اما متاسفانه الان مي‌بينيم در برخي سطوح بالا خيلي راحت به قوانين بي‌اعتنايي مي‌شود يا اينكه مي‌گويند قانون را قبول نداريم و از نظر ما فلان قانون اجرايي نيست! اينكه سعدي مي‌گويد: " اگر زباغ رعيت ملك خورد سيبي، برآورند غلامان او درخت از بيخ " مي‌خواهد بگويد اگر در سطوح بالا كسي خلافي انجام دهد، اقدام به آن خلاف در سطوح پايين تشديد مي‌شود. يعني وقتي در رده‌هاي بالاي مديريتي بگوييم ما فلان قانون را قبول نداريم خب مردم مي‌گويند ما هم قبول نداريم! اصلا چه كسي گفته از چراغ سبز عبور كنيم و مقابل چراغ قرمز بايستيم؟! حتما يك پليس گفته است؛ پليس هم يك آدم است؛ آن فرد هم مثل ماست؛ خب ما هم مي‌گوييم نه! قرمز را ‌مي‌رويم و... ببينيد اينها فراگير مي‌شود. اصلا باشگاه‌هاي ما امكان اينكه بتوانند مسايل مالي‌شان را برپايه درآمدهايشان بگذارند وجود ندارد و بنابراين سرمايه‌گذار هم وجود نخواهد داشت. حالا بعضي‌ها روي عشق،‌ علاقه يا مشهور شدن در فوتبال پول خرج مي‌كنند. يك وقت يك آدم پول زيادي دارد نمي‌داند چكارش كند، مي‌گويد بروم در فوتبال خرج كنم.

** اگر در اين مقطع رييس فدراسيون فوتبال بوديد، چه اولويت‌هايي براي كار داشتيد؟

بي‌رودربايستي مي‌گويم كه كار خاصي نمي‌توانستم بكنم. فقط بايد يك نظمي به كار ها داد و به قانون عمل كرد. واقعا همين. بايد مقداري پايه‌ها را روي نيروهايي كه مستقل‌اند بگذاريم تا كار خودشان را پيش ببرند. البته در ذهنم هست كه به مساله آموزش توجه بيشتر و دقيق‌تري داشته باشم و مربيان در قالب برنامه‌هاي آموزشي گسترده بيشتر علمي شوند اما اينكه فكر كنيم باشگاه‌ها متحول شوند و... به نظرم كار خاصي نمي‌توان كرد.

** البته در موضوع مديريت باشگاه‌ها، بحث عدم مديريت صحيح هزينه‌ها و اينكه عمده اعتبارات‌شان را خرج خريد بازيكنان گرانقيمت داخلي و خارجي مي‌كنند، چالش‌هاي عديده‌اي را بوجود آورده است؛ چالش‌هايي كه زير سايه دولتي بودن اين باشگاه‌ها، ضعف‌هاي مديريتي را پنهان مي‌كند!

اشكال اعمال هزينه‌هاي هنگفت بي‌جهت اين است كه مديراني سطوح بالا به ويژه مديران دولتي، روي كار باشگاه‌هايشان ‌اشرافي ندارند. به نظرم مثلا روي باشگاه سپاهان كه پولش از طريق كارخانه فولاد مباركه سپاهان تامين مي شود، حسابرسي و نظارت كافي درعملكردهايشان اعمال نمي‌شود. البته خودم با سقف قرارداد بازيكنان موافق نيستم چون اصلا شدني نيست اما بايد پولي كه در اختيار باشگاه‌ها گذاشته مي‌شود مشخص و محدود باشد. ضمن اينكه الان بعضي باشگاه‌ها از طرق مختلفي بدهي ايجاد كردند. متاسفانه اين مساله بدهي ايجاد كردن، معضلي بزرگي شده است. آمارهاي مختلفي هم ارايه مي‌شود، مثلا پرسپوليس اخيرا شنيدم 20 ميليارد بدهي دارد! در اين‌باره بايد به مساله صلاحيت مديران باشگاه‌ها تاكيد كنيم. مديران دولتي معمولا وقتي با پول دولت كار مي‌كنند، پول برايشان ارزش مالي نداشته و ارزش عددي دارد. چون خودم مدير دولتي بودم اين را درك كردم. مثلا مي‌گويند بودجه شما در يك وزارتخانه 100 ميليارد تومان است و او هم تصميم مي‌گيرد 2 ميليارد براي فلان كار، 3 ميليارد براي يك كار ديگر و... خرج كند! مقام بالاي سرش هم امضا مي‌كند و تمام مي‌شود. پول در آوردن سخت است. اگر كسي خودش پول درآورده باشد، مي‌داند چطور به درستي خرجش كند. چون ارزش ريالي اين پول‌ها را به درستي درك نكرده و اين پول‌ها برايش فقط يك عدد است! يكسري عدد برايش آمده و آنها را تبديل به يك عددهاي ديگر كرده و هزينه مي‌كند. وقتي يك مدير انتخاب مي‌شود بايد ديد شرايط مختلف چقدر در او جمع است. او تا چه اندازه توان دارد. مي‌خواهد با پول مديريت كند يا با تدبيرش؟ كما اينكه خيلي جاها ديديم آدم‌ها با پول‌هاي كم كار كردند و موفق بودند. اين ديگر برمي‌گردد به انتصاب مديران. بيش از موضوع نظارت، صلاحيت مديران مهم است. متاسفانه باب شده به جاي آنكه هميشه لايق‌ترين آدم‌ها را مدير كنند، به سراغ دم‌دست‌ترين‌ها و رفيق‌ترين‌ها مي‌روند.

** به بحث انتخابات فدراسيون فوتبال برگرديم؛ با اين تفاسير معتقديد با انتخاب هر يك از اين سه كانديداها،‌ اتفاق خاصي در فوتبال ما نمي‌افتد و مسيري كه در پيش گرفتيم را با همين سرعت ادامه مي‌دهيم؟

بله. فكر نمي‌كنم اتفاق خاصي در اين رابطه بيفتد. ضمن اينكه ببيند ليگ ما الان خوب برگزار مي‌شود و حتي دستاورد هم دارد. اول بايد خوب برگزار شود تا دستاورد هم داشته باشد. ببينيد تنظيم اين همه مسابقه با توجه به شرايط تقويمي ما كه مناسبت‌هاي مذهبي متعددي وجود دارد بسيار سخت است و تلاش‌هاي انجام شده در اين زمينه قابل تقدير است. ضمن اينكه من فكر مي‌كنم اصلا ورزش ما نسبت به ساير دستگاه‌ها خيلي بهتر است. شما به بقيه دستگاه‌ها و سازمان‌ها نگاه كنيد. مثلا به وزارت بهداشت يا قسمت برنامه‌ريزي كه بودجه را سه، ‌چهار ماه ديرتر به مجلس مي‌دهد نگاه كنيد و ببينيد چه شرايطي دارند. تازه هيچ كدام از اين سازمان‌ها روي آنتن نيستند. ورزش است كه مي‌رود مسابقه مي‌دهد. مگر مي‌شود مثلا وزارت ورزش ما با وزارت بهداشت كشورهاي موفق مسابقه دهد؟ اما ورزش ما مي‌رود مسابقه مي‌دهد و بعضا شكست هم مي‌خورد. خب بخورد چه اشكالي دارد؟ آنها شكست خورده هستند و جلو نمي‌روند!

** جدا از بحث فوتبال منتقد تبديل سازمان تربيت بدني به وزارتخانه هم بوديد؟!

معتقدم اين يك عقب‌گرد در ورزش است. اولا رييس ورزش ما در گذشته رييس‌جمهور بود. رييس شوراي سازمان تربيت بدني رييس جمهور بود و شش وزير هم در آن شورا عضويت داشتند. سياستگذاري ورزش ما فرابخشي بود اما الان تبديل شده به بخشي. بنابراين يك عقب‌گرد داشتيم. هيچ امتياز ديگري هم بر اين مساله مرتب نيست مگر اينكه بگوييم مجلس مي‌تواند استيضاح كند كه تازه اگر مجلس بتواند استيضاح كند!

** آيا از تركيب اعضاي مجمع شناختي داريد؟ فكر مي‌كنيد در نهايت كار به سمتي مي‌رود كه گزينه مورد نظر وزارت ورزش راي مي‌آورد؟ اصلا وزارت ورزش مي‌تواند اعلام موضع كند؟

معتقدم وزارت ورزش بايد گزينه خودش را معرفي كند. يعني بايد اين شجاعت را داشته باشد و خيلي هم خوب است كه بگويد من به عنوان يك جايگاه حقوقي كه مي‌خواهم با يك نفر در راس فدراسيون فوتبال كار كنم معتقدم به نظرم آقاي الف براي مسووليت بهتر است. تا اينجاي كار خوب است اما آنجايي كه پاي عملكرد‌هاي پنهاني،‌ تلفني، ترغيب، تهديد،‌ تشويق و... اعضا به ميان مي‌آيد كار خراب مي‌شود. به هر حال آنچه بايد انجام شود شفافيت و صداقت است. گزينه مدنظرشان را اعلام عمومي كنند، اگر اعضاي مجمع دوست داشتند راي بدهند،‌ دوست نداشتند راي ندهند. چقدر كار راحت مي‌شود اما فشار نياورند،‌ تهديد نكنند،‌ تمهيدات ديگري اتخاذ نكنند.

** اگر امكان تغيير تمامي شرايط فوق در ورزش را داشتيد، كار را از كجا اصلاح مي‌كرديد؟ راهكار افزايش شيب رشد ورزش و فوتبال ما چيست؟

همانطور كه اشاره كردم مشكلات ما در كشور اول از بحث احترام به قوانين شروع مي‌شود. واقعا برايم عجيب است كه مثلا يكي از نمايندگان بلندپايه مجلس شوراي اسلامي در رسانه‌هاي عمومي اعلام كند فلان مقام اجرايي بلندپايه كشور قانون‌گريز است! اين خيلي بد است. قانون يعني براي اجرا كردن. اگر اشكال دارد لايحه مي‌دهند به مجلس تا اصلاح شود. احترام به قانون در مملكت از بالا به پايين پذيرفته مي‌شود چرا كه اگر نشود در كشور كاري پيش نمي‌رود. احترام به قانون در درجه اول اصلاح امور است. در قانون ما حتي كسب درآمد تشكيلات دولتي بدون قانون هم ممنوع است. هزينه كردن هم بايد مطابق با قانون باشد، همه كار بايد مطابق با قانون باشد، چون اگر اينجوري نباشد جامعه اداره نمي‌شود و مردم هم بعدا مي‌گويند خودشان قانون را اجرا نمي‌كنند، ما هم اجرا نمي‌كنيم. اصلا وجود اين پديده بد است. همچنين اگر در برخورد با متخلفان تبعيض و استثنا قايل شويم، اين استثناها طبيعتا به مرور تبديل به قاعده مي‌شود. وقتي ما شعار عدالتخواهي مطرح مي كنيم و مي‌گوييم تابع اسلام هستيم، نبايد فراموش كنيم كه در اسلام تبعيض نيست و برتري مردمان به تقواست.

گفت‌وگو از فرهاد بهارفر خبرنگار ايسنا

انتهاي پيام

يکشنبه|ا|14|ا|اسفند|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن