تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837573095
همزمان با وقوع بيداري اسلامي در خاورميانه افزايش تقابل منطقه اي ميان دو قطب سنتي خاورميانه
واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: همزمان با وقوع بيداري اسلامي در خاورميانه افزايش تقابل منطقه اي ميان دو قطب سنتي خاورميانه
جمهوري اسلامي ايران و عربستان سعودي به عنوان دو قدرت منطقه اي با مشي سياسي متفاوت، طي ساليان اخير رقابت شديدي را جهت بسط و نفوذ خويش داشته اند كه با وقوع انقلاب هاي موسوم به بهار عربي شاهد افزايش تنش ها ميان دو قطب سنتي خاورميانه بوده ايم.
گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»: روابط جمهوري اسلامي ايران و عربستان سعودي با آغاز بيداري اسلامي و بهار عربي به بحران فراگير نزديك شده است. فارغ از جنبههاي تاريخي رقابت بين ايران و عربستان، در سالهاي اخير، رقابت آشكاري بين اين دو كشور در بسط نفوذ خود در كشورهاي منطقه و به خصوص جوامع اسلامي، شكل گرفته است.اين رقابت در شرايط فعلي اهميت خاصي يافته است. روابط سياسي اي كه تا چندين دهه بين كشورهاي منطقه وجود داشت، مثل رابطه بين ايران و سوريه اكنون با توجه به آينده چالش هاي كنوني تاحدي در معرض خطر نابودي قرار دارند. بنابراين هزينه اين رقابت مي تواند در يك شرايط انقلابي افزايش يابد.
بحث رقابت ايران و عربستان و نوع روابط آنها به چندين دهه گذشته برميگردد و از زمان دوره پهلوي اول ادامه داشته است. بعد از انقلاب و به طور مشخصتر در دهه شصت ما شاهد جنگ عراق عليه ايران و حمايت سعوديها از عراق بوديم. كشتار حجاج در سال 66 شمسي، نشانه اي از عدم انعطاف حاكمان عرب در مقابل موج جديد اسلامگرايي در ايران بوده است. مسئله اي كه در زمان خود باعث بروز بالاترين تشنجات در روابط ايران و عربستان شد. در اين دوران تنش بالايي در روابط به وجود آمد. گرچه در يكي دو دهه بعد، تا حدي اين تنشها تعديل شد و روابط بهبود پيدا كرد، اما به نظر ميرسد كه در دهه گذشته و بعد از وقايع يازده سپتامبر و به خصوص بعد از حمله امريكا به عراق، با توجه به تحولات منطقه اي تغييرات به وجود آمده در خاورميانه، رقابتهاي ميان دو كشور وارد مرحله جديدي شده است. با انتشار اسناد ويكي ليكس، برخي از روابط نهان بين دو كشور از پرده برون افتاد. آل سعود در عربستان، با نگاهي خصمانه به تهران مينگريستند و خواستار اعمال دخالت نظامي كشورهاي عضو ناتو در مقابل تهران بودند.
رقابت عربستان_ايران يكي از عوامل كليدي در چشم انداز امنيت خاورميانه است كه امتداد آن هم در منطقه خليج فارس و هم ماجراي اعراب_اسرائيل مشاهده مي شود. در روزهاي اخير نيز تعاملات تهران و رياض، مواضع چندان دوستانه اي را به خود نميبيند. تهديد به آزمودن قدرت نظامي عربستان، تحركات نظامي در ايران كه به گفته رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح، قابليت مانور نظامي در ايران را به حداكثر خود رسانده و صدور بيانيههاي دو جانبه باعث تشديد تنش ها ميان طرفين شده است. در اين ميان، هر دو طرف همديگر را به دخالت در امور كشورهاي ديگر منطقه از جمله كويت، بحرين، عراق، لبنان و يمن متهم ميكنند. ايران، عربستان و امارات متحده عربي را به خاطر حضور در بحرين محكوم ميكند و عربستان نيز ايران را به برقراري امپراطوري شيعي متهم ميكند.
عربستان كه در گذشته نيز به خاطر هزينه كردن ميلياردها دلار در انتخابات كشورهاي استراتژيك منطقه از جمله لبنان و عراق، در رقابت غير مستقيم با ايران بود، اكنون و با آغاز انقلاب هاي موسم به بهار عربي در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا روندي آشكارا در ميدان رقابت دوطرفه با ايران را برگزيده است. اصولا عربستان سعودي با هر كشور انقلابي مخالف است و داراي ارزش ها و الويت هايي كه اغلب با هرگونه اصلاحات و دمكراسي براي كشورهاي خاورميانه سر ستيز دارد.
تنش ميان روابط طرفين را به وضوح مي توان در تحولات منطقه مشاهده كرد به طور نمونه ايران با حمايت از حكومت بشار اسد تلاش ميكند دلارهاي نفتي سعودي باعث سقوط حكومت بشار اسد نشود و از سوي ديگر از انقلابهاي مردمي بحرين و يمن حمايت ميكند. اين رقابت علاوه بر زمينههايي چون ديپلماتيك در عرصه رسانه نيز به شدت ميان ايران و عربستان برقرار است و رسانههاي ايراني چون العالم و رسانههاي سعودي چون العربيه به شدت در راستاي سياستهاي كشور خود تلاش ميكنند.
به طور كلي ايران و عربستان نه متحدان طبيعي و نه دشمنان طبيعي هستند اما اين دو كشور مدت زمان طولاني است به عنوان دو كشور عمده توليد كننده نفت و مدافع از مذهب شيعي و سني، در رقابت هستند. قيام هاي ماه هاي گذشته در كشورهاي عربي خطر تبديل اين رقابت به يك نزاع منطقه اي خطرناك را بيش از پيش كرده است. وال استريت ژورنال در اين باره مي نويسد: قيام هاي موجود در كشورهاي خاورميانه سبب ساز تشديد دشمني بين عربستان و ايران يعني دو قدرت منطقه اي شده است. وال استريت ژورنال در ادامه مي نويسد كه منطقه خاورميانه هم اكنون بين دو جبهه تقسيم بندي شده كه ايران و عربستان در دو سوي اين جبهه قرار گرفته اند.
طي سالهاي اخير تهران و رياض بر سر نفوذ خود در منطقه خاورميانه حداقل در دو نقطه يعني عراق و لبنان رقابت سرسختانه اي داشته اند. عربستان در هر دو حوزه خود را بازنده و جمهوري اسلامي ايران را به ويژه بعد از روي كار آمدن دولت مالكي درعراق و دولت نجيب ميقاتي در لبنان برنده ميداند. خشم عربستان از اوضاع منطقه اي و نقش ايران ناشي از آن است اين كشور بر اساس ديدگاه بسته قومي خود براي ايران هيچ جايگاهي در جهان عرب قائل نيست. عربستان از سياستهاي خاورميانه اي آمريكا نيزخشمگين است. به اعتقاد سعوديها امريكا ناخواسته فضا را براي افزايش نفوذ و قدرت ايران فراهم كرده است.
انتقادات عربستان از سياستهاي خاورميانه اي آمريكا با شروع انقلابهاي عربي اوج گرفته است. عربستان آمريكا را در سقوط زودهنگام مبارك و بن علي و گسترش انقلابهاي عربي به ساير كشورها مقصر ميداند و به جز ليبي در مورد هيچ كشور ديگر عربي با آمريكا هم نظر نيست.
ترس از ايدئولوژي انقلابي شيعي ايران و بيداري اقليت هاي شيعي در عربستان و نيز ساير كشورهاي جنوب خليح فارس موجب شده كه عربستان نگاه بدبينانه اي به جمهوري اسلامي ايران داشته باشد.
برجستهترين نقاط رويارويي ايران با عربستان را ميتوان در ميدانها و بزنگاههاي زير دستهبندي كرد:
عراق:
در طول چند دهه گذشته در عراق شاهد حاكميت حزب بعث بوديم كه به رغم اين كه تهديداتي براي كل منطقه ايجاد ميكرد، براي سعوديها اين مزيت را داشت كه به عنوان يك دولت موازنه گر در مقابل جمهوري اسلاميايران عمل كند. اما با حمله عراق به كويت و اشغال نظامي آن كشور همراه با تهديد نظامي عربستان توسط دولت صدام، زمينه و فرصت مناسبي در فضاي ديپلماتيك پيش آمد تا ايران و عربستان به روابط سرد و تيره خود پايان دهند و زمينه صلح و دوستي، توأم با همكاريهاي منطقهاي بين دو كشور فراهم شود.
با حمله امريكا به عراق و سقوط رژيم بعث در اين كشور، شرايط جديدي در عراق ايجاد شد. ساختار سياسي جديد به نحوي شكل گرفت كه در آن شيعيان با توجه به اكثريت جمعيتي خود، نقش برتر را داشتند و دولتي دموكراتيك با مشاركت همه گروهها ولي با نقش خاص و ويژه شيعيان در آن جا شكل گرفت. بوجود آمدن چنين فضايي باعث گرديد نوعي رقابت پنهان در عراق، بين ايران و عربستان به جريان افتاد.
سعوديها رويكردي منفي نسبت به دولت عراق در پيش گرفتند كه يكي از ابعاد مهم آن مقابله با روابط جديدي بود كه بين ايران و عراق شكل گرفته بود. چون سعوديها احساس ميكردند كه اگر روابط جديدي كه ميان ايران و عراق شكل گرفته به مرحله مهميبرسد، در منطقه توازن قدرت به ضرر آنها به هم خواهد خورد. بر همين اساس نسبت به دولت عراق رويكرد منفي داشتند. تلاشهاي دولت عربستان چه با كمك مالي و امنيتي و چه تلاش گروههاي سني و القاعده كه در پيماني نانوشته در جهت منافع ملي دولت سعودي بود، نتوانست به برتري عربستان بينجامد. پس از يك دوره هرجومرج فراوان، با تشكيل دولت شيعي همسو با ايران، با گسترش نفوذ و برتري سياسي ايران، رقابت ايران و عربستان به پيروزي و نفوذ ايران همراه بود.
رژيم سعودي در آخرين تلاش هاي خود جهت ممانعت از چرخش بغداد به سوي تهران تلاش نمود مانع از خروج نيروهاي امريكايي از عراق گردد چرا كه اين امر به تقويت نقش ايران، رقيبي كه عربستان در چندين جبهه به طور غير مستقيم در مواجهه با آن قرار گرفته ميانجامد. امري كه در نهايت موفق به آن نشد.
تسلط ايران بر عراق، به خطر افتادن موقعيت اقليت سني در اين كشور و به هم خوردن توازن قدرت سياسي و مذهبي در سراسر خليج فارس از جمله دلايل نگراني سعوديها از شكست آمريكا در عراق عنوان شده است.
با اين حال رويكرد منفي دولت سعودي همچنان بر عليه دولت عراق ادامه دارد و تا الان هم از نظام سياسي جديد در عراق هيچ گونه حمايتي نداشته و روابط خود را با عراق در حداقل نگه داشته است.
مسئله فلسطين:
تهران در تلاشي گسترده تر براي تقويت نفوذ منطقه اي اش، همواره خود را قدرت برجسته اي معرفي كرده كه به انحاء مختلف از جمله تامين سلاح و كمك مالي به مبارزان فلسطيني، از حقوق فلسطيني ها در برابر اسرائيل دفاع مي كند. عربستان سعودي نيز در مقابل تلاش هاي فراواني كرده تا به فلسطيني ها كمك كند و از منابع مالي و نفوذ سياسي خود به نفع آنها استفاده كند اما اين كشور همچنين خود را حامي اصلي طرح صلح اتحاديه عرب معرفي كرده است كه مورد علاقه برخي از رهبران اسرائيل است. رياض روابط سياسي عادي اي با احزاب سياسي بزرگ فلسطيني، فتح و حماس دارد. اين در حالي است كه حماس از سوي آمريكا يك سازمان تروريستي تلقي مي شود. نفوذ عربستان در حماس در سال هاي اخير بصورت منظم كاهش يافته است و تقريبا ايران جاي عربستان را در ارتباط با حماس گرفته است.
در مسئله فلسطين پيروزي سازمان حماس بر جنبش فتح در انتخابات و تسلط اين جنبش بر باريكه ي غزه، تفوق ايران به حساب ميآيد كه نشانه افزايش نفوذ جمهوري اسلامي در منطقه است.
مقاومت جريان حماس در جنگ موسوم به 22 روزه باعث گرديد تحولات سرزمين فلسطين به طرفي رفت كه باعث شد محور موسوم به مقاومت در منطقه تقويت شود و نقش طرف مقابل تا حدي تضعيف شود. در اين حوزه نيز عربستان سعودي تلاشهاي مختلفي را در فلسطين انجام داد تا بتواند به نوعي در مقابل جمهوري اسلاميايران ايجاد موازنه كند.
لبنان:
محل ديگر رقابت اين دو كشور لبنان است كه حزبالله طرفدار ايران در يك جنگ ششروزه با اسرائيل، نهتنها برتري خود را در لبنان به نمايش گذاشت، بلكه توانست محبوبيت خود را به فراسوي مرزهاي لبنان و خاورميانه عربي و اسلامي گسترش دهد و اين پيروزي ديگري براي ايران به حساب آمد.
تشكيل دولت نجيب ميقاتي و رأي اعتماد مجلس لبنان به دولت وي، اگرچه شكست بزرگ آمريكا، صهيونيستها و جناح ۱۴ مارس بود ولي در مقياس عربي، بر ناكامي آلسعود صحه گذاشت و ناتواني رياض در تحقق مأموريتهايش را آشكار ساخت. اين پديده، بيهودگي سرمايهگذاريهاي بدفرجام رياض در طرح مشترك با آمريكا و صهيونيستها در لبنان را به رخ كشيد و يكبار ديگر توطئههاي آل سعود را عقيم ساخت.
يمن:
منطقه ديگري كه ايران ميتواند عربستان سعودي را تضعيف كند يمن است. اين باور وجود دارد كه ايران در آنجا داراي نفوذ است. اگر ايران فرصت و توانايي داشته باشد رهبران آن به احتمال زياد تلاش خواهند كرد تا به عنوان يك ضربه عليه مقامات عربستان اقدام نمايند. سرنگوني علي عبداله صالح به خودي خود به تضعيف نفوذ سعودي ها در يمن به عنوان حيات خلوت اين كشور منجر شده است.
مسئله حوثيها و تنش ميان عربستان و زيديهاي يمن، همراه با بحرانهاي امنيتي پيشآمده براي سعوديها و به ميانكشيدن پاي ايران در اين مسئله، مورد ديگر تنشزايي روابط دو كشور است.
طي ساليان گذشته سعوديها معتقد بودند كه ايران به شورشهاي مناطق شمالي يمن كه توسط گروه شيعي الحوثي شكل گرفت، دامن زده است. تنها تعداد كمي از ناظران خارجي روابط نزديك بين ايران و الحوثي را تاييد كردند. اما با اين وجود سعوديها اعتراضات ملي يمنيها را مرتبط با ايران ميدانستند.
مردم يمن بطور سنتي ميانه خوبي با سعوديها ندارند. حكومت آينده احتمالا به اندازه علي عبدالله صالح در مقابل سعوديها دست بسته نخواهد بود. علاوه بر نگراني سعوديها نسبت به القاعده كه در يمن فعال است آنها حتما نگران زخمهاي كهنه اي كه بين دو كشور وجود دارد نيز هستند.
عربستان سه استان يمن را در چند دهه قبل ضميمه خاك خود كرده و مردم يمن علي عبدالله صالح را مسئول فيصله دادن اين اشغال به نفع عربستان ميدانند. سعوديها در جنگ صنعا عليه مردم شمال يمن در سال 2009 شركت كرده و شماري از زيديهاي شمال يمن را به قتل رساندهاند. همچنين بر اساس يك باور عمومي مردم يمن، ملك عبدالعزيز و فرزندان او را مسبب تنگدستي و فقر خود ميدانند.
بحرين:
دولت عربستان از بيم گسترش موج آزاديخواهي در كشور خود، در حركتي پيشگامانه، با اعزام نيرو به بحرين و سركوب مردم آن كشور در دستيابي به حقوق شهروندي خود، وارد مجادلات تازهاي با ايران شده است. دولت سعودي با فرافكني، ايران را متهم به دخالت در بحرين ميكند.
اين در حالي است كه انقلاب بحرين در بستر شرايط جديد خاورميانه كه از آن با عنوان بهار اعراب ياد ميشود به وقوع پيوسته است. از نظر عربستان هرگونه قدرت گيري شيعيان در بحرين به افزايش نفوذ ايران ميانجامد و خطر را به دروازههاي عربستان ميرساند. حكومت بحرين روابط گسترده اي با عربستان دارد. حكومت اين جزيره كوچك در اقتصاد و امنيت خود كاملا متكي به عربستان و كمكهاي همسايه بزرگ خود است.
انقلاب مردم بحرين ميتواند براي شيعيان عربستان نيز الهام بخش باشد. لذا سعوديها از همان آغاز اعتراضات مردم، خواستار سركوب آن بوده اند. از سوي ديگر ايران نيز نميتواند نسبت به سرنوشت مردم بحرين و ورود نيروهاي نظامي عربستان به اين جزيره بي تفاوت باشد. علاوه بر پيوندهاي عاطفي و اعتقادي بين مردم ايران و بحرين، نبايد فراموش كرد كه در گذشته نه چندان دور (1971) ايران به درخواست مردم بحرين با استقلال اين كشور موافقت كرده است. طبيعي است كه ورود نيروهاي يك كشور ثالث به بحرين نميتواند براي ايران قابل قبول باشد.
در رابطه با حوادث بحرين بايستي ذكر كرد كه سعوديها با به كار گيري اهرم نظامي صحنه را ظاهرا به نفع خود تغيير دادند اما نبايد شرايط عربستان را در خاورميانه ايده آل دانست. بكارگيري نيروهاي نظامي و حضور نظامي در يك كشور ديگر هزينه زيادي براي آنها دارد. وقتي گرد وغبارها فرو بنشيند حضور اين نيروها هم براي عربستان و هم براي حكومت بحرين مسئله ساز خواهد شد.
بحرين در حال حاضر به منطقه مهميتبديل شده كه هر يك از كشورهاي ايران و عربستان سعودي به آن نگاههاي متفاوتي دارند. اعتراضات مردميدر كشور بحرين عليه رژيم آل خليفه هرچند كه در ادامه تظاهرات مردميدر مصر و تونس محسوب ميشود اما ريشه اين اعتراضات به چندين دهه قبل برميگردد و به نوع سياستهاي تبعيض آميز و عدم مشاركت دادن گروههاي سياسي به خصوص شيعيان در ساختار قدرت كه رژيم آل خليفه در اين كشور دنبال ميكند مربوط است.
سوريه:
وقوع انقلاب هاي موسم به بهار عربي پس از چندي دامن سوريه را هم گرفت. اين تحولات باعث تشديد بي ثباتي در سوريه و تزلزل حكومت چهار دهه اي خاندان اسد در اين كشور شده است. در ارتباط با حوادث سوريه نيز مي توان تقابل ميان جمهوري اسلامي ايران و رژيم سعودي را مشاهده كرد. عربستان همواره سوريه را به عنوان متحد ديرينه ايران مي شناخته است از اين رو از هرگونه تغيير در حكومت سوريه استقبال كرده و از هرگونه كمكي نيز در اين باره دريغ نورزيده است.
سعودي ها حكومت اسد را باعث توسع نفوذ تهران نه تنها در دمشق بلكه در لبنان و ارتباط با گروه هاي فلسطيني نيز مي دانند. جمهوري اسلامي نيز حكومت سوريه را به عنوان هم پيمان عرب خود محسوب مي كند از اين رو مخالف هرگونه تغيير اساسي در اين كشور مي باشد. ايران خواستار تداوم ساختار قدرت موجود است اما عربستان در مقابل خواستار آن است كه گروههاي سلفي و اخوان المسلمين در سوريه روي كار آيند. در اين حوزهها به نظر نميرسد كه هيچ كدام از طرفين بخواهند از مواضع خود كوتاه آيند.
دوشنبه|ا|8|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]
-
گوناگون
پربازدیدترینها