تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826204169




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرا امام سجاد (ع) به مبارزات سیاسی نپرداخت؟‏


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا امام سجاد علیه السلام به مبارزات سیاسی نپرداخت؟ ‏
حضرت سجاد
امام سجاد (ع) با شش خلیفه معاصر بود كه هیچ یك بااهل‏بیت (علیهم السلام) مهر ‏نورزیدند. این خلفا عبارتند از: ‏‏1- یزید بن معاویه ‏‏2- عبدالله بن زبیر ‏‏3- معاویه‏بن یزید ‏‏4- مروان بن حكم ‏‏5- عبدالملك بن مروان ‏‏6- ولیدبن عبدالملك ‏امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، در ایام اسارت و در شرایط‏ اختناق، امامت را به عهده ‏گرفت. این شرایط سخت تا پایان ‏امامت وی ادامه یافت. مسعودی نوشته است: ‏‏"حضرت سجاد (ع) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و درزمانی دشوار عهده دار ‏گردید".‏در چنین مقطع زمانی، آیا امام (ع) می‏توانست دست ‏به ‏مبارزات سیاسی و فعالیتهای ‏گسترده فرهنگی و اجتماعی بزند؟ به نظر می‏رسد پاسخ منفی است، به دو دلیل: ‏ ‏1-‏ جو اختناق و كنترل شدیدی كه حكومتها پس از شهادت امام حسین(ع) به وجود ‏آورده بودند ، این اختناق سبب شد مبارزات سیاسی ‏یا مسلحانه نتیجه‏ای جز ‏هدر رفتن نیروها نداشته باشد. چنان كه‏ مبارزات زمان آن حضرت تماماً به ‏شكست انجامید. برای درك این ‏وضعیت اسفبار، توجه به دو روایت زیر سودمند ‏است: ‏الف) «سهل بن شعیب‏»، یكی از بزرگان مصر، می‏گوید: روزی به حضور علی بن الحسین ‏‏(ع) رسیدم و گفتم: حال شماچگونه است؟ ‏فرمود: فكر نمی‏كردم شخصیت ‏بزرگی از مصر مثل شما نداند كه ‏حال ما چگونه است؟ ‏اینك اگر وضع ما را نمی‏دانی، برایت توضیح‏می‏دهم: ‏وضع ما، در میان قوم خود، مانند وضع بنی‏اسرائیل در میان ‏فرعونیان است كه پسرانشان ‏را می‏كشتند و دخترانشان را زنده نگه‏می‏داشتند. امروز وضع ما چنان دشوار است كه ‏مردم با ناسزاگویی ‏به بزرگ و سالار ما بر فراز منبرها، به دشمنان ما تقرب می‏جویند.» ‏ ب) زراره بن اوفی می‏گوید: دخلت علی علی ابن الحسین (ع) فقال: یا زراره الناس ‏فی‏زماننا علی ست طبقات: اسد و ذئب و ثعلب و كلب و خنزیر و شاة. ‏فاما الاسد فملوك الدنیا یحب كل واحد منهم ان یغلب و لا یغلب ‏واما الذئب فتجاركم یذمو (ن) اذا اشتروا و یمدحو (ن) اذا باعوا ‏و اما الثعلب فهولأ الذین یاكلون بادیانهم و لایكون فی‏قلوبهم ما یصفون بالسنتهم ‏و اما الكلب یهر علی الناس بلسانه و یكرمه الناس من شر لسانه ‏و اما الخنزیر فهولأ المخنثون و أشباههم لایدعون الی فاحشه الا أجابوا ‏و اما الشاة بین أسد وذئب و ثعلب و كلب و خنزیر.» حضرت در این روایت، حاكمان را به شیران درنده و مسلمانان رابه گوسفندان اسیر در ‏چنگ درندگان، تشبیه كرده است. ‏‏2- شرایط ناسالم فرهنگی آن روزگار، بر اثر فعالیتهای ناسالم‏ حكومتهای وقت و ‏انگیزه‏های مختلفی كه در آن زمان وجود داشت ‏مردم به طرف بی‏بند و باری سوق داده ‏شدند و با چنین مردمی هرگز نمی‏شد كارهای بنیادی انجام داد مگر این كه تحولی ‏معنوی در آنان ‏به وجود آید. در این موقعیت، تمام تلاش حضرت سجاد (ع) این ‏بود كه ‏شعله معنویت را روشن نگه دارد و این جز از راه دعاها و نیایشها و تذكارهای مقطعی ‏ممكن نبود كه حضرت به خوبی از عهده آن برآمد.‏در مورد رواج فرهنگ غلط بی‏بند و باری و فحشا در آن عصر، یكی ‏از محققان می‏نویسد: ‏‏«در مدینه مجالس غنا و رقص برپا می‏شد و چه بسا زنان و مردان با یكدیگر بودند و هیچ ‏پرده‏ای نیز در میان نبود. ‏‏(الشعر و الغنا فی المدینه و مكه، ص 250)... عایشه دختر طلحه مجالس مختلط از مردان ‏و زنان برپا می‏كرد و در آن مجالس با فخر و مباهات آواز می‏خواند. ‏‏(الاغانی، ج 10، ص 57) ... مدینه پر از زنان آوازه‏خوان شده بود و آنها نقش فعالی ‏در ‏آموزش غنا به دختران و پسران و گسترش آوازه‏خوانی و اشاعه ‏بی‏بند و باری و فساد ‏داشتند....» ‏در تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 347 چنین آمده است: «گویی این دو شهر بزرگ حجاز ‏‏(مكه و مدینه) را برای ‏خنیاگران ساخته بودند، تا آنجا كه نه تنها مردمان عادی، بلكه ‏‏فقیهان و زاهدان نیز به مجالس آنان می‏شتافتند.» ‏در این موقعیت، امام سجاد (ع) برای تبیین معارف اسلام و برپا داشتن شجره اسلام و زنده ‏نگه داشتن مشعل معنویت، از سلاح‏دعا استفاده كرد و بذر معنویت پاشید تا در موقعیت ‏مناسب ثمر دهد. ‏یكی از نویسندگان معاصر در باره صحیفه سجادیه كه در بردارنده‏دعاهای امام (ع) است. ‏می‏نویسد: «... صحیفه سجادیه اساس اندیشه انقلابی را تشكیل داده وامت اسلامی ‏نیز نیاز به تكیه گاهی كامل و انقلابی داشته است. ‏نیاز امت در آن هنگام، سخن و یا اشعار كینه برانگیز و عواطف‏لحظه‏ای و زود گذر نبود، ‏بلكه به یك نظریه كامل و انقلابی نیازداشته است. امام زین العابدین (ع) این نظریه را تنها ‏درصحیفه سجادیه كه چكیده اصول تربیتی امام (ع) است. تبیین‏نكرده، بلكه خود امام زبور ‏ناطق بوده است.» ‏این نویسنده در مورد تأثیر صحیفه سجادیه در هدایت انقلابیون‏ و حركتهای اسلامی ‏می‏نویسد: «من گمان نمی‏كنم كه پس از قرآن كتابی همچون صحیفه سجادیه‏باشد كه ‏این گونه قلب محرومان را تسلی بخشد و خون انقلاب را دررگهای مستضعفان به جوش ‏آورد و دلهای مجاهدان را به درخشش خودروشن كند و هدایتگر انقلابیون در راه مبارزه ‏باشد...» ‏
حضرت سجاد
عنوان صحیفه، "دعا و نیایش" است ، اما از موضوعات مبارزاتی و سیاسی تهی نیست. ‏موارد زیر بر درستی این سخن گواهی می‏دهد: ‏‏1- دعای چهل و هشتم صحیفه: ‏حضرت در این دعا به صراحت از مسایل زیر كه جنبه سیاسی دارد یاد می‏كند: ‏الف) مقام خلافت مخصوص خلفا و اصفیای الهی است. ‏ب) مقام خلافت مورد یورش و غصب قرار گرفته است. ‏ج) احكام خدا تبدیل گشته و كتاب خدا مورد غفلت قرار گرفته‏است. ‏د) واجبات الهی تحریف شده است. ‏ه) سنت پیامبر (ص) متروك گشته است. ‏متن دعا چنین است: «...اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفیائك و مواضع ‏امنائك فی ‏الدرجه ‏الرفیعه التی خصصتهم بها قد ابتزوها و انت‏المقدر لذلك لایغالب امرك و لا یجاوز ‏المحتوم من تدبیرك كیف شئت‏ و انی شئت و لما انت اعلم به غیر متهم علی خلقك و لا ‏لارادتك حتی‏عاد صفوتك و خلفاوك مغلوبین مقهورین مبتزین یرون حكمك مبدلا وكتابك ‏منبوذا و فرائضك محرفه عن جهات اشراعك و سنن نبیك متروكه ‏اللهم العن اعدأهم من ‏الاولین و الاخرین و من رضی بفعالهم واشیاعهم و اتباعهم اللهم صل علی محمد و آل ‏محمد انك حمید مجیدكصلواتك و بركاتك و تحیاتك علی اصفیائك ابراهیم و آل ابراهیم ‏وعجل الفرج و الروح و النصره و التمكین و التاییدلهم...» ‏ ‏2- دعای چهل و هفتم: ‏درزمانی كه اهل‏بیت (علیهم السلام) در فشار به سر می‏بردند و امیرمومنان (ع) بر فراز ‏منبرها لعن می‏شد، حضرت در دعای چهل‏و هفتم (دعای روز عرفه) به مسایل مهم زیر ‏اشاره می‏كند: ‏الف) مقام امارت و رهبری از آن اهل‏بیت (علیهم السلام) استب) ائمه (علیهم السلام) از هر پلیدی پیراسته و شایسته‏وساطت‏بین خالق و خلق‏اند. ‏ج) دین به وسیله امام منصوب از سوی خداوند تقویت می‏شود. ‏د) خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است.فرازی از دعای عرفه آن حضرت چنین است: «رب صل علی أطائب اهل بیته الذین ‏اخترتهم لامرك و جعلتهم‏ خزنه علمك و حفظه دینك و خلفائك فی‏ارضك و حججك علی ‏عبادك و طهرتهم من الرجس و الدنس تطهیرا بارادتك و جعلتهم الوسیله الیك ‏و المسلك ‏الی خبتك...» ‏‏«... اللهم انك ایدت دینك فی كل اوان بامام اقمته علمالعبادك و منارا فی بلادك بعد ان ‏وصلت ‏حبله بحبلك و جعلته‏الذریعه الی رضوانك و افترضت طاعته و حذرت معصیته و امرت‏ ‏بامتثال اوامره... و اته من لدنك سلطانا نصیراً و افتح له ‏فتحاً یسیرا....» ‏ ‏3- دعای چهاردهم: ‏این دعا سراسر شِكوِه از ستمگران است كه در نظر آن حضرت مصداقی‏جز حكام وقت ‏ندارد. ‏ ‏4- دعای بیستم: (دعای مكارم الاخلاق) ‏حضرت در این دعا از خداوند می‏خواهد او را از سلطه ستمگران‏نجات بخشد و پیروزش ‏سازد: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و اجعلنی یدا علی من ظلمنی ولسانا علی ‏من خاصمنی و ظفرا بمن عاندنی وهب لی مكرا علی من‏كایدنی و قدره علی من ‏اضطهدنی...» ‏ ‏5- دعای چهل و نهم: ‏حضرت در این دعا از فراوانی دشمنانش و از برنامه‏های حساب شده ‏آنان جهت آزار و ‏حتی قتل امام به خدا شكوه می‏كند: «فكم من عدو انتضی علی سیف عداوته و ‏شحذلی ظبه مدیته وارهف لی شباحده و داف‏لی قواتل سمومه و سدد نحوی صوائب ‏سهامه ولم تنم عنی عین حراسته و اضمر ان یسومنی المكروه و یجر عنی‏زعاق مرارته ‏فنظرت یا الهی....» ‏بار خدایا! چه بسا دشمنی كه شمشیر عداوت آخت و بر من تاخت و برای كشتن من خنجر ‏خویش تیز كرد و با دم برنده آن آهنگ جان من‏نمود و زهر كشنده به آب من بیامیخت و ‏خدنگ جان شكار خویش در كمان نهاد و مرا نشانه گرفت و چون پاسبانان همواره ‏بیدار،دیده از من برنمی‏گرفت و در دل داشت كه مرا گزندی سخت رساند وشرنگ كینه ‏خویش به كامم ریزد ، آنگاه ای خداوند من! دیدی كه....» ‏غلامحسین اعرابی ‏ 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 373]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن