همسويي آمريكا و اروپا با القاعده در حمايت از شورشيان سوريخبرگزاري فارس: به نظر مي‌رسد كه هم آمريكا و هم اروپا و القاعده از يك موضوع در سوريه سود مي برند و آن فضاي هرج و مرج و ناامني و عدم ثبات در اين كشور است.

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: همسويي آمريكا و اروپا با القاعده در حمايت از شورشيان سوريخبرگزاري فارس: به نظر مي‌رسد كه هم آمريكا و هم اروپا و القاعده از يك موضوع در سوريه سود مي برند و آن فضاي هرج و مرج و ناامني و عدم ثبات در اين كشور است.
خبرگزاري فارس: به نظر مي‌رسد كه هم آمريكا و هم اروپا و القاعده از يك موضوع در سوريه سود مي برند و آن فضاي هرج و مرج و ناامني و عدم ثبات در اين كشور است.

به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس به نقل از بوتيا نيوز، بي‌بي‌سي نوشت: ايمن الظواهري، رهبر القاعده، از اعتراضات ضددولتي در سوريه اعلام حمايت كرده است.

وي در پيامي ويدئويي خطاب به مخالفان دولت سوريه گفت كه به حمايت كشورهاي عرب و غرب تكيه نكنند.

هر چند كه طالبان فرزند نامشروع آمريكا براي پيگيري مقاصد سياسي اين كشور بوده است اما امروز ديگر به قطب ترور و وحشت براي بشريت تبديل شده وبا تحريف دين اسلام سعي مي‌كند تمام جنايات خود را توجيه كند.

جنايات القاعده آنقدر زياد است كه قابل شمارش نيست، شلاق زدنهاي بي دليل به علت تعصبات كور كورانه، جلوگيري از هر گونه فعاليت مثبت زنان و مجازات زناني كه قصد تحصيل دارند، بريدن اعضا وجوراح وكشتن مخالفان خودشان كه نمونه اين موضوع بارها در يوتيوب منتشر شده است.

نمونه‌هاي جنايات القاعده آنقدر زياد و غير قابل شمارش است كه نمي توان به همه آنها حتي اشاره كوتاهي داشت، جناياتي مانند «قتل عام بزرگان خاسار در 12 فوريه سال 2000» ، «قتل عام آب خور – آچابر در فوريه سال 2000 (كشتار 9 زنداني آب خور توسط جوخه آتش)»، «قتل عام ايلمرب از پنجم تا 10 فوريه سال 2000 (كشتار 22 نفر از ايلمرب توسط جوخه آتش)»، «قتل عام صياد در 26 مارچ سال 2000»، «قتل عام ها در اسماعيل، شاه مرد و بولديون در فوريه و مارچ سال 2000»، «كشتار يازده افسر عراقي در سال ۲۰۱۱» تنها بخشي از رفتارهاي غير انساني و ضد بشري القاعده در ۱۰سال گذشته بوده است.

در اين باره حتي سايت يوتيوپ بسياري از كارها و جنايات القاعده را به دليل اوج توحش موجود در تصاوير در بخش +۱۸ خود به نمايش مي گذارد كه اين موضوع خود مبين جنايات ضدبشري طالبان است. از سوي ديگر دراين موضوع ترديدي وجود ندارد كه حتي پس از يازده سپتامبر به وجود آورنده القاعده يعني آمريكا و در كنار آن اروپايي ها از القاعده به عنوان نماد تروريسم ببن الملل ياد مي كنند. همين يك ماه پيش بود كه بي بي سي فارسي گزارش مفصلي از رفتارهاي ضد بشري القاعده و مبارزه گروههاي حامي حقوق بشر با القاعده منتشر كرد.

در اين بين نكته‌ي جالبي كه به تازگي رخ داده حمايت رهبران القاعده از شورشيان سوريه است،آن چنان كه ايمن الظواهري رهبر طالبان در جديدترين اظهار نظر خود به صراحت از شورشيان سوري حمايت كرده است.

در اين ميان سوالي كه به ذهن مي‌آيد اين موضوع مي‌باشد كه آيا دفاع رهبر يك گروه تروريست كه بزرگترين جنايات را در طول تاريخ بشر مرتكب شده است از يك جريان اخلال گرا در امنيت يك كشور، نشانه انحراف آن گروه شورشي نيست؟ همچنين دراين راستا بايد دقت داشت كه رهبر القاعده فردي است كه قبل از بدست آوردن جايگاه رهبري اين گروه تروريستي، به عنوان معاون اسامه بن لادن در تمام جنايات او مشاركت داشته است.

از سويي براي پاسخ بهتر به سوال بالا مي توان گفت كه قطعا هيچ جريان فكري مانند القاعده از جرياني حمايت نمي كند مگر اينكه آن جريان فكري هم سو وهم گام با تفكراتش باشد.درغير اين صورت چنين گروهي از يك جريان شورشي اين گونه حمايت نخواهد كرد.

به واقع گروهي كه امروز در سوريه سر به شورش آورده و كشور سوريه را در حالت ناامني و عدم ثابت فرو برده است مانند القاعده به مشي خشونت آميز براي تحميل نظرات يك طرفه خود معتقد است ومانند تفكرات تروريستي القاعده به هزينه هاي اين كار براي كشور و يا مردم اصلا فكر نمي كند. از سوي ديگر بايد به اين مسئله هم توجه كرد كه القاعده از هر گونه ناآرامي به شدت در منطقه استفاده مي كند و به طور كلي به دنبال عدم ثبات در منطقه است و نيروهاي شورشي هم تاكنون در راستاي همين هدف القاعده حركت كرده اند.

در اين ميان از اين مسئله هم نبايد غافل شد كه القاعده ماجراي سوريه را به عنوان يك فرصت براي گسترش مدل سلفي گري خود مي داند چرا كه القاعده براين گمان است كه با كنار زدن دولت فعلي سوريه مي تواند اسلام سلفي خود را در سوريه گسترش دهد و به اين وسيله فشار افكار عمومي و اعتراضات جهاني را برخود كم كند.

از سوي ديگر براساس شواهد موجود مي توان يك ارتباط سلسله وار بين چند مسئله برقرار كرد؛ چرا كه آمريكا والقاعده در يك موضع مشترك از شورشيان سوريه حمايت مي كنند. از طرف ديگر القاعده از نظر آمريكا نماد تروريسم است و اروپايي ها هم برهمين باورند .حال دفاع آمريكا واروپا والقاعده در يك جهت از سوريه چه معنايي مي تواند داشته باشد؟

به نظر مي رسد كه هم آمريكا وهم اروپا والقاعده از يك موضوع در سوريه سود مي برند وآن فضاي هرج مرج ونامني وعدم ثبات در اين كشور است. بايد به اين مسئله هم توجه كرد بشار اسد به دليل بها ندادن به هر سه طرف مورد هجمه آنان قرار گرفته وآنان از هر حركتي عليه بشار اسد سود مي برند.

همچنين با توجه به حمايت رهبر القاعده از شورشيان سوريه مي توان به اين احتمال اشاره كرد كه القاعده به آنان سلاح مي رساند و بر اساس شواهد موجود در اين امر با غريبيها هم نظر است و مانند آنها تصميم به تجهيز اين گروههاي سوري دارد و حتي بر اساس شواهد موجود مي‌توان گفت كه القاعده پا را فراتر از كمكهاي تسليحاتي كرده آنچنان كه پيش از اين گزارش‌هايي مبني بر ورود پيكارجويان اسلامگرا از خاك عراق به سوريه منتشر شده بود.

با توجه به تمام مطالب ذكر شده سوالي كه مطرح مي شود اين است كه شورشيان سوري كه تروريستها و كشورهاي غربي سودجو از آن حمايت مي كنند آيا واقعا به دنبال هدفي ملي براي سوريه هستند و يا حاصل تحريكي است كه در خارج از مرزهاي نسخه آن پيچيده شده است؟

*سپهر احمدي

انتهاي پيام/

سه|ا|شنبه|ا|2|ا|اسفند|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]