واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: شليك پليس به پاي دزد فراري
شليك گلوله پليس و ناله دزد فراري كافي بود تا راز فعاليتهاي تبهكارانه دو همسلولي قديمي فاش شود. اين دو پسر موتورسوار در محلههاي خلوت به كمين مردان تنها مينشستند و با تهديد به مرگ دار و ندار طعمههايشان را به سرقت ميبردند.، ساعت 9 شب آخرين روزهاي پائيز دو تن از مأموران پليس هنگام گشتزني در تقاطع انقلاب و خارك متوجه رفتارهاي غيرعادي جواني كه در پيادهرو جلوي مردي را سد كرده بود، شدند.
مأموران كه لباس پليس به تن نداشتند براي بررسي سريع وارد عمل شدند و از جوان تبهكار خواستند تا مدارك شناسايياش را ارائه كند، ولي جوان سركش كه قصد تسليم شدن نداشت با چاقو به سوي يكي از مأموران حملهور شد كه وي نيز با حركات رزمي جوان تبهكار را زمينگير كرد و در ادامه نيز همدست وي كه قصد كمك داشت با ديدن اين صحنه موتورش را رها كرد و با پاي پياده فرار كرد كه مأموران در تعقيب و گريز چند دقيقهاي وقتي وي توجهي به دستور ايست نكرد و حتي با شنيدن صداي تيراندازي خود را تسليم نكرد پاي وي را نشانه رفتند و ماشه را چكاندند كه جوان فراري با نالهاي روي زمين افتاد.
در بازرسي بدني از دو جوان تبهكار به نامهاي «امير» 21 ساله و «محسن» 22 ساله دو چاقو و تعدادي كارتهاي شناسايي طعمههايشان به دست آمد.
محسن كه در صحنه درگيري با چاقو يكي از مأموران را تهديد كرده بود، در بازجوييها به پليس گفت: من امشب مشروب خورده بودم و در حال خودم نبودم و ميخواستم با دوستم «امير» به مغازه برادرش برويم كه در ميانه راه فكر كردم مرد جوان همان مردي است كه از قبل به من بدهكار بود و نميدانستم وي را اشتباه گرفتهام.
با ادعاهاي «محسن»، طعمه وي كه مردي 35 ساله بود، با مراجعه به پليس به افسر تحقيقات گفت: ساعت 9 شب در حال مراجعه به خانهام بودم كه دو جوان موتورسوار به من نزديك شدند و يكي از آنها با چاقو تهديدم كرد كه بايد گوشي موبايل، پولها و گردنبند طلايم را به آنها بدهم وگرنه با چاقو مرا خواهند كشت، از ترسم ميخواستم پول و طلاها را بدهم كه مأموران غيرمحسوس سر رسيدند و نجاتم دادند.
با وجود ادعاهاي اين مرد وحشتزده، «محسن» و «امير» همچنان به بيگناهي خود اصرار داشتند تا اينكه مرد ديگري پاي در كلانتري گذاشت و ادعا كرد كه همان دو جوان دروغگو چند روز پيش از وي سرقت كردهاند.
مأموران تجسس براي روشن شدن موضوع به بررسيهاي اطلاعاتي پرداخته و پي بردند «محسن» و «امير» داراي سابقههاي كيفقاپي و زورگيري هستند و به دروغ خود را بيگناه نشان ميدهند. «محسن» چارهاي نداشت و اعتراف كرد از چند ماه پيش با همدستي «امير» كه در زندان همسلولي بودهاند از مرداني كه تنها در خيابانهاي خلوت در حال قدم زدن بودند سرقت و زورگيري ميكردند.
ارسال نظر
شنبه|ا|29|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]