محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829207090
نماينده اصولگرا بايد جرأت مرز بندي با فتنه گر و منحرف و مفسد اقتصادي را داشته باشد
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: نماينده اصولگرا بايد جرأت مرز بندي با فتنه گر و منحرف و مفسد اقتصادي را داشته باشد
عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي گفت: كسي كه مي خواهد به عنوان يك اصولگرا در نظام مردم سالاري ديني مسئوليت هاي خطيري را بر عهده گيرد بايد جرأت مرز بندي با فتنه گران و منحرفين و مفسدين اقتصادي را داشته باشد.
به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران، به نقل از پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد اصولگرايان، عشرت شايق، از زنان فعال در عرصه هاي فرهنگي و سياسي است كه در سطوح مختلف حضور داشته است؛ از نمايندگي مردم تبريز، اسكو و آذرشهر در مجلس شوراي اسلامي تا رياست مجموعه فرهنگي تاريخي سعدآباد و نايب رئيسي فدراسيون جودو. وي علاوه بر تحصيل در رشته روابط بين الملل، در حوزه هاي علميه قم و كرمان نيز فقه و مباني حقوق اسلامي را فرا گرفته است.
شايق در گفتگو با پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد اصولگرايان درباره مشكلات فرهنگي كشور ، ورزش زنان و ... به بيان ديدگاه هاي خود پرداخته است.
در سي سال گذشته شاهد سياست هاي خصمانه قدرت هاي بزرگ نسبت به كشورمان بوديم به طوريكه آنان ارزشهاي اسلامي-ايراني ما را مورد هدف قرار داده اند. آيا ما توانسته ايم الگوهاي فرهنگي رقيب در مقابله با آنها برسيم؟
همه دستاندركاران فرهنگ كشور در اين نكته اتفاق نظر دارند كه از بدو پيروزي انقلاب اسلامي و بويژه در سال هاي اخير اعتقادات ديني و باورهاي اجتماعي و همينطور ارزش هاي انقلابي ملت ايران مورد تهاجمات سنگين و پيچيده فرهنگي دشمنان قرار گرفته است. اين تهاجمات كه برگرفته از اهداف شوم سياسي دشمنان ملت ايران است گاهي به صورت آميختن فرهنگ انقلابي ما با چيزهايي كه آن را از خلوص و كارايي مياندازد و گاهي به صورت مانع تراشيدن بر سر تربيت انسان هاي كارآمد و متخصص مي باشد با اين انگيزه كه بتوانند با جدا ساختن نسل هاي جديد از فرهنگ اسلامي – ايراني، انسان هاي وابسته اي را تربيت نموده و در آينده امور كشور را توسط اين افراد غرب زده تحت كنترل و در واقع تحت تسلط خود قرار دهند.
شكي نيست كه مستكبران اين اهداف را نسبت به همه افراد جهان سوم دنبال مي كنند تا به صورت جذب و يا ربودن مغزها و استعدادهاي درخشان از ميان ملت ها، آن ها را عقب نگه داشته و وابسطه به خود نمايند ولي با توجه به ماهيت انقلاب اسلامي و خطراتي كه اين انقلاب براي استكبار دارد برنامه ريزي دشمنان نسبت به كشور ما بهطور ويژه مي باشد بنابر اين لازم است همه دست اندركاران فرهنگي كشور در يك جهاد بزرگ و متناسب با شدت و پيچيدگي هاي خصومت دشمنان براي مقابله با آنان برنامهريزي نموده و به صورت جدي و مستمر آن را اجرا نمايند البته اقداماتي در اين رابطه صورت گرفته ولي بخاطر متناسب نبودن با شدت و گستردگي برنامه هاي دشمنان، نيازمند برنامه ريزي قوي تر و اختصاص منابع بيشتر به بخش فرهنگ هستيم و صد البته مهم تر از اختصاص منابع، هماهنگي بين دستگاه هاي متولي فرهنگ كشور مي باشد.
نهاد مذهب و نقش والاي آن در جمهوري اسلامي چگونه در سياست هاي فرهنگي كلان فرهنگي كشور بازتوليد مي شود؟ به نظر مي رسد در اين عرصه با مشكلاتي رو به رو هستيم.
وقوع انقلاب اسلامى در ايران، يك تحول استثنايى در دنيا بود كه بواسطه ويژگي هاي خود با انقلاب هاى ديگر قابل مقايسه نيست. يكي از اين ويژگي ها كه در واقع مبنا و اساس اين انقلاب نيز مي باشد شكل گيري آن برپايه ارزشهاى دينى، اخلاقى و معنوى بود و به اعتراف دوست و دشمن وجه فرهنگي اين انقلاب به گونه اي غالب است كه انقلاب اسلامي را انقلابي ارزشي و فرهنگي ناميده اند و مؤلفه فرهنگي-اجتماعي و ايدئولوژيك، بنياديترين مؤلفه قدرت در نظام برآمده از انقلاب اسلامي يعني جمهوري اسلامي ايران بوده و نقطه قوت آن محسوب مي گردد.
دين، خصوصيت انقلاب اسلامي بود و اين خصوصيت با گذشت زمان تحليل نرفته و اينطور نبوده كه روزى دين خصوصيت انقلاب باشد و پس از چندى، اين خصوصيت از انقلاب گرفته بشود و همين پايداري در اصول بوده كه هر جاى دنيا قلبى براى دين و اسلام مىتپد، به جمهورى اسلامى ايران كه براى اعتلاي اسلام حركت مىكند علاقهمند باشد.
انقلاب اسلامي از خانهى مذهب يعنى مسجد و مدرسهى دينى آغاز شد و تقريبا همه افراد و جريان هاي سياسي را تحت الشعاع خود قرار داد و به فضل خدا اين جهت گيرى مذهبى انقلاب اسلامي تاكنون حفظ گرديده است و تلاش ها به سمتي سوق داده شده كه رنگ فرهنگ ديني بر تمامي مؤلفهها و عرصههاي ديگر تاثير گذار باشد و دليل اين امر، ماهيت انقلاب اسلامي و نظام برخواسته از آن مي باشد.
اما در كنار نقاط قوت، بايد به اين واقعيت نيز اذعان نماييم كه اين تلاش متناسب با اهداف و انتظارات نبوده و بدلايل مختلف از جمله عدم توانمندي مديران فرهنگي و جابجايي هاي مكرر و عمدتا ناشي از روابط سياسي آنان، كمرنگ بودن بحث هاي كارشناسي و ضعيف بودن اتاق هاي فكر در عرصه فرهنگ، عدم اهتمام جدي به اجراي رهنمودهاي بزرگان ديني، تاثير پذيري حوزه فرهنگ از حوزه هاي ديگر، كارشكني عوامل داخلي در كنار دسيسه هاي بيروني و عواملي از اين دست باعث گرديده تا تمهيدات بكار گرفته شده براي ممانعت از بازنمايي ناهنجاري هاي فرهنگي، نتايج مورد نظر را بدنبال نداشته باشد. به عنوان مثال همه مي دانيم كه ارزشهاي مذهبي در جامعه اسلامي ما از ارزشهاي محوري بوده و آحاد جامعه متعهد به حفظ و دفاع از آن ميباشند اما نداشتن برنامه ريزي مناسب در اين رابطه و عدم توجه به همه پتانسيل هاي و نيروهاي اجتماعي موجود در حوزههاي فرهنگي و اجتماعي كشور نه تنها جامعه را از اين توانمندي ها محروم ساخته بلكه در برخي موارد موجب واكنشهاي منفي و داشتن احساس بيگانگي نسبت به اهداف فرهنگي و ديني نيز شده است كه براي مقابله با اين وضعيت لازم است بحث آسيب شناسي در امور فرهنگي به طور جدي از سوي متوليان مورد توجه قرار گيرد و راه حل هاي كارشناسان مومن و متعهد عرصه دين و فرهنگ با دقت در جامعه پياده شود.
چه لزومي دارد اصولگرايان با كساني كه در امر مبارزه با فتنه و مبارزه با جريان انحرافي و همچنين مبارزه با مفاسد اقتصادي كوتاهي كردند؛ مرزبندي داشته باشند؟
نظام مقدس جمهوري اسلامي بر مبناى آموزه هاي ديني شكل گرفته و به همين دليل از حمايت ميليونى ملت ايران برخوردار گرديده و طبيعي است كه در چنين نظامي، ميزان پايبندي افراد به مباني ديني و ارزش هاي اسلامي مهمترين ملاك انتخاب براي مسئوليت ها بوده و هركس كه در رابطه با اجراي دستورات ديني سستي و سهل انگاري داشته باشد و يا جرأت و جسارت اعلام مواضع شفاف سيسي و اعتقادي خود را نداشته و با فتنه گران و منحرفين و مفسدين اقتصادي مماشات نمايد قطعا شايستگي حضور در مسئوليت هاي كلان اجرايي و قانونگذاري كشور را نخواهد داشت.
كسي كه مي خواهد به عنوان يك اصولگرا در نظام مردم سالاري ديني چنين مسئوليت هاي خطيري را بر عهده گيرد بايد جرأت مرز بندي با فتنه گران و منحرفين و مفسدين اقتصادي را داشته باشد تا بتواند منشاء تحولات مثبت در جامعه بوده و صادقانه خدمت نمايد و گرنه دچار روز مره گي شده و در نهايت با واسطه يا بي واسطه در جريانات سياسي منحرف و يا كانون هاي شوم قدرت و ثروت هضم خواهد شد.
نفس اينكه انسان بخواهد براى رفع مشكلات جامعه اقدام نمايد چيز با ارزشى است اما كافي نيست چون مبارزه با فتنه گران و منحرفين و باندهاي مفسد اقتصادي اقدامات عملي مي خواهد و و قطعا اين اقدامات هزينه هاي سنگيني دارد كه افراد داوطلب مبارزه با اين گروه ها بايد آمادگي پرداخت آن را از نظر روحي و رواني داشته باشند و تجربه نشان داده است كه اين توانمندي تنها در اشخاصي بوجود مي آيد كه صلاحيت لازم را از طريق ايمان به خدا و عمل به دستورات ديني به دست آورده باشد.
در شرايطي كه بصيرت و آگاهي مردم در كنار هدايت و هوشياري مقام معظم رهبري و ايستادگي دلسوزان نظام باعث رسوايي سران فتنه و خنثي سازي دسيسه هاي جريان انحرافي گرديده است دليلي ندارد كه نخبگان و مسئولين سياسي بويژه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مديران ارشد نظام مرزبندي شفافي با فتنه گران و توطئه گران و يا مفسدان اقتصادي نداشته باشند.
انقلاب اسلامي براي تداوم مسير با صلابت خود همواره نيازمند مسئولاني با بصيرت و ايثارگر مي باشد و جلوه ملموس اين بصيرت و آگاهي در شرايط كنوني تمسك به ولايت فقيه و ارزش هاي اعتقادي و انقلابي است كه منجر به فاصله گرفتن از فتنه و انحرافات سياسي و اقتصادي مي شود.
نهادينه شدن ارزشها و هنجارهاي اوليه از بدو ورود افراد به عرصه اجتماعي در نهاد اموزش و پرورش صورت مي گيرد. آيا توجه كافي متناسب با نقش تعيين كننده اين نهاد به آن، اختصاص داده شده است؟ به فراخور اين نقش تعيين كننده آيا اين نهاد از منابع مالي برخوردار است؟
نهادهاي آموزشي و تربيتي با توجه به كاركردهاي ويژه اي كه به عهده دارند اولين و مناسب ترين راهبردي است كه بوسيله آن ميتوان به عقلاني كردن اعمال و بهينه كردن رفتار انسانها پرداخت و موجبات رشد فردي و رفاه جمعي را فراهم ساخت.
در تمامي جوامع بشري، آموزش و پرورش نقش مهم و تعيين كننده اي در تعليم و تربيت افراد ايفا نموده و شخصيت آينده متعلم را شكل مي دهد و مي توان گفت: هنجارها و ناهنجاري هاي فرداي جامعه در كلاس هاي رسمي و غيررسمي امروز پايه ريزي مي شود و طبيعي است كه هرچه امروزه در رابطه با آموزش و پرورش تلاش و سرمايه گذاري بهتر و بيشتري صورت گيرد فرداي روشن تري در انتظار افراد و جامعه هدف خواهد بود.
با وجود اين اهميت و نيازي كه در رابطه با رشد و تكامل جايگاه آموزش و پرورش در نظام مقدس جمهوري اسلامي احساس مي شود بايد اذعان نمود كه سرمايه گذاري و برنامه ريزي هاي صورت گرفته تاكنون متناسب با نيازها و اهداف متعالي انقلاب اسلامي به عنوان يك انقلاب فرهنگي نبوده و منابع مالي در نظر گرفته شده در بودجه هاي سنواتي براي آموزش و پرورش تنها پاسخگوي نيازهاي ضروري و حفظ وضعيت موجود است و مجالي براي ارتقاء نظام آموزش و پرورش كشور باقي نمي گذارد.
امروزه در جهان، آموزش در معناي وسيع كلمه با «جامعه پذيري» هم معناست زيرا هر دو واژه در بردارنده مفهوم انتقال فرهنگ از شخص يا گروه به شخص و گروه ديگر است اما به راستي نهادهاي آموزشي و تربيتي ما توانسته اند به نحو احسن اين رسالت را به انجام رسانند؟ البته نبايد از نظر دور داشت كه وضعيت آموزش و پرورش كنوني كشور قابل مقايسه با دوران قبل از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي نبوده و نيست اما تا رسيدن به وضعيت ايده آل راه پيموده نشده فراواني باقي مانده است كه بايد با تلاش و كوشش جمعي و بكار گيري انسان هاي مومن، متخصص و دلسوز در نظام تربيتي كشور و اختصاص منابع مالي و امكانات سخت افزاري و نرم افزاري اين مسئوليت خطير به سرانجام نيكويي برسد.
بديهي است در اين رابطه تعامل بين مجموعه دولت و مجلس شوراي اسلامي بسيار با اهميت بوده و بدون هماهنگي و همكاري دو قوه، عملا راهي براي ايجاد تحول بنيادي و ملموس در آموزش و پرورش كشور وجود نخواهد داشت.
با توجه به روند جهاني شدن فرهنگ به نظر مي رسد در ارائه الگوهاي كلان فرهنگي از سوي مسئولين فرصت سوزي در حال رخ دادن است. آيا ما توانسته ايم الگوهاي كلان فرهنگي ارائه كنيم؟ براي مثال مي توانيم از مسئله حجاب نام ببريم. آيا ما در طول اين چند سال توانسته ايم يك الگوي ايراني اسلامي از يك زن ايراني و مسمان ارائه بدهيم؟
مسائل و خطوط اصلي زندگي ملت ايران مانند فرهنگ، امنيت، عدالت، استقلال و عزت ملي همواره نيازمند الگوي اسلامي – ايراني بوده است كه در اين الگو بايد به عرصه زندگي مردم توجه كافي شود. الگو سازي كار پيچيده، دقيق و بلندمدتي است كه درتدوين آن بايد** همه زمينه ها و مسائل پيش روي مورد توجه قرار گيرد.
در الگو سازي براي يك جامعه اسلامي توجه به مسئله توحيد اساس كار را تشكيل مي دهد و اگر توحيد و اعتقاد به خدا و التزام به اين اعتقاد در زندگي بشر بسط داده شود به طور حتم مشكلات جامعه بشري حل و راه پيشرفت حقيقي گشوده خواهد شد. توجه به معاد در الگوي پيشرفت نقش اصلي را بر عهده دارد و تحمل همه دشواري ها را براي ترويج ايثار و از خودگذشتگي فراهم مي سازد.
هدف نهايي اسلام از ارائه الگو، رستگاري انسان ها است و در اين نگاه همه مسائل از جمله عدالت، رفاه، امنيت و عبادت مقدمه يا اهداف مياني هستند و هدف اصلي اين است كه انسان سعادتمند شود.
در مورد حجاب به طور اختصاصي بايد گفت حجاب يك مسألهي ارزشي است و هر چند داشتن حجاب مقدمه ايي است براي چيزهاي بالاتر اما خود موضوع حجاب به تنهايي نيز داراي ارزش و اهميت است و حفظ آن به زن كمك ميكند تا بتواند به رتبه هاي معنوي عالي برسد و دچار آن لغزشگاه هايي كه سر راهش قرار دادهاند نشود و به همين خاطر است كه امروزه فرهنگ رومي حاكم بر اروپا با همه چيز كنار آمده جز با دو سه مسئله كه يكي از آنها و شايد مهمترينش حفظ اين حالت حفاظ منضبط ميان دو جنس زن و مرد و خويشتنداري در مقابل چيزي است كه به آن آزادي جنسي گفته و راه انحطاط اخلاقي را براي بشريت رقم زده اند و همانطوريكه مقام معظم رهبري فرموده اند «ما از دنياي غرب كه آمدند زن بشري را در طول دورههاي گذشته تا امروز اينقدر مورد تحقير قرار دادند طلبكاريم.»
ايران قبل از انقلاب به سرعت در مسير انحطاط اخلاقي و از بين رفتن احكام و ارزش هاي اسلامي و انساني در حال حركت بود اما به بركت پيروزي انقلاب اسلامي و حاكميت يافتن دستورات ديني، مسير حركت كاملا برعكس شد و احياء احكام و ارزش هاي اسلامي و انساني در دستور كار قرار گرفت و در طول بيش از سه دهه در خصوص مسائل ارزشي اسلام مانند حجاب، فرهنگ سازي و اقدامات تربيتي خوبي انجام يافته و يا در حال اجرا است اما بايد اذعان نماييم كه هرچه جلوتر مي رويم نياز به كار بيشتر و برنامه ريزي بهتر احساس مي شود.
بيشتر سياست هاي كلان فرهنگي در كشورهاي توسعه يافته و حتي كشورهاي اسلامي بر پايه مطالعات اجتماعي بنا شده است. تا چه ميزان سياست هاي كلان فرهنگي در كشورمان بر پايه مطالعات انجام شده و كارشناسي است و تا چه ميزان متخصصين عرصه فرهنگ در اين سياست ها، تصميم گيرنده هستند؟
بررسي و مطالعه ابعاد و ملزومات يك يا چند موضوع يا هدف معين، مهم ترين بخش وبراي يك برنامه ريزي صحيح و جامع بوده و مي تواند پايه گذار سياست هاي كلان در سطح ملي باشد و در خصوص مسائل فرهنگي نيز بدون شك بهره جستن از افكار و انديشه هاي نخبگان و صاحب نظران بمنظور تبادل نظر و ارائه راهكارهاي مناسب و اثربخش باعث فراگير بودن مطالعات و كارآمدتر شدن برنامه ها مي شود و از سوي ديگر مهمترين تأثير انقلاب اسلامي ايران هم كه در حوزه نظري بوده بر اين ضرورت مي افزايد.
وقوع انقلابي بر پايه ارزش هاي فرهنگي و ديني موجب گرديده تا متفكرين سياسي و اجتماعي روز به روز توجه به ابعاد فرهنگي سياست و مديريت را بيشتر احساس نمايند و در همين راستا بوده كه براي شناخت مشكلات و مسايل كلان فرهنگي كشور و ارايه پيشنهادات و راهحلهاي عملي و امكانپذير توسط نهادها، صاحبنظران و اثرگذاران بخش فرهنگ، نهادها و سازمان هايي نيز تشكيل گرديده است كه مهمترين آن ها شوراي عالي انقلاب فرهنگي و زير مجموعه هاي آن مانند شوراي فرهنگي اجتماعي زنان مي باشد اما اينكه تا چه اندازه تصميمات و راه حل هاي اين نهادها در سياستگذاري هاي كلان فرهنگي كشور موثر بوده بايد بگويم كه ميزان آن هر چقدر كه باشد قطعا در حد قابل قبول نبوده است و شايد يكي از دليل عمده اين امر تعدد مراكز تصميم گيري و اجرايي در بخش فرهنگ و عدم هماهنگي ميان آن ها باشد.
به وجود اينكه جهت گيري كلي فعاليت هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي و زير مجموعه هاي آن مانند شوراي فرهنگي اجتماعي زنان در ابعاد مختلف مبتني بر وظايف و اختيارات قانوني بوده و اجراي محتويات و مفاد سياستگذاري هاي انجام يافته مي توانست حداقل بخشي از مشكلات و ناهنجاري هاي فرهنگي جامعه را برطرف نمايد اما متاسفانه فصول مختلف اين سياستگذاري ها از طرف دستگاه هاي مجري، اجرا نمي شود و همين مسئله باعث تداوم برخي نابساماني ها در حوزه فرهنگ شده و مشكلات و آسيب هاي اجتماعي جدي بوجود آورده است.
پيش درآمد بينيازي به نظريههاي غلط وارداتي و نامانوس با فرهنگ اسلامي و ايراني به عرصه فرهنگي كشور اين است كه هرچه بيشتر و بهتر از الگوهاي مورد نظر فرهنگي و ارزشي انقلاب اسلامي استفاده نماييم و براي موفقيت در اين راه بايد تاكيدات مقام معظم رهبري در خصوص تدوين «الگوي اسلامي _ ايراني پيشرفت» بويژه در رابطه با بخش فرهنگ به عنوان نقشه راه مورد توجه جدي متفكران و سياستگذاران و همينطور دستگاه هاي اجرايي متولي فرهنگ كشور قرار گيرد.
جنابعالي در بحث ورزش بانوان هم حضور داشته و داريد. ورزش بانوان در چه جايگاهي در كشور ما قرار دارد؟ چه مشكلاتي در راه رسيدن به جايگاه اصلي خودش برسد؟
ورزش و بازي به عنوان ابزاري حركتساز، شورآفرين، لذتبخش و پرورشدهنده جسم و روح از ديرباز مورد توجه بشر بوده و در هر برهه از زمان متناسب با امكانات و ذوق افراد تكامل يافته و امروزه به يكي از ضرورت هاي زندگي افراد تبديل شده است كه مي تواند زمينه موفقيت و تدبير هر انساني را در عرصههاي مختلف فراهم سازد. شور و نشاط ورزش پاسخگوي جاذبههاي دروني و شكست و پيروزي در آن پديد آورنده موفقيت در مراحل بعدي زندگي خواهد بود.
به بركت ورزش بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي، رواني و حتي بخشي از مشكلات اقتصادي افراد برطرف ميشود و به جرات مي توان گفت: هر يك از انسان ها كه بخواهند شاداب و سرحال باشند بايد سلامت جسمانى خود را تأمين كنند و ورزش در تحقق اين مسأله بيشترين و تعيين كننده ترين نقش را دارد.
طراوت، اميد و شادماني، سختكوشي و آرمانخواهي و تلاش براي دستيابي به پيروزي، عبور از سنگلاخهاي دشوار و حوادث تلخ و شيرين زندگي را براي ورزشكار عادي ميسازد و اين امكان را به او ميدهد كه در هر شرايطي با اميد زندگي كند و در حوادث روزمره زندگي خود را نبازد.
ورزش در دنياي كنوني، از جهتي يك جريان فرهنگي براي پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي، درمان بيماري ها و موثر در حوزه سلامت و از طرفي ديگر به عنوان عامل ارتقاء فرهنگ عمومي شناخته مي شود و براي ايجاد روحيه ي اميد و اعتماد در شهروندان و نشان دادن قدرت و توانايي مديريتي هر كشور، تلاش مي شود تا ورزشكاران هر كشور با اقتدار در عرصه هاي جهاني حاضر شوند.
آموزه هاي ديني ما نيز در كنار توجه به تربيت روحي انسان ها، ضرورت توجه جدي نسبت به سلامت جسم را به عنوان وسيله رشد و خدمت و زندگي مورد تأكيد قرار داده است. اصول و بنيادهاي مكتب انسان ساز اسلام در راستاي حفظ آمادگي و سلامت جسم، بيش از هر مكتب ديگر افراد را به فراگيري فنون مختلف از جمله رشته هاي ورزشي دعوت كرده تا در پرتو ورزش و نشاط بدني، همواره سالم و تندرست باقي بمانند و كساني را كه خمودي، سستي و گوشهگيري را پيشه ميسازند مورد مواخذه قرار داده است.
ورزش به عنوان عامل سلامت جسمي و نشاط روحي جامعه به دلايلي كه توضيح داده شدو همچنين دلايل زياد ديگري كه به لحاظ رعايت اختصار از ذكر آن ها خودداري گرديد، بايد به عنوان يك ضرورت فردي و اجتماعي فراگير شود.
امكانات ورزشي كشور بايد به سرعت افزايش پيدا كند تا بتواند پاسخگوي نياز مشتاقان ورزش باشد. به خصوص امكانات ورزش بانوان كه نسبت به امكانات آقايان به مراتب وضعيت نامتعادلتري دارد و اين كمبود ها كاملا احساس ميشود.
اگر ورزش براي مردان لازم باشد (كه هست) براي دختران و زنان لازمتر است. دختران امروز مادران فردا خواهند بود و اگر از نظر روحي و جسمي سالم و شاداب نباشند، نخواهند توانست وظيفه و مسووليت خطير خود را در خانواده و اجتماع به خوبي ادا كنند.
هدف اصلي ورزش بانوان در درجه اول تامين سلامت زنان جامعه و در درجه بعدي حضور مقتدرانه در ميادين ورزشي داخلي و خارجي است كه البته رعايت شئونات اسلامي بويژه حجاب و متانت، نخستين شرط اين حضور مي باشد به نحوي كه ورزشكار زن ايراني در ميدان هاي ورزشي همواره بايد به عنوان يك زن مسلمان، الگوي زنان ورزشكار ديگر كشورها باشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي چند سال پيش در ديدار با زنان و مردان فاتح قله اورست با تجليل ويژه از زنان كوهنورد صعود كننده به قله اورست، اين اقدام آنها را كه همراه با ترويج فرهنگ اسلامي و برافراشتن پرچم «يا فاطمةالزهراء» بر فراز قله اورست بود افتخارآمپز و نمايشي از مكنونات ملت ايران برشمرده و افزودند: واقعاً انسان احساس افتخار مى كند از اينكه زنان جوانِ باايمان ما يك چنين حركت عظيم و ارزشمندى را مى توانند به وجود بياورند و مايه افتخار براى جامعه ى ايرانى بشوند.من خبر را كه شنيدم، لذت بردم؛ وقتى هم كه عكس هاى صعود خانم ها را ديدم كه در ارتفاع ظاهراً هشت هزار و هشتصد و خرده اى ايستاده بودند و پرچم «يا فاطمةالزهراء» را دستشان گرفته بودند، واقعاً بيشتر احساس افتخار كردم. حقاً عظمت اين كار خيلى زياد است. مطمئناً بسيارى از مستمعان و بينندگان اين برنامه ها نمى توانند حس كنند كه چقدر اراده و نشاط جسمى و روحى لازم است تا يك انسان را در آن هواى نامساعد، در آن فشار شديد، با آن همه موانع و بدون هيچ تماشاچى، به آنجا برساند. در ميدان فوتبال يا واليبال يا بسكتبال يا ورزش هايى كه جلوى چشم مردم انجام مىگيرد، اين همه تماشاچى ايستاده اند، كف مى زنند، تشويق مى كنند، نگاه مى كنند؛ اما در غربت كوهستان، آن هم در آن نقطه ى دور از دسترس، آن هم بين اين دره ها و برج هاى يخ و آن هواى نامساعد، زن شجاع و بااراده اى حركت مى كند و قصدش اين است كه اين قدرت و نيروى پنهان در جسم و وجود و روح خودش را استخراج كند و به معرض بروز و ظهور برساند؛ خيلى عظمت دارد؛ خيلى كار بزرگى است. من تجليل از شماها را وظيفه خودم مى دانم و حقاً و انصافاً بايد عظمت اين كار به مردم نشان داده بشود.»
برخيها ميخواهند چنين القاء كنند كه اسلام مخالف ورزش زنان است، در حاليكه هيچ تعارضي بين رعايت شئونات اسلامي و حضور در مسابقات ورزشي وجود ندارد و آنچه مهم است حفظ شأن و منزلت زن ايراني در همه عرصهها از جمله ميادين ورزشي است. همان طوري كه تاكنون بسياري از ورزشكاران زن ايراني با رعايت موازين شرعي در مسابقات بينالمللي شركت كرده و براي كشورمان افتخار آفريدهاند.
احكام اسلامي در مورد ارتباط زن و مرد بسيار دقيق و بر اساس طبيعت زن و مرد و مصالح جامعه اسلامي صادر شده است. اين احكام در ارتباطات ميان مرد و زن در صحنه اجتماع مرزبندي مشخصي دارد كه هدف از آن فراهم نمودن محيط سالم و امن براي فعاليت هاي عمومي و اجتماعي هر دو قشر در ابعاد مختلف است و يقينا موضوع ورزش نمي تواند از اين چارچوب خارج باشد.
هر چند كه رعايت دستورات ديني در همه جا و در همه حال از جمله حوزه ورزش، دستور العمل اصلي محسوب مي شود ولي نبايد از نظر دور داشت كه تلاش و تبليغ و فعاليت بسياري لازم است تا زن بتواند در جايگاه حقيقي خود در ورزش قرار بگيرد.
تبيين جايگاه زن در نظام هاي اجتماعي از جمله محيط هاي ورزشي آن گونه كه شايسته بانوان است يكي از ضروري ترين كارها و پيش نياز توسعه و تقويت ورزش زنان به شمار مي آيد. در بينش اسلام، زن از نظر معرفت، انديشه، فكر و قرب به خداوند داراي جايگاه مخصوص خود مي باشد و به هيچ وجه نبايد در مسائل مربوط به زنان با افراط و تفريط برخورد شود بلكه وظيفه همگاني اين است كه با تفكر عالي و ذهني روشن، زمينه پيشرفت زنان در ابعاد مختلف از جمله ورزش را فراهم و با تامين امكانات و وضع قوانين لازم، راه را براي سعادت زن و ايفاي نقش او در تكامل جامعه هموار سازند.
سياستگذاري در امر ورزش به طور عموم و ورزش زنان به طور اخص به عنوان يك امر قطعي و جدي همواره مورد تأكيد مقام معظم رهبري بوده و معظم له در اين رابطه مي فرمايند: «محيط ورزش بانوان بايد به گونه اي باشد كه حدود اسلامي دقيقا در آن رعايت شود. حدود اسلامي سليقه اي نيست و آنچه در كشور بايد انجام شود، تابع سياستگذاري ها و نظر فقهي رهبري است. در ورزش بانوان، تبرّج و خودنمايي زن ممنوع است زيرا اگر جامعه به محيطي براي خودنمايي زن تبديل شود به امور جدي جامعه نظير خانواده، سلامت، عفاف و عصمت جوانان ضربه وارد مي شود.»
زنان ورزشكار ايراني بخوبي مي دانند كه همرنگ شدن با فرهنگ رايج در ورزش جهاني هنر نيست، بلكه هنر آن است كه روح ارزش گرايي و معنويت ورزشكار ايران اسلامي را با افتخار به همه دنيا نشان دهند و ورزشكاران ديگر كشورهاي اسلامي را به چنين اعتقاد و رفتاري ترغيب نمايند.
بايد به گونه اي عمل شود كه زنان ورزشكار كشورمان بدور از فرهنگ هاي غلط رايج شده در دنيا با رعايت حدود شرعي و وقار و متانت در رشته هايي كه مي توانند حضور يافته و در كنار افتخار آفريني ورزشي، مروج اخلاق و رفتار اسلامي نيز باشند.
در مورد هر كدام از كلمات زير پاسخ يك كلمه اي بدهيد.
آيت الله مهدوي كني: روحاني مبارز و نستوه
تبريز: شهر حماسه ها ي ماندگار و تاريخ ساز
مشروطيت: يادآور مبارزات شهيد خياباني ، شهيد ثقه السلام ، سردار ملي"ستارخان" و سالار ملي "باقرخان" و ياران فداكارشان
آيت الله شهيد قاضي طباطبائي: پرچمدار مبارزان آذربايجان
آيت الله شهيد مدني: عارف وارسته محراب شهادت آيت الله مجتهد شبستري : شخصيتي الگو و پيشرو در ديانت و سياست
لشكر 31 عاشورا: هميشه خط شكن ، هميشه پيروز
شهريار : شاعر عشق و احساس
آذرشهر: شهر شهيدان شاهد آيت الله حسين غفاري و سيداسدالله مدني
اسكو: شهر فرهنگ و تمدن
جبهه پايداري: تركيبي از شخصيتهاي فرهنگي، سياسي
حسين فدايي: شخصيت مبارز و هميشه تحليل گر
فوتبال در آذربايجان: تصويري زيبا از صفحه زندگي مردم
استقلال تهران: بخش آبي فوتبال
جودو: ورزشي مركب از تفكر و تحرك
اختلاس سه هزار ميلياردي: نتيحه هم آغوشي قدرت و ثروت
مجلس هفتم: نهالي در سنگلاخ
/س3
دوشنبه|ا|24|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]
-
گوناگون
پربازدیدترینها