واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تاثير عوامل اجتماعي بر سلامت
خبرگزاري فارس: يكي از معضلات مردم در جهان امروز زندگي كمتحرك است كه در ايجاد بيماريها، ناتوانيها و مرگ و مير تاثير بسزايي دارد وحتي در گروههاي فعال جامعه به سرعت در حال افزايش است. در كشورهاي مختلف بين 60 تا 85 درصد از بزرگسالان تحرك كافي براي بهبود سلامتي ندارند و كمبود فعاليت جسماني مناسب باعث ايجاد و تداوم بسياري از بيماريها ميشود.
اغلب مردم سلامت خود را در مراجعه به پزشك و نظام بهداشت و درمان كشور جستجو ميكنند، اين در حالي است كه در بهترين شرايط، نظام درماني كشور 25 درصد در سلامت افراد جامعه نقش دارد و 75 درصد مابقي را بايد در جايي ديگر جستجو كرد.
سال 1354 براي اولين بار كتابي منتشر شد كه نويسنده بيان كرده بود با مطالعه اقدامات انجام شده در ارتباط با سلامت در آفريقا، آسيا و آمريكاي جنوبي نشان داده شد بسياري از «علل» مشكلات معمولي در ارتباط با سلامت، از خود جوامع نشات ميگيرد و مداخله بخش بهداشت به تنهايي اغلب بياثر است و اقدامات خارج از بخش سلامت شايد آثار بيشتري داشته باشد تا مداخلات منحصرا بهداشتي. امروزه پذيرفته شده كه مهمترين عامل موثر بر سلامت در جوامع، عوامل اجتماعي است. در واقع ۵۰ درصد عوامل موثر بر سلامت را عوامل اجتماعي تشكيل ميدهد. ژن و عوامل بيولوژيك ۱۵ درصد، عوامل پزشكي ۲۵ درصد و عوامل رفتار فردي و اجتماعي ۱۰ درصد در اين خصوص نقش دارند.
نابرابري در جهان
امروزه در حالي در برخي كشورهاي جهان شاهد بهبود اميد به زندگي و ارتقاي سلامت هستيم كه زنگهاي خطر به خاطر بهبود نيافتن حوزههاي فوق در بخشهاي ديگر جهان به صدا درآمده است. فردي كه امروز در برخي از كشورها به دنيا ميآيد، ميتواند انتظار داشته باشد كه بيشتر از 80 سال عمر كند، اما اگر در نقاط ديگر به دنيا آمده باشد، انتظار زندگي كمتر از 45 سال را ميتواند داشته باشد. در درون كشورها نيز تفاوتهاي شگفتآوري در سلامتي وجود دارد كه به طور نزديكي با درجات محروميت اجتماعي ارتباط پيدا ميكند، اين در حالي است كه تفاوتهايي با اين وسعت، درون و ميان كشورها نبايد وجود داشته باشد.
در كشور استراليا اختلاف اميد به زندگي بين بوميهاي آن كشور و سفيدپوستان مهاجر حدود 20 سال است. در ايران محاسبات مركز آمار ايران اختلاف بين استان تهران و سيستان و بلوچستان را حدود 10 سال تخمين ميزند. احتمالا اختلاف بين پايينترين طبقات اجتماعي استان سيستان و بلوچستان با جامعه متمكنتر تهراني بيش از رقم مزبور است.
تحرك و سلامت
يكي از معضلات مردم در جهان امروز زندگي كمتحرك است كه در ايجاد بيماريها، ناتوانيها و مرگ و مير تاثير بسزايي دارد وحتي در گروههاي فعال جامعه به سرعت در حال افزايش است. در كشورهاي مختلف بين 60 تا 85 درصد از بزرگسالان تحرك كافي براي بهبود سلامتي ندارند و كمبود فعاليت جسماني مناسب باعث ايجاد و تداوم بسياري از بيماريها ميشود. در بيشتر كشورهاي جهان، اكثريت افراد در سن كار و توليد هستند و به علت اينكه گمان ميكنند سالماند، براي انجام فعاليت جسماني منظم خود توجه لازم را ندارند.
مطالعات دقيق و علمي كه نشان دهد چه ميزان از گروههاي فعال جامعه ايران در دهههاي گذشته فعاليت جسماني كافي داشتهاند در دسترس نيست، اما در 20 سال اخير چند پژوهش با ارزش، خطر رو به تزايد كمتحركي را در گروههاي مختلف اجتماعي گوشزد ميكند. با توجه به اهميت فعاليت جسماني در سلامتي انسانها، نتايج مطالعه نشان ميدهد كه لازم است تا برنامهريزي و آموزشهاي علمي درخصوص تغيير سبك زندگي صورت گيرد.
فقر و سلامت
در مطالعهاي كه از سوي سازمان جهاني بهداشت در سال 2002 به چاپ رسيده، آمده كه كشورهاي فقير به نظر ميرسد از نظر سلامت آينده بدتري دارند. از سوي ديگر، بيماري روي درآمد خانوار اثر منفي واضحي دارد، چراكه با هزينههايي براي ارائه خدمات سلامت همراه خواهد بود.
سلامت به صورت پيچيدهاي با وضع اقتصادي مرتبط است. افراد سالم قدرت فراگيري بيشتري دارند، كسب درآمد براي آنان آسانتر است، به جامعه بيشتر منفعت ميرسانند و بهتر ميتوانند از افراد سالمند و كودكان مراقبت كرده و نيز سالمتر زندگي كنند. افرادي كه از درآمد بالاتري برخوردارند، طبيعتا دسترسي بيشتري به اطلاعات بهداشتي، مراقبتهاي بهداشتي ـ درماني، غذاهاي مغذي، آب آشاميدني سالم و دفع بهداشتي فضولات داشته و در محيطهاي سالمتر زندگي ميكنند. آنان به محض بيمار شدن به مراقبتهاي لازم پزشكي و تكنولوژيهاي تشخيصي و درماني دسترسي دارند. افراد فقير به پارهاي يا تمام امكانات فوق، فقط دسترسي محدودي پيدا ميكنند.
هنگامي كه بيمار شوند، دسترسي آنان به سيستم بهداشتي ـ درماني با تاخير صورت گرفته و اغلب بسيار اوليه است و اقدامات تشخيصي و درماني، درصد خيلي بيشتري از درآمد خانواده را به خود اختصاص ميدهد. تشخيص كسالت در مراحل پيشرفتهتر بيماري صورت ميگيرد و در نتيجه آمار مرگ و مير افراد فقير خيلي بالاتر است. مطالعات نشان ميدهند كه افراد فقير يك جامعه ثروتمند، حتي از ميانگين متوسط جوامع فقير، از كيفيت زندگي و سطح سلامت پايينتري برخوردارند و گروههاي محرومتر عمر كوتاهتر و كيفيت زندگي پايينتري دارند و مولفههاي اجتماعي تعيينكننده سلامت، در پيدايش اين تغييرات نقش عمده و قابل توجهي دارند. مطالعات نابرابريهاي بهداشتي همگي نشانگر تأثير عوامل اقتصادي ـ اجتماعي بر سلامتي هستند. گروههاي محروم از نظر اقتصادي ـ اجتماعي به صورت واضح سلامت رواني كمتري را تجربه ميكنند و مرگ و مير بيشتري دارند و بار كلي بيماريها با درآمد ارتباط دارد.
رابطه بين درآمد و اميد به زندگي و نيز اميد به زندگي همسانسازي شده با سطح سلامت و سالهاي از دست رفته عمر مشخص شده است. وضعيت اقتصادي اجتماعي شايد بيشترين تاثير را روي سلامتي داشته باشد. مرگ و مير افراد با درآمد زير خط فقر 2 برابر افراد با درآمد بالاي خط فقر است.آنچه مشخص است نابرابري در سلامت به ميزان بالا منعكسكننده نابرابري در متغيرهاي تعيينكننده سلامت در سطح فردي و در سطح خانواده است.
مردان و سلامت
مطالعات نشان داده است مهمترين دغدغه فكري مردان مشكلات اقتصادي و پيامدهاي ناشي از بيكاري است. مشكلات فرهنگي ـ اجتماعي، مشكلات خانوادگي، فقدان تامين اجتماعي موثر، ضعف مديريت كلان اجتماعي همراه با مشكلات زيستمحيطي ازجمله مهمترين دغدغه فكري مردان محسوب ميشود، به گونهاي كه همچون يك بازدارنده فكري مانع از پرداختن آنان به امر سلامت ميشود. يافتهها نشان ميدهد آن عده بسيار كمي هم كه به اهميت سلامت ميانديشند، نيز به سلامت براي مفيد بودن و سربار نبودن اهميت ميدهند تا اهميت سلامت براي سالم بودن.
تغذيه سالم
بسياري از بيماريهاي بزرگسالان از دوران كودكي قابل پيشگيري است. آخرين تحقيقات پزشكي نشان ميدهد كه بسياري از بيماريهاي قلبي ـ عروقي ريشه در دوران كودكي دارد. روند گرفتگي عروق در كودكان از زير 2 سال شروع ميشود و تا 25 سالگي ادامه دارد. البته بسته به سابقه فاميلي، چاقي، ديابت، فشار خون بالا، كمتحركي و كلسترول بالا، اين روند ميتواند تشديد يا ثابت بماند.
يكي از عوامل مهم خطرساز چاقي است. در چند دهه اخير چاقي كودكان در مقايسه با 20سال گذشته 3 برابر شده است. تغييرات سريع شيوه زندگي باعث دگرگون شدن الگوي غذايي و فعاليتهاي جسمي كودكان شده و آنها را در معرض چاقي و عوارض ناشي از آن قرار داده است.
پزشكان معتقدند براي پيشگيري از بيماري قلبي در بزرگسالي و در راستاي ارتقاي سلامت قلب از دوران كودكي، اصلاح شيوه زندگي ضروري است. طي 10 سال گذشته از يك سو فراواني چاقي در كودكان و نوجوانان جامعه ما رو به افزايش گذاشته و از سوي ديگر گرايش به نشستن به پاي جعبه جادويي تلويزيون و انجام بازيهاي رايانهاي بيش از بازيهاي گروهي شده كه اين خود از فعاليت آنها كاسته است. تشويق به افزايش فعاليت بدني و توسعه ورزش صبحگاهي مدارس، انجام بازيهاي گروهي به جاي تماشاي تلويزيون و بازيهاي رايانهاي و آموزش والدين و كودكان براي تغذيه صحيح و اجتناب از مصرف تنقلات بيارزش از برنامههاي پيشگيري است. اين آموزش بايد با ايجاد نگرش مثبت به تغيير رفتار بينجامد.
توزيع مناسب درآمد
از ابتداي قرن بيستم تا اواسط آن، توجه بيشتر اقتصاددانان كشورهاي جهان به افزايش نرخ رشد اقتصادي معطوف شده بود، ولي از نيمه دوم به بعد، بويژه از دهه ۱۹۷۰ با ملاحظه افزايش شكاف درآمدي ميان فقرا و ثروتمندان و همچنين تحول در آگاهي عمومي به افزايش كيفيت زندگي تاكيد شده است.
اين موضوع ابتدا در كشورهاي ثروتمند با تغيير قوانين كار به نفع كارگران و ارائه خدمات رفاهي قابل توجه به نيروي كار، افزايش ماليات از صاحبان سرمايه و اقشار ثروتمند و ارائه انواع بيمههاي تامين اجتماعي براي افراد كمدرآمد همراه شد.
تحقيقات نشان ميدهد كه در دهههاي 1980 و 1990، بسياري از كشورهاي در حال توسعه افزايش در نابرابري درآمد را تجربه كردهاند. توزيع درآمد مناسب يكي از اهداف اقتصادي دولتهاست و آنها موظفند كه در نيل به عدالت اجتماعي و فراهم كردن اسباب توزيع درآمد، براي كسب حداكثر رفاه اجتماعي تلاش كنند. در كشورهاي در حال توسعه، فقرا بندرت ماليات بر درآمد ميپردازند و مخارج آموزشي و بهداشتي سهم بزرگي از بودجه را شامل ميشود.
در راه پيشرفت
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي پيشرفتهاي چشمگيري در شاخصهاي سلامت مادران و كودكان رخ داد كه مرهون تلاش جمعي دستاندركاران حوزه سلامت و سياستگذاران بخشهاي اجتماعي و اقتصادي در توسعه شبكههاي بهداشتي و درماني روستاها و شهرها بوده است. فقرزدايي، رفع تبعيضها ميان مناطق شهري و روستايي، اجباري كردن تحصيلات، سوادآموزي همگاني بخصوص براي دختران و زنان، آموزش فراگير مسائل مربوط به سلامت در طول دوران تحصيلات، گسترش و همگاني كردن خدمات بهداشتي و درماني با تاكيد خاص بر استفاده برابر و بدون تبعيض افراد فقير و غني از كليه خدمات و امكانات بهداشتي، تشخيصي و درماني، مشاركت جامعه در تصميمگيري مسائل مربوط به سلامت، جهت دادن بهزيستي به طرف توسعه، از علل موفقيت كشور بوده است.
همه براي سلامت
سلامت يك فعاليت چند محوري و در عين حال بسيار مهم است، از يك سو عوامل بسياري در ايجاد و تداوم آن نقش دارند و حاصل مشاركت تمام دستگاههاي اجرايي يك جامعه است و از سوي ديگر، مقوله سلامت تأثير قابل توجهي بر ساير بخشهاي جامعه دارد.
افرادي كه از حمايتهاي اجتماعي برخوردار نيستند، معمولا كمترين دسترسي را نيز به خدمات بهداشتي ـ درماني دارند. براي ارتقاي سلامت بايد توجه ويژهاي به زنان و كودكان شود و از پزشك محوري به بهداشت محوري حركت كرد، اما از آن مهمتر اين است كه داشتن جامعهاي سالم نهتنها بايد به يك خواست و مطالبه عمومي تبديل شود، بلكه بايد به يك اراده و همت ملي منتهي شده و مردم بيش و پيش از آن كه ديگران را مسوول سلامت جامعه بدانند، خود را مكلف به حفظ و ارتقاي سلامت جامعه ببينند.
علي اخوان بهبهاني
منبع : روزنامه جام جم 19/11/1390
انتهاي پيام/
چهارشنبه|ا|19|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]