تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود، به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831302439




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جای پا


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دربندی، محمدرضا  -  به مناسبت شب هفت مرحوم آیه الله هاشمی گلپایگانی    درروز بیست و هشتم دی ماه [1] سال 1362 در حالی که برف سنگینی از آسمان می بارید و از پشت شیشه به حیاط سفید پوش شده محل شورای نگهبان خیره شده بودم، ناگهان مشاهده کردم سید جلیل القدری با طمانینه ، در حال طی مسیر از ورودی شورا  به سوی دفتر است و عجیب، جای پای او در برف بود که خیلی مرتب و منظم به چشم می آمد و من در همان نگاه اول ، دچارش شدم . او وارد اطاق شد و اولین جلسه هیات مرکزی نظارت شورای نگهبان برانتخابات نمایندگان دومین  دوره مجلس شورای اسلامی تشکیل شد ، از اعضای هیات ، آقایان امامی کاشانی ، فیض گیلانی ، علی لاریجانی ، علی اکبر اشعری و ... را می شناختم ، ولی این سید را که هر از چندی  نگاهمان با یکدیگر تلاقی می کرد و صورت مهربانش به لبخندی وا می شد ، برایم آشنا نبود ، اما حال وهوایش ، دلم را ربوده بود. آنقدر شیفتگی شناسائی او برمن غلبه کرد که نتوانستم تا پایان جلسه صبر کنم و آرام از آقای اشعری که درکنارم نشسته بود ، سوال کردم ، این آقا کیست ؟ و او گفت: ایشان آقای گلپایگانی ، فرزند آقای جمال گلپایگانی است . من که درآن روزگار، احوالات علمای اخلاق و عرفان ، از سلسله جولای شوشتری ، یعنی آقایان قاضی طباطبائی ، آقا جمال گلپایگانی ، شیخ محمد بهاری ، آخوند ملاحسین قلی همدانی و میرزا جواد ملکی تبریزی را مطالعه می کردم، همین که متوجه شدم او فرزند آقا جمال است ، به وجد آمدم و پس از اتمام جلسه ، به سوی او رفتم و با اظهار ارادت ، باب گفتگو را باز کردم . اولین نکته ای که درهمان ابتدای امر ، مرا تحت تاثیر قرار داد ، برخورد ایشان بود که انگار مدت ها ست مرا می شناسد، و این آغاز دوستی من - جوان 22 ساله -  با ایشان بود.        حال وهوای او درجلسه ای که عمده مباحث آن ، اظهار نظر پیرامون سوابق داوطلبان نمایندگی مجلس بود، هیچگاه از یادم نمی رود. آنقدر با آرامش وبدون تعصب اظهار نظرمی کرد که دیگر اعضای جلسه را نیز تحت تاثیر خود قرار می داد.        پس از اتمام انتخابات مجلس ، من به دعوت آیت ا... امامی کاشانی ، به عنوان مسئول واحد آموزش مدرسه عالی شهید مطهری ، مشغول کار شدم و این توفیق نصیبم شد که از آقای گلپایگانی دعوت کنم تا به تدریس کتاب "شرح  لعمه"  بپردازد. گر چه درس او خیلی برتر از درس اساتید دیگر نبود ، اما اخلاق ورفتارش موجب جذب طلبه های مدرسه عالی شهید مطهری به این کلاس شده بود. پس از چندی آقایان : سید مهدی خاموشی ، محمدجوادحاج علی اکبری، سید صادق موسوی ، شهید صادق گنجی و... که از طلاب آن دوره بودند، به من مراجعه کرده وپیشنهاد دادند، هفته ای یک ساعت برای ایشان درس اخلاق بگذاریم. این درس گذاشته شد و عده زیادی از طریق این کلاس ، مسیر زندگی شان تغییر کرد.        نشاط او پس از اتمام کلاس ، هنگامی که به حجره شماره سه -دفتر آموزش- می آمد ، هیچ گاه فراموشم نمی شود . چای را که می ریختم ، سه دانه قند ، در آن می انداخت وشروع به هم زدن می کرد، و من محو رفتار او می شدم و هنگامی به خود می آمدم که آخرین جرعه را سرکشیده بود و خطاب به من می گفت : خوب ، سید چه خبر ؟        این ارتباط ، سال ها ادامه داشت و من از چشمه زلال گفتار و رفتار او به اندازه بضاعت مزجات بهره مند بودم، درطول این سال ها ، چند ویژگی از او برجسته تر می نمود و در شخصیت وی جلوه گری می کرد . این ویژگی ها، علاوه بر همه فضایلی است که امثال ایشان دارند ، که آن ها را با شما به اشتراک می گذارم.       1- با توجه به اینکه بعضی از افراد، آنقدر به فکر عبادت و خودسازی هستندکه خانواده خود را فراموش کرده و در نتیجه، فرزندان خوبی به جامعه تحویل  نمی دهند، او از فرزندانش غافل نشد و آنها را با تربیت اسلامی بار آورد.       2- بعضی اوقات مشاهده می کنیم افرادی که از جایگاه اجتماعی بر خوردار هستند، فقط به فکر بیرون کشیدن گلیم خود ، خانواده و نهایتا" نزدیکانشان ، از آب هستند ، اما او به همان مقدار که نگران مشکلات زندگی نزدیکانش بود، گرفتاری ها ی مردم دلش را به درد می آورد و نگران رفع آنها بود و به همین دلیل خودش را وقف ایشان کرده بود.       3- گاهی با بعضی از این عزیزان مواجه  شده ایم که وقتی مردم برای سوال شرعی، استخاره و یا بیان مشکلات خانوادگی به آنها مراجعه کرده ویا تلفن می زنند، به گونه ای برخورد می کنند که گوئی مزاحمشان شده اند و راه را برای ادامه این گونه ارتباطات می بندند، ولی او با روی خوش تحویل می گرفت ، دلسوزی می کرد و طوری پاسخ می داد که طرف دردلش می گفت ، ازاین پس هر سوالی داشتم، به او مراجعه خواهم کرد.       4- بعضی از این دوستان ، هنگام مواجهه با خانم ها ، بگونه ای برخورد می کنند که گوئی با یک شی نجس برخورد کرده اند. بر این اساس دوری می کنند ، اخم می کنند و به تندی پاسخ می دهند و در نتیجه ، موجب تحقیر ایشان می شوند. اما او به خانم ها سلام می کرد، احوال پرسی می نمود، روی خوش نشان می داد و فرصت می داد که حرف دلشان را بزنند و از راهنمائی آنان دریغ نمی کرد. هنگام خروج از مسجد و عبور از جلوی ورودی خانم ها ، چند دقیقه معطل می شد تا به همه آن هائی که درحال خروج بودند، احترام کند.        5-بعضی از کسانی که وجهی  به منظور کمک به محتاجان در اختیار دارند ، برای پرداخت حق نیازمندان ، آنقدر آن ها را  معطل می کنند ، سوال می کنند ، شرط می گذارند،که طرف تحقیر ، خسته و پشیمان می شود. ولی او بر مردم سخت نمی گرفت ، همین که احساس می کرد طرف گرفتار است و اعلام نیاز می کند، به مقداری که درتوانش بود ، بدون آنکه او را اذیت کند، به او کمک می کرد وکارش را راه می انداخت. او حتی گاهی پیش قدم می شد و از دوستان و اطرافیانش سوال می کرد : مشکلی ندارید؟ !        6-بعضی از آموزگاران اخلاق ، به گونه ای برخورد می کنند که شاگردانشان نمی توانند به آنها نزدیک شوند و در نگاه و رفتارشان ، حالتی مشاهده می شود که طرف احساس می کند، او "زمینی" نیست و نمی توان با او ارتباط برقرار کرد. ولی ایشان وقتی درسش تمام می شد،گوئی یک از همان شاگردان است و با صمیمیت به همه نگاه می کرد ، احوال می پرسید و با روی خوش وخنده ، سوالات آن ها را پاسخ می داد، به طوری که همه احساس می کردند ، او قابل دسترسی است و می توان با "یک قدم به سوی خدا برداشتن" ، به او رسید. وی اساسا فراموش کرده بود که پسر کیست و خودش در چه مرحله ایست.        7- و نهایتا این که ، بعضی "عظمت از راه دورند" ، از دور که به آنها نظاره می کنی ، دلت را می برد و همین که به آنها نزدیک می شوی ، تمام آن ابهت می ریزد و می شکند. ولی او به گونه ای بود که هرچه بیشتر به وی نزدیک می شدی،  بر جستگی های اخلاقی و رفتاری بیشتری را مشاهده می کردی که موجب با عظمت تر شدن او در ذهنت می شد.     باشد که ما هم پا در جای پای این بزرگان بگذاریم .   [1] و چه تصادف عجیبی! رحلت ایشان نیز در 28 دی ماه 1389 اتفاق افتاد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 690]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن