واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: به بهانه اجراي دومين مجموعه «راديو تئاتر» در خانه هنرمندان ايران تخيلپردازي مخاطب در ديدن و شنيدن
جام جم آنلاين: «راديو تئاتر» همان اجراي نمايش راديويي است، به صورت زنده، روي صحنه و در مقابل ديد تماشاگر. در اين مديوم تقريبا نوظهور بازيگران نمايش با اينكه روي صحنه حاضر ميشوند، از هيچكدام از جذابيتها و المانهاي تصويري بهره نميگيرند. يعني از نور و دكور و طراحي لباس و چهره خبري نيست.
تماشاگر هنرمندان نمايش را روي صحنه ميبيند، اما پشت ميكروفن. به عبارت ديگر راديوتئاتر نه نمايش راديويي صرف است و نه نمايش صحنهاي صرف. بلكه تلفيقي از اين دو است. بنابراين ميتوان گفت كه هر دوي آنهاست و هيچكدام آنها هم نيست. براي همين است كه اهالي تئاتر و هنرمندان راديو از ابن مديون نوظهور به عنوان رسانهاي جديد نام ميبرند.
در هفتهاي كه گذشت، مركز هنرهاي نمايشي راديو دومين مجموعه اجراهاي راديو تئاتررا با نام «سي سال بعد» و به مناسبت سي سالگي انقلاب اسلامي در خانه هنرمندان به مدت 11 شب روي صحنه برد.ويژگي مهم دومين مجموعه اجراهاي راديو تئاتر انتخاب نمايشنامههاي ماندگاري از نويسندگان بعد از انقلاب بود كه اغلب وقايع و رويدادهاي زمان انقلاب و جنگ را دستمايه كار خود قرار دادهاند. اين اجراها هم با استقبال بينظيري از سوي مردم و هنرمندان روي صحنه رفتند، به طوري كه در همه شبهاي اجرا، سالن انتظامي خانه هنرمندان مملو از مخاطبان علاقهمند دو رسانه راديو و تئاتر ميشد. به عبارت ديگر، اين رسانه جديد بسادگي توانسته است با جلب توجه مخاطبان راديو و تئاتر محلي باشد براي اتصال آنها. شايد اين اتصال روزي به تعامل ميان آنها منجر شود به گونهاي كه مخاطبان راديو به تئاتر علاقهمند شوند و دوستداران تئاتر هم به شنيدن راديو تمايل پيدا كنند.
قصه از آنجا شروع شد كه مسوولان برگزاري جشنواره تئاتر فجر در سال گذشته به اين باور رسيدند كه برگزاري اين جشنواره با اختصاص دادن بخشي از آن به نمايشهاي راديويي و تلويزيوني رونق خوبي پيدا ميكند. چون راديو و تلويزيون رسانههاي فراگيري هستند و نمايشهايي كه از اين دو رسانه پخش ميشود مخاطباني به مراتب بيشتر از مخاطبان سالنهاي تئاتر دارند. بنابراين راديو و تلويزيون اگر بخواهند حتي ميتوانند در گسترش علاقهمندي مردم به هنرهاي نمايشي هم موثر باشند. به همين دليل، نمايشهاي راديويي و تلويزيوني در بيست و ششمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر شركت كردند. براي اهالي نمايش راديو اجراي نمايش راديويي آن هم در حضور تماشاگران و روي صحنه تجربه شيريني بود و حتي صاحب نظران اين عرصه را به تفكر وا داشت تا آنجا كه از تولد رسانهاي جديد به نام راديو تئاتر حرف زدند.
يك رسانه نوظهور
راديو تئاتر يك رسانه نوظهور است كه از تلفيق دو هنر با هم يا بهتر بگوييم از تلفيق هنر و فن زاده شده است. براي آن هنوز هيچ تئوري مدوني وجود ندارد. براي همين است كه هنرمندان راديو و تئاتر خود دست به كار شدهاند و خيال دارند آن را وارد مباحث نظري كنند تا با ترسيم كردن بايدها و نبايدهايش، افقهاي فرا روي آن را بيابند. به قول مينو جبارزاده هنرمند نمايش راديو مهم اين است كه دريچهاي باز شده و چون بر دل مخاطب نشسته است ميتوان به بقاي آن اميدوار بود. «چرا كه با گذشت زمان با توجه به ويژگيهايي كه دارد كم و كاستيهايش تعريف، نقد و اصلاح خواهد شد، كه اصل هنر زيبايي است و زيبايي انكارناپذير.» او پيوند ديرين و همواره هنرها را با هم مثال ميزند و ميگويد: «آشتي و پيوند ميان هنرهايي كه روزگاري حتي در دو بخش جداگانه تعريف ميشدند، رخداد چندان غريبي نيست. چه كسي تصور ميكرد روزگاري برسد كه هنر نقاشي با تئاتر پيوند بخورد؟ اما امروزه اين اتفاق افتاده و نمونهاش نقاشيها و پرترههايي است كه پابلو پيكاسو نقاشي كرده و به عنوان صورتكهاي بازيگران نمايش به كار ميرود. راديو تئاتر ميتواند رخدادي نوين در عرصه دو رسانه راديو و تئاتر باشد كه همچون بسياري ديگر از هنرها كه امروزه با يكديگر پيوند خورده و هنرهاي جديدي از دل آنها سر بر آوردهاند، راديو تئاتر ميتواند نويد رشد و شكوفايي شاخهاي ديگر از درخت پر بر و بار هنرهاي نمايشي را بدهد.» اولين انتقادي كه به راديو تئاتر وارد ميشد، اين بود كه اجراي نمايش راديويي روي صحنه به تخيل مخاطب لطمه وارد ميكند. چون در فضاسازي نمايش راديويي افكت تاثير بسيار دارد. مثلا افكتور به وسيله مگسكش پلاستيكي صداي شلاق را ميسازد. او در استوديو كاغذ مچاله ميكند. اما شنونده احساس ميكند در دل صحرا يا كوهستان آتشي فروزان شده است يا اينكه نوارهاي ريل را زير پا لگد ميكند اما مخاطب در ذهن خود گردش بانويي را در چمنزار به نظاره مينشيند. در اجراي صحنهاي نمايش راديويي مخاطب حين شنيدن و ديدن نمايش افكتور را نيز كنار هنرمندان ميبيند و از حربههاي او آگاه ميشود. براي همين است كه برخيها معتقدند ديدن نمايش راديويي از نزديك در تصويرسازي ذهني مخاطب خلل ايجاد ميكند. مجيد نظرينسب، نويسنده و سردبير نمايشهاي راديويي براي اين انتقاد پاسخ جالبي دارد: «پيرها و ميانسالها، مرد نقال را به ياد دارند. او جمعي را گرد خود مينشاند و خود در مركز اين دايره صميمي و كوچك ميايستاد. تنها بدون گريم و نور و موسيقي فقط با يگانه ابزار خود، يعني لحن حماسي، صحنهپرداز و بازيساز داستانهاي شاهنامه ميشد. تماشاگران يا به عبارت دقيقتر شنوندگان نقل، در پس كلام نقال، رستم و اسفنديار را در دايره وسيع ذهن خود مجسم ميكردند. عنايت به تاثيرگذاري اين هنر ديرين، ميتواند نقطه تامل و تصميم در پذيرفتن قالب يا رسانه نو رسيده باشد و شكل تكامل يافته آن به عنوان راديو تئاتر عرضه شود. در اين ساختار جديد، بازيگران به عنوان صورت عيني شخصيتها تثبيت نميشوند، بلكه در مقام بازيگردان صحنه ذهن مخاطب، پرسوناژها و فضاي نمايش را زنده و جاري ميكنند. البته اگر متن از تنظيم صحيح و دقيق برخوردار باشد.»
يك كشف و شهود تازه
نگاه فريدون محرابي، كارگردان و بازيگر نمايش به مقوله راديو تئاتر قدري متفاوتتر است. او ميگويد: «در راديو تئاتر بخشي از تصاوير از طريق ديدن نمايش و برخي از تصاوير نيز از طريق نقش بستن در ذهن مخاطب شكل ميگيرند. براي همين است كه راديو تئاتر را رسانهاي جديد مينامند، اما در هر دو صورت اين مخاطب است كه با همراهي نمايش، دچار ساختن تصويرهاي فراواني گاه متفاوت با نظر گروه اجرايي ميشود. او برخي از ويژگيهاي خاص نمايش راديويي و تئاتر را مثال ميزند كه تلفيق آنها در راديو تئاتر كشف و شهودي جديد در بيكران هنر محسوب ميشود: در راديو بازيگر بايد به گونهاي انتخاب گردد كه نزديكترين صدا را به شخصيت نمايشي داستان داشته باشد چرا كه تنها عنصر تخيلِ مخاطب در راديو صداست، حال آنكه در تئاتر، بازيگر تلاش ميكند از لحاظ ظاهر هم به نقش نزديك شود. در تئاتر بعد از اين كه كار براي اجرا آماده ميشود؛ كارگردان در طول اجرا به عنوان يك ناظر حضور دارد، در حالي كه در راديو تا اتمام اجرا و ضبط نمايش، كارگردان به كار خود يعني هدايت بازيگر و ديگر موارد (همچون يك رهبر اركستر) ميپردازد.
راديو تئاتر يك رسانه نوظهور است كه از تلفيق دو هنر با هم يا بهتر بگوييم از تلفيق هنر و فن زاده شده است براي آن هنوز هيچ تئوري مدوني وجود ندارد
ايوب آقاخاني كارگردان، بازيگر و مدرس تئاتر نحوه ارتباط با مخاطب را در راديو تئاتر مورد بررسي قرار ميدهد كه در حوزه پديدارشناسي رنگهاي روشني مييابد: «راديو تئاتر اجراي نمايش راديويي با تمام كارافزارهايش در حضور زنده و به اصطلاح نفس به نفس دريافتگران با استفاده ساده از صحنه (به معني مكان اجرا) و جلوههاي ديداري (به مفهوم عام آن) است. در اين هنر نوظهور جلوهها و جنبههاي بصري كمي از تخيّل مخاطب را در قياس با نمايش راديويي ميكاهد، اما تفاوتهاي ويژهاي ايجاد ميكند كه ميتوان در فهرست سادهاي به آنها پرداخت؛ مثلا مخاطب بيش از نمايش راديويي براي ساخت فضاهاي تخيلي، از سوي نمايشگران راهنمايي ميشود. يعني تعداد نشانههاي صريح منتقل شده از نمايشگر به دريافتگر بيشتر، ديداريتر و واضحتر است. مخاطب بعكس نمايش صرفا صوتي راديويي، در هنگام دريافت اثر، اسيرتر به نظر ميرسد و خصلتهاي دريافتگران تئاتر را مييابد. مخاطب راديو تئاتر قطعا بايد مخاطب فرهيختهتري باشد؛ چرا كه با وجود ديدن تمام وجوهي كه وجه مميّزه واقعيت و تخيّل محسوب ميشوند، (نظير افكتور) بايد باز در مسير پرپيچ و خم تخيّلش حركت كند و به نتيجه هم برسد. او آگاهانه در فرآيند خلّاق يك پديده هنري قرار گرفته است. برخي قراردادهاي راديويي در چنين فرآيندي تحتالشعاع قرار ميگيرند و تغيير مييابند. نظير موسيقي براي تغيير صحنه و نشان دادن گذر زمان و تعويض مكان. دريافتگر به اندازه نمايش راديويي صرف (به معناي اثر صوتي)، آماده خوردنِ فريب هنرمندانه نيست. اينجا ممكن است نور هم بتواند نقش «موسيقي» را در قراردادي مشابه ايفا كند.»
مه سكوت و فراموشي
صدرالدين شجره، كارگردان و مدرس تئاتر به سرانجام رسيدن مقوله راديو تئاتر را منوط بروزي ميداند كه مخاطب نيز در كار مشاركت داده شود؛ چرا كه در اين صورت رسالت زايش اين رسانه جديد معني ميشود: «به هر حال بايد ديد «راديو تئاتر» چه هدفي را دنبال ميكند، قصد انتقال آن از استوديوهاي دربسته به ميان مردم چيست؟ نوعي مناقشه ادبي؟ نوعي عرض اندامِ هنري؟ خارج كردن راديو از مهِ سكوت و فراموشي؟ نه، فكر ميكنم اين رسانه در مسير هيچ يك از اين موارد سير نميكند اما همه آن موارد را هم خود به خود حمل ميكند؛ ما تا به حال مدام در مِه خواندهايم، حالا آمدهايم تا در آفتاب بازي كنيم. هنوز نميدانيم چگونه ميتوان مخاطب را در كار شركت داد. فيالمثل در بازي مشاركت كند، در متن حاضر باشد، در روند و پايان كار ردپايش را ببينم يا با زبان و روح جامعه دستكاري شود. مهم اين است كه او در كار حاضر باشد.
راديو تئاتر چون ادعاي اجرا دارد، نمايشنامه خواني صرف نيست اگر چه در ويژگي خواندن متن در جمع با تكيه بر فضاسازي با نمايشنامه خواني شبيه باشد. نادر برهاني مرند، دبير دومين مجموعه اجراهاي راديو تئاتر درباره خصوصيتهاي اجرايي راديو تئاتر ميگويد: اين اجرا خصلت صحنهاي ندارد، اما ديداري است. برخلاف اجراي صحنهاي، اينجا اجراي نهايي در ذهن «شنونده تماشاگر» اتفاق ميافتد چرا كه راديو تئاتر هم به مانند نمايشهاي راديويي همچنان به تخيل «تماشاگر شنونده» احترام ميگذارد و بناي ارتباطش را برانگيزش آن مينهد! او بر اين باور است كه راديو تئاتر از روخواني نمايش دورتر و دورتر ميشود در مرز اجراي صحنهاي توقف ميكند و به قدرت عناصر و نشانههاي شنيدارياش به ارتباط تاثيرگذارتر و عميقتري انديشه ميكند. نشانههاي تصويري هم در اين روند ارتباطي به تقويت، معنادارتر و باورتر شدن نشانههاي صوتي ميآيند تا تصوير نهايي تصوير ساخته ذهن مخاطب تعيّن بيشتر و بهتري پيدا كند.
با همه اين تفاسير، شايد اين پرسش در ذهن هر مخاطبي ايجاد شود كه حاصل تلفيق 2 مقوله راديو و تئاتر در يك مديوم جديد چيست يا اينكه جامعه چه بهرهاي از آن خواهد برد. دكتر حسن خجسته معاون برنامه ريزي سازمان صدا و سيما معتقد است پيوند دو رسانه راديو و تئاتر هم افزايي آنها را در پيخواهد داشت ثمره اين هم افزايي هم كاهش يافتن اختلاف طبقات مختلف اجتماعي است: «فرهنگ همراه با بسط و گسترش در همه اقشار اعتلا مييابد و آسيب حاصل از صنعت فرهنگ تلويزيون كه بر سرگرمسازي استوار است به كمك جوهره والاي هنري موجود در تئاتر و انديشهاي كه در آن پرورده ميشود، تا حدودي جبران ميشود.» چرا كه هر كدام از رسانههاي تئاتر و راديو مخاطباني با ويژگيهاي خاص دارند كه در مديوم جديد راديو تئاتر با هم تلفيق ميشوند و تعامل ميكنند. وي رسالت امروز راديو را در اين ميداند كه تئاتر را در اجتماع، همچون سينما، به هنري مقبول و عامهپسند تبديل كند، ريشههاي آن را استوارتر سازد تا پويايي اين عرصه افزونتر شود و در عين حال نيز در اداي دين راديو ميتواند به صحنه بيايد و چنان كند تا فرهنگ بر فناوري غالب شود.
امسال هم همچون سال گذشته نمايشهاي راديويي و تلويزيوني در جشنواره بينالمللي تئاتر فجر حضور دارند. تا پايان جشنواره تئاتر هر شب دو نمايش راديويي يا راديو تئاتر در خانه هنرمندان روي صحنه ميروند و در هفته پاياني ماه صفر نيز قرار است سومين مجموعه اجراهاي راديو تئاتر با نمايشهايي كه مضمون قرآني دارند، در تئاتر شهر اجرا شوند. بيشك تداوم اجراهاي راديو تئاتر دستاندركاران اين هنر و مخاطبان اين مديوم را به مرور زمان در مسيري درست هدايت خواهد كرد. مسيري كه مقصد آن ميتواند هم افزايي رسانهها، كاهش فاصله طبقات اجتماعي، مشاركت مخاطب و بهرهگيري از ظرفيتهاي پنهان هنر و رسانه باشد.
فاطمه رحيمي
جمعه|ا|11|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]