واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: نگاهي به آخرين وضعيت كشتي آزاد در آستانه المپيك به بهانه ورود احتمالي غلام محمدي رسول خادم به شدت مخالف است
ايران ورزشي- فدراسيون كشتي با تغيير و تحولات صورت گرفته در ماههاي اخير شرايط جديدي را تجربه ميكند. حضور رسول خادم در رأس كادر فني تيم ملي كشتي آزاد با توجه به سوابق او چه در دوران قهرماني و چه در دوران مربيگري، از منظر بسياري يك اتفاق خيلي خوب بود كه ميتواند به كشتي كمك كند اما عدهاي هم مخالف اين نحوه آمدن رسول خادم بودند و بارها نسبت به آن عكسالعمل نشان دادند و معتقد بودند كه روزهاي چندان آرامي در انتظار كشتي آزاد نخواهد بود. حالا هرچه بيشتر از زمان حضور خادم ميگذرد بيشتر متوجه ميشويم كه نگاه گروه دوم به آمدن مرد طلايي كشتي ايران در المپيك 96 به واقعيت نزديك بوده است.
با آمدن رسول، محمدي از تيم ملي كشتي آزاد و با حالت قهر رفت و اعلام كرد كه حاضر نيست تحت هيچ شرايطي به عنوان مربي در كادر فني باقي بماند. او كه از دوستداران و نزديكان رسول خادم بود، در ابتدا از اين حضور استقبال كرد ولي در ادامه وقتي متوجه شد كه خادم ميخواهد مسووليت مستقيم مسائل فني را برعهده داشته باشد با حالت قهر رفت. محمدي كه در زمان حضورش در كادر فني تيم ملي كشتي در خيلي از موارد مورد انتقاد قرار ميگرفت اين بار به خاطر اين تصميمش مورد حمايت رسانهها قرار گرفت! با رفتن محمدي فشار زيادي از سوي افكار عمومي راهي فدراسيون كشتي شد.
بدون استثنا بسياري از علاقهمندان كشتي از خطيب سرپرست فدراسيون كشتي ميپرسيدند كه براساس كدام تصميم معقول و منطقي تصميم گرفته كه سرمربي تيمي كه چند ماه پيش توانسته نايب قهرمان دنيا شود و در 3 سال حضور خود در رقابتهاي جهاني يك عنوان دومي، يك سومي و يك چهارمي به دست آورد را كنار بگذارد؟
اين سوالها البته كمرنگتر از رسول خادم هم پرسيده ميشد. مهمترين سوالي كه از خادم پرسيده ميشد و او جوابي قانعكننده براي آن نداشت اين بود كه چرا پس از 8 سال به تيم ملي برگشت؟ با افزايش اين فشارها به فدراسيون كشتي، معاونت قهرماني وزارت ورزش و جوانان كه خود باعث آغاز اين ماجراها بود به همراه بهرام افشارزاده دبير كميته ملي المپيك وارد كار شده و براي بازگرداندن محمدي، مذاكرات خود را شروع كردند. آنها به دنبال اين بودند كه بتوانند با بازگشت احتمالي محمدي كمي سر و صداها را بخوابانند!
حميد سجادي براي اينكه نشان بدهد چقدر پيگير ماجراي بازگشت محمدي است، در حاشيه برگزاري مجمع انتخاباتي فدراسيون واليبال در گفت و گو با خبرنگاران اعلام كرد: «غلام محمدي از خانه كشتي نميرود و به زودي در كنار تيم ملي ديده خواهد شد.»
با اين اظهار نظر سجادي، موج جديدي در تيم ملي به راه افتاد. از داخل فدراسيون هم عدهاي وارد عمل شدند. عليرضا سليماني رييس شوراي سياستگذاري به همراه علي دولتشاهي رييس كميته اقتصادي فدراسيون كشتي از جمله افرادي بودند كه سخت تلاش كردند تا بلكه بتوانند محمدي را به تيم ملي برگردانند. علي دولتشاهي حتي از انجام مذاكرات جدي هم خبر داد.
مذاكراتي كه غلامرضا محمدي آن را به طور تلويحي تأييد كرد هرچند كه مدعي شد بايد در روزهاي آينده بيشتر در مورد آن فكر كند و بعد تصميم بگيرد. همه اين اتفاقات كه گفتيم در حالي صورت گرفت كه نفرات اصلي اين مذاكره و افرادي كه در رأس فدراسيون حضور دارند با آن به شدت مخالف بودند. براي اثبات اين ادعا هم ميتوان به مصاحبه حسن رنگرز با يكي از روزنامههاي ورزشي اشاره كرد كه مدعي شد خطيب اصلاً در جريان بازگشت محمدي نبوده و معلوم نيست اين حرفها از كجا آغاز شده است! اگر از خطيب و رنگرز كه مدعي هستند اصلاً در جريان اين ماجراها نيستند بگذريم، نوبت به رسول خادم ميرسد. مردي كه نفر اول امور فني كشتي است و قطعاً او بايد حرف اول و آخر را در اين باره بزند.
خادم بعد از جدايي محمدي به شدت از او دلگير شد و همان موقع به طور رسمي اعلام كرد كه حاضر نيست دنبال محمدي برود تا او را بازگرداند! با اين حال اين حرفها همچنان از اردوي تيم ملي شنيده ميشود.
اعضاي يك اتاق فدراسيون آن را تأييد ميكنند و اعضاي اتاق ديگر آن را تكذيب. رسول خادم هم كه نشان ميدهد با جديت كارش را پيگيري ميكند و حاضر نيست به اين مسائل توجه كند، در پشت پرده تهديد ميكند كه اگر اين حرفها ادامه پيدا كند و محمدي با هر عنواني برگردد، او از تيم ملي كنار ميرود. به نظر ميرسد كه حتي اگر از خود خطيب هم بپرسيم كه در فدراسيون چه خبر است قطعاً ميگويد؛ نميدانم! و دقيقاً به خاطر همين به هم ريختگيها است كه هر وقت به او زنگ ميزنيم تا قرار مصاحبه بگذاريم، ميگويد: «از من حالم را بپرس، نه وضعيت كشتي را!»
با اين اوصاف بايد منتظر بمانيم تا ببينيم اين فدراسيون با مشكلات خود ساخته، چگونه برخورد خواهد كرد؟ و آيا مديريت اين فدراسيون اين توانايي را دارد كه مقابل اين مشكلات راه حلي پيدا كند يا نه؟ خطيب معلوم نيست براساس كدام تدبير سراغ اين قهرمانان رفته و معلوم نيست كه چرا اصرار دارد عباس جديدي، صنعتكاران، خادم، سليماني و البته در روزهاي آينده منصور برزگر را دور هم بنشاند.
آيا او اين بمب ساعتي كه هر لحظه بيشتر به زمان انفجار آن نزديك ميشويم را ميتواند خنثي كند؟! همه اين افراد كه خطيب دور هم جمع كرده با هم اختلاف دارند و اين اختلافات هرگز هم قابل چشمپوشي نيست. وضعيت اين روزهاي فدراسيون كشتي همانند آتش زير خاكستر است كه هر آن ميتواند شعلهور شده و همه آرزوهاي اهالي كشتي را به يكباره بسوزاند!
شنبه|ا|15|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]